مدرسه انسان شناسی منتظر

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

معرفت

 

شاید شما هم به افرادی برخورده باشید که ادعای دانستن حرفه یا مهارتی را دارند، اما پای عمل که به میان می‌آید، از انجام آن ناتوانند. مثلاً ادعا دارند که مهندس معمارند، اما توانایی گذاشتن چند آجر را بر روی هم ندارند. یا پزشکند و توانایی تشخیص یک بیماری ساده را هم ندارند. در حقیقت این دانایی به علم آنها مربوط است و با توانایی انجام کار متفاوت است. دانایی وقتی با عمل همراه باشد، تبدیل به دارایی یا معرفت می‌شود.

 

روانشناسی که ساعت‌ها راجع به ترس از تاریکی صحبت می‌کند اما خودش از راه رفتن در تاریکی می‌ترسد، یعنی علم دارد اما هنوز نسبت به گفته‌های خود معرفت پیدا نکرده؛ آنها را باور نکرده و تبدیل به دارایی‌اش نشده‌اند. پس در واقع دانایی بدون دارایی، دانستن بدون توانستن یا علم بدون معرفت برای ما فایدۀ چندانی ندارد و این قاعده‌ایست که باید در تمام زندگی در نظر بگیریم، حتی در رابطه با مسیری که برای رسیدن به هدف خلقتمان باید طی کنیم.

دانستن اینکه خدا تنها و تنها معشوق حقیقی ماست، اولین قدم است؛ ما برای رسیدن به سعادت باید به این معرفت و باور برسیم که جز او اله و معشوقی نداریم، اما اصل مسیر رسیدن به این معرفت به عنوان یک دارایی وجودی است. در این بخش قصد داریم تا بفهمیم معرفت حقیقی چیست؟ برای رسیدن به آن به چه ابزاری نیاز داریم و با رسیدن به معرفت چه علائم و نشانه‌هایی در ما بروز پیدا می‌کنند؟