از محمد بن ابی حمزه از پدرش روایت شده است که گفت: دیدم علی بن الحسین (علیهماالسلام) را در کنار کعبه در هنگام شب، در حالی که نـماز میخواند، پس قیام را طولانی ساخت تا آنجا که گاهی تکیه میکرد بر پای راست و گاهی بر پای چپش، سپس شنیدم که میگفت با صدایی که گویی گریه میکرد:
یٰا سَیِّدِی تُعَذِّبُنِی وَحُبُّكَ فیٖ قَلْبِی؟ أَمٰا وَعِزَّتِكَ لَئِـنْ فَعَلْتَ لَتَجْمَعَنَّ بَیْنِی وَبَیْنَ قَوْمٍ طٰالَمٰا عَادَیْتُهُمْ فِیكَ.
ای سـرورم، مرا عذاب میدهی در حالی که دوستیات در دل من است؟ که سوگند به عزتت اگر چنین کنی گرد میآوری مرا با گروهی که مدتها در راه تو با آنها دشمنی کردهام.