دعای صد و چهل‌ و شش – در روز عید فطر

صفحه نخست » دعای صد و چهل‌ و شش – در روز عید فطر

اشتراک گذاری مقاله

فهرست مطالب

هرگاه از نمازش فراغت می‌یافت به پا می‌خواست و سپس روی به قبله می‌کرد و نیز در روز جمعه می‌گفت:

يٰا مَنْ يَرْحَمُ مَنْ لاٰ يَرْحَمُهُ الْعِبَادُ، وَيٰا مَنْ يَقْبَلُ مَنْ لاٰتَقْبَلُهُ الْبِلَادُ، وَيٰا مَنْ لاٰيَحْتَقِرُ أَهْلَ الْحَاجَةِ إِلَيْهِ، وَيٰا مَنْ لاٰيُخَيِّبُ الْمُلِحِّینَ عَلَيْهِ، وَيٰا مَنْ لاٰتَجْبَهُ بِالرَّدِّ أَهْلَ الدّٰالَّةِ عَلَيْهِ، وَيٰا مَنْ يَجْتَبِي صَغِیرَ مٰا يُتْحَفُ بِهِ وَيَشْكُرُ يَسِیرَ مٰا يُعْمَلُ لَهُ، وَيٰا مَنْ يَشْكُرُ عَلَی الْقَلِيلِ وَيُجَازِي بِالْجَلِيلِ، وَيٰا مَنْ يَدْنُو إِلیٰ مَنْ دَنَا مِنْهُ، وَيٰا مَنْ يَدْعُو إِلیٰ نَفْسِهِ مَنْ أَدْبَرَ عَنْهُ، وَيٰا مَنْ لاٰيُغَیِّرُ النِّعْمَةَ وَلاٰ يُبَادِرُ بِالنَّقِمَةِ، وَيٰا مَنْ يُثْمِرُ الْحَسَنَةَ حَتّٰى يُنَمِّيَهَا وَيَتَجَاوَزُ عَنِ السَّيِّئَةِ حَتّٰى يُعَفِّيَهَا، اِنْصَـرَفَتِ الآْمَالُ دُونَ مَدىٰ كَرَمِكَ بِالْحَاجَاتِ، وَامْتَلَأَتْ بِفَيْضِ جُودِكَ أَوْعِيَةُ الطَّلِبَاتِ، وَتَفَسَّخَتْ دُونَ بُلُوغِ نَعْتِكَ الصِّفَاتُ.

ای آن‌که رحم می‌کند به کسی که بندگان به او رحم نـمی‌کنند، ای آن‌که می‌پذیرد کسی را که کشورها او را نـمی‌پذیرند، ای آن‌که نیازمندان درگاهش را، حقیر و کوچک نـمی‌شمرد! ای آن‌که اصـرارکنندگان به پیشگاهش را ناامید نـمی‌کند! ای آن‌که دست ردّ به سینۀ کسانی که عمل خود را در برابر حضـرتش بزرگ می‌شمارند نـمی‌زند! ای آن‌که ارمغان و هدیۀ کوچک را می‌پذیرد و اندک کاری که برایش انجام می‌گیرد، سپاس می‌نهد! و ای آن‌که عمل کم را قدرشناسی می‌کند و پاداش بزرگ می‌دهد! و ای آن‌که هر که به او نزدیک شود، به او نزدیک می‌شود! و ای آن‌که هر که را از او روی گردانده، به سوی خود می‌خواند! و ای آن‌که نعمت را تغییر نـمی‌دهد و به انتقام شتاب نـمی‌ورزد! و ای آن‌که نیکی را به بار می‌نشاند تا آن را بیافزاید و از بدی می‌گذرد تا آن را محو و نابود کند! آرزوها پیش از رسیدن به قلمرو و حوزۀ کرمت، حاجت روا برگشتند و ظرف‌های طلب به فیض بخششت لبـریز شدند و اوصاف پیش از رسیدن به وصفت، از هم گسیختند.

فَلَكَ الْعُلُوُّ الْأَعْلیٰ فَوْقَ كُلِّ عَالٍ، وَالْجَلَالُ الْأَمْجَدُ فَوْقَ كُلِّ جَلَالٍ، كُلُّ جَلِيلٍ عِنْدَكَ صَغِیرٌ، وَكُلُّ شَـرِيفٍ فیٖ جَنْبِ شَـرَفِكَ حَقِیرٌ. خَابَ الْوَافِدُونَ عَلیٰ غَیْرِكَ، وَخَسـِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلّٰا لَكَ، وَضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلّٰا بِكَ، وَأَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلّٰا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَكَ. بَابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ، وَجُودُكَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ، وَإِغَاثَتُكَ قَرِيبَةٌ مِنَ الْمُسْتَغِيثِینَ، لاٰيَخِيبُ مِنْكَ الآْمِلُونَ، وَلاٰ يَيْأَسُ مِنْ عَطَائِكَ الْمُتَعَرِّضُونَ، وَلاٰ يَشْقىٰ بِنِقْمَتِكَ الْمُسْتَغْفِرُونَ، رِزْقُكَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاكَ، وَحِلْمُكَ مُعْتَـرِضٌ لِمَنْ نَاوَاكَ.

برتری در بالاترین مرتبه‌اش که ورای هر برتری است مخصوص توست و بزرگی و عظمت که فراتر از هر بزرگی و عظمت است، ویژۀ توست. هر بزرگی نزد تو کوچک و هر شـریفی در کنار شـرفت حقیر است. آنان که به سوی غیر تو کوچ کردند، ناامید شدند و آنان که جز تو را خواستند، به خسارت نشستند، و آنان که به درگاه غیر تو فرود آمدند، تباه شدند، و نعمت خواهان جز آنان که از فضل و احسان تو نعمت خواستند، دچار تهی‌دستی و قحطی شدند. درب رحمتت به روی علاقه‌مندان باز و جود و سخایت برای گدایان رایگان و فریاد رسی‌ات به فریاد خواهان نزدیک است. آرزومندان از تو نومید نـمی‌شوند و درخواست‌کنندگان از عطایت مأیوس نـمی‌گردند و آمرزش خواهان به کیفرت، بدبخت نـمی‌شوند. سفرۀ روزی‌ات برای گنه‌کاران پهن است و بردباری‌ات به جانب کسی که با تو دشمنی ورزید، روی آورنده است.

عَادَتُكَ الْإِحْسَانُ إِلَی الْمُسِيئِینَ، وَسُنَّتُكَ الْإِبْقَاءُ عَلَی الْمُعْتَدِينَ، حَتّٰى لَقَدْ غَرَّتْهُمْ أَنَاتُكَ عَنِ الرُّجُوعِ، وَصَدَّهُمْ إِمْهَالُكَ عَنِ النُّزُوعِ، وَإِنَّـمٰا تَأَنَّيْتَ بِهِمْ لِيَفِيؤُوا إِلیٰ أَمْرِكَ، وَأَمْهَلْتَهُمْ ثِقَةً بِدَوَامِ مُلْكِكَ، فَمَنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ السَّعَادَةِ خَتَمْتَ لَهُ بِهٰا، وَمَنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الشَّقَاوَةِ خَذَلْتَهُ لَهٰا، كُلُّهُمْ صَائِرُونَ إِلیٰ حُكْمِكَ، وَاُمُورُهُمْ اٰئِلَةٌ إِلیٰ أَمْرِكَ، لَمْ يَهِنْ عَلیٰ طُولِ مُدَّتِهِمْ سُلْطَانُكَ، وَلَمْ يَدْحَضْ لِتَـرْكِ مُعَاجَلَتِهِمْ بُرْهَانُكَ.

عادتت احسان به بدکاران و راه و شیوۀ تو مهلت دادن به تعدی کنندگان است تا جایی که بردباری‌ات، آنان را از بازگشت و توبه به درگاهت فریب داده و غافل ساخته؛ و مهلت دادنت، ایشان را از خودداری از گناه باز داشته. جز این نیست که آنان را فرصت دادی، به خاطر این‌که به فرمانت بازگردند؛ و برای اطمینان به دوام فرمانروایی‌ات مهلت‌شان دادی؛ پس آن‌که اهل سعادت بود، فرجام کارش را به سعادت ختم کردی؛ و آن‌که اهل بدبختی بود، به بدبختی‌اش واگذاشتی. همۀ اینان، چه سعادتـمندان و چه شقاوتـمندان به حکم و حکومت تو باز می‌گردند؛ و کارشان منتهی به فرمان تو می‌شود. طولانی شدن زمان زندگی گنه‌کاران، قدرت پادشاهی‌ات را سست نـمی‌کند؛ و شتاب نورزیدن در عقوبت و بازپرسی آنان، برهان و دلیلت را باطل نـمی‌سازد.

حُجَّتُكَ قَائـِمَةٌ لاٰتُدْحَضُ، وَسُلْطَانُكَ ثَابِتٌ لاٰيَزُولُ، فَالْوَيْلُ الدَّائِمُ لِمَنْ جَنَحَ عَنْكَ، وَالْخَيْبَةُ الْخَاذِلَةُ لِمَنْ خَابَ مِنْكَ، وَالشَّقَاءُ الْأَشْقىٰ لِمَنِ اغْتَـرَّ بِكَ، مٰا أَكْثَـرَ تَصَـرُّفَهُ فیٖ عَذَابِكَ، وَمٰا أَطْوَلَ تَرَدُّدَہُ فیٖ عِقَابِكَ، وَمٰا أَبْعَدَ غَايَتَهُ مِنَ الْفَرَجِ، وَمٰا أَقْنَطَهُ مِنْ سُهُولَةِ الْمَخْرَجِ، عَدْلًا مِنْ قَضَائِكَ لاٰتَجُورُ فِيهِ، وَإِنْصَافاً مِنْ حُكْمِكَ لاٰتَحِيفُ عَلَيْهِ.

حجّتت استوار و پابرجاست و باطل نگردد؛ و پادشاهی‌ات ثابت و همیشگی است و از بین نـمی‌رود؛ پس عذاب همیشگی بر کسی که از تو روی تافت و نومیدی ذلّت‌بار برای کسی که از تو نومید شد و بدترین تیره‌بختی برای کسی که به رحمت و کرم تو مغرور گشت. چه بسیار دگرگونی‌هایی که در عذابت برای او هست و چه بسیار زمان طولانی و درازی که در عرصۀ کیفرت رفت و آمد خواهد داشت؛ و فرج و گشایش از چنین انسانی چه اندازه دور است و از رهایی یافتـن از دوزخ، به آسانی و سهولت، چه بسیار ناامید است. این مجازات‌ها، بر اساس عدالت در داوری توست که در آن ستم نـمی‌کنی؛ و از انصاف در فرمان توست که بی‌عدالتی در آن روا نـمی‌داری.

فَقَدْ ظَاهَرْتَ الْحُجَجَ، وَأَبْلَيْتَ الْأَعْذَارَ وَقَدْ تَقَدَّمْتَ بِالْوَعِيدِ، وَتَلَطَّفْتَ فِی التَّـرْغِيبِ، وَضَـرَبْتَ الْأَمْثَالَ، وَأَطَلْتَ الْإِمْهَالَ، وَأَخَّرْتَ وَأَنْتَ مُسْتَطِيعٌ لِلمُعَاجَلَةِ، وَتَأَنَّيْتَ وَأَنْتَ مَلِیٌّ بِالْمُبَادَرَةِ، لَمْ تَكُنْ أَنَاتُكَ عَجْزاً، وَلاٰ إِمْهَالُكَ وَهْناً، وَلاٰ إِمْسَاكُكَ غَفْلَةً، وَلَا انْتِظَارُكَ مُدَارَاةً، بَلْ لِتَكُونَ حُجَّتُكَ أَبْلَغَ، وَكَرَمُكَ أَكْمَلَ، وَإِحْسَانُكَ أَوْفیٰ، وَنِعْمَتُكَ أَتَمَّ، كُلُّ ذٰلِكَ كَانَ وَلَمْ تَزَلْ، وَهُوَ كَائِنٌ وَلاٰ تَزَالُ،

همانا حجّت‌هایت را برای بیداری مردم، پی‌درپی آوردی و دلیل و عذرت را به سوی آنان فرستادی و تهدیدت را یادآور شدی و در ترغیب بندگان به ایمان و عمل، لطف و مدارا را به کار گرفتی؛ و برای بیداری آنان، مثل‌ها زدی؛ و مهلت به مردم را طولانی کردی. کیفر را به تأخیر انداختی، در حالی که بر شتابِ به عذاب توانا بودی؛ و فرصت دادی در صورتی که بر عجله قدرت داشتی. نه درنگ کردنت از روی ناتوانی بود، و نه مهلت دادنت از باب سستی و نه دست نگه داشتنت به خاطر غفلت بود و نه انتظار کشیدنت از مدارا نـمودن، بلکه برای این بوده که حجّتت رساتر و بزرگواری‌ات کامل‌تر و احسانت فراگیرتر و نعمتت تـمام‌تر باشد. همۀ آن بوده است و تو همچنان بوده‌ای و آن خواهد بود و تو پیوسته وجود داری،

حُجَّتُكَ أَجَلُّ مِنْ أَنْ تُوصَفَ بِكُلِّهَا وَمَجْدُكَ أَرْفَعُ مِنْ أَنْ يُحَدَّ بِكُنْهِهِ، وَنِعْمَتُكَ أَكْثَـرُ مِنْ أَنْ تُحْصیٰ بِأَسْـرِهَا، وَإِحْسَانُكَ أَكْثَـرُ مِنْ أَنْ تُشْكَرَ عَلیٰ أَقَلِّهِ، وَقَدْ قَصَّـرَ بِیَ السُّكُوتُ عَنْ تَحْمِيدِكَ، وَفَهَّهَنِي الْإِمْسَاكُ عَنْ تَـمْجِيدِكَ، وَقُصَارَايَ الْإِقْرَارُ بِالْحُسُورِ، لاٰرَغْبَةً يٰا إِلٰهٖي بَلْ عَجْزاً، فَهٰا أَنَا ذَا أَؤُمُّكَ بِالْوِفَادَةِ وَأَسْأَلُكَ حُسْنَ الرِّفَادَةِ.

حجّتت برتر از آن است که بتوان همۀ آن را به دایرۀ وصف کشید و بزرگی‌ات بالاتر از آن است که بتوان به عمق و ژرفای آن رسید و نعمتت بیش از آن است که به شماره درآید و احسانت افزون‌تر از آن است که کمتـرینش سپاس شود. مرا دچار تقصیر نـمود خاموش ماندن از سپاست، و خودداری کردن از بزرگ‌شماری‌ات مرا درمانده و ناتوان کرده؛ و نهایت قدرتم این است که به درماندگی از سپاست اقرار کنم. ای خدای من! این درماندگیِ از سپاس، نه از بی‌رغبتی، بلکه از ناتوانی من است، اینک منم که آمدن به درگاه تو را قصد می‌کنم و از حضـرتت توقع پذیرایی نیک دارم.

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاسْمَعْ نَجْوَايَ، وَاسْتَجِبْ دُعَائِی، وَلاٰ تَخْتِمْ يَوْمِي بِخَيْبَتِي، وَلاٰ تَجْبَهْنِي بِالرَّدِّ فیٖ مَسْأَلَتِي، وَأَكْرِمْ مِنْ عِنْدِكَ مُنْصَـرَفِی، وَاِلَیْكَ مُنْقَلَبِي، إِنَّكَ غَیْرُ ضَائِقٍ بِـمٰا تُرِيدُ، وَلاٰ عَاجِزٍ عَمّٰا تُسْأَلُ، وَأَنْتَ عَلیٰ كُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِيرٌ، وَلاٰ حَوْلَ وَلاٰ قُوَّةَ إِلّٰا بِاللّٰهِ الْعَلِیِّ الْعَظِيمِ.

پس بر محمّد و آلش درود فرست و رازم را بشنو و دعایم را مستجاب کن و روزم را به نومیدی ختم مکن و نسبت به گدایی‌ام، دست ردّ به سینه‌ام نزن؛ و رفتنم را از نزدت و بازگشتم را به سویت، گرامی دار؛ زیرا هر چه را اراده کنی، از انجامش دچار سختی نـمی‌شوی؛ و در برآوردن آنچه از تو خواسته شود، ناتوان نـمی‌باشی؛ و تو بر هر کاری توانایی و حول و قوّە‌ای نیست، جز به خدای بلندمرتبۀ بزرگ.

عضو خبرنامه ما باشید

دریافت آخرین مطالب و موضوعات به صورت ایمیل و ارسال در شبکه های اجتماعی