دعای سی‌ و چهار – اعتـراف به گناه و درخواست توبه

صفحه نخست » دعای سی‌ و چهار – اعتـراف به گناه و درخواست توبه

اشتراک گذاری مقاله

فهرست مطالب

اَللّٰهُمَّ إِنَّهُ يَحْجُبُنِي عَنْ مَسْأَلَتِكَ خِلَالٌ ثَلَاثٌ، وَتَحْدُونِی عَلَيْهَا خِلَّةٌ وَاحِدَةٌ، يَحْجُبُنِي أَمْرٌ أَمَرْتَ بِهِ فَأَبْطَأْتُ عَنْهُ، وَنَهْيٌ نَهَيْتَنِي عَنْهُ فَأَسْـرَعْتُ إِلَيْهِ، وَنِعْمَةٌ أَنْعَمْتَ بِهٰا عَلَیَّ فَقَصَّـرْتُ فیٖ شُكْرِهَا. وَيَحْدُونِی عَلیٰ مَسْأَلَتِكَ تَفَضُّلُكَ عَلیٰ مَنْ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ إِلَيْكَ، وَوَفَدَ بِحُسْنِ ظَنِّهِ إِلَيْكَ، إِذْ جَمِيعُ إِحْسَانِكَ تَفَضُّلٌ، وَإِذْ كُلُّ نِعَمِكَ ابْتِدَاءٌ.

خداوندا مسلّماً سه خصلت، مرا از درخواست از حضـرتت مانع می‌شود و یک خصلت مرا به جانب درخواست از تو پیش می‌برد. آن سه خصلتی که مانع درخواست من می‌باشد این است: کار خوبی که مرا به آن فرمان دادی و من در انجامش کندی کردم؛ کار زشتی که مرا از آن بازداشتی و من در ارتکابش شتاب ورزیدم؛ نعمتی که به من دادی و من در سپاس‌گزاری‌اش کوتاهی کردم. و آن‌چه مرا به سوی درخواست از تو پیش می‌برد: احسان توست به کسی که با نیت خالص به سوی تو آمد و با خوش‌گمانی‌اش به پیشگاه حضـرتت وارد شد؛ زیرا تـمام احسانت تفضّل و همۀ نعمتت، آغاز و ابتدایی از سوی تو نسبت به آفریده‌هاست.

فَهٰا أَنَا ذٰا، يٰا إِلٰهيٖ وَاقِفٌ بِبَابِ عِزِّكَ وُقُوفَ الْمُسْتَسْلِمِ الذَّلِيلِ، وَسَائِلُكَ عَلَی الْحَيَاءِ مِنِّي سُؤٰالَ الْبَائِسِ الْمُعيِلِ مُقِرٌّ لَكَ بِأَنِّی لَمْ أَسْتَسْلِمْ وَقْتَ إِحْسَانِكَ إِلّٰا بِالْإِقْلَاعِ عَنْ عِصْيَانِكَ، وَلَمْ أَخْلُ فِی الْحَالَاتِ كُلِّهَا مِنِ امْتِنَانِكَ. فَهَلْ يَنْفَعُنِي يٰا إِلٰهيٖ إِقْرَارِي عِنْدَكَ بِسُوءِ مَا اكْتَسَبْتُ؟

و اینک من، ای خدای من بر درگاه عزّتت ایستاده‌ام؛ ایستادن فرمان‌بردار خوار و بر اساس حیا و شـرمم از تو درخواست‌کننده‌ام، درخواست‌کنندۀ بی‌نوای عیال‌وار. اقرار دارم به این‌که هنگام احسانت، جز برکنار ماندن از نافرمانی‌ات، فرمانی نبـرده‌ام؛ و در تـمام حالات از نیکی و احسانت، بی‌بهره نبوده‌ام. ای معبود من اقرارم نزد تو به زشتی اعمالی که مرتکب شده‌ام، آیا برایم سودی خواهد داشت؟

وَهَلْ يُنْجِينِي مِنْكَ اعْتِـرَافِی لَكَ بِقَبِيحِ مَا ارْتَكَبْتُ، أَمْ أَوْجَبْتَ لیٖ فیٖ مَقَامِي هٰذَا سُخْطَكَ، أَمْ لَزِمَنِي فیٖ وَقْتِ دُعَائیٖ مَقْتُكَ. سُبْحَانَكَ لاٰاَيْأَسُ مِنْكَ وَقَدْ فَتَحْتَ لیٖ بَابَ التَّوْبَةِ إِلَيْكَ، بَلْ أَقُولُ مَقَالَ الْعَبْدِ الذَّلِيلِ الظَّالِمِ لِنَفْسِهِ، الْمُسْتَخِفِّ بِحُرْمَةِ رَبِّهِ، الَّذِي عَظُمَتْ ذُنُوبُهُ فَجَلَّتْ، وَأَدْبَرَتْ أَيَّامُهُ فَوَلَّتْ.

و اعتـرافم به محضـر حضـرتت به بدی کرداری که از من صادر شده، آیا مرا از عذاب تو نجات خواهد داد؟ یا در این وضعی که هستم، خشم و غضبت را بر من حتم و واجب کردی؟ یا در وقت درخواستم، دشمنی‌ات ملازم من گشته؟! پاک و منزّهی، از تو ناامید نـمی‌شوم و حال آن‌که درِ توبۀ به محضـرت را به رویم گشوده‌ای، بلکه سخن می‌گویم، سخن بنده‌ای خوار، بنده‌ای ستم کننده به خویش، بنده‌ای که حرمت پروردگارش را سبک شمرده، بنده‌ای که گناهانش بزرگ شده و روی هم انباشته گشته و روزگارش از او روی‌گردان شده و به او پشت کرده.

 حَتّٰى إِذَا رَأىٰ مُدَّةَ الْعَمَلِ قَدِ انْقَضَتْ، وَغَايَةَ الْعُمُرِ قَدِ انْتَهَتْ، وَأَيْقَنَ أَنَّهُ لاٰمَحِيصَ لَهُ مِنْكَ، وَلاٰ مَهْرَبَ لَهُ عَنْكَ، تَلَقَّاكَ بِالْإِنَابَةِ وَأَخْلَصَ لَكَ التَّوْبَةَ، فَقَامَ إِلَيْكَ بِقَلْبٍ طَاهِرٍ نَقِيٍّ، ثُمَّ دَعَاكَ بِصَوْتٍ حَائِلٍ خَفِيٍّ، قَدْ تَطَأْطَاَ لَكَ فَانْحَنىٰ، وَنَكَّسَ رَأْسَهُ فَانْثَنىٰ، قَدْ أَرْعَشَتْ خَشْيَتُهُ رِجْلَيْهِ، وَغَرَّقَتْ دُمُوعُهُ خَدَّيْهِ.

تا جایی که چون نظر می‌کند، می‌بیند زمان عمل سپری شده و نهایت عمر به پایان رسیده؛ و یقین می‌کند که برای او گریزگاهی از عذابت و پناهگاهی از کیفرت وجود ندارد. همراه انابه و ناله با حضـرتت روبه‌رو می‌شود و بازگشت و توبه را برای تو خالص می‌کند، پس با دلی پاک و پاکیزه در پیشگاهت می‌ایستد؛ سپس با ناله‌ای سوزناک و آهسته تو را می‌خواند، در حالی که در برابرت، سـر تواضع و فروتنی پایین انداخته تا جایی که از شدّت فروتنی خمیده گشته؛ و از خواری سـر به زیر افکنده، به طوری که قامت راستش کج شده؛ بیم و ترسش از عظمت تو، قدم‌هایش را به لرزه انداخته و اشک‌هایش صفحه رخسارش را فراگرفته.

 يَدْعُوكَ بِيٰا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، وَيٰا أَرْحَمَ مَنِ انْتَابَهُ الْمُسْتَـرْحِمُونَ، وَيٰا أَعْطَفَ مَنْ أَطَافَ بِهِ الْمُسْتَغْفِرُونَ، وَيٰا مَنْ عَفْوُەُ أَكْثَـرُ مِنْ نِقْمَتِهِ، وَيٰا مَنْ رِضَاهُ أَوْفَرُ مِنْ سَخَطِهِ، وَيٰا مَنْ تَحَمَّدَ إِلیٰ خَلْقِهِ بِحُسْنِ التَّجَاوُزِ وَيٰا مَنْ عَوَّدَ عِبَادَەُ قَبُولَ الْإِنَابَةِ، وَيٰا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَةِ وَيٰا مَنْ رَضِیَ مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْيَسِيـرِ، وَيٰا مَنْ كَافَأَ قَلِيلَهُمْ بِالْكَثِيـرِ، وَيٰا مَنْ ضَمِنَ لَهُمْ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ، وَيٰا مَنْ وَعَدَهُمْ عَلیٰ نَفْسِهِ بِتَفَضُّلِهِ حُسْنَ الْجَزَاءِ.

تو را با این جملات می‌خواند: ای مهربان‌ترین مهربانان، و ای رحیم‌ترین کسی که درخواست‌کنندگان رحمت به او توجّه می‌کنند و ای بامحبّت‌ترین کسی که آمرزش خواهان گِرد او گردند و ای آن‌که گذشتش از انتقامش بیشتـر و خشنودی‌اش از خشمش افزون‌تر است. و ای آن‌که باگذشت نیکویش ستوده بودنش را به مخلوقش می‌نـمایاند؛ و بندگان را به پذیرفتـن توبه عادت می‌دهد؛ و اصلاح شدن تباه شدۀ آنان را با توبه به طلب صلاح کشانده است؛ و ای آن‌که از عمل بندگان، به اندکش خشنود است و عمل اندک آنان را پاداش فراوان می‌دهد و ای آن‌که اجابت دعای‌شان را ضامن شده، و به احسانش پاداش نیکو را به آنان وعده داده.

مٰا أَنَا بِأَعْصیٰ مَنْ عَصَاكَ فَغَفَرْتَ لَهُ، وَمٰا أَنَا بِأَلْوَمِ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْكَ فَقَبِلْتَ مِنْهُ، وَمٰا أَنَا بِأَظْلَمِ مَنْ تَابَ إِلَيْكَ فَعُدْتَ عَلَيْهِ. أَتُوبُ إِلَيْكَ فیٖ مَقَامِي هٰذَا تَوْبَةَ نَادِمٍ عَلیٰ مٰا فَرَطَ مِنْهُ، مُشْفِقٍ مِمَّا اجْتَمَعَ عَلَيْهِ، خَالِصِ الْحَيَاءِ مِمّٰا وَقَعَ فيِهِ، عَالِمٍ بِأَنَّ الْعَفْوَ عَنِ الذَّنْبِ الْعَظِيمِ لاٰيَتَعَاظَمُكَ، وَأَنَّ التَّجَاوُزَ عَنِ الْإِثْمِ الْجَلِيلِ لاٰيَسْتَصْعِبُكَ، وَأَنَّ احْتِمالَ الْجِنَايَاتِ الْفَاحِشَةِ لاٰيَتَكَأَّدُكَ، وَأَنَّ أَحَبَّ عِبَادِكَ إِلَيْكَ مَنْ تَرَكَ الاِسْتِكْبَارَ عَلَيْكَ، وَجَانَبَ الْاِصْـرَارَ وَلَزِمَ الاِسْتِغْفَارَ. وَأَنَا أَبْرَأُ إِلَيْكَ مِنْ أَنْ أَسْتَكْبِـرَ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ أُصِـرَّ، وَأَسْتَغْفِرُكَ لِمٰا قَصَّـرْتُ فِيهِ، وَأَسْتَعِینُ بِكَ عَلیٰ مٰا عَجَزْتُ عَنْهُ.

من نافرمان‌ترین بندگان نافرمانت نیستم که او را بخشوده باشی، و فرومایه‌ترین کسی نیستم که نزد تو به عذرخواهی پرداخته باشد و تو از او پذیرفته باشی، و من ستمکارترین کسی نیستم که به سوی تو بازگشته و تو باز، بر وی عنایت فرموده باشی. در این مقام و وضعی که هستم، به درگاهت توبه می‌کنم؛ توبه پشیمانی که بی‌اختیار، گناهانی از او سـرزده و از آنچه بر سـرش آمده، در وحشت و ترس است؛ و از امور زشتی که در آن افتاده، خالصانه شـرمگین است. دانایم به این که گذشت از گناه بزرگ، در نظرت بزرگ نـمی‌آید؛ و بخشیدن معصیت‌گران بر تو سخت نـمی‌باشد؛ و تحمّل جنایات زشت و ناپسندی که از مردم بدکار صادر می‌شود، تو را به مشقّت و زحمت نـمی‌اندازد؛ و آگاهم به این که محبوب‌ترین بندگانت نزد تو کسی است که از سـرکشی و تکبـّر نسبت به تو دست بردارد و از پافشاری بر گناه دوری کند و استغفار را بر خود واجب بداند. و من از این که در برابر تو سـرکشی کنم، بیزارم؛ و از این که بر گناه پافشاری ورزم، به تو پناه می‌آورم؛ و نسبت به آنچه کوتاهی کردم، از تو آمرزش می‌خواهم؛ و بر آنچه از انجامش ناتوانم، از تو یاری می‌طلبم.

اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَهَبْ لیٖ مٰا يَجِبُ عَلَیَّ لَكَ، وَعَافِنِي مِمَّا اسْتَوْجِبُهُ مِنْكَ، وَأَجِرْنِی مِمّٰا يَخَافُهُ أَهْلُ الْإِسَاءَةِ، فَإِنَّكَ مَلِی‌ءٌ بِالْعَفْوِ، مَرْجُوٌّ لِلْمَغْفِرَةِ، مَعْرُوفٌ بِالتَّجَاوُزِ، لَيْسَ لِحَاجَتِي مَطْلَبٌ سِوَاكَ، وَلاٰ لِذَنْبِی غَافِرٌ غَیْرُكَ، حَاشَاكَ وَلاٰ أَخَافُ عَلیٰ نَفْسِی إِلّٰا إِيّٰاكَ، إِنَّكَ أَهْلُ التَّقْوىٰ وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاقْضِ حَاجَتِي، وَأَنْجِحْ طَلِبَتِي، وَاغْفِرْ ذَنْبِي، وَاٰمِنْ خَوْفَ نَفْسِی، إِنَّكَ عَلیٰ كُلِّ شَیْءٍ قَدِيرٌ، وَذٰلِكَ عَلَيْكَ يَسِیرٌ، آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.

خداوندا بر محمّد و آلش درود فرست و حقوقی که بر عهدۀ من داری بر من ببخش و از عذابی که از جانب تو سزاوار آنم، مرا به سلامت دار و از اموری که بدکاران از آن می‌ترسند، پناهم ده مسلماً به گذشت از گنهکار قدرت داری و برای آمرزش، مورد امیدی به چشم‌پوشی از گناه معروفی، برای حاجتم محلّ ‌طلبی جز تو نیست و برای گناهم آمرزنده‌ای غیر تو وجود ندارد، حاشا که چنین نباشی. من بر خود به غیر از تو نـمی‌ترسم، تو اهل تقوا و آمرزشی، بر محمّد و آل محمّد درود فرست و حاجتم را روا کن و خواسته‌ام را برآور و گناهم را بیامرز و ترسم را ایمنی ده؛ همانا تو بر هر چیز توانایی و اموری که از تو خواستم، روا کردنش برای تو آسان است؛ دعایم را مستجاب کن، ای پروردگار جهانیان.

عضو خبرنامه ما باشید

دریافت آخرین مطالب و موضوعات به صورت ایمیل و ارسال در شبکه های اجتماعی