إِنْ كُنْتُ قَدْ عَصَیْتُكَ فَقَدْ أَطَعْتُكَ فِی الْاِیمٰانِ، مَنّاً مِنْكَ عَلَیَّ لاٰ مَنّاً مِنّیٖ عَلَیْكَ، وَأَطَعْتُكَ فیٖ أَحَبِّ الْاَشْیَاءِ إِلَیْكَ، لَمْ أَتَّخِذْ لَكَ وَلَداً وَلَمْ أَدْعُ لَكَ شَـرِیكاً، مَنّاً مِنْكَ عَلَیَّ لاٰ مَنّاً مِنِّی عَلَیْكَ، وَقَدْ عَصَیْتُكَ فیٖ أَشْیَاءَ كَثِیرةٍ عَلیٰ غَیْرِ وَجْهِ الْمُكَابَرَةِ لَكَ، وَلَا الْاِسْتِكْبَارِ عَنْ عِبَادَتِكَ، وَلَا الْجُحُودِ لِرُبُوبِیَّتِكَ، وَلاٰ بِخُرُوجٍ عَنْ دِینِكَ، وَلٰكِنِ اتَّبَعْتُ هَوَایَ، وَأَزَلَّنِی الشَّیْطَانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ عَلَیَّ وَالْبَیَانِ.
اگر تو را معصیت کرده باشم، در ایمان تو را اطاعت نـمودهام، به منتی از تو بر من نه منتی از من بر تو، و اطاعت نـمودم تو را در محبوبترین چیزها نزد تو، نگرفتم فرزندی برای تو، و نخواندم برای تو شـریکی را، منتی است از تو بر من نه منتی از من بر تو، و تو را معصیت نـمودم در چیزهای زیادی نه به عنوان چیرگی و عناد با تو، و نه تکبـر جستـن از عبادتت، و نه انکار ربوبیتت، و نه به خارج شدن از دینت، ولی پیرو هوایم گشتم، و شیطان مرا دچار لغزش نـمود، پس از آنکه برهان و بیان بر من بود.
فَإِنْ تُعَذِّبْنِی فَبِذُنُوبِی غَیْرُ ظَالِمٍ أَنْتَ، وَإِنْ تَعْفُ عَنِّی وَتَرْحَمْنِی فَبِجُودِكَ وَكَرَمِكَ (یٰا كَرِیمُ) قالها حتى انقطع النفس: ثم سجد وقال فی سجوده:
پس اگر مرا به گناهانم عذاب دهی، تو ستمکار نخواهی بود، و اگر مرا عفو کنی و ترحم نـمایی به جود و کرمت خواهد بود (ای بزرگوار) این را تا قطع شدن نفس گفت. و سپس به سجده رفت و در سجودش فرمود:
یٰا مَنْ یَقْدِرُ عَلیٰ حَوَائِجِ السّٰائِلِینَ، وَیَعْلَمُ مٰا فیٖ ضَمِیرِ الصّٰامِتِینَ.
ای آنکه بر خواستههای درخواست کنندگان توانایی دارد، و از درون خاموشان با خبـر است.
یٰا مَنْ لاٰیَحْتَاجُ إِلَی التَّقَاضِی.
ای آنکه به درخواست دادرسی نیازی ندارد.
یٰا مَنْ یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْاَعْیُنِ وَمٰا تُخْفِی الصُّدُورُ.
ای آنکه میداند چشمهای خیانتکار را، و آنچه سینهها پنهان میدارند.
یٰا مَنْ أَنْزَلَ الْعَذَابَ عَلیٰ قَوْمِ یُونُسَ، وَهَوَ یُرِیدُ أَنْ یُعَذِّبَهُمْ، فَدَعَوْہُ فَتَضَـرَّعُوا إِلَیْهِ فَكَشَفَ عَنْهُمُ الْعَذَابَ وَمَتَّعَهُمْ اِلیٰ حِینٍ، قَدْ تَرىٰ مَكَانِی، وَتَعْلَمُ سِـرّیٖ وَعَلاٰنِیَتِی وَحَالِی، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاكْفِنِی مٰا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ دِینِی وَدُنْیَایَ وَآخِرَتِی، یٰا سَیِّدِی… (سبعین مرة).
ای آنکه عذاب را بر قوم یونس فرود آورد، و میخواست که آنها را عذاب کند، پس او را خواندند و به سوی او تضـرع نـمودند، پس عذاب را از آنها دور ساخت و آنان را تا وقت دیگر بهرهمند ساخت، تو جای مرا میبینی، و پنهان و آشکار و حالـم را میدانی، بر محمد و آل محمد دورد فرست، و کفایت کن مرا آنچه برایم مهم است از امر دین و دنیا و آخرتم، ای سـرورم. (هفتاد بار)