قاعدتاً اینکه بدانیم از خانوادۀ با اصالتی هستیم بر رفتار ما تأثیر میگذارد. طرز لباس پوشیدن، رعایت آداب معاشرت، مدل صحبت کردن و حتی میتوانیم بگوییم سبک زندگی ما همه متأثر از خانوادۀ ما هستند. در حقیقت خانواده بخش تأثیرگذار و جدانشدنی زندگی ماست. ما دوستانمان را خودمان انتخاب میکنیم، اگر از همسایههایمان راضی نیستیم، محل زندگیمان را عوض میکنیم، اما خانواده بخشی است که نه میتوانیم آن را تغییر دهیم، و نه میتوانیم بدون محبت به آنها زندگی کنیم.
معمولاً با صحبت از خانواده، سریعاً ذهنمان به سمت پدر و مادر و بچه و همسر و … میرود. اما در واقع بخش مهم ارتباط انسان با جهان غیب در قالب رابطۀ او با خانوادۀ آسمانیاش تنظیم میشود. خانواده جایی است که اصل و ریشۀ ما متعلق به آن است و اصل و ریشۀ ما هم از نور محمد و ال محمد (علیهمالسلام) گرفته شده. ما نیاز داریم همان طور که از حمایت و محبت خانوادۀ زمینیمان برخوردار میشویم، با خانوادۀ آسمانیمان هم انس و ارتباط داشته باشیم؛ خلاء عدم ارتباط با خانوادۀ اصلی و آسمانیمان خود را به شکلهای مختلف در سبک زندگی ما بروز میدهد؛ ما را مانند فرد بیهویتی میکند که در میان افکار و رفتار و انتخابهای متفاوت سرگردان است. در واقع تا ارتباط انسان با جهان غیب و خانوادۀ آسمانیاش اصلاح نشود، نمیتواند سبک درستی از زندگی را انتخاب کند؛ و انسان برای رسیدن به توحید، نیازمند داشتن یک سبک زندگی درست است. پس میتوانیم بگوییم که اصلاح ارتباط انسان با جهان غیب مقدمهای است که او را به توحید میرساند.