باب اول- در تسبیح و تنزیه و ثنای پروردگار و توحید و مناجات با اودعاهای آن حضرت در مناجات و شکایت نمودن با خداوندصحیفه سجادیه جامعه

دعای صد و نود و سه – مناجات عارفان با خداوند عزوجلّ

مناجات خمس عشـر/مناجات دوازدهم

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ

به نام خداوند بخشندۀ مهربان

إِلٰهىٖ قَصُـرَتِ الْأَلْسُنُ عَنْ بُلُوغِ ثَنائِكَ كَما يَلِيقُ بِجَلالِكَ، وَعَجَزَتِ الْعُقُولُ عَنْ إِدْراكِ كُنْهِ جَمالِكَ، وَانْحَسَـرَتِ الْأَبْصارُ دُونَ النَّظَرِ اِلیٰ سُبُحاتِ وَجْهِكَ، وَلَمْ تَجْعَلْ لِلْخَلْقِ طَرِيقاً اِلیٰ مَعْرِفَتِكَ، إِلّٰا بِالْعَجْزِ عَنْ مَعْرِفَتِكَ.

معبودم، زبان‌ها از ادای ثنایت آن‌چنان‌که شایسته عظمت توست کوتاه است و خردها از درک ژرفای جمالت ناتوان است و دیده‌ها از تـماشای بزرگی‌های ذاتت درمانده است، برای انسان‌ها راهی به‌سوی شناسایی‌ات جز ناتوانی از شناختت قرار ندادی،

إِلٰهىٖ فَاجْعَلْنا مِنَ الَّذِينَ تَرَسَّخَتْ أَشْجارُ الشَّوْقِ إِلَيْكَ فیٖ حَدائِقِ صُدُورِهِمْ، وَأَخَذَتْ لَوْعَةُ مَحَبَّتِكَ بِـمَجامِعِ قُلُوبِهِمْ، فَهُمْ اِلیٰ أَوْكارِ الْأَفْكارِ يَأْوُونَ، وَفیٖ رِياضِ الْقُرْبِ وَالْمُكاشَفَةِ يَرْتَعُونَ، وَمِنْ حِيَاضِ الْمَحَبَّةِ بِكَأْسِ الْمُلاطَفَةِ يَكْرَعُونَ؛

معبودم، ما را از کسانی قرار ده که شاخسارهای اشتیاق به سویت در بوستان‌های سینه‌هایشان استوار و پابرجا شده است و سوز عشقت در کانون دل‌هایشان برافروخته، از این روی به آشیانه اندیشه‌های والا جای گیرند و در گلستان قرب و مکاشفه‌ات خوش‌گذرانی می‌کنند و از حوض‌های محبّتت با جام ملاطفت می‌نوشند؛

وَشـَرائِعَ الْمُصافاةِ يَرِدُونَ، قَدْ كُشِفَ الْغِطاءُ عَنْ أَبْصارِهِمْ، وَانْجَلَتْ ظُلْمَةُ الرَّيْبِ عَنْ عَقَائِدِهِمْ وَضَمَائِرِهِمْ، وَانْتَفَتْ مُخَالَجَةُ الشَّكِّ عَنْ قُلُوبِهِمْ وَسَـرَائِرِهِمْ، وَانْشَـرَحَتْ بِتَحْقِيقِ الْمَعْرِفَةِ صُدُورُهُمْ، وَعَلَتْ لِسَبْقِ السَّعَادَةِ فِی الزَّهَادَةِ هِمَمُهُمْ، وَعَذُبَ فیٖ مَعِینِ الْمُعَامَلَةِ شِـرْبُهُمْ، وَطَابَ فیٖ مَجْلِسِ الْأُنْسِ سِـرُّهُمْ، وَأَمِنَ فیٖ مَوْطِنِ الْمَخَافَةِ سِـرْبُهُمْ، وَاطْمَأَنَّتْ بِالرُّجُوعِ اِلیٰ رَبِّ الْأَرْبابِ أَنْفُسُهُمْ؛

و در کنار نهرهای حسن‌نیّت و خیرخواهی‌ات وارد می‌شوند، درحالی‌که پرده از دیدگانشان برداشته شده و تاریکی دودلی از باورها و درون‌هایشان دور گشته و خلجان شک از دل‌ها و باطنشان بیرون رفته و سینه‌هایشان با تحقّق معرفت، گشوده شده و همّتشان برای پیشی گرفتـن در میدان خوشبختی بر اثر زهد، بلندی گرفته و نوشیدن شان در چشمه زلال کردار، گوارا شده و باطنشان در مجلس انس، پاکیزه گشته و راهشان در جای ترسناک، ایمنی یافته و جانشان با رجوع به رب الارباب، اطمینان یافته؛

وَتَيَقَّنَتْ بِالْفَوْزِ وَالْفَلَاحِ أَرْواحُهُمْ، وَقَرَّتْ بِالنَّظَرِ اِلیٰ مَحْبُوبِهِمْ أَعْيُنُهُمْ، وَاسْتَقَرَّ بِإِدْرَاكِ السُّؤْلِ وَنَيْلِ الْمَأْمُولِ قَرارُهُمْ، وَرَبِحَتْ فِی بَيْعِ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ تِجَارَتُهُمْ.

و ارواحشان به نیکبختی و رستگاری، یقین یافته و دیدگانشان با نظر به محبوبشان، روشنی گرفته و آرامششان با دریافت خواهش و رسیدن به آرزو، استقرار یافته و تجارتشان در فروش دنیا به آخرت سودبخش بوده،

إِلٰهىٖ مٰا أَلَذَّ خَواطِرَ الْإِلْهامِ بِذِكْرِكَ عَلَی الْقُلُوبِ، وَمٰا أَحْلَی الْمَسِيـرَ إِلَيْكَ بِالْأَوْهامِ فیٖ مَسالِكِ الْغُيُوبِ، وَمٰا أَطْيَبَ طَعْمَ حُبِّكَ، وَمٰا أَعْذَبَ شِـرْبَ قُرْبِكَ، فَأَعِذْنا مِنْ طَرْدِكَ وَإِبْعادِكَ، وَاجْعَلْنا مِنْ أَخَصِّ عَارِفِيكَ، وَأَصْلَحِ عِبَادِكَ، وَأَصْدَقِ طَائِعِيكَ، وَأَخْلَصِ عُبَّادِكَ، يٰا عَظِيمُ يٰا جَلِيلُ، يٰا كَرِيمُ يٰا مُنِيلُ، بِرَحْمَتِكَ وَمَنِّكَ يٰا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

خدای من، چه لذّت‌بخش است در دل‌ها خاطرات الهام گرفته از یادت و چقدر شیرین است پویش به‌سوی تو با مرکب اندیشه‌ها در راه‌های غیب و طعم عشقت چه خوش و شـربت مقام قربت چقدر گوارا است، پس ما را از راندن و دور کردنت پناه ده و از ویژہ‌ترین عارفانت و شایسته‌ترین بندگانت و راست‌گوترین فرمان‌برانت و خالص‌ترین پرستندگانت قرار داده، ای بزرگ، ای باشکوه، ای مهمان‌نواز،ای رساننده به مطلوب، ای به رحمتت و احسانت، به مهربانی‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان.

دریافت فایل PDF

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا