باب اول- در تسبیح و تنزیه و ثنای پروردگار و توحید و مناجات با اودعاهای آن حضرت در مناجات و شکایت نمودن با خداوندصحیفه سجادیه جامعه
دعای دویست و پانزده – دعا در كنار كعبه «نثـر و نظم»
اصمعی گوید: شبی بر گرد كعبه طواف میكردم، ناگهان جوان نیكو صورتی را دیدم كه دو زلف بر او بود، و در حالیكه به پردههای كعبه آویخته بود، میگفت:
نٰامَتِ الْعُیُونُ، وَغٰارَتِ النُّجُومُ، وَأَنْتَ الْمَلِكُ الْحَیُّ الْقَیُّومُ، غَلَّقَتِ الْمُلُوكُ أَبْوَابَهٰا، وَأَقٰامَتْ عَلَیْهَا حُرّٰاسَهَا، وَبَابُكَ مَفْتُوحٌ لِلسَّائِلِینَ، جَئْتُكَ لِتَنْظُرَ إِلَیَّ بِرَحْمَتِكَ یٰا أَرْحَمَ الرّٰاحِمِینَ.
چشمها به خواب رفتند، و ستارگان پنهان گشتند، و تو پادشاه زنده پایدار هستی، بستند پادشاهان درهایشان را، و گماشتند بر آنها نگهبانان خود را، و درِ رحمت تو برای درخواست کنندگان باز است، آمدم نزد تو تا به رحمتت به من بنگری ای مهربانترین مهربانان.
سپس چنین سـرود:
یٰا مَـنْ یُجِـیبُ دُعَا الْمُـضْـطَرِّ فِـی الظُّـلَم ای آنکه اجابت میکند دعای بیچاره را در تاریکیها قَــدْ نٰـامَ وَفْــدُكَ حَـوْلَ الْـبَـیْـتِ قَـاطِبَـةً میهمانانت در اطراف خانه همگی بخواب رفتند أَدْعُــوكَ رَبِّ دُعَــاءً قَــدْ أَمَــرْتَ بِــهِ تو را میخوانم پروردگارا به دعایی که دستور دادهای إِنْ كَــانَ عَـفْـوُكَ لاٰ یَـرْجُـوهُ ذُو سَــرَفٍ اگر گناهکار امیدی به عفو تو نداشته باشد |
یٰـا كٰـاشِـفَ الـضُّـرِّ وَالْـبَـلْـوىٰ مَـعَ السَّـقَـمِ ای دور کـننـدۀ زیــان و بــلا و بـیـمـاری وَأَنْــتَ وَحْــدَكَ یٰـا قَـــیّــُومُ لَــمْ تَــنَــمْ و تو تـنها ای پـاینده بخـواب نــمــیروی فَــارْحَــمْ بُــكٰــائیٖ بِـحَـقِّ الْـبَـیْـتِ وَالـْحَـرَمِ پس رحم کن بر گریههایم به حق خانه و حرم فـَمَـنْ یَـجُـودُ عَـلـَى الْـعٰـاصِـیـنَ بِـالـنـِّعَـمِ؟! پس چه کسی بر گناهکاران نعمتها را عطا میکند؟! |
گفت: پس به دنبال او رفتم و دیدم که زین العابدین (علیهالسلام) است.
دریافت فایل PDF