دعای صد و شصت و دو – در اظهار ترس از خداوند عزوجلّ

صفحه نخست » دعای صد و شصت و دو – در اظهار ترس از خداوند عزوجلّ

اشتراک گذاری مقاله

فهرست مطالب

اَللّٰهُمَّ إِنَّكَ خَلَقْتَنِی سَوِيّاً، وَرَبَّيْتَنِی صَغِیراً، وَرَزَقْتَنِی مَكْفِيّاً. اَللّٰهُمَّ إِنِّی وَجَدْتُ فِيمٰا أَنْزَلْتَ مِنْ كِتَابِكَ، وَبَشَّـرْتَ بِهِ عِبَادَكَ، أَنْ قُلْتَ: ﴿يٰا عِبَادِیَ الَّذِينَ أَسْـرَفُوا عَلیٰ أَنْفُسِهِمْ لاٰتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّٰهِ إِنَّ اللّٰهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً﴾، وَقَدْ تَقَدَّمَ مِنِّی مٰا قَدْعَلِمْتَ، وَمٰا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّی، فَيٰا سَوْأَتَا مِمّٰا أَحْصَاهُ عَلَیَّ كِتَابُكَ،

خداوندا مرا درست اندام و موزون و متناسب آفریدی و در حالی که کوچک و ناتوان بودم، پرورشم دادی، و به اندازه کافی روزی‌ام بخشیدی. خداوندا در آنچه از قرآنت نازل فرمودی و بندگانت را به آن مژده دادی، یافتم که فرمودی: «ای بندگان من که به سبب گناه بر خود زیاده‌روی کردید! از رحمت خدا نومید نشوید، مسلماً خدا همۀ گناهان را می‌آمرزد»، در گذشته از من گناهانی سـر زد که به آن‌ها آگاهی، و خطاها و معصیت‌هایی بر عهدۀ من است که به اندازه و مقدار و کیفیت و چگونگی آن‌ها از من داناتری، پس وای به رسوایی من از آنچه پروندۀ من ثبت کرده، پرونده‌ای که تو برای نگارش اعمال مقرّر فرموده‌ای.

فَلَوْ لَاالْمَوَاقِفُ الَّتِی أُؤَمِّلُ مِنْ عَفْوِكَ الَّذِی شَمِلَ كُلَّ شَیْ‌ءٍ لَأَلْقَيْتُ بِيَدِی، وَلَوْ أَنَّ أَحَداً اسْتَطَاعَ الْهَرَبَ مِنْ رَبِّهِ، لَكُنْتُ أَنَا أَحَقُّ بِالْهَرَبَ مِنْكَ، وَأَنْتَ لاٰتَخْفىٰ عَلَيْكَ خَافِيَةٌ فِی الْأَرْضِ وَلاٰ فِی السَّمَاءِ إِلّٰا أَتَيْتَ بِهٰا، وَكَفىٰ بِكَ جَازِياً، وَكَفىٰ بِكَ حَسِيباً.

و اگر نبود محل‌ها و جایگاه‌هایی که به عفو و بخششت که فراگیر هر چیز است امید ببندم، خود را از دست می‌دادم، و از نجاتم مأیوس می‌شدم. اگر کسی می‌توانست از پروردگارش بگریزد، من به خاطر این همه گناهانم، برای این که دچار عذاب نشوم، به گریز از تو سزاوارتر بودم، تویی که نه در زمین و نه در آسمان، رازی از تو پوشیده نیست، و آن را در عرصه‌گاه قیامت حاضـر می‌کنی و همین بس که تو کیفر دهنده و حسابگر باشی که در کیفر و حساب، به افراد و اشخاص و آلات و ابزار نیاز نداری.

اَللّٰهُمَّ إِنَّكَ طَالِبِي إِنْ أَنَا هَرَبْتُ، وَمُدْرِكِی إِنْ أَنَا فَرَرْتُ، فَهٰا أَنَا ذَا بَیْنَ يَدَيْكَ خَاضِعٌ ذَلِيلٌ رَاغِمٌ، إِنْ تُعَذِّبْنِي فَإِنِّی لِذَلِكَ أَهْلٌ، وَهُوَ يٰا رَبِّ مِنْكَ عَدْلٌ، وَإِنْ تَعْفُ عَنِّي فَقَدِیماً شَمَلَنِي عَفْوُكَ، وَأَلْبَسْتَنِي عَافِيَتَكَ.

خداوندا تو خواستار و جویندۀ منی اگر بگریزم، و تو دریابندۀ منی، اگر فرار کنم. اینک منم که در برابرت قرار دارم؛ فروتن، خوار، بینی به خاک مالیده، اگر عذابم کنی سزاوار آنم و عذاب من از ناحیۀ تو -ای پروردگار- عین عدالت است؛ و اگر از من بگذری، برنامۀ تازه‌ای نیست، چرا که از دیرباز گذشتت مرا فرا گرفته و جامۀ تندرستی و سلامتت را بر من پوشانده‌ای.

فَأَسْأَلُكَ اَللّٰهُمَّ بِالْمَخْزُونِ مِنْ أَسْمَائِكَ وَبِـمٰا وَارَتْهُ الْحُجُبُ مِنْ بَهَائِكَ، إِلّٰا رَحِمْتَ هٰذِہِ النَّفْسَ الْجَزُوعَةَ وَهٰذِہِ الرِّمَّةَ الْهَلُوعَةَ، الَّتِي لاٰتَسْتَطِيعُ حَرَّ شَمْسِكَ، فَكَيْفَ تَسْتَطِيعُ حَرَّ نَارِكَ؟! وَالَّتِي لاٰتَسْتَطِيعُ صَوْتَ رَعْدِكَ، فَكَيْفَ تَسْتَطِيعُ صَوْتَ غَضَبِكَ.

از تو می‌خواهم خداوندا به حقّ نام‌های مبارکت که در دانش تو محفوظ است و احدی از آن خبـر ندارد و به جمال و زیبایی‌ات که پرده‌های نور آن را پوشانده، که بر این وجود بی‌تاب و این استخوان‌های کهنۀ پوسیده، رحمت آری، وجود ناتوانی که توانایی گرمی آفتابت را ندارد، چگونه تاب، گرمی آتشت را دارد؟! و وجودی که قدرت شنیدن خروش رعدت را ندارد، چگونه توان شنیدن فریاد خشمت را دارد؟!

فَارْحَمْنِي اللّٰهُمَّ فَإِنِّی امْرُؤٌ حَقِیرٌ، وَخَطَرِي يَسِیرٌ، وَلَيْسَ عَذَابِی مِمّٰا يَزِيدُ فیٖ مُلْكِكَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ، وَلَوْ أَنَّ عَذَابِی مِمّٰا يَزِيدُ فیٖ مُلْكِكَ لَسَأَلْتُكَ الصَّبْـرَ عَلَيْهِ وَأَحْبَبْتُ أَنْ يَكُونَ ذٰلِكَ لَكَ، وَلٰكِنَّ سُلْطَانَكَ اللّٰهُمَّ أَعْظَمُ، وَمُلْكَكَ أَدْوَمُ مِنْ أَنْ تَزِيدَ فِيهِ طَاعَةُ الْمُطِيعِینَ، أَوْ تَنْقُصَ مِنْهُ مَعْصِيَةُ الْمُذْنِبِینَ.

خداوندا به من رحم کن، زیرا که من فردی حقیر و قدر و منزلتم ناچیز است و عذاب کردن من چیزی نیست که به مقدار ذرّہ‌ای در پادشاهی و فرمانروایی‌ات بیافزاید، و اگر عذابم بر پادشاهی‌ات می‌افزود، صبـر و شکیبایی بر آن را از تو درخواست می‌کردم و دوست داشتم که این فزونی برای تو باشد، امّا خداوندا سلطنتت بزرگ‌تر و پادشاهی‌ات بادوام‌تر از آن است که فرمان‌بردنِ فرمان‌برندگان بر آن بیافزاید، یا معصیتِ گناهکاران از آن بکاهد،

فَارْحَمْنِي يٰا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، وَتَجَاوَزْ عَنِّي يٰا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ، وَتُبْ عَلَیَّ إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ.

پس به من رحم کن، ای مهربان‌ترین مهربانان! و از من گذشت کن، ای صاحب بزرگی و عظمت و رأفت و محبّت! و توبه‌ام را بپذیر که تو بسیار توبه پذیر مهربانی.

عضو خبرنامه ما باشید

دریافت آخرین مطالب و موضوعات به صورت ایمیل و ارسال در شبکه های اجتماعی