ابوحمزه ثـمالی گوید: به در خانۀ آن حضـرت آمدم و دیدم هنگام خارج شدن از منزل گفت:
بِسْمِ اللّٰهِ، آمَنْتُ بِاللّٰهِ، تَوَکَّلْتُ عَلَی اللّٰهِ.
به نام خدا، ایمان آوردم به خدا، توکل نـمودم بر خدا.
سپس فرمود: ای ابوحمزه، بنده هرگاه از منزلش خارج شود، شیطان با او روبرو میگردد پس هر گاه بگوید: «به نام خدا» دو فرشته به او میگویند کفایت شدی، و هرگاه بگوید «به خدا ایمان آوردم» میگویند: هدایت گشتی، پس هرگاه بگوید «بر خدا توکل نـمودم» میگویند حمایت گردیدی، پس دور میشود شیطان، و بعضی از آنها به بعضی دیگر میگویند: چگونه ما را تسلطی باشد بر کسی که هدایت و کفایت و حمایت شده باشد. آن حضـرت سپس گفت:
اَللّٰهُمَّ اِنَّ عَرْضِی لَكَ الْیَوْمَ.
خداوندا متاع من امروز برای تو است.
و در روایت دیگری است که هرگاه آن حضـرت از منزلش خارج میشد، میگفت:
اَللّٰهُمَّ اِنِّی اَتَصَدَّقُ الْیَوْمَ، اَوْ اَهَبُ عَرْضِیَ الْیَوْمَ لِمَنِ اسْتَحَلَّهُ.
خداوندا من امروز صدقه میدهم، یا متاعم را به کسی میبخشم که آن را حلال بداند.