دعای صد و شصت و سه – در تضـرع و اظهار خضوع و فروتنی به پیشگاه خداوند عزوجلّ
دعای پنجاه و یک صحیفه سجادیه کامله
إِلٰهيٖ أَحْمَدُكَ وَأَنْتَ لِلْحَمْدِ أَهْلٌ عَلیٰ حُسْنِ صَنِيعِكَ إِلَیَّ، وَسُبُوغِ نَعْمَائِكَ عَلَیَّ، وَجَزِيلِ عَطَائِكَ عِنْدِي، وَعَلیٰ مٰا فَضَّلْتَنِي بِهِ مِنْ رَحْمَتِكَ، وَأَسْبَغْتَ عَلَیَّ مِنْ نِعْمَتِكَ، فَقَدِ اصْطَنَعْتَ عِنْدِي مٰا يَعْجِزُ عَنْهُ شُكْرِي.
خدای من تو را سپاس میگزارم و تو شایستۀ سپاسی. سپاس در برابر احسان نیکویت به من و فراوانی نعمتهایت بر من و عطای بزرگت نزد من. سپاس بر رحمتت که به سبب آن مرا برتری بخشیدی و بر نعمتت که بر من سـرشار و فراوان فرمودی؛ به اندازهای به من خوبی کردی که سپاس و شکرم از آن وامانده و ناتوان است.
وَلَوْ لاٰ إِحْسَانُكَ إِلَیَّ، وَسُبُوغُ نَعْمَائِكَ عَلَیَّ، مٰا بَلَغْتُ إِحْرَازَ حَظِّي، وَلاٰ إِصْلَاحَ نَفْسِی، وَلٰكِنَّكَ ابْتَدَأْتَنِي بِالْإِحْسَانِ، وَرَزَقْتَنِي فیٖ أُمُورِي كُلِّهَا الْكِفَايَةَ، وَصَـرَفْتَ عَنِّي جَهْدَ الْبَلَاءِ، وَمَنَعْتَ مِنِّي مَحْذُورَ الْقَضَاءِ.
و اگر احسانت نسبت به من نبود و نعمتهای سـرشارت در سـرزمین زندگی من نـمیریخت، نـمیتوانستم نصیب خود را از آن به دست آورم و وجودم را اصلاح کنم. این تو بودی که بیمقدّمه، احسانت را نسبت به من آغاز کردی و کفایت و بینیازی در تـمام کارهایم را روزی من کردی و رنج و زحمت بلا را از من گرداندی و قضای دهشتزا را از من منع کردی.
إِلٰهيٖ فَكَمْ مِنْ بَلاٰءٍ جَاهِدٍ قَدْ صَـرَفْتَ عَنِّي، وَكَمْ مِنْ نِعْمَةٍ سَابِغَةٍ أَقْرَرْتَ بِهٰا عَيْنِي، وَكَمْ مِنْ صَنِيعَةٍ كَرِيـمَةٍ لَكَ عِنْدِي! أَنْتَ الَّذِي أَجَبْتَ عِنْدَ الِاضْطِرَارِ دَعْوَتِی، وَأَقَلْتَ عِنْدَ الْعِثَارِ زَلَّتِي، وَأَخَذْتَ لیٖ مِنَ الْأَعْدَاءِ بِظُلاٰمَتِي.
خدای من! چه بسیار بلای جانکاه که از من گرداندی و چه بسیار نعمت فراوانی که دیدهام را به آن روشن ساختی و چه بسیار خوبیهای ارجمندی که از ناحیۀ تو نزد من است! تویی که به وقت ناچاری و درماندگی، دعایم را اجابت کردی؛ و به وقت افتادن در مهلکۀ گناه، از لغزشم گذشتی؛ و حقوق مرا که دشمنان به زور و ستم از من ربوده بودند، بازستاندی.
إِلٰهيٖ مٰا وَجَدْتُكَ بَخِيلًا حِینَ سَأَلْتُكَ، وَلاٰمُنْقَبِضاً حِینَ أَرَدْتُكَ، بَلْ وَجَدْتُكَ لِدُعَائِی سَامِعاً، وَلِمَطَالِبِي مُعْطِياً، وَوَجَدْتُ نُعْمَاكَ عَلَیَّ سَابِغَةً فیٖ كُلِّ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِی وَ كُلِّ زَمَانٍ مِنْ زَمَانِی، فَأَنْتَ عِنْدِي مَحْمُودٌ، وَصَنِيعُكَ لَدَيَّ مَبْـرُورٌ. تَحْمَدُكَ نَفْسِی وَلِسَانِی وَعَقْلِی، حَمْداً يَبْلُغُ الْوَفَاءَ وَحَقِيقَةَ الشُّكْرِ، حَمْداً يَكُونُ مَبْلَغَ رِضَاكَ عَنِّي، فَنَجِّنِي مِنْ سَخَطِكَ.
خدای من! هنگامیکه در پیشگاهت به گدایی برخاستم، تو را بخیل نیافتم؛ و زمانی که آهنگ تو کردم، منقبض و گرفتهات ندیدم؛ بلکه تو را شنوندۀ دعایم و عطاکنندۀ خواستههایم یافتم؛ و نعمتهایت را در هر حالی از حالاتم و هر زمانی از زمانهایم، بر خود سـرشار و کامل مشاهده کردم. تو نزد من ستودهای؛ و خوبیات نزد من، مورد سپاس و شکر است. جان و زبان و عقل من تو را میستایند؛ ستایشی که بر عرصۀ کمال و حقیقت شکر برسد؛ ستایشی که در قلّۀ نهایت خشنودی تو از من باشد؛ پس مرا از خشمت نجات ده.
يٰا كَهْفِي حِینَ تُعْيِينِي الْمَذَاهِبُ وَيٰا مُقِيلِی عَثْـرَتِی، فَلَوْ لاٰ سَتْـرُكَ عَوْرَتِی لَكُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحِینَ، وَيٰا مُؤَيِّدِي بِالنَّصْـرِ، فَلَوْ لاٰنَصْـرُكَ إِيّٰايَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَغْلُوبِینَ، وَيٰا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوكُ نِيـرَ الْمَذَلَّةِ عَلیٰ أَعْنَاقِهَا، فَهُمْ مِنْ سَطَوَاتِهِ خَائِفُونَ، وَيٰا أَهْلَ التَّقْوىٰ، وَيٰا مَنْ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنىٰ، أَسْأَلُكَ أَنْ تَعْفُوَ عَنِّي، وَتَغْفِرَ لیٖ فَلَسْتُ بَرِيئاً فَأَعْتَذِرَ، وَلاٰ بِذِي قُوَّةٍ فَأَنْتَصِـرَ، وَلاٰ مَفَرَّ لیٖ فَأَفِرَّ.
ای پناه من در زمانی که راههای گوناگون و بیربط مرا خسته میکند و به زحمت میاندازد. ای گذشتکننده از لغزشهایم؛ اگر عیبپوشی تو نبود، از رسواشدگان بودم؛ ای توانایی دهندۀ من به نصـرت و یاری، اگر یاری تو نبود از شکستخوردگان بودم. ای که پادشاهان یوغ ذلّت و خواری را در پیشگاهش به گردن نهادهاند و از عذابها و عقابهایش ترسانند! ای شایستۀ تقوا! ای که نامهای نیکو برای اوست! از تو میخواهم که از من بگذری و مرا بیامرزی؛ بیگناه نیستم تا معذور باشم؛ نیرومند نیستم تا پیروزی به دست آورم؛ گریزگاهی ندارم تا بگریزم.
وَأَسْتَقِيلُكَ عَثَـرَاتِی، وَأَتَنَصَّلُ إِلَيْكَ مِنْ ذُنُوبِیَ الَّتِي قَدْ أَوْبَقَتْنِي وَأَحَاطَتْ بیٖ فَأَهْلَكَتْنِی، مِنْهٰا فَرَرْتُ إِلَيْكَ رَبِّ تَائِباً فَتُبْ عَلَیَّ، مُتَعَوِّذاً فَأَعِذْنِی، مُسْتَجِیراً فَلاٰ تَخْذُلْنِي، سَائِلًا فَلاٰ تَحْرِمْنِي مُعْتَصِماً فَلاٰ تُسْلِمْنِي، دَاعِياً فَلاٰ تَرُدَّنِی خَائِباً. دَعَوْتُكَ يٰا رَبِّ مِسْكِيناً، مُسْتَكِيناً، مُشْفِقاً، خَائِفاً، وَجِلًا، فَقِیراً، مُضْطَرّاً إِلَيْكَ.
گذشت از لغزشهایم را از تو میخواهم؛ از گناهانی که مرا به ذلّت و خواری نشانده و سـراپایم را گرفته و به عرصۀ هلاکت در آورده، بیزاری میجویم. پروردگارم! از تـمام گناهانم در حال توبه و انابه به جانب تو گریختم؛ پس توبهام را بپذیر. پناهندهام! پناهم ده. امان میخواهم، واگذارم نکن. گدایم، محرومم مفرما. دست به دامانم، رهایم مکن. خواهندهام، نومیدم برمگردان. ای پروردگارم! در حالی که مسکین، درمانده، هراسناک، بیمناک، ترسناک، تهیدست و مضطرّ به درگاه توام؛ تو را میخوانم.
أَشْكُو إِلَيْكَ يٰا إِلٰهيٖ ضَعْفَ نَفْسِی عَنِ الْمُسَارَعَةِ فِيمٰا وَعَدْتَهُ أَوْلِيَاءَكَ، وَالْمُجَانَبَةِ عَمّٰا حَذَّرْتَهُ أَعْدَاءَكَ، وَكَثْـرَةَ هُمُومِي، وَوَسْوَسَةَ نَفْسِی. إِلٰهيٖ لَمْ تَفْضَحْنِي بِسـَرِيرَتِی، وَلَمْ تُهْلِكْنِي بِجَرِيرَتِی، أَدْعُوكَ فَتُجِيبُنِي وَإِنْ كُنْتُ بَطِيئاً حِینَ تَدْعُونِی، وَأَسْأَلُكَ كُلَّمٰا شِئْتُ مِنْ حَوَائِجِي، وَحَيْثُ مٰا كُنْتُ وَضَعْتُ عِنْدَكَ سِـرِّي، فَلاٰ أَدْعُو سِوَاك، وَلاٰ أَرْجُو غَیْرَكَ.
ای خدای من! از ناتوانی وجودم، نـمیتوانم نسبت به آنچه به دوستانت وعده دادی شتاب ورزم؛ و از آنچه دشمنانت را از آن بر حذر داشتی، دوری کنم؛ و از اندوه زیادم و وسوسۀ نفسم، به تو شکایت میکنم. خدای من! به خاطر زشتی باطنم رسوایم مکن و به گناهم هلاکم مساز. تو را میخوانم و تو مرا اجابت میکنی؛ گر چه هنگامیکه تو مرا میخوانی، در اجابتت کندی میکنم. هر حاجتی که دارم، از تو میطلبم؛ و هر کجا و در هر موقعیتی که باشم، رازم را به تو میسپارم. غیر تو کسی را نـمیخوانم و به احدی جز تو امید ندارم.
لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ، تَسْمَعُ مَنْ شَكَا إِلَيْكَ، وَتَلْقىٰ مَنْ تَوَكَّلَ عَلَيْكَ، وَتُخَلِّصُ مَنِ اعْتَصَمَ بِكَ، وَتُفَرِّجُ عَمَّنْ لاٰذَ بِكَ. إِلٰهيٖ فَلاٰ تَحْرِمْنِي خَیْرَ الآْخِرَةِ وَالْأُولیٰ لِقِلَّةِ شُكْرِي، وَاغْفِرْ لیٖ مٰا تَعْلَمُ مِنْ ذُنُوبِی. إِنْ تُعَذِّبْ فَأَنَا الظَّالِمُ الْمُفَرِّطُ الْمُضَيِّعُ الآْثِمُ الْمُقَصّـِرُ الْمُضَجِّعُ الْمُغْفِلُ حَظَّ نَفْسِی، وَإِنْ تَغْفِرْ فَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ.
گوش به فرمان توام؛ گوش به فرمان توام؛ شکایت کسی را که به درگاهت شکایت کند میشنوی؛ و به آنکه به حضـرتت اعتماد کند، رو میکنی؛ و هر که به دامان رحمتت در آویزد، از ناراحتی و رنج رهاییاش میدهی؛ و هر که به تو پناه آورد، غم و اندوهش را بر طرف میکنی. خدای من! به خاطر کمی سپاسگزاریام، از خیر آخرت و دنیا محرومم مکن؛ و گناهانی که از من خبـر داری، بیامرز. اگر مرا عذاب کنی، من همان ستمکار، برباد دهنده، تباهکننده، گناهکار، کوتاهی کننده، سست رأی و ساده لوح و کودن نسبت به نصیب و بهرۀ خویشم؛ و اگر مرا بیامرزی، تو مهربانترین مهربانانی!
دریافت فایل PDF