دعای سی و نُه – در درخواست حوائج از خدای تعالی
دعای سیزده صحیفه سجادیه کامله
اَللّٰهُمَّ یٰا مُنْتَهىٰ مَطْلَبِ الحٰاجٰاتِ، وَیٰا مَنْ عِنْدَەُ نَيْلُ الطَّلِبَاتِ، وَيٰا مَنْ لاٰيَبِيعُ نِعَمَهُ بِالْأَثْـمَانِ، وَيٰا مَنْ لاٰيُكَدِّرُ عَطَايَاهُ بِالِامْتِنَانِ، وَيٰا مَنْ يُسْتَغْنىٰ بِهِ وَلاٰ يُسْتَغْنىٰ عَنْهُ، وَيٰا مَنْ يُرْغَبُ إِلَيْهِ وَلاٰ يُرْغَبُ عَنْهُ، وَيٰا مَنْ لاٰتُفْنِي خَزَائِنَهُ الْمَسَائِلُ، وَيٰا مَنْ لاٰتُبَدِّلُ حِكْمَتَهُ الْوَسَائِلُ، وَيٰا مَنْ لاٰتَنْقَطِعُ عَنْهُ حَوَائِجُ الْمُحْتَاجینَ، وَيٰا مَنْ لاٰيُعَنِّيهِ دُعَاءُ الدَّاعِینَ.
خداوندا ای نهایت درخواست و تقاضای نیازها، و ای آنکه نزد اوست به دست آوردن خواستهها و ای آنکه نعمتهایش را به بها و قیمت نـمیفروشد، و ای آنکه بخششهایش را به منّت گذاشتـن، تیره و ناصاف نـمیکند، و ای آنکه به سبب او بینیاز میشوند و از او بینیاز نـمیشوند، و ای آنکه به او رغبت میکنند و از او روی برنتابند، و ای آنکه درخواستها، گنجهایش را از بین نـمیبرد، و ای آنکه دستآویزها، حکمتش را تغییر نـمیدهد، و ای آنکه رشتۀ حوایج نیازمندان از او قطع نـمیشود، و دعای دعاکنندگان او را خسته و درمانده نـمیکند،
تَـمَدَّحْتَ بِالْغَنَاءِ عَنْ خَلْقِكَ وَأَنْتَ أَهْلُ الْغِنىٰ عَنْهُمْ، وَنَسَبْتَهُمْ إِلَی الْفَقْرِ وَهُمْ أَهْلُ الْفَقْرِ إِلَيْكَ، فَمَنْ حَاوَلَ سَدَّ خَلَّتِهِ مِنْ عِنْدِكَ، وَرَامَ صَـرْفَ الْفَقْرِ عَنْ نَفْسِهِ بِكَ، فَقَدْ طَلَبَ حَاجَتَهُ فیٖ مَظَانِّهَا، وَأَتیٰ طَلِبَتَهُ مِنْ وَجْهِهَا، وَمَنْ تَوَجَّهَ بِحَاجَتِهِ إِلیٰ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ، أَوْ جَعَلَهُ سَبَبَ نُجْحِهَا دُونَكَ، فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلْحِرْمَانِ، وَاسْتَحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَوْتَ الْاِحْسَانِ.
خود را به بینیازی از آفریدگانت ستودی، و تو شایستۀ بینیازی از آنانی و آنان را به فقر نسبت دادی و آنان فقیران نسبت به تو هستند، پس هر کس که بکوشد رفع نیاز و احتیاج کند از نزد تو، و تصمیم بگیرد که فقر را به وسیله تو از خود دور نـماید، حاجتش را از محل درست آن طلب کرده، و به دنبال درخواست و خواهشش، از راه صحیح و درستش آمده، و کسی که برای حاجتش به یکی از آفریدههای تو رو کند یا او را به جای تو وسیلۀ رسیدن به نیازش قرار دهد؛ محقّقاً خود را در معرض محرومیت قرار داده و سزاوار از دست رفتـن احسان تو گشته است.
اَللّٰهُمَّ وَلیٖ إِلَيْكَ حَاجَةٌ قَدْ قَصَّـرَ عَنْهَا جُهْدِي، وَتَقَطَّعَتْ دُونَهٰا حِيَلِی، وَسَوَّلَتْ لیٖ نَفْسِی رَفْعَهَا إِلیٰ مَنْ يَرْفَعُ حَوَائِجَهُ إِلَيْكَ، وَلاٰ يَسْتَغْنِي فیٖ طَلِبَاتِهِ عَنْكَ، وَهِيَ زَلَّةٌ مِنْ زَلَلِ الْخَاطِئِینَ، وَعَثْـرَةٌ مِنْ عَثَـرَاتِ الْمُذْنِبِینَ، ثُمَّ انْتَبَهْتُ بِتَذْكِیرِكَ لیٖ مِنْ غَفْلَتِي، وَنَهَضْتُ بِتَوْفِيقِكَ مِنْ زَلَّتِي، وَنَكَصْتُ بِتَسْدِيدِكَ عَنْ عَثْـرَتِی،
خداوندا برای من در پیشگاه حضـرتت حاجتی است که دست طاقت و توانم از دستیابی به آن کوتاه است و رشته چارهام، بدون لطف تو بریده است و نَفْسم در نظرم چنین آراسته که رفع نیازم را از کسی بخواهم که رفع نیازهایش را از تو میخواهد و در حاجاتش از تو بینیاز نیست؛ این درخواست حاجت از غیر تو لغزشی است از لغزشهای خطاکاران و افتادنی است از افتادنهای گناهکاران. آنگاه به یادآوری تو، از خواب غفلت بیدار شدم؛ و به توفیق تو از عرصهگاه لغزشم برخاستم؛ و به راهنمایی تو از افتادنم به وادی خطر بازگشتم؛ و از علل درافتادن به گمراهی دست برداشتم.
وَقُلْتُ سُبْحَانَ رَبِّی كَيْفَ يَسْأَلُ مُحْتَاجٌ مُحْتَاجاً، وَأَنّیٰ يَرْغَبُ مُعْدِمٌ إِلیٰ مُعْدِمٍ؟ فَقَصَدْتُكَ، یٰا إِلٰهیٖ بِالرَّغْبَةِ، وَأَوْفَدْتُ عَلَيْكَ رَجَائِی بِالثِّقَةِ بِكَ، وَعَلِمْتُ أَنَّ كَثِیرَ مٰا أَسْأَلُكَ يَسِیرُ فیٖ وُجْدِكَ، وَأَنَّ خَطِیرَ مٰا أَسْتَوْهِبُكَ حَقِیرٌ فیٖ وُسْعِكَ، وَأَنَّ كَرَمَكَ لاٰيَضِيقُ عَنْ سُؤٰالِ أَحَدٍ، وَأَنَّ يَدَكَ بِالْعَطَايَا أَعْلیٰ مِنْ كُلِّ يَدٍ.
و گفتم: منزّە و پاک است پروردگارم، چگونه نیازمندی از نیازمند دیگر درخواست کند و از کجا تهیدستی به تهیدستی دیگر میل و رغبت نشان دهد؟! روی این حساب-ای خدای من- با اشتیاق و شوق آهنگ تو کردم؛ و از باب اطمینان به تو، امیدم را به سوی حضـرتت آوردم. و دانستم آنچه را از تو میخواهم، هر چند زیاد باشد، در کنار داراییات اندک است؛ و چیزهای باارزشی که بخشش آن را از تو درخواست میکنم، در جنب تواناییات کوچک و بیمقدار است؛ و دایرۀ کرم و بزرگواریات با تقاضای هیچکس تنگ نـمیشود؛ و دست بخشندگیات از هر دستی برتر است.
اَللّٰهُمَّ فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَاحْمِلْنِي بِكَرَمِكَ عَلَی التَّفَضُّلِ، وَلاٰ تَحْمِلْنِي بِعَدْلِكَ عَلَی الِاسْتِحْقَاقِ، فَمٰا أَنَا بِأَوَّلِ رَاغِبٍ رَغِبَ إِلَيْكَ فَأَعْطَيْتَهُ وَهُوَ يَسْتَحِقُّ الْمَنْعَ، وَلاٰ بِأَوَّلِ سَائِلٍ سَأَلَكَ فَأَفْضَلْتَ عَلَيْهِ وَهُوَ يَسْتَوْجِبُ الْحِرْمَانَ.
خداوندا بر محمّد و آلش درود فرست و مرا به کرم و بزرگواریات بر دست یافتـن به احسانت یاری ده و از باب عدالتت بر کیفری که سزاوار آنم دچار مکن؛ من اوّلین رغبت کنندهای نیستم که به حضـرتت رو آورده، پس به او عطا کردهای و حال آنکه سزاوار ممنوع شدن از عطایت بوده؛ و اولین خواهندهای نیستم که از تو درخواست حاجت کرده و تو بر او احسان کردهای در حالی که مستحق محرومیت از احسان تو بوده است.
اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَ كُنْ لِدُعَائِی مُجِيباً، وَمِنْ نِدَائِی قَرِيباً، وَلِتَضَـرُّعِي رَاحِماً، وَلِصَوْتِی سَامِعاً، وَلاٰ تَقْطَعْ رَجَائِی عَنْكَ، وَلاٰ تَبُتَّ سَبَبِي مِنْكَ، وَلاٰ تُوَجِّهْنِي فیٖ حَاجَتِي هَذِەِ وَ غَیْرِهَا إِلیٰ سِوَاكَ، وَتَوَلَّنِي بِنُجْحِ طَلِبَتِي وَقَضَاءِ حَاجَتِي، وَنَيْلِ سُؤْلِی قَبْلَ زَوَالِی عَنْ مَوْقِفِي هَذَا، بِتَيْسِیرِكَ لِیَ الْعَسِیرَ، وَحُسْنِ تَقْدِيرِكَ لیٖ فیٖ جَمِيعِ الْأُمُورِ.
خداوندا بر محمّد و آلش درود فرست و مستجاب کنندۀ دعایم باش و به ندایم توجه کن و به زاریام رحمت آر و صدایم را شنوا باش، و امیدم را از حضـرتت قطع مکن و دستآویز مرا از خود جدا مساز و در این حاجتم و دیگر حوایجم، مرا به سوی غیر خودت روانه مکن. و با برآورده شدن تقاضایم و روا شدن حاجتم و رسیدن به مطلبم؛ پیش از برخاستـن از جایم و با آسان ساختـن مشکلم و با سـرنوشت خوبی که در تـمام امور برایم رقم میزنی، کارساز من باش.
وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ صَلَاةً دَائـِمَةً نَامِيَةً لَاانْقِطَاعَ لِأَبَدِهَا وَلاٰ مُنْتَهَى لِأَمَدِهَا، وَاجْعَلْ ذٰلِكَ عَوْناً لیٖ وَسَبَباً لِنَجَاحِ طَلِبَتِي، اِنَّكَ وَاسِعٌ كَرِيمٌ وَمِنْ حَاجَتِي یٰا رَبِّ (كَذَا وَ كَذَا).
و بر محمّد و آلش درود فرست؛ درودی همیشگی و ابدی که برای مدّتش انقطاعی و برای زمانش پایانی نباشد؛ این درود را برایم مدد و جهت برآورده شدن حاجتم، سبب قرار ده؛ همانا تو بزرگ و گستـرده و کریمی، و ای پروردگارم (از جمله درخواستهایم چنین و چنان است):
آنگاه حاجتت را میگویی، سپس سـر به سجده میگذاری و در سجده میگویی:
فَضْلُكَ آنَسَنِي، وَإِحْسَانُكَ دَلَّنِي، فَأَسْأَلُكَ بِكَ وَبِـمُحَمَّدٍ وَآلِهِ، صَلَوَاتُكَ وَعَلَيْهِمْ أَن لاٰتَرُدَّنِی خَائِباً .
عطا و بخششت به من آرامش میدهد و احسانت راهنماییام میکند؛ و به حقّ خودت و به حقّ محمّد و آلش -که درودت بر آنان باد- از تو میخواهم که مرا از پیشگاهت ناامید برنگردانی.
دریافت فایل PDF