دعای صد و پنجاه‌ و نه – در پناه بردن به خداوند از شـر دشمنان و مصون ماندن از بدی‌ها

صفحه نخست » دعای صد و پنجاه‌ و نه – در پناه بردن به خداوند از شـر دشمنان و مصون ماندن از بدی‌ها

اشتراک گذاری مقاله

فهرست مطالب

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشندۀ مهربان

بِسْمِ اللّٰهِ وَبِاللّٰهِ وَلاٰ قُوَّةَ إِلّٰا بِاللّٰهِ وَلاٰ غَالِبَ إِلَّا اللّٰهُ، اَللّٰهُ غَالِبٌ عَلیٰ کُلِّ شَیْءٍ، وَبِهِ یَغْلِبُ الْغَالِبُونَ، وَمِنْهُ یَطْلُبُ الرّٰاغِبُونَ، وَعَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ الْمُتَوَکِّلُونَ، وَبِهِ یَعْتَصِمُ الْمُعْتَصِمُونَ، وَیَثِقُ الْوَاثِقُونَ، وَیَلْتَجِئُ الْمُلْتَجِؤُنَ وَهُوَ حَسْبُهُمْ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ.

به نام خدا و به خدا و نیست قدرتی جز به خدا، و نیست شکست‌ناپذیری جز خدا، خداوند غالب است بر هر چیزی، و به او غلبه می‌کنند چیره‌شوندگان و از او درخواست می‌کنند مشتاقان، و بر او توکل می‌کنند توکل‌کنندگان، و به او چنگ می‌زنند پناه‌جویان، و اعتماد می‌کنند اعتمادکنندگان، و پناه می‌آورند پناه‌آورندگان، و او آنان را بس است و بهتـرین وکیل.

اِحْتَـرَزْتُ بِاللّٰهِ، وَاحْتَـرَسْتُ بِاللّٰهِ، وَلَجَأْتُ إِلَی اللّٰهِ، وَاسْتَجَرْتُ بِاللّٰهِ، وَاسْتَعَنْتُ بِاللّٰهِ، وَامْتَنَعْتُ بِاللّٰهِ، وَاعْتَزَزْتُ بِاللّٰهِ، وَقَهَرْتُ بِاللّٰهِ، وَغَلَبْتُ بِاللّٰهِ، وَاعْتَمَدْتُ عَلَی اللّٰهِ، وَاسْتَتَـرْتُ بِاللّٰهِ، وَحُفِظْتُ بِاللّٰهِ، وَاسْتَحْفَظْتُ بِاللّٰهِ خَیْرِ الْحَافِظِینَ، وَتَکَهَّفْتُ بِاللّٰهِ، وَحُطْتُ نَفْسِی وَأَهْلِی وَمٰالِی وَإِخْوَانِی وَکُلَّ مَنْ یَعْنِینِی أَمْرُہُ بِاللّٰهِ الْحَافِظِ اللَّطِیفِ، وَاکْتَلَاْتُ بِاللّٰهِ، وَصَحِبْتُ خَیْرَ الصّٰاحِبِینَ وَحَافِظَ الْاَصْحَابِ الْحَافِظِینَ،

خود را حفظ کردم به خدا، و خود را نگهداری نـمودم به خدا، و پناه بردم به سوی خدا، و امان جستم به خدا، و از خدا یاری طلب کردم، و بازداشتم از خود به خدا، و عزت یافتم به خدا، و به خدا چیره شدم به سبب خداوند، و پیروز شدم به سبب خدا، و اعتماد نـمودم بر خدا، پوشیده گشتم به خدا، و نگهداشته شدم به خدا، و نگهداری جستم به خدا بهتـرین نگهدارندگان، و پناه گرفتم به خدا و در بر گرفتم خود و اهل و مال و برادرانم را، و هر کس که امرش مرا مهم باشد به خدا، که نگهدارنده با لطف است و حفاظت جستم به خدا، و همراه شدم با بهتـرین همراهان، و نگهدارندۀ یاران، نگهدارنده،

وَفَوَّضْتُ أَمْرِی إِلَی اللّٰهِ الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ، وَاعْتَصَمْتُ بِاللّٰهِ الَّذِی مَنِ اعْتَصَمَ بِهِ نَجٰا مِنْ کُلِّ خَوْفٍ، وَتَوَکَّلْتُ عَلَی اللّٰهِ الْعَزِیزِ الْجَبّٰارِ وَحَسْبِیَ اللّٰهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ، وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّٰهِ فَهُوَ حَسْبُهُ، مٰاشَاءَ اللّٰهُ لاٰقُوَّةَ إِلّٰا بِاللّٰهِ لاٰ إِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّٰهِ صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ الطَّیِّبِینَ الطّٰاهِرِینَ وَسَلَّمَ تَسْلِیماً عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ.

و سپردم امرم را به خداوند که نیست همچون او چیزی، و او شنوای بیناست، و پناه گرفتم به خداوند که هر کس به او پناه گیرد از هر ترسی نجات می‌یابد، و توکل کردم بر خداوند ارجمند قدرتـمند، و کافی است مرا خداوند و بهتـرین پشتیبان است، و هر کس بر خدا توکل کند او را کافی باشد، آنچه خداوند خواهد شود، نیست قدرتی جز خدا، نیست خدایی جز خداوند، محمد رسول خداست که درود خداوند بر او خاندان پاک طاهرش باد و سلام کامل خداوند بر همۀ آنان باد.

﴿اَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلّٰا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاٰتَأْخُذُہُ سِنَةٌ وَلاٰ نَوْمٌ لَهُ مٰا فِی السَّمَاوَاتِ وَمٰا فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَہُ إِلّٰا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مٰا بَیْنَ أَيْدِيهِمْ وَمٰا خَلْفَهُمْ وَلاٰ يُحِيطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلّٰا بِـمٰا شٰاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلاٰ يَؤُدُہُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِيمُ﴾.

«خداست كه معبودى جز او نيست زنده و برپادارنده است نه خوابی سبک او را فرو مى‌گيـرد و نه خوابی گران آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست كيست آن كس كه جز به اذن او در پيشگاهش شفاعت كند آنچه در پيش روى آنان و آنچه در پشت‏ سـرشان است مى‌داند و به چيزى از علم او جز به آنچه بخواهد احاطه نـمى‌يابند كرسی او آسمان‌ها و زمین را در بر گرفته و نگهدارى آنها بر او دشوار نيست و اوست والاى بزرگ».

﴿وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاٰيَفْقَهُونَ بِهٰا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاٰيُبْصِـرُونَ بِهٰا وَلَهُمْ آذَانٌ لاٰيَسْمَعُونَ بِهٰا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ﴾، ﴿سَوَاءٌ عَلَيْكُمْ أَدَعَوْتُـمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صَامِتُونَ * إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّٰهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِینَ * أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَـمْشُونَ بِهٰا أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهٰا أَمْ لَهُمْ أَعْیُنٌ يُبْصِـرُونَ بِهٰا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهٰا قُلِ ادْعُوا شُـرَكَاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلاٰ تُنْظِرُونِ * إِنَّ وَلِيِّيَ اللّٰهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتَابَ وَهُوَ يَتَوَلَّی الصَّالِحِینَ﴾، ﴿وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَی الْهُدىٰ لاٰيَسْمَعُوا وَتَرَاهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لاٰ يُبْصِـرُونَ﴾

«و در حقيقت بسيارى از جنيان و آدميان را براى دوزخ آفريده‌ايم [چرا كه] دل‌هايى دارند كه با آن [حقايق را] دريافت نـمى‌كنند و چشمانی دارند كه با آنها نـمى‌بينند و گوش‌هايى دارند كه با آنها نـمی‌‏شنوند آنان همانند چهارپايان بلكه گمراه‏‌ترند [آرى] آنها همان غافل‏ماندگان اند»، «و اگر آنها را به [راه] هدايت فراخوانيد از شما پیروى نـمى‌كنند چه آنها را بخوانيد يا خاموش بـمانيد براى شما يكسان است؛ در حقيقت كسانی را كه به جاى خدا مى‌خوانيد بندگانی امثال شما هستند پس آنها را [در گرفتاري‌ها] بخوانيد اگر راست مى‌گوييد بايد شما را اجابت كنند؛ آيا آنها پاهايى دارند كه با آن راه بروند يا دست‌هايى دارند كه با آن كارى انجام دهند يا چشم‌هايى دارند كه با آن بنگرند يا گوش‌هايى دارند كه با آن بشنوند بگو شـريكان خود را بخوانيد سپس در باره من حيله به كار بريد و مرا مهلت مدهيد؛ بی‏ ترديد سـرور من آن خدايى است كه قرآن را فرو فرستاده و همو دوستدار شايستگان است»، «و اگر آنها را به [راه] هدايت فرا خوانيد نـمى‌‏شنوند و آنها را مى‌‏بينى كه به سوى تو مى‌‏نگرند در حالى كه نـمى‌بينند»

﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللّٰهُ عَلیٰ قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ﴾ ﴿إِنّٰا جَعَلْنَا عَلیٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفیٖ آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَی الْهُدىٰ فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا﴾ ﴿فَأَوْجَسَ فیٖ نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسیٰ * قُلْنَا لاٰتَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلیٰ * وَأَلْقِ مٰا فیٖ يَـمِينِكَ تَلْقَفْ مٰا صَنَعُوا إِنَّـمٰا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلاٰ يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَیٰ﴾.

«آنان كسانی اند كه خدا بر دل‌ها و گوش و ديدگان‌شان مهر نهاده و آنان خود غافلانند»، «ما بر دل‌هاى آنان پوشش‌هايى قرار داديم تا آن را درنيابند و در گوش‌هاي‌شان سنگينى [نهاديم] و اگر آنها را به سوى هدايت فراخوانی باز هرگز به راه نخواهند آمد» «و موسی در خود بيمى احساس كرد گفتيم متـرس كه تو خود برترى و آنچه در دست راست دارى بينداز تا هر چه را ساخته‌اند ببلعد در حقيقت آنچه سـرهم‏بندى كرده‏‌اند افسون افسونگر است و افسونگر هر جا برود رستگار نـمى‌شود»

﴿أَفَلَمْ يَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهٰا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهٰا فَإِنَّهَا لاٰتَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلٰكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِی الصُّدُورِ﴾، ﴿بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ طسم * تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِینِ لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلّٰا يَكُونُوا مُؤْمِنِینَ * إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهٰا خَاضِعِینَ﴾

«آيا در زمین گردش نكرده‌اند تا دل‌هايى داشته باشند كه با آن بينديشند يا گوش‌هايى كه با آن بشنوند در حقيقت چشم‌ها كور نيست ليكن دل‌هايى كه در سينه‌هاست كور است»، «به نام خداوند بخشنده و مهربان، طسم، اين است آيه‌‏هاى كتاب روشنگر، شايد تو از اينكه [مشـركان] ايـمان نـمى‌‏آورند جان خود را تباه سازى؛ اگر بخواهيم معجزه‌اى از آسمان بر آنان فرود مى‌‏آوريم تا در برابر آن گردن‌هاي‌شان خاضع گردد»

﴿قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَیْءٍ مُبِینٍ * قَالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ * فَأَلْقىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُبِینٌ * وَنَزَعَ يَدَہُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ﴾، ﴿قَالَ كَلّٰا إِنَّ مَعِيَ رَبِّی سَيَهْدِينِ﴾، ﴿يٰا مُوسیٰ لاٰتَخَفْ إِنِّی لاٰيَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ﴾، ﴿لاٰ إِلٰهَ إِلّٰا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ﴾، ﴿ يٰا مُوسیٰ أَقْبِلْ وَلاٰ تَخَفْ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنِینَ﴾،

«گفت گر چه براى تو چيزى آشكار بياورم؛ گفت اگر راست مى‌گويى آن را بياور؛ پس عصاى خود بيفكند و به ناگاه آن اژدرى نـمايان شد؛ و دستش را بیرون كشيد و به ناگاه آن براى تـماشاگران سپيد مى‌‏نـمود»، «گفت چنین نيست زيرا پروردگارم با من است و به زودى مرا راهنمايى خواهد كرد»، «اى موسی متـرس كه فرستادگان پيش من نـمى‌ترسند»، «خداى يكتا كه هيچ خدايى جز او نيست پروردگار عرش بزرگ است»، «اى موسی پيش آى و متـرس كه تو در امانی»،

﴿قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجْعَلُ لَكُمٰا سُلْطَانًا فَلاٰ يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا بِآيَاتِنَا أَنْتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُونَ﴾، ﴿وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلیٰ مُوسیٰ وَهَارُونَ وَنَجَّيْنَا هُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ وَنَصَـرْنَاهُمْ فَكَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ﴾. ﴿وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَلِتُصْنَعَ عَلیٰ عَيْنِي * إِذْ تَـمْشِی أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلیٰ مَنْ يَكْفُلُهُ فَرَجَعْنَاكَ إِلیٰ أُمِّكَ كَیْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلاٰ تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّيْنَاكَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاكَ فُتُونًا﴾،

«فرمود به زودى بازويت را به [وسيله] برادرت نیرومند خواهيم كرد و براى شما هر دو تسلطى قرار خواهيم داد كه با [وجود] آيات ما به شما دست نخواهند يافت‏ شما و هر كه شما را پیروى كند چیره خواهيد بود»، «و در حقيقت بر موسی و هارون منت نهاديم و آن دو و قوم‌شان را از اندوه بزرگ رهانيديم و آنان را يارى داديم تا ايشان غالب آمدند». «و مهرى از خودم بر تو افكندم تا زير نظر من پرورش يابی؛ آنگاه كه خواهر تو مى‌‏رفت و مى‌گفت آيا شما را بر كسی كه عهده‏‌دار او گردد دلالت كنم پس تو را به سوى مادرت بازگردانيديم تا ديده‌اش روشن شود و غم نخورد و [سپس] شخصی را كشتى و [ما] تو را از اندوه رهانيديم و تو را بارها آزموديم»،

﴿وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلیٰ أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ فَرَدَدْنَاهُ إِلیٰ أُمِّهِ كَیْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلاٰ تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللّٰهِ حَقٌّ وَلٰكِنَّ أَكْثَـرَهُمْ لاٰيَعْلَمُونَ﴾، ﴿وَقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا كَلَّمَهُ قَالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنَا مَكِینٌ أَمِینٌ﴾،

«و از پيش شيـر دايگان را بر او حرام گردانيده بوديم پس [خواهرش آمد و] گفت آيا شما را بر خانواده‌اى راهنمايى كنم كه براى شما از وى سـرپرستى كنند و خیرخواه او باشند پس او را به مادرش بازگردانيديم تا چشمش [بدو] روشن شود و غم نخورد و بداند كه وعده خدا درست است ولی بيشتـرشان نـمى‌دانند»، «و پادشاه گفت او را نزد من آوريد تا وى را خاص خود كنم پس چون با او سخن راند گفت تو امروز نزد ما با منزلت و امین هستى»،

﴿إِنِّی تَوَكَّلْتُ عَلَی اللّٰهِ رَبِّی وَرَبِّكُمْ مٰا مِنْ دَابَّةٍ إِلّٰا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّی عَلیٰ صِـرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾.

«در حقيقت من بر خدا پروردگار خودم و پروردگار شما توكل كردم هيچ جنبنده‏‌اى نيست مگر اينكه او مهار هستى‏‌اش را در دست دارد به راستى پروردگار من بر راه راست است».

عضو خبرنامه ما باشید

دریافت آخرین مطالب و موضوعات به صورت ایمیل و ارسال در شبکه های اجتماعی