آهِ وٰا نَفْسٰاهُ كَیْفَ لیٖ بِـمُعَالَجَةِ الْاَغْلاٰلِ غَداً؟!
آه، وای بر من، چگونه غُلها را فردا علاج کنم؟!
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ مِمّٰا حَمَلَتْنِی عَلَیْهِ جَوَارِحِی مِنْ الْبَلاٰیَا.
آه، وای بر من، از آنچه اندامهایم مرا بر آن واداشته اند از بلاها.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ كلَّمٰا حَدَثَتْ لیٖ تَوْبَةٌ عَرَضَتْ لیٖ مَعْصِیَةٌ أُخْرىٰ.
آه، وای بر من،که هرگاه توبهای برایم حاصل شود گناه دیگری برای من پیش میآید.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ أَقْبَلْتُ عَلیٰ قَلْبِی بَعْدَ مٰا قَسٰا.
آه، وای بر من، که روی آوردهام بر دلـم پس از آنکه سخت گشته است.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ إِنْ قُضِیَتِ الْحَوَائِجُ وَحَاجَتِی لَمْ تُقْضَ.
آه، وای بر من، اگر حاجتها برآورده شوند و حاجت من برآورده نگردد.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ إِنْ غُفِرَتْ ذُنُوبُ الْمُجْرِمِینَ وَأَخَذَنِی رَبِّی بِذُنُوبِی بَیْنَ الْمَلَأِ.
آه، وای بر من، اگر گناهان مجرمان بخشوده شوند، و پروردگارم مرا به گناهانم مؤاخذه کند در میان مردمان.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ مِنَ الْكتَابِ وَمٰا أَحْصیٰ، وَمِنْ الْقَلَمِ وَمٰا جَرىٰ.
آه، وای بر من، از نامۀ عملم و آنچه برشمرده، و از قلم و آنچه نوشته است.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ مِنْ مَوْقِفِی بَیْنَ یَدَیِ الرَّحْمٰنِ غَداً.
آه، وای بر من، از ایستادنم فردای قیامت در پیشگاه خدای رحمان.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ مِنْ یَوْمٍ یُشْتَغَلُ فِیهِ عَنِ الْاُمَّهٰاتِ وَالْآبَاءِ.
آه، وای بر من، از روزی که در آن مردم باز میمانند از پدران و مادران.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ مِنْ أَهْوَالِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَشَدٰائِدَ شَتّٰى.
آه، وای بر من، از وحشتهای روز قیامت و سختیهای فراوان.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ لَوْ كَانَ هَوْلاً وَاحِداً لَكَفىٰ.
آه، وای بر من، که اگر یک وحشت میبود کفایت میکرد.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ مِنْ نَارٍ حَرُّهَا لاٰ یُطْفَأُ وَدُخَانُهَا لاٰ یَنْقَطِعُ أَبَداً.
آه، وای بر من، از آتشی که شعلههای حرارتش خاموش نشود، و دودش هرگز قطع نگردد.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ مِنْ نَارٍ تُحْرِقُ الْجُلُودَ وَتُنْضِجُ الْكُلیٰ.
آه، وای بر من، از آتشی که میسوزاند پوستها را، و منجمد میکند کلیهها را.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ مِنْ نَارٍ جَرِیحُهَا لاٰیُدَاویٰ.
آه، وای بر من، از آتشی که زخمیاش درمان نگردد.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ مِنْ دَارٍ لاٰ یُعٰادُ فِیهَا الْمَرْضیٰ، وَلاٰ یُقْبَلُ فِیهَا الرُّشٰا، وَلاٰ یُرْحَمُ فِیهَا الْاَشْقِیٰاءُ.
آه، وای بر من، از خانهای که مریضان در آن عیادت نشوند، و رشوه در آن پذیرفته نگردد، و ترحم نشود در آن بر شقاوتمندان.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ مِنْ نَارٍ وُقُودُهَا الرِّجَالُ وَالنِّسَاءُ.
آه، وای بر من، از آتشی که مواد سوخت آن مردان و زنان باشند.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ مِنْ نَارٍ یَطُولُ فِیهٰا مَكْثُ الْاَشْقِیٰاءِ.
آه، وای بر من، از آتشی که ماندن شقاوتـمندان در آن طولانی شود.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ مِنْ مَلاٰئِكةٍ تَشْهَدُ عَلَیَّ غَداً.
آه، وای بر من، از فرشتگانی که فردا بر من گواهی دهند.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ مِنْ نَارٍ تَتَوَقَّدُ وَلاٰ تُطْفَأُ.
آه، وای بر من، از آتشی که شعلهور است و خاموش نـمیگردد.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ مِنْ یَوْمٍ تَزِلُّ فِیهِ قَدَمٌ وَتَثْبُتُ فِیهِ أُخْرىٰ.
آه، وای بر من، از روزی که در آن قدمی میلغزد و دیگری ثابت میماند.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ مِنْ دَارٍ بَكیٰ أَهْلُهَا بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً.
آه، وای بر من، از سـرایی که اهل آن به جای اشک، خون میگریند.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ إِنْ حُرِّمَتْ رَحْمَةُ رَبِّی عَلَیَّ غَداً.
آه، وای بر من، اگر فردا از رحمت پروردگارم نسبت به خود، محروم شوم.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ إِنْ كُنْتُ مَمْقُوتاً فیٖ أَهْلِ السَّمٰاءِ.
آه، وای بر من، اگر در میان اهل آسمان مورد دشمنی باشم.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ إِنْ كانَتْ جَهَنَّمُ هِیَ الْمَقِیلَ وَالْمَثْوىٰ.
آه، وای بر من، اگر جهنم قرارگاه و منزلگاه من باشد.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ لاٰبُدَّ مِنَ الْمَوْتِ وَوَحْشَةِ الْقَبْـرِ وَالْبَلاٰءِ.
آه، وای بر من، که گریزی از مرگ و وحشت قبـر و بلا نباشد.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ إِنْ حِیلَ بَیْنِی وَبَیْنَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفىٰ.
آه، وای بر من، اگر میان من و محمد مصطفی جدایی افکنده شود.
آهِ وَاحُزْنٰاهُ مِنْ تَجَرُّعِ الصَّدِیدِ وَضَـرْبِ الْمَقَامِعِ غَداً.
آه، وای بر اندوهم، از سـرکشیدن چرک و خونابه و کوبیده شدن با کوبندهها در فردای قیامت.
آهِ وَاحُزْنٰاهُ أَنَا الَّذِی أَطَعْتُكَ يٰاسَیِّدی صَبَاحاً وَنَقَضْتُ الْعَهْدَ مَسَاءً.
آه، وای بر اندوهم، من آنم که تو را ای سـرورم هنگام صبح اطاعت کردم و شامگاهان پیمان را شکستم.
آهِ وَاحُزْنٰاهُ كُلَّمٰا طَلَبْتُ التَّوَّابِینَ وَقَفْتُ مَعَ الْاَشْقِیَاءِ.
آه، وای بر اندوهم، که هر چه توبه کنندگان را طلب کنم همراه شقاوتـمندان میایستم.
آهِ وَاحُزْنٰاهُ كَمْ عَاهَدْتُ رَبِّی فَلَمْ یَجِدْ عِنْدِی صِدْقاً وَلاٰ وَفَاءً!
که چه بسیار با پروردگارم عهد بستم ولی نزد من راستی و وفاداری نیافته است!
آهِ وَاحُزْنٰاهُ إِذَا عُرِضْتُ عَلَی الرَّحْمٰنِ غَداً.
آه، وای بر اندوهم، هرگاه فردا بر خدای رحمان عرضه شوم.
آهِ وَاحُزْنٰاهُ عَصَیْتُ رَبِّی وَأَنَا أَعْلَمُ أَنَّهُ مُطَّلِعٌ یَرىٰ.
آه، وای بر اندوهم، که من پروردگارم را نافرمانی نـمودم، در حالی که میدانم که او آگاه است و میبیند.
آهِ وَاحُزْنٰاهُ عَصَیْتُ مَنْ لَیْسَ أَعْرِفُ مِنْهُ إِلَّا الْحُسْنىٰ.
آه، وای بر اندوهم، من کسی را نافرمانی کردهام که جز نیکی از او سـراغ ندارم.
آهِ وَاحُزْنٰاهُ اسْتَتَـرْتُ مِنْ الْخَلاٰئِقِ وَبَارَزْتُ بِذُنُوبِی عِنْدَ الْمَوْلیٰ.
آه، وای بر اندوهم، که از آفریدگان خود را پنهان کردم، و گناهانم را نزد مولایم آشکار نـمودم.
آهِ وَاحُزْنٰاهُ اسْتَتَـرْتُ بِعَمَلیٖ وَبَارَزْتُ رَبِّی بِالذُّنُوبِ وَالْخَطَایَا.
آه، وای بر اندوهم، که عملم را پنهان داشتم، و گناهان و خطاهایم را بر پروردگارم آشکار کردم.
آهِ وَاحُزْنٰاهُ لَیْتَنِی لَمْ أَكُ شَیْئاً أَبَداً.
آه، وای بر اندوهم،که کاش هرگز چیزی نـمیبودم.
آهِ وَاحُزْنٰاهُ مِنْ مَلاٰئِكةٍ غِلاٰظٍ شِدَادٍ لاٰیَرْحَمُونَ مَنْ شَكَا وَبَكیٰ.
آه، وای بر اندوهم، از فرشتگان سختگیری که رحم نـمیکنند هر کس را که شکوه کند و گریه نـماید.
آهِ وَاحُزْنٰاهُ مِنْ رَبٍّ شَدِیدِ الْقُوىٰ.
آه، وای بر اندوهم، از پروردگاری که سخت نیرومند است.
آهِ وَاحُزْنٰاهُ أَنَا جَلِیسُ مَنْ نَاحَ عَلیٰ نَفْسِهِ وَبَكیٰ.
آه، وای بر اندوهم، که من همنشین کسی هستم که بر خود نوحهسـرایی کند و بگرید.
آهِ وَاحُزْنٰاهُ مٰا أَبْعَدَ السَّفَرَ وَأَقَلَّ الزّٰادَ غَداً.
آه، وای بر اندوهم، که فردا سفر چه دور است و توشه چه اندک.
آهِ وَاحُزْنٰاهُ أَنَا الْمَنْقُولُ اِلیٰ عَسْكرِ الْمَوْتیٰ.
آه، وای بر اندوهم، که من به لشکر مردگان منتقل شوم.
آهِ وَاحُزْنٰاهُ أَیْنَ الْمَفَرُّ مِنْ ذُنُوبِی غَداً.
آه، وای بر اندوهم، کجاست محل فرار از گناهم فردا؟
آهِ وَاحُزْنٰاهُ تَشْهَدُ عَلَیَّ مَلاٰئِكةُ السَّمَاءِ.
آه، وای بر اندوهم، که فرشتگان آسمان بر من گواهی میدهند.
آهِ وَاحُزْنٰاهُ إِنْ طُرِدْتُ عَنْ حَوْضِ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفىٰ.
آه، وای بر اندوهم، اگر از حوض محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآله رانده شوم.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ إِذَا أَضْحَى التُّـرَابُ لیٖ فِرَاشاً وَوِطَاءً.
آه، وای بر من، هنگامی که خاک زیرانداز و رواندازم گردد.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ إِذَا أَسْلَمُونِی الْاَحِبّٰاءُ وَالْاَخِلّٰاءُ.
آه، وای بر من، هرگاه که عزیزان و دوستان مرا رها کنند.
آهِ وٰانَفْسٰاهُ إِذَا أَكَلَتِ الدِّیدَانُ مَحَاسِنِی وَاللَّحْمَ، وَتَصَـرَّمَتِ الْاَعْضَاءُ.
آه، وای بر من، وقتی که کرمها، زیباییهایم را بخورند و گوشت را، و از هم جدا شوند اندامهایم.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ مِنْ ظُلْمَةِ الْقَبـْرِ وَوَحْشَةِ الْبَلاٰءِ.
آه، وای بر من، از تاریکی قبـر و وحشت و بلا.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ إِنْ حُرِمْتُ الْحُورَ الْعِینَ فیٖ جَنَّةِ الْمَأْوىٰ.
آه، وای بر من، اگر در بهشت از حور عین محروم گردم.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ إِنْ حُرِسْتُ وَحُشِـرْتُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمىٰ، وَصِـرْتُ فِی النّٰارِ مَعَ مَنْ هَوىٰ.
آه، وای بر من، اگر تحت نظر باشم، و روز قیامت نابینا محشور شوم و قرار بگیرم در آتش همراه کسانی که سقوط کردند.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ إِنْ سَحَبَتْنِی الْمَلاٰئِكةُ عَلیٰ حُرِّ وَجْهِی غَداً.
آه، وای بر من، اگر فردا فرشتگان مرا با صورت روی خاک کشان کشان برند.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ إِذَا انْقَطَعَ ذِكرِی وَنَسِیَتْنِی أَهْلُ الدُّنْیَا.
آه، وای بر من، هرگاه یاد من قطع شود و اهل دنیا فراموشم نـمایند.
آهِ وٰا نَفْسٰاهُ إِنْ لَمْ یَرْضَ عَلَیَّ رَبِّی غَداً.
آه، وای بر من، اگر فردا پروردگارم از من خشنود نگردد.
آهِ وٰاخَطِیئَتٰاهُ تَرَكَتْنِی خَطِیئَتِی كَالْحَبَّةِ فِی الْمِقْلیٰ.
آه، وای بر خطایم، که خطایم مرا همچون دانهای بر تابۀ سـرخ کردن رها کرده است.
آهِ وٰاخَطِیئَتٰاهُ تَرَكَتْنِی خَطِیئَتِی كَالطَّیْرِ لَیْسَ لَهُ مَأْوىٰ.
آه، وای بر خطایم، که خطایم مرا همچون پرندهای بیپناه رها کرده است.
آهِ وٰاخَطِیئَتٰاهُ تَرَكَتْنِی خَطِیئَتِی كَالسَّقِیمِ لَیْسَ لَهُ شِفٰاءٌ.
آه، وای بر خطایم، که خطایم مرا همچون بیماری بیدرمان رها کرده است.
آهِ وٰاخَطِیئَتٰاهُ تَرَكَتْنِی خَطِیئَتِی فیٖ مَوَارِدِ الْهَلْكیٰ.
آه، وای بر خطایم، که خطایم مرا در جایگاههای هلاکت رها نـموده است.
آهِ وٰاخَطِیئَتٰاهُ تَرَكَتْنِی خَطِیئَتِی فیٖ طُولِ حُزْنٍ وَبُكٰاءٍ.
آه، وای بر خطایم، که خطایم مرا در اندوه و گریهای طولانی رها نـموده است.
آهِ وٰاخَطِیئَتٰاهُ أَبْعَدَتْنِی خَطِیئَتِی عَنْ أَهْلِ التَّقْوىٰ.
آه، وای بر خطایم، که خطایم مرا از اهل تقوا دور کرده است.
آهِ وٰاخَطِیئَتٰاهُ مَنْ كَانَتْ لَهُ خَطِیئَةٌ فَلْیَبْكِ قَبْلَ أَنْ لاٰیَنْفَعَ الْبُكٰاءُ.
آه، وای بر خطایم، هر کس را گناهی باشد باید گریه کند پیش از آنکه گریه سودی نبخشد.
آهِ وٰاخَطِیئَتٰاهُ تَرَكَتْنِی خَطِیئَتِی مَغْمُوماً فیٖ دَارِ الدُّنْیَا.
آه، وای بر خطایم، که خطایم مرا اندوهناک در سـرای دنیا رها کرده است.
آهِ وٰاخَطِیئَتٰاهُ أَوْقَعَتْنِی خَطِیئَتِی فِیمٰا أَخَافُ وَأَخْشیٰ.
آه، وای بر خطایم، که خطایم مرا افکند در آنچه میترسم و از آن بیم دارم.
آهِ وٰاخَطِیئَتٰاهُ حَالَتْ خَطِیئَتِی بَیْنَ الْاُمَّهٰاتِ وَالْآبَاءِ.
آه، وای بر خطایم، که خطایم میان مادران و پدران جدایی افکنده است.
آهِ وٰاخَطِیئَتٰاهُ مِثْلُ خَطِیئَتِی لاٰیُقَاسُ فِی الْخَطَایَا.
آه، وای بر خطایم، که همانند گناهم در میان گناهان قیاس نشود.
آهِ وٰاخَطِیئَتٰاهُ كَیْفَ تُقِلُّنِی الْاَرْضُ أَمْ كَیْفَ تُظِلُّنِی السَّمَاءُ؟!
آه، وای بر خطایم، چگونه زمین مرا بر میدارد و آسمان بر من سایه میافکند؟!
آهِ وٰاخَطِیئَتٰاهُ كُلَّمٰا زَادَ عُمُرِی زَادَ ذَنْبِی وَنَـمٰا.
آه، وای بر خطایم، که هر چه عمرم بیشتـر شود، گناهم بیشتـر میگردد و رشد میکند.
آهِ وٰاخَطِیئَتٰاهُ عَلیٰ أَیِّ حٰالٍ أَلْقىٰ رَبِّی غَداً؟!
آه، وای بر خطایم، که با چه حالی فردا با پروردگارم روبرو شوم؟!
آهِ وٰاخَطِیئَتٰاهُ أَخْلَقَ وَجْهِی ذُلُّ الْخَطَایَا.
آه، وای بر خطایم، که خواری گناهان چهرهام را دگرگون ساخته و تباه گردانیده است.
یٰارَبّٰاهُ، أَنَا صَاحِبُ الْخَطِیئَةِ وَالْجِنَایَةِ الْعُظْمىٰ.
پروردگارا، من دارندۀ خطا و جنایت بزرگم.
یٰارَبّٰاهُ، ارْحَمْ مَنْ تَجَرَّأَ عَلَیْكَ وَافْتـَرىٰ.
پروردگارا، رحم کن بر کسی که بر تو گستاخی نـموده و دروغ بسته است.
یٰارَبّٰاهُ، ارْحَمْ مَنْ لَمْ یُرَاقِبْكَ إِذَا خَلاٰ.
پروردگارا، رحم کن بر کسی که در پنهان، تو را در نظر نداشته است.
یٰارَبّٰاهُ، أَنَا صَاحِبُ الذُّنُوِب وَالْخَطَایَا.
پروردگارا، من دارندۀ گناهان و خطاها هستم.
یٰارَبّٰاهُ، ارْحَمْ مَنْ عٰادَ فِی الذُّنُوبِ مَرَّةً أُخْرىٰ.
پروردگارا، رحم کن بر آنکه بار دیگر به گناه بازگشته است.
یٰارَبّٰاهُ، أَعُوذُ بِكَ مِنْ نَارٍ حَرُّهَا لاٰیُطْفَأُ وَدُخَانُهٰا لاٰیَنْقَطِعُ أَبَداً.
پروردگارا، به تو پناه میبرم از آتشی که هرگز گرمایش خاموش نشود و دودش قطع نگردد.
یٰارَبّٰاهُ، نَجِّنٰا مِنَ الْاَهْوَالِ غَداً.
پروردگارا، مرا از وحشتها در فردای قیامت نجات ده.
یٰارَبّٰاهُ، لاٰتُذِقْنَا الْقَطِرَانَ بَعْدَ فِرَاقِ الدُّنْیَا.
پروردگارا، پس از جدایی از دنیا هرگز گداخته مس را به ما نچشان.
یٰارَبّٰاهُ، إِلَیْكَ الشَّكْوىٰ وَإِلَیْكَ الْمُشْتَكیٰ.
پروردگارا، شکوه به سوی تو و شکایت نزد تو برده میشود.
یٰارَبّٰاهُ، أَدْخِلْنَا جَنَّةً لاٰنَجُوعُ فِیهَا وَلاٰ نَعْرىٰ.
پروردگارا، ما را به بهشتی وارد ساز که در آن گرسنه نشویم و برهنه نگردیم.
یٰارَبّٰاهُ، اسْقِنَا الْعَسَلَ الْمُصَفّىٰ.
پروردگارا، ما را عسل صاف گردیده شده بنوشان.
یٰارَبّٰاهُ، إِلَیْكَ أَتَوَجَّهُ بِـمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفىٰ.
پروردگارا، به سوی تو متوجه میشوم به واسطۀ محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآله)
یٰارَبّٰاهُ، قَدِ اسْتَوْجَبْتُ الْعُقُوبَةَ الْعُظْمىٰ.
پروردگارا، من کیفر بزرگ را سزاوار گشتهام.
یٰارَبّٰاهُ، ارْحَمْنْی إِذَا نَزَلْتُ مَنْزِلاً لاٰ أُزَارُ فِیهِ وَلاٰ أُوتیٰ.
پروردگارا، رحم کن مرا آنگاه که به سـرایی فرود آیم که در آن نه کسی مرا دیدار کند و نه به نزدم میآیند.
یٰارَبّٰاهُ، أُنٰادِیكَ بِعَظِیمِ الرَّجَاءِ.
پروردگارا، با امیدی بزرگ تو را ندا میدهم.
یٰارَبّٰاهُ، لاٰ أَدْرِی أَغَفَرْتَ لیٖ ذُنُوبِی اَمْ لاٰ؟
پروردگارا، نـمیدانم که گناهانم را بخشیدهای یا نه؟
یٰارَبّٰاهُ، اسْقِنَا شَـرْبَةً لاٰنَظْمَأُ بَعْدَهَا اَبَداً.
پروردگارا، ما را جرعهای بنوشان که پس از آن هرگز تشنه نگردیم.
یٰارَبّٰاهُ، یٰا أَكْرَمَ مَنْ تَجَاوَزَ وَعَفٰا.
پروردگارا، ای گرامیترین کسی که گذشت نـمود و عفو کرد.
یٰارَبّٰاهُ، ارْحَمْ مَنْ أَرْخَى السُّتُورَ عَلَی الْخَطَایَا.
پروردگارا، رحم کن کسی را که بر گناهان خود پرده افکنده است.
یٰارَبّٰاهُ، ارْحَمْ مَنْ صَلّیٰ جَوْفَ اللَّیْلِ وَنٰاجىٰ.
پروردگارا، رحم کن کسی را که در دل شب نـماز خواند و راز و نیاز کرد.
یٰارَبّٰاهُ، ارْحَمْ مَنْ لَمْ یَزَلْ یَعْصِیكَ صَغِیراً وَكَبِیراً مُنْذُ نَشَأَ.
پروردگارا، رحم کن کسی را که پیوسته در کوچکی و بزرگی از آن وقت که رشد کرد تو را معصیت نـمود.
یٰارَبّٰاهُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ فِی الْآخِرَةِ وَالْاُولیٰ.
پروردگارا، درود فرست بر محمد در آخرت و در دنیا.
یٰارَبّٰاهُ، لاٰتَحْرِمْنَا شَفٰاعَتَهُ غَداً.
پروردگارا، فردا ما را از شفاعتش محروم مفرما.
یٰارَبّٰاهُ، صَلِّ عَلیَ الْمَلٰائِكَةِ السُّعَدَاءِ وَالْاَنْبِیَاءِ وَالشُّهَدَاءِ وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ.
پروردگارا، درود فرست بر فرشتگان سعادتـمند و پیامبـران و شهیدان، و سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است.