مدرسه انسان شناسی منتظر

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ریاضیات خلقت

ساختار جهان خلقت در عین وسعت و پیچیدگی، بسیار منظم است و از ریزترین ذرات تا عظیم­ترین جرم­های آسمانی طبق ریاضیات دقیقی خلق شده­اند. هر چیزی که در عالم خلقت وجود دارد «زوج» آفریده شده است، برخی از این زوج‌های متناظر را علم بشر درک کرده و از وجود برخی دیگر هنوز آگاه نیست. ساختار جهان مجموعه‌ای از این زوج‌هاست، از پروتون و الکترون درون اتم تا زوجیت بین گیاهان و سایر جانداران و حتی قوانین فیزیکی مثل قانون عمل و عکس­العمل.

هیچ چیز در ساختار جهان وجود ندارد که در آن اندازه و تقدیر نبوده و در چارچوب ریاضیات خلقت نباشد. اساساً نظام خلقت نظام اندازه‌هاست. ما هم در ساختار جهان بیرون و هم در ساختار جهان درون‌مان با اندازه‌ها احاطه شده‌ایم. تمام جلو‌ه‌های خداوند در جهان از ماده گرفته تا مجردات، ریاضی و حساب شده‌اند. پس به طور خلاصه می‌توانیم بگوییم که این عالم جهان اندازه‌هاست و کار علوم کشف این اندازه‌ها و پی بردن به ریاضیات خلقت است.

ساختار جهان خلقت، ریاضیات خلقت، ویژگی‌ها، فرمول‌ها و قوانین حاکم بر آن را در این مجموعه درس‌ها خواهیم شناخت. مقالات این درس با رنگ … مشخص شده‌ است و در این درس علاوه بر قوانین جهان خلقت قوانین حاکم بر نفس انسان را نیز بررسی کرده و هدف از خلقت انسان را تشریح خواهیم کرد.

سرفصل های این درس به ساختار ریاضی جهان، ساختار ریاضی نفس و هدف خلقت تقسیم شده است.

ساختار ریاضی جهان

کمتر کسی به این فکر می‌کند که دنیای اطرافش قاعده و قانونی نداشته باشد. از شکل و نظم دقیق گلبرگ‌های یک گل گرفته تا حشره‌ای که با ابعاد کوچکش به زیبایی به پرواز در می‌آید، همه نشان‌دهندۀ این هستند، که پدیده‌های جهان از قوانین و اندازه‌های دقیقی پیروی می‌کنند و همۀ کنش‌ها و واکنش‌ها در چارچوب ساختار ریاضی جهان صورت می‌گیرد.

ساختار ریاضی نفس

عجیب نیست که تمام پدیده‌های این جهان با وجود ما هماهنگند؟ از فاصلۀ دقیق ماه و خورشید با زمین گرفته تا نور طبیعی که دقیقاً برای دیدن ما مناسب است یا آبی که مایۀ حیات ماست و به وفور در این سیاره یافت می‌شود. همۀ اینها به دلیل نقش محوری انسان در خلقت و ساختار ریاضی نفس اوست.

هدف خلقت

چند بار پیش آمده که هدف ما را از انجام کاری بپرسند و بگوییم هدفی نداشته‌ایم؟ تقریباً غیر ممکن است که کاری را بدون ‌دلیل انجام دهیم، حتی اگر هدفمان را به زبان نیاورده باشیم و یا مستقیماً به آن فکر نکرده باشیم. پس چطور انتظار داریم که هدف خلقت جهانی با این عظمت، این سطح از دقت و اندازه و این مقدار تناسب و هماهنگی با نفس ما، پوچ و بیهوده باشد؟ چگونه ممکن است نفس ما با این همه ظرافت، دقت و قابلیت بی‌هدف خلق شده باشد؟