تصور کنید اتومبیل گرانقیمتی که بسیار دوستش دارید، پول فراوانی را صرف رسیدگی به آن میکنید و همیشه بهترین نوع بنزین و مرغوبترین روغن موتور را برایش فراهم میکنید، ناگهان و بی هیچ دلیلی درست میانۀ راه یک سفر و وسط اتوبان از کار بیفتد. ماشینهای دیگر صفیرکشان از کنار شما و ماشین گرانبهایتان میگذرند و سرنشینانشان را به مقصد نزدیک میکنند، در حالی که شما هنوز کنار اتوبان منتظر ایستادهاید. اگر در این شرایط قرار بگیرید، چه احساسی به اتومبیل مورد علاقهتان خواهید داشت؟
یا تصور کنید وقتی با اتومبیلتان در حرکت هستید بر سر اولین دوراهی قادر نباشید، فرمان را به سمت مورد نظر خود بپیچانید. و بعد از تلاش فراوان اتومبیل لب به سخن باز کرده و به شما اطلاع میدهد، که قصد دارد مسیری مخالف مقصد شما را برای سر زدن به اقوام و آشنایان خودش طی کند و روبه شما اضافه میکند: «اگر میخواهی با من بیا، نمیخواهی برو!» اگر چنین اتفاقی در دنیای واقعی برایتان بیفتد چه میکنید؟
ما اتومبیل را نه برای وجود خودش بلکه برای رسیدن به مقصد میخواهیم. با این که گاهی درگیر شکل و شمایل آن میشویم و زرق و برق ظاهر حواسمان را به خود مشغول میکند؛ با این همه اتومبیل گرانبهایی که از رساندن ما به مقصد عاجز باشد، برایمان ارزشی ندارد. اغلب ما انسانها خود را با یک یا مجموعهای از این ویژگیها معرفی میکنیم: وضعیت بدنی، جنسیت و تعداد فرزندان، شغل و مقام اجتماعی، سطح تحصیلات، سواد و… در حالی که این ویژگیها به ترتیب مربوط است به: قوای حس، خیال، وهم و عقل. این جنبهها در زندگی ما از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بوده، پرداختن به نیازهای هرکدام از آنها واجب و برای ادامۀ حیات ما ضروری است؛ اما در نهایت همۀ این کمالات حکم همان اتومبیل یا وسیله را دارند، که وظیفهشان رساندن ما به مقصد و هدف اصلی زندگی است. وسیلهای که در بیشترین موارد نه تنها از رساندن ما به مقصد اصلی سرباز زده، بلکه تمام هم و غم و تلاش ما را معطوف به برآوردن نیازهای خود کرده است.
تکلیف ما با ماشینی که از پیمودن مسیر ناتوان است مشخص است، ما این ماشین را رها کرده یا با ماشینی دیگر تعویض میکنیم، اما تکلیف ما با مراتب و قوای وجودمان چیست؟ چه طور میتوانیم کنترل وجود خود را به دست بگیریم و فرمانروای نفس خود باشیم؟ شناخت کامل قوای نفس، نقش و جایگاه هر کدام در زندگی و چگونگی عملکرد آنها را در کلاس پنجم دوره مقدماتی با هم یاد میگیریم و پس از آن فرمانروای اصلی وجود را که میتواند کنترل این نفس پیچیده را به دست گرفته و ما را به سلامت به مقصد برساند، خواهیم شناخت.