اِلٰهیٖ، طٰالَمٰا نٰامَتْ عَیْنَایَ وَقَدْ حَضَـرَتْ أَوْقَاتُ صَلَوٰاتِکَ، وَأَنْتَ مُطَّلِعٌ عَلَیَّ، تَحْلُمُ عَنِّی یٰا کَرِیمِ إِلیٰ أَجَلٍ قَرِیبٍ، فَوَیْلٌ لِهَاتَیْنِ الْعَیْنَیْنِ، کَیْفَ تَصْبِـرَانِ عَلیٰ تَحْرِیقِ النّٰارِ؟!
خدای من، بسیار بوده است که چشمانم به خواب رفته و اوقات نـمازهایت رسیده باشد، و تو بر من آگاهی، نسبت به من بردباری میورزی ای کریم تا مدتی نزدیک، پس وای بر این دو چشم، چگونه فردا بر سوزاندن آتش صبـر میکنند؟!
اِلٰهیٖ، طٰالَمٰا مَشَتْ قَدْمَایَ فیٖ غَیْرِ طَاعَتِکَ، وَأَنْتَ مُطَّلِعٌ عَلَیَّ، تَحْلُمُ عَنِّی یٰا کَرِیمِ إِلیٰ أَجَلٍ قَرِیبٍ، فَوَیْلٌ لِهَاتَیْنِ الْقَدَمَیْنِ کَیْفَ تَصْبِـرَانِ عَلیٰ تَحْرِیقِ النّٰارِ؟! اِلٰهیٖ، طٰالَمٰا رَکِبَتْ نَفْسِی مٰا نَهَیْتَ عَنْهُ، فَحَلُمْتَ عَنْهٰا یٰا کَرِیمُ إِلیٰ أَجَلٍ قَرِیبٍ، فَوَیْلٌ لِهَذَا الْجِسْمِ الضَّعِیفِ کَیْفَ یَصْبِـرُ عَلیٰ تَحْرِیقِ النّٰارِ؟!
خدای من، بسیار بوده است که پاهایم در غیر طاعتت راه رفتهاند و تو بر من آگاهی، بر من بردباری میکنی ای بزرگوار تا مدتی نزدیک، پس وای بر این دو پا، که چگونه بر سوزاندن آتش صبـر میکنند؟! خدای من، بسیار بوده است که نفسم مرتکب شده آنچه را از آن نهی کردهای، و تو از آن بردباری نـمودهای ای بزرگوار تا مدتی نزدیک، پس وای بر این بدن ضعیف که چگونه بر سوزاندن آتش صبـر مینـماید؟!
اِلٰهیٖ، لَیْتَنِی لَمْ أُخْلَقْ لِشَقَاوَهِ جَسَدِی.
خدای من، کاش آفریده نشده بودم به خاطر شقاوت جسدم.
اِلٰهیٖ، لَیْتَ أُمّیٖ لَمْ تَلِدْنِی.
خدای من، کاش مادرم مرا نـمیزایید.
اِلٰهیٖ، لَیْتَنِی لَمْ أَسْمَعْ بِذِکْرِ جَهَنَّمَ وَسَلاٰسِلِهٰا وَتَثْقِیلِ أَغْلاٰلِهٰا.
خدای من، کاش نـمیشنیدم سخن از جهنم و زنجیرهایش و بندهای گرانش را.
اِلٰهیٖ، لَیْتَنِی کُنْتُ طَائِراً فَأَطِیرَ فِی الْهَوَاءِ مِنْ خَوْفِکَ.
خدای من، کاش پرندهای بودم و از ترست در هوا پرواز میکردم.
اِلٰهیٖ، اَلْوَیْلُ لیٖ، ثُمَّ الْوَیْلُ لیٖ إِنْ کَانَ إِلیٰ جَهَنَّمَ مَحْشَـرِی.
خدای من، وای بر من، و باز هم وای بر من اگر محل حشـرم به سوی جهنم باشد.
اِلٰهیٖ، اَلْوَیْلُ لیٖ، ثُمَّ الْوَیْلُ لیٖ إِنْ کَانَ فِی النّٰارِ مَجْلِسِی.
خدای من، وای بر من، و باز هم وای بر من اگر جای نشستنم در آتش باشد.
اِلٰهیٖ، اَلْوَیْلُ لیٖ، ثُمَّ الْوَیْلُ لیٖ إِنْ کَانَ الزَّقُومُ فیِهٰا طَعَامِی.
خدای من، وای بر من و باز هم وای بر من اگر زقوم (خوراک تلخ کشنده) در آن، طعام من باشد.
اِلٰهیٖ، اَلْوَیْلُ لیٖ، ثُمَّ الْوَیْلُ لیٖ إِنْ کَانَ الْحَمِیمُ فیِهٰا شَـرَابِی.
خدای من، وای بر من، و باز هم وای بر من اگر آب جوشان جهنم نوشیدنیام در آن باشد.
اِلٰهیٖ، اَلْوَیْلُ لیٖ، ثُمَّ الْوَیْلُ لیٖ إِنْ کَانَ الشَّیْطَانُ وَالْکُفّٰارُ فِیهٰا أَقْرَانِی.
خدای من، وای بر من و باز هم وای بر من اگر شیطان و کافران در آن، همنشینانم باشند.
اِلٰهیٖ، اَلْوَیْلُ لیٖ، ثُمَّ الْوَیْلُ لیٖ إِنْ أَنَا قَدِمْتُ عَلَیْکَ، وَأَنْتَ سَاخِطٌ عَلَیَّ، فَمَنْ ذَا الَّذِی یُرْضِیکَ عَنِّی؟! لَیْسَ لیٖ حَسَنَهٌ سَبَقَتْ لیٖ فیٖ طَاعَتِکَ أَرْفَعُ بِهٰا إِلَیْکَ رَأْسیٖ، أَوْ یَنْطِقُ بِهٰا لِسَانِی، لَیْسَ لیٖ إِلَّا الرَّجَاءُ مِنْکَ، فَقَدْ سَبَقَتْ رَحْمَتُکَ غَضَبَکَ، عَفْوَکَ عَفْوَکَ عَفْوَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ فیٖ کِتَابِکَ الْمُنْزَلِ عَلیٰ نَبِیِّکَ الْمُرْسَلِ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلاٰمُکَ: ﴿نَبِئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ وَأَنَّ عَذَابِی هُوَ الْعَذَابُ الْاَلِیمُ﴾.
خدای من، وای بر من و باز هم وای بر من اگر بر تو وارد شوم، در حالی که تو خشمگین باشی بر من، پس چه کسی تو را از من راضی نـماید؟! مرا نیست کار نیکی که در گذشته انجام داده باشم در طاعتت که به آن سـربلند باشم، یا زبانم به آن گفتگو کند، مرا نیست جز امید به تو، که رحمتت بر غضبت پیشی گرفته است، عفوت را میطلبم، عفوت را، عفوت را، که تو گفتی در کتابت که نازل شده است بر پیامبـر مرسلت صلوات تو بر او و خاندانش و سلام تو بر آنان باد: «خبـر ده به بندگانم که من آمرزندۀ مهربانم و اینکه عذاب من آن عذاب دردناک است».
صَدَقْتَ صَدَقْتَ یٰا سَیِّدِی لَیْسَ یَرُدُّ غَضَبَکَ إِلّٰا حِلْمُکَ، وَلاٰیُجِیرُ مِنْ عِقَابِکَ إِلّٰا عَفْوُکَ، وَلاٰیُنْجِی مِنْکَ إِلَّا التَّضَـرُّعُ إِلَیْکَ، أَتَضَـرَّعُ إِلَیْکَ یٰا رَبِّ تَضَـرُّعَ الْمُذْنِبِ الْحَقِیرِ، وَأَدْعُوکَ دُعَاءَ الْبٰائِسِ الْفَقِیرِ، وَأَسْأَلُکَ مَسْأَلَهَ الْمِسْکِینِ الضّـَرِیرِ، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَامْنُنْ عَلَیَّ بِالْجَنَّهِ، وَعَافِنِی مِنَ النّٰارِ.
راست گفتی راست گفتی ای سـرور من، رد نـمیکند غضب تو را مگر بردباری تو، و امان نـمیدهد از کیفرت جز عفوت، و نجات نـمیدهد از تو جز تضـرع به سوی تو، تضـرع میکنم به سوی تو ای پروردگارم تضـرع کردن گناهکار حقیر، و تو را میخوانم خواندن بینوای فقیر، و از تو میخواهم خواستـن بیچارۀ گرفتار، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و منت گذار بر من – به بهشت، و مرا از آتش معاف بدار.
اِلٰهیٖ، مُنَّ عَلَیَّ بِإِحْسَانِکَ الَّذِی فِیهِ الْغِنىٰ عَنِ الْقَرِیبِ وَالْبَعِیدِ، وَالْاَعْدَاءِ وَالْاِخْوَانِ، وَأَلْحِقْنِی بِالَّذِینَ غَمَرَتْهُمْ سَعَهُ رَحْمَتِکَ فَجَعَلْتَهُمْ طُیّٰاباً أَبْرٰاراً أَتْقِیٰاءَ، وَلِنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَعَلیٰ آلِهِ جِیرَانَ فیٖ دَارِ السَّلاٰمِ، وَاغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ مَعَ الْآبَاءِ وَالْاُمَّهٰاتِ، وَالْاِخْوَهِ وَالْاَخَوَاتِ، وَأَلْحِقْنٰا وَإِیّٰاهُمْ بِالْاَبْرَارِ، وَأَبِحْنَا وَإِیّٰاهُمْ جَنّٰاتِکَ مَعَ النُّجَبٰاءِ الْاَخْیَارِ.
خدای من، بر من به احسانت منت گذار که در آن بینیازی باشد از نزدیک و از دور و از دشمنان و برادران، و مرا ملحق ساز به آنان که وسعت رحمتت آنان را در بر گرفته و آنان را قرار دادهای پاکانی نیکوکار با تقوا، و برای پیامبـرت محمد که صلوات تو بر او و بر خاندانش باد، همسایگانی در بهشت، و بیامرز مردان و زنان با ایمان را همراه پدران و مادران و برادران و خواهران، و ملحق ساز ما را و آنان را به نیکوکاران، و جای ده ما را و آنان را در بهشتهایت همراه برگزیدگان نیکوکار.
اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاجْعَلْنِی وَجَمِیعَ إِخْوَانِی بِکَ مُؤْمِنِینَ، وَعَلَی الْاِسْلاٰمِ ثَابِتِینَ، وَلَفَرَائِضِکَ مَؤَدِّینَ، وَعَلَی الصَّلَوَاتِ مُحَافِظِینَ، وَلِلزَّکَاهِ فَاعِلِینَ، وَلِمَرْضَاتِکَ مُبْتَغِینَ، وَلِلْاِخْلاٰصِ مُخْلِصِینَ، وَلَکَ ذَاکِرِینَ، وَلِسُنَّهِ نَبِیِّکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَعَلیٰ آلِهِ مُتَّبِعِینَ، وَمِنْ عَذَابِکَ مُشْفِقِینَ،
خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست و قرار ده مرا و همه برادرانم را ایمان آورندگان به تو و استوار بر اسلام، و به جای آورندگان واجبات، و نگهدارنده نــمازها، و زکات دهندگان و خواهان خشنودیات، و برای اخلاص مخلصان، و برای تو یاد کننده و برای سنت پیامبـرت – صلوات تو بر او و خاندانش – پیرو، و از عذابت هراسان،
وَمِنْ عَدْلِکَ خَائِفِینَ، وَلِفَضْلِکَ رَاجِینَ، وَمِنَ الْفَزَعِ الْاَکْبَـرِ آمِنِینَ، وَفیٖ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْاَرْضِ مُتَفَکِّرِینَ، وَمِنَ الذُّنُوبِ وَالْخَطَایَا تَائِبِینَ، وَعَنِ الرِّیٰاءِ وَالسُّمْعَهِ مُنَزَّهِینَ، وَمِنَ الشِّـرْکِ وَالزَّیْغِ وَالْکُفْرِ وَالشِّقَاقِ وَالنِّفَاقِ مَعْصُومِینَ، وَبِرِزْقِکَ قَانِعِینَ،
و از عدلت بیمناک، و به فضل تو امیدوار، و از پریشانی بزرگ در امان، و در آفرینش آسمانها و زمین اندیشه کننده، و از گناهان و خطاها توبهکنان، و از ریا و شهرتطلبی پاک شده، و از شـرک و انحراف و کفر و دشمنی و نفاق مصون، و به روزیات قانع،
وَلِلْجَنَّهِ طَالِبِینَ، وَمِنَ النّٰارِ هَارِبِینَ، وَمِنَ الْحَلاٰلِ الطَّیِّبِ مَرْزُوقِینَ، وَعِنْدَ الشُّبُهَاتِ وَاقِفِینَ، وَعَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ مُصَلِّینَ، وَلِاَهْلِ الْاِیمٰانِ نَاصِحِینَ، وَلِلْاِخْوَانِ فِیکَ مُسْتَغْفِرِینَ، وَعِنْدَ مُعَایَنَهِ الْمَوْتِ مُسْتَبْشِـرِینَ، وَفیٖ وَحْشَهِ الْقَبْـرِ فَرِحِینَ، وَبِلِقَاءِ مُنْکَرٍ وَنَکِیرٍ مَسْـرُورِینَ،
و بهشت را جوینده، و از آتش گریزان، و از حلال پاک روزی داده شده، و نزد شبههها باز ایستاده، و بر محمد و آلش درود فرستنده و برای اهل ایمان خیرخواه، و برای برادران در راه تو، استغفار کننده، و هنگام مشاهده مرگ شادمان، و در وحشت قبـر مسـرور، و به دیدار منکر و نکیر شاد گشته،
وَعِنْدَ مُسَاءَلَتِهِمْ بِالصَّوَابِ مُجِیبِینَ، وَفِی الدُّنْیٰا زَاهِدِینَ، وَفِی الْآخِرَهِ رَاغِبِینَ، وَلِلْجَنَّهِ طَالِبِینَ وَلِلْفِرْدَوْسِ وَارِثِینَ، وَمِنْ ثِیَابِ السُّنْدُسِ وَالْاِسْتَبْـرَقِ لاٰبِسِینَ، وَعَلَی الْاَرَائِکِ مُتَّکِئِینَ، وَبِالتِّیجٰانِ الْمُکَلَّلَهِ بِالدُّرِّ وَالْیَوَاقِیتِ وَالزَّبَرْجَدِ مُتَوَّجِینَ،
و هنگام سؤال کردن آنان به درستی پاسخ دهنده، و نسبت به دنیا زاهد، و به آخرت مشتاق، و جویندگان بهشت و وارثان فردوس، و از جامههای سندس و استبـرق پوشنده، و بر تختها تکیه دهنده، و تاجهای زینت داده شده به در و یاقوت و زبرجد بر سـر نهاده،
وَلِلْوٰلِدٰانِ الْمُخَلَّدِینَ مُسْتَخْدِمِینَ، وَبِأَکْوَابٍ وَأَبَارِیقَ وَکَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ شَارِبِینَ، وَمِنَ الْحُورِ الْعِینِ مُزَوِّجِینَ، وَفیٖ نَعِیمِ الْجَنَّهِ مُقِیمِینَ، وَفیٖ دَارِ الْمُقَامَهِ خَالِدِینَ، ﴿لاٰیَمَسُّهُمْ فِیهَا نَصَبٌ وَمٰا هُمْ مِنْهٰا بِـمُخْرَجِینَ﴾.
و از غلامان جاویدان بهشتی خدمت شده، و با کوزهها و مشـربهها و جامهای زرین از آب گوارای بهشت نوشنده، و با حور عین ازدواج کننده، و در نعمتهای بهشت اقامت کننده، و در سـرای اقامت جاویدان گشته، «به آنها نـمیرسد در آن خستگی و آنها نیستند از آن خارج شونده».
اَللّٰهُمَّ اغْفِرْ لَنٰا وَلِاِخْوَانِنَا الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ الْاَحْیَاءِ مِنْهُمْ وَالْاَمْوَاتِ، وَالتُّبّٰاعِ بَیْنَهُمْ بِالْخَیْرَاتِ، إِنَّکَ وَلِیُّ الْبٰاقِیٰاتِ الصّٰالِحٰاتِ.
خداوندا ما را بیامرز و برادران ما را از مردان و زنان با ایمان، زندگان آنها و مردگان را، و میان ما و آنها پیروی به خیر برقرار کن، که تو سـرپرست باقیات صالحات میباشی.