
هدف از روزه چه چیزی نیست؟
«گرسنگی و تشنگی ما به چه درد خدا میخورد؟! آدم باید قلباش پاک باشد!»
هر ساله در آستانۀ ماه مبارک رمضان اینگونه شبهات در جامعه رواج پیدا میکند و دهان به دهان میچرخد. علتش هم این است که ما اغلب درک درستی از تعریف انسان در نگاه خداوند نداریم. قسمت اول این جمله به ظاهر درست است. گرسنگی و تشنگی ما نه تنها به درد خدا نمیخورد، بلکه به درد خودمان هم نمیخورد! اما مسئله اینجاست که هدف روزه اصلاً گرسنگی و تشنگی نیست. روزه وسیلهای برای تمرین و قرارگیری در مسیر کامل شدن است. روزهداری به هیچ وجه هدف ماه رمضان نیست، بلکه تنها دری است برای بستن راههای ورودی نفس. علاوه بر این روزه دایرۀ بسیار وسیعی دارد که روزۀ شکم تنها یک قسمت از آن است. هیچکس هم نمیتواند ادعا کند که بدون رعایت احکام الهی از جمله روزه، میتوان به پاکی و سلامت قلب یا همان «قلب سلیم» رسید. اگر کسی چنین ادعایی داشته باشد، یعنی اصلاً مفهوم پاکی و سلامت قلب را نفهمیده است.
در این مقاله ابتدا دایرۀ روزهداری و ابعاد مختلف آن را شرح میدهیم و سپس به ذکر یک نکتۀ کاربردی در مورد روزههای مستحبی خواهیم پرداخت.
دایرۀ روزه، وسیعتر از آنچه فکر میکنیم
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! روزه بر شما واجب شد، همانگونه که بر امتهای پیش از شما واجب شده بود؛ باشد که پرهیزکار شوید».[1]
آخرین جملۀ این آیه هدف روزه را بیان میکند: «روزه وسیلهای است برای رسیدن به تقوا و پرهیزکاری». حال سؤال اساسی اینجاست: آیا هرکس روزه میگیرد اهل تقوا میشود؟
الزاماً خیر. چرا؟ چون ممکن است همۀ ابعاد روزهداری را رعایت نکند.
ابعاد روزهداری شامل چه چیزهایی است؟ برای پاسخ به این سؤال، باید برگردیم به شبههای که در ابتدا مطرح شد: «گرسنگی و تشنگی ما به چه درد خدا میخورد؟»
پرداختن به قسمت دوم این شبهه موضوع بحث ما نیست و باید در جای دیگری به آن پرداخت. اما به اختصار باید بگوییم که نه فقط روزه، بلکه هیچکدام از عبادات ما نه به درد خدا میخورد و نه قرار است که به دردش بخورد. چنین حرفی مانند این است که یک دانشآموز بگوید درس خواندن من به چه درد معلمم میخورد؟!
خداوند «ربّ» ما و در مقام تربیت ماست و تمام دستوراتش از جمله همین روزه برای این است که ما به مقام و منزلتی برسیم که از ابتدا برایش خلق شدهایم.
اما در مورد قسمت اول که از اساس باعث میشود چنین شبههای در ذهن شکل بگیرد، باید گفت: روزه گرفتن فقط محدود به گرسنگی و تشنگی نیست، اگر هم تا امروز برخورد ما با روزهداری فقط در همین سطح بوده، ما عملاً روزه نگرفتهایم! البته نه به این معنی که قضا یا کفاره به گردنمان باشد، به این معنی که از روزه گرفتن «تقوا» کسب نکردهایم.
روزۀ حقیقی در گرو کنترل «قوای نفس» است
خیلی از ما به عبادات به چشم بار سنگینی نگاه میکنیم که به زور بر دوشمان گذاشتهاند و مجبوریم انجامشان بدهیم. روزه و نمازمان هم نوعی رفع تکلیف است که فقط جسممان را خسته میکند. درحالیکه فلسفۀ احکام الهی اصلاً این نیست. خدا هم با ما دشمنی ندارد که بخواهد اذیتمان کند! اگر خداوند دستور به گرسنگی میدهد، برای این است که حیوان سرکش نفس رام شود تا انسانیت ما فرصت عرضِ اندام پیدا کند. ما در طول مدت روزهداری قرار است به جای جسم، به روحمان غذا بدهیم و احتیاجاتش را برطرف کنیم و این اتفاق نخواهد افتاد مگر آنکه همۀ «قوای نفس» ما روزه باشند: چشممان صحنۀ حرام نبیند، گوشمان به شنیدن موسیقیهای حرام، غیبت، سخنچینی و … آلوده نشود، زبانمان سخن ناروا نگوید و علاوه بر همۀ اینها، قوۀ خیال و قوۀ واهمۀ ما هم کاملاً تحت کنترلمان باشد. زیرا تصور صحنههای حرام و داشتن افکار گناهآلود حتی اگر در عمل منجر به ارتکاب گناه نشود، نورانیت قلب را از بین میبرد؛ البته شاید در ابتدا کنترل همۀ قوای نفس برایمان سخت باشد، اما اگر مداومت به خرج دهیم به مرور به چنین قدرتی خواهیم رسید.
اگر ابعاد گستردۀ روزه را آنطور که شایسته است رعایت کنیم، کمکم به تقوا خو میگیریم و دیگر رعایت حدود و احکام دینی در دایرۀ حرام خدا برایمان مشکل نخواهد بود. نتیجۀ دوری از محرمات که سبب پلیدی قلب میشوند، این است که به مرور ذائقهمان به سمت زیباییها و کمالات انسانی گرایش پیدا میکند. خداوند هم، همین را میخواهد و به همین دلیل هم روزه را واجب کرده است. بنابراین کسی نمیتواند بگوید، روزه گرفتن ارتباطی به تحصیل قلب پاک یا به عبارت بهتر «قلب سلیم» ندارد. روزهداریِ حقیقی یکی از بهترین راههای کسب تقواست و تقوا نیز قلب سلیم به همراه میآورد.
افراط در روزه؛ مستحبی که حرام میشود!
هيچچيز مثل روزه برای خودسازى و غلبه بر شيطان مؤثر نیست. روزهداری از آن عبادتهای شیرینی است که علیرغم سختی لذت غیرقابل توصیفی بهدنبال دارد. به همین دلیل هم خیلیها برای روزه گرفتن منتظر ماه رمضان نمیمانند. نقل است که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به جز ایام گوناگون سال که به مناسبتهای مختلف روزه بودند، گاهی نیز کل ماه رجب و شعبان را روزه میگرفتند و به ماه رمضان متصل میکردند. اما باید مراقب بود که این یک دستور کلی نیست؛ حتی ممکن است روزۀ این سه ماه برای كسى كه بدن قوى و سالمى ندارد، حرام باشد؛ چون اصل بر روزۀ ماه رمضان است و نباید گرفتن روزههای مستحبی ما را از انجام واجب محروم کند.
در دستورات اسلامیآمده است که نهايتاً فرد میتواند هفتهای دو روز روزۀ مستحبی بگیرد، آن هم براى كسى كه توان انجام این کار را دارد. پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «در این دو روز (دوشنبه و پنجشنبه) اعمال انسانها بر پروردگار عرضه میشود و من دوست دارم زمانی که اعمالم عرضه میشود، روزه داشته باشم».[2]
به عنوان نکته پایانی لازم است اشاره کنیم که روزه انسان را صبور میکند و صبر اسلحهای بسیار قوی است که در مشکلات و سختیها جلوی لغزش قلب را میگیرد. اگر تجربۀ خاصی از روزهداری ماه رمضان دارید و یا این تحریم خودخواسته برکاتی به زندگی شما وارد کرده است، در بخش نظرها با ما به اشتراک بگذارید.
پینوشت:
[1] سوره بقره/183[2] حلیه الأولیاء و طبقات الأصفیاء، ج 9، ص 18
دریافت فایل PDFدریافت فایل صوتی