باب اول- در تسبیح و تنزیه و ثنای پروردگار و توحید و مناجات با اودعاهای آن حضرت در مناجات و شکایت نمودن با خداوندصحیفه سجادیه جامعه

دعای صد و هشتاد و سه – مناجات شکایت کنندگان با خداوند عزوجلّ

مناجات خمس عشر/مناجات دوم

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ

به نام خداوند بخشندۀ مهربان

إِلٰهىٖ إِلَيْكَ أَشْكُو نَفْساً بِالسُّوءِ أَمَّارَةً، وَإِلَی الْخَطِيئَةِ مُبادِرَةً، وَبِـمَعاصِيكَ مُولَعَةً، وَلِسَخَطِكَ مُتَعَرِّضَةً، تَسْلُكُ بیٖ مَسٰالِكَ الْمَهَالِكِ، وَتَجْعَلُنِى عِنْدَكَ أَهْوَنَ هَالِكٍ، كَثِيـرَةَ الْعِلَلِ طَوِيلَةَ الْأَمَلِ، إِنْ مَسَّهَا الشَّـرُّ تَجْزَعُ، وَإِنْ مَسَّهَا الْخَیْرُ تَـمْنَعُ، مَيّٰالَةً إِلَی اللَّعِبِ وَاللَّهْوِ، مَمْلُوءَةً بِالْغَفْلَةِ وَالسَّهْوِ، تُسْـرِعُ بیٖ إِلَی الْحَوْبَةِ، وَتُسَوِّفُنِى بِالتَّوْبَةِ.

معبودم، از نفسی که فراوان به بدی فرمان می‌دهد به تو شکایت می‌کنم، همان نفسی که شتابنده به‌سوی خطا و آزمند به انجام گناهان و در معرض خشم توست، نفسی که مرا به راه هلاکت می‌کشاند و هستی‌ام را نزد تو از پست‌ترین تباه‌شدگان قرار می‌دهد، بیماری‌هایش بسیار، آرزویش دراز است، اگر گزندی به او رسد بی‌تابی می‌کند و اگر خیری به او رسد از انفاقش دریغ می‌ورزد، به بازی و هوسـرانی میل بسیار دارد، از غفلت و اشتباه آکنده است، مرا به‌سـرعت به‌جانب گناه می‌راند و با من در توبه و ندامت امروز و فردا می‌کند،

إِلٰهىٖ أَشْكُو إِلَيْكَ عَدُوّاً يُضِلُّنِى، وَشَيْطاناً يُغْوِينِى، قَدْ مَلَأَ بِالْوَسْواسِ صَدْرِى، وَأَحاطَتْ هَواجِسُهُ بِقَلْبِى، يُعاضِدُ لِیَ الْهَوىٰ، وَيُزَيِّنُ لیٖ حُبَّ الدُّنْيا، وَيَحُولُ بَيْنِى وَبَیْنَ الطَّاعَةِ وَالزُّلْفىٰ؛

معبودم، از دشمنی که گمراهم می‌کند و از شیطانی که به بی‌راهه‌ام می‌برد به تو شکایت می‌کنم، شیطانی که سینه‌ام را از وسوسه انباشته و زمزمه‌های خطرناکش قلبم را فرا گرفته است، شیطانی که با هوا و هوس به من کمک می‌کند و عشق به دنیا را در دیدگانم نیکو و آراسته جلوه می‌دهد و بین من و بندگی و مقام قرب پرده می‌افکند؛

إِلٰهىٖ إِلَيْكَ أَشْكُو قَلْباً قاسِياً، مَعَ الْوَسْواسِ مُتَقَلِّباً، وَبِالرَّيْنِ وَالطَّبْعِ مُتَلَبِّساً، وَعَيْناً عَنِ الْبُكاءِ مِنْ خَوْفِكَ جامِدَةً، وَاِلیٰ مٰا یَسـُرُّهٰا طٰامِحَةً.

معبودم، از دل همچون سنگی که با وسوسه زیرورو می‌شود و به آلودگی گناه و سیاهی نافرمانی آلوده شده به تو شکایت می‌کنم؛ معبودم، از چشمی که از گریه ناشی از هراس تو خشک شده و در عوض به مناظری که خوش‌آیند آن است خیره گشته به تو گلایه می‌کنم،

إِلٰهىٖ لاٰحَوْلَ وَلاٰ قُوَّةَ إِلّٰا بِقُدْرَتِكَ، وَلاٰ نَجاةَ لیٖ مِنْ مَكارِہِ الدُّنْيا إِلّٰا بِعِصْمَتِكَ، فَأَسْأَلُكَ بِبَلاغَةِ حِكْمَتِكَ، وَنَفاذِ مَشِيَّتِكَ، أَنْ لاٰتَجْعَلَنِى لِغَیْرِ جُودِكَ مُتَعَرِّضاً، وَلاٰ تُصَيّـِرَنِی لِلْفِتَـنِ غَرَضاً، وَكُنْ لیٖ عَلَی الْأَعْداءِ ناصـِراً، وَعَلَی الْمَخَازِى وَالْعُيُوبِ ساتِراً، وَمِنَ الْبَلاٰیَا وَاقِياً، وَعَنِ الْمَعَاصِی عَاصِماً، بِرَأْفَتِكَ وَرَحْمَتِكَ يٰا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

خدای من توان و نیرویی برای من جز به قدرت تو نیست، راه نجاتی از گرفتاری‌های دنیا جز حفظ و نگهداری تو برایم نـمی‌باشد، از تو می‌خواهم به رسایی حکمتت و نفوذ اراده‌ات که مرا جز جود و بخشندگی‌ات در معرض چیزی قرار ندهی و هدف فتنه‌ها نگردانی و بر ضد دشمنانم یاور باشی و پرده‌پوش رسوایی‌ها و عیوبم گردی و از بلا نگهدار و از گناهان بازدارنده‌ام باشی، به مهر و رحمتت ای مهربان‌ترین مهربانان.

دریافت فایل PDF

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا