دعای صد و هشتاد و پنج – مناجات امیدواران با خداوند عزوجلّ
مناجات خمس عشر/مناجات چهارم
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
يٰا مَنْ إِذٰا سَأَلَهُ عَبْدٌ أَعْطاهُ، وَإِذٰا أَمَّلَ مٰا عِنْدَہُ بَلَّغَهُ مُناهُ، وَإِذٰا أَقْبَلَ عَلَيْهِ قَرَّبَهُ وَأَدْناهُ، وَإِذٰا جَاهَرَہُ بِالْعِصْيانِ سَتـَرَ عَلیٰ ذَنْبِهِ وَغَطَّاهُ، وَإِذٰا تَوَكَّلَ عَلَيْهِ أَحْسَبَهُ وَكَفاهُ.
ای آنکه هرگاه بندهای از او بخواهد عطایش کند و هرگاه چیزی را که نزد اوست آرزو کند، به آرزویش برساند و زمانی که به او روی آورد، مقرّب و نزدیکش سازد و گاهی که تظاهر به گناه کند، گناهش را پردهپوشی نـماید و آنگاه که بر او توکل نـماید، او را بس باشد و کفایت کند،
إِلٰهىٖ مَنِ الَّذِى نَزَلَ بِكَ مُلْتَمِساً قِراكَ فَمٰا قَرَيْتَهُ؟ وَمَنِ الَّذِى أَناخَ بِبابِكَ مُرْتَجِياً نَداكَ فَمٰا أَوْلَيْتَهُ؟ أَيَحْسُنُ أَنْ أَرْجِعَ عَنْ بابِكَ بِالْخَيْبَةِ مَصْـرُوفاً، وَلَسْتُ أَعْرِفُ سِواكَ مَوْلیً بِالْإِحْسانِ مَوْصُوفاً؟! كَيْفَ أَرْجُو غَیْرَكَ وَالْخَیْرُ كُلُّهُ بِيَدِكَ؟ وَكَيْفَ أُؤَمِّلُ سِواكَ وَالْخَلْقُ وَالْأَمْرُ لَكَ؟ أَ أَقْطَعُ رَجائِی مِنْكَ وَقَدْ أَوْلَيْتَنِى مٰا لَمْ أَسْأَلْهُ مِنْ فَضْلِكَ؟ أَمْ تُفْقِرُنِی إِلیٰ مِثْلِی وَأَنَا أَعْتَصِمُ بِحَبْلِكَ؟
معبودم، کیست که بر آستانت وارد شده و خواهان مهمانپذیریات باشد و تو از او پذیرایی نکرده باشی و کیست که مرکب حاجت را با امید به سخاوتت به درگاهت خوابانده باشد و تو احسانش ننموده باشی؟ آیا خوشایند است که از درگاهت با محرومیت بازگردم، درحالیکه جز تو سـروری که به احسان متصّف باشد نشناسم؟ چگونه به غیر تو امید بندم درحالیکه هر خوبی به دست توست و چگونه جز تو را آرزو کنم درحالیکه آفرینش و فرمان ویژۀ تو است؟ آیا امیدم را از تو بِبُـرم درحالیکه از روی احسان آنچه از تو نخواستم به من عطا فرمودی یا آیا به مانند خودم نیازمندم میکنی درحالیکه به رشته محکمت چنگ میزنم؟
يٰا مَنْ سَعِدَ بِرَحْمَتِهِ الْقاصِدُونَ، وَلَمْ يَشْقَ بِنِقْمَتِهِ الْمُسْتَغْفِرُونَ؛ كَيْفَ أَنْسَاكَ وَلَمْ تَزَلْ ذاكِرِى؟! وَكَيْفَ أَلْهُو عَنْكَ وَأَنْتَ مُراقِبِى؟!
ای آنکه قصدکنندگان به رحمتش خوشبخت شدند و آمرزش خواهان به انتقامش بدبخت نشدند؛ چگونه فراموشت کنم که همیشه به یادم بودهای و چگونه از تو بیخبـر شوم که تو نگهبانم هستی،
إِلٰهىٖ بِذَيْلِ كَرَمِكَ أَعْلَقْتُ يَدِى، وَلِنَيْلِ عَطاياكَ بَسَطْتُ أَمَلِی، فَأَخْلِصْنِى بِخالِصَةِ تَوْحِيدِكَ، وَاجْعَلْنِى مِنْ صَفْوَةِ عَبِيدِكَ،
معبودم دستم را به دامن کرمت آویختم و برای رسیدن به عطایت سفره آرزویم را گستـردم، مرا به خلوص توحیدت خالص کن و از بندگان برگزیدهات قرار ده،
يٰا مَنْ كُلُّ هارِبٍ إِلَيْهِ يَلْتَجِئُ، وَكُلُّ طالِبٍ إِيّٰاهُ يَرْتَجِى، يٰا خَیْرَ مَرْجُوٍّ، وَيٰا أَكْرَمَ مَدْعُوٍّ، وَيٰا مَنْ لاٰ يُرَدُّ سائِلُهُ، وَلاٰ يُخَيَّبُ آمِلُهُ، يٰا مَنْ بابُهُ مَفْتُوحٌ لِدَاعِيهِ، وَحِجابُهُ مَرْفُوعٌ لِرَاجِيهِ، أَسْأَلُكَ بِكَرَمِكَ أَنْ تَـمُنَّ عَلَیَّ مِنْ عَطائِكَ بِـمٰا تَقَرُّ بِهِ عَيْنِى، وَمِنْ رَجائِكَ بِـمٰا تَطْمَئِـنُّ بِهِ نَفْسِی، وَمِنَ الْيَقِینِ بِـمٰا تُهَوِّنُ بِهِ عَلَیَّ مُصِيبَاتِ الدُّنْيَا، وَتَجْلُو بِهِ عَنْ بَصِيـرَتِی غَشَواتِ الْعَمىٰ، بِرَحْمَتِكَ يٰا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
ای آنکه هر گریزانی به او پناه میجوید و هر جویندهای به او امید میبندد، ای بهتـرین امیدبخش، ای کریمترین خوانده شده، ای آنکه پرسندهاش برگردانده نشود و آرزومندش محروم نگردد، ای آنکه در رحمتش به روی خوانندگان باز است و پرده درگاهش برای امیدواران گشوده است، از تو میخواهم به بزرگواریات که ببخشی از عطای خود بر من آنچنانکه دیدهام به آن روشن شود و از امید به تو سـرشارم سازی به اندازهای که نهادم آرامش یابد و از یقین آنچنان بر من عطا کنی که با آن ناگواریهای دنیا را برایم آسان نـمایی و با آن از دیدگان دلـم پردههای نابینایی را برگیری، به مهربانیات ای مهربانترین مهربانان.
دریافت فایل PDF