دعای سی و یکم صحیفه سجادیه کامله | دعای هشتادم صحیفه سجادیه جامعه |
دعای توبه و استغفار:
این دعا سی و یکمین دعا از ادعیه صحیفه سجادیه و هشتادمین دعا از مجموعه دعاهای صحیفه جامعه می باشد.
امام سجاد (علیه السلام) فرازهای ابتدایی دعای توبه و استغفار را با ذکر صفات خداوند متعال آغاز نموده و سپس به توصیف احوال گناهکاران و چیرگی شیطان بر آنها پرداخته اند. در حقیقت دعای توبه و استغفار، شرح انواع گناهان، حالات توبه کننده، شرایط توبه راستین و راه رهایی از گناهان را دربرگرفته است.
حضرت زین العابدین (علیه السلام) با علم به این موضوع که گناه و آلودگی در دنیا و آخرت گریبان گیر انسان است و سبب مرگ تدریجی روح و نفس می شود، دعای توبه و استغفار را برای طلب بخشیده شدن تمام گناهان تقریر فرموده اند.
آموزه ها و ارکان اصلی دعای توبه و استغفار شامل؛ اعتراف به گناه و خطا در درگاه الهی، امید به بخشش خداوند، درخواست توفیق اعمال نیک برای جبران خطاها، ثابت قدم بودن در بندگی و اطاعت خداوند، عهد بستن با حضرت حق برای عدم آلودگی مجدد به گناه و ترک گناه، عذرخواهی از پرودگار به خاطر جهل به او، درخواست خشنودی و رضایت از فضل معبود خویش، گواهی آسمان و زمین به توبهٔ دعاکننده، رهایی از وسوسه شیطان و نجات از گمراهی می باشد.
حضرت علی بن الحسین (علیه السلام) همچنین در فرازهای پایانی دعای توبه و استغفار مخاطب را به سوی مقام ولایت محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) سوق داده و آنان را شفیعانی در روز قیامت دانسته که سبب هدایت و رهایی از گمراهی انسان ها هستند.
همچنین در مضامین دعای توبه و استغفار برطرف شدن کوردلی مقدمه ای بر توبه واقعی و راستین بیان شده که در چنین شرایطی توبه کنندگان از ظاهر و باطن گناه، لغزش های گذشته و حال و زنگارهای قلب تطهیر می شوند.
نکته طلایی دعای توبه و استغفار تحول درونی انسان با انجام توبه واقعی می باشد که سبب حُب الهی و دژی بازدارنده از گناه می شود.
اَللّٰهُمَّ یَا مَنْ لَا یَصِفُهُ نَعْتُ الْوَاصِفِینَ، وَ یَا مَنْ لَا یُجَاوِزُهُ رَجٰآءُ الرَّاجِینَ، وَ یَا مَنْ لَا یَضِیعُ لَدَیْهِ أَجْرُ الْمُحْسِنِینَ، وَ یَا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى خَوْفِ الْعَابِدِینَ، وَ یَا مَنْ هُوَ غَایَهُ خَشْیَهِ الْمُتَّقِینَ،
خداوندا! ای آنکه توصیفِ وصفکنندگان نمیتواند حقیقت تو را بیان کند، ای آنکه امید امیدواران هرگز از تو فراتر نمیرود، ای آنکه پاداش نیکوکاران نزدت هرگز تباه نمیشود، ای نهایت ترس عابدان، و ای غایت خشیت و پرهیز اهل تقوا!
هَذَا مَقَامُ مَنْ تَدَاوَلَتْهُ أَیْدِی الذُّنُوبِ، وَ قَادَتْهُ أَزِمَّهُ الْخَطَایَا، وَ اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِ الشَّیْطَانُ، فَقَصَّرَ عَمّٰآ أَمَرْتَ بِهِ تَفْرِیطاً، وَ تَعَاطَى مَا نَهَیْتَ عَنْهُ تَغْرِیراً کَالْجَاهِلِ بِقُدْرَتِکَ عَلَیْهِ، أَوْ کَالْمُنْکِرِ فَضْلَ إِحْسَانِکَ إِلَیْهِ، حَتَّى إِذَا انْفَتَحَ لَهُ بَصَرُ الْهُدَى، وَ تَقَشَّعَتْ عَنْهُ سَحٰآئِبُ الْعَمَى، أَحْصَى مَا ظَلَمَ بِهِ نَفْسَهُ، وَ فَکَّرَ فِیمَا خَالَفَ بِهِ رَبَّهُ، فَرَأَى کَبِیرَ عِصْیَانِهِ کَبِیراً[1] وَ جَلِیلَ مُخَالَفَتِهِ جَلِیلًا.
این، جایگاه کسی است که دستهای گناه، او را به اینسو و آنسو کشاندهاند و افسار خطاها او را به دنبال خود برده، و شیطان کاملاً بر وجودش چیره شده است؛ پس در انجام آنچه تو فرمان دادهای کاملاً کوتاهی کرده، و به آنچه تو نهی کردهای دل بسته، بیآنکه به عاقبت آن بیندیشد. گویی قدرت تو را باور نداشته، و نعمت و احسان تو را در حق خویش انکار کرده است…اما وقتی چشم دلش به روشنایی هدایت باز شد، و ابرهای کوردلی از برابر دیدگانش کنار رفت، به شمردن ستمهایی که در حق خود کرده پرداخت؛ ودر نافرمانیهایش از پروردگارش اندیشه کرد؛ و نافرمانیهای بزرگش را واقعاً بزرگ، و مخالفتهایش با پروردگارش را، حقیقتًا سنگین و هولناک یافت.
فَأَقْبَلَ نَحْوَکَ مُؤَمِّلًا لَکَ مُسْتَحْیِیاً مِنْکَ، وَ وَجَّهَ رَغْبَتَهُ إِلَیْکَ ثِقَهً بِکَ، فَأَمَّکَ بِطَمَعِهِ یَقِیناً، وَ قَصَدَکَ بِخَوْفِهِ إِخْلَاصاً، قَدْ خَلَا طَمَعُهُ مِنْ کُلِّ مَطْمُوعٍ فِیهِ غَیْرِکَ، وَ أَفْرَخَ رَوْعُهُ مِنْ کُلِّ مَحْذُورٍ مِنْهُ سِوَاکَ.
پس امیدوار ولی شرمسارانه به سوی تو روی آورده است، و با اطمینان به تو، تمام دلبستگیاش را به سویت معطوف کرده است. و با یقین تمام، امیدوارانه آهنگ تو کرده، و با کولهباری از بیم و هراس ولی از روی اخلاص به سوی تو رو کرده است. از هر امیدی غیر از تو دل بریده، و دلش از ترس هر چیزی جز تو آرام گرفته است.
فَمَثَلَ بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَضَرِّعاً، وَ غَمَّضَ بَصَرَهُ إِلَى الْأَرْضِ مُتَخَشِّعاً، وَ طَأْطَأَ رَأْسَهُ لِعِزَّتِکَ مُتَذَلِّـلًا، وَ أَبَثَّکَ مِنْ سِرِّهِ مٰآ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنْهُ خُضُوعاً، وَ عَدَّدَ مِنْ ذُنُوبِهِ مٰآ أَنْتَ أَحْصَى لَهَا خُشُوعاً، وَ اسْتَغَاثَ بِکَ مِنْ عَظِیمِ مَا وَقَعَ بِهِ فِی عِلْمِکَ، وَ قَبِیحِ مَا فَضَحَهُ فِی حُکْمِکَ؛ مِنْ ذُنُوبٍ أَدْبَرَتْ لَذَّاتُهَا فَذَهَبَتْ، وَ أَقَامَتْ تَبِعَاتُهَا فَلَزِمَتْ.
پس درمانده و ملتمس در برابر تو ایستاده، نگاهش را با خشوع به زمین دوخته، و سرش را به نشانۀ ذلت و فروتنی در برابر عزت و شکوهت به زیر افکنده، و راز دلش را که تو بهتر از آن آگاهی، خاضعانه با تو در میان گذاشته است. با تمام فروتنی، گناهانش را که تو از عددشان آگاهتری، برشمرده و برای نجات از گناهانی که در علم تو بزرگ و سنگین و در عرصۀ داوریات زشت و رسوا کننده است، به تو پناه آورده و از تو کمک خواسته است؛ از گناهانی که لذّتشان گذشته و تمام شده، اما پیامدهایشان باقی مانده و دامنگیرش شدهاند…
لَا یُنْکِرُ- یٰآ إِلَهِی- عَدْلَکَ إِنْ عَاقَبْتَهُ، وَ لَا یَسْتَعْظِمُ عَفْوَکَ إِنْ عَفَوْتَ عَنْهُ وَ رَحِمْتَهُ، لِأَنَّکَ الرَّبُّ الْکَرِیمُ الَّذِی لَا یَتَعَاظَمُهُ غُفْرَانُ الذَّنْبِ الْعَظِیمِ،
محبوب من! اگر او را مجازات کنی، عدل و عدالتت را انکار نمیکند، و اگر از او بگذری و به او رحم کنی، بزرگی بخششت برایش عجیب نیست؛ زیرا که تو همان پروردگار کریمی هستی که حتی آمرزش و درگذشتن از گناهان بزرگ، چیزی به بزرگی او نمیافزاید.
اَللّٰهُمَّ فَهٰآ أَنَا ذَا قَدْ جِئْتُکَ مُطِیعاً لِأَمْرِکَ فِیمٰآ أَمَرْتَ بِهِ مِنَ الدُّعٰآءِ، مُتَنَجِّزاً وَعْدَکَ فِیمَا وَعَدْتَ بِهِ مِنَ الْإِجَابَهِ، إِذْ تَقُولُ: ﴿أُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ﴾.
خداوندا! اینک منم که به سویت آمدهام تا فرمان تو به دعا کردن را اطاعت کنم، و دلگرم به وعدهای هستم که دربارۀ اجابت دعا دادهای. زیرا که خود فرمودی: «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم».
اَللّٰهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ الْقَنِی بِمَغْفِرَتِکَ کَمَا لَقِیتُکَ بِإِقْرَارِی، وَ ارْفَعْنِی عَنْ مَصَارِعِ الذُّنُوبِ کَمَا وَضَعْتُ لَکَ نَفْسِی، وَ اسْتُرْنِی بِسِتْرِکَ کَمَا تَـأَنَّـیْتَنِی عَنِ الِانْتِقَامِ مِنِّـی.
خداوندا! بر محمد و آلش درود فرست، و با آمرزشت با من برخورد کن، همانطور که من با اعتراف به گناهانم به سوی تو آمدم. و مرا از لغزشگاههای گناهان نجات بده، همانطور که فروتنی و خضوع خود را به درگاهت آوردم. و مرا با پردهپوشی خود بپوشان، همانطور که تا امروز در مجازاتم شتاب نکردی و به من مهلت دادی…
اَللّٰهُمَّ وَ ثَبِّتْ فِی طَاعَتِکَ نِیَّتِی، وَ أَحْکِمْ فِی عِبَادَتِکَ بَصِیرَتِی، وَ وَفِّقْنِی مِنَ الْأَعْمَالِ لِمَا تَغْسِلُ بِهِ دَنَسَ الْخَطَایَا عَنِّی، وَ تَوَفَّنِـی عَلَى مِلَّتِکَ وَ مِلَّهِ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ- عَلَیْهِ السَّلَامُ- إِذَا تَوَفَّیْتَنِی.
خداوندا! نیّتم را در راه اطاعت خود استوار کن، و بینشم را در بندگیات محکم گردان. مرا به آن کارهایی موفق کن که آلودگی گناهان را از جانم میشوید. و آنگاه که زمان رفتنم از این دنیا فرارسید، مرا بر آیین خودت و آیین پیامبرت؛ محمد که سلام بر او باد، بمیران.
اَللّٰهُمَّ إِنِّی أَتُوبُ إِلَیْکَ فِی مَقَامِی هَذَا مِنْ کَبٰآئِرِ ذُنُوبِی وَ صَغٰآئِرِهَا، وَ بَوَاطِنِ سَیِّئَاتِی وَ ظَوَاهِرِهَا، وَ سَوَالِفِ زَلَّاتِی وَ حَوَادِثِهَا، تَوْبَهَ مَنْ لَا یُحَدِّثُ نَفْسَهُ بِمَعْصِیَهٍ، وَ لَا یُضْمِرُ أَنْ یَعُودَ فِی خَطِیئَهٍ.
خداوندا! در همین وضعی که هستم، از گناهان بزرگ و کوچک خود بهسوی تو توبه میکنم؛ از بدیهای پنهان و آشکارم،
از لغزشهای گذشته و خطاهای تازهام. توبه میکنم مانند کسی که دیگر به هیچ گناهی فکر نمیکند، و در دلش قصد بازگشت به هیچ خطایی را ندارد.
وَ قَدْ قُلْتَ- یٰآ إِلَهِی- فِی مُحْکَمِ کِتَابِکَ: إِنَّکَ تَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبَادِکَ، وَ تَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ، وَ تُحِبُّ التَّوَّابِینَ، فَاقْبَلْ تَوْبَتِی کَمَا وَعَدْتَ، وَ اعْفُ عَنْ سَیِّئَاتِی کَمَا ضَمِنْتَ، وَ أَوْجِبْ لِی مَحَبَّتَکَ کَمَا شَرَطْتَ، وَ لَکَ- یَا رَبِّ- شَرْطِیٓ أَلّٰآ أَعُودَ فِی مَکْرُوهِکَ، وَ ضَمَانِیٓ أَلّٰآ أَرْجِعَ[2] فِی مَذْمُومِکَ، وَ عَهْدِیٓ أَنْ أَهْجُرَ جَمِیعَ مَعَاصِیکَ.
و تو ای محبوب من! در کتاب محکم خود فرمودهای که توبۀ بندگانت را میپذیری و از گناهان درمیگذری، و توبهکنندگان را دوست داری. پس همانگونه که وعده دادی توبۀ مرا بپذیر، و همانطور که ضمانت کردی از گناهانم چشمپوشی کن، و همانگونه که شرط کردی محبت خود را برایم واجب گردان. و من نیز – ای پروردگارم – تعهد میدهم که هرگز به چیزی که تو را ناخوشنود میسازد بازنگردم، و تضمین میکنم که دیگر به کارهایی که تو نمیپسندی برنگردم، و عهد میکنم که همۀ گناهان را ترک کنم.
اَللّٰهُمَّ إِنَّکَ أَعْلَمُ بِمَا عَمِلْتُ فَاغْفِرْ لِی مَا عَلِمْتَ، وَ اصْرِفْنِی بِقُدْرَتِکَ إِلَى مٰآ أَحْبَبْتَ.
خدایا! تو بهتر از هر کسی از کارهایی که کردهام آگاهی، پس هر آنچه را که میدانی، بیامرز و با قدرت بیپایانت مرا به سوی آنچه که خود دوست داری هدایت کن.
اَللّٰهُمَّ وَ عَلَیَّ تَبِعَاتٌ قَدْ حَفِظْتُهُنَّ، وَ تَبِعَاتٌ قَدْ نَسِیتُهُنَّ، وَ کُلُّهُنَّ بِعَیْنِکَ الَّتِی لَا تَنَامُ، وَ عِلْمِکَ الَّذِی لَا یَنْسَى، فَعَوِّضْ مِنْهٰآ أَهْلَهَا، وَ احْطُطْ عَنِّی وِزْرَهَا، وَ خَفِّفْ عَنِّی ثِقْلَهَا، وَ اعْصِمْنِی مِنْ أَنْ أُقَارِفَ مِثْلَهَا.
خداوندا! بر گردن من حقوقی از مردم هست که بعضی را به یاد دارم و بعضی را فراموش کردهام، اما همۀ آنها نزد تو حاضرند: در برابر چشمان همیشه بیدار تو و علم و آگاهیت که هیچ چیزی را فراموش نمیکند. پس آن حقوق را برای صاحبانشان جبران کن، گرانی آن را از دوش من بردار و سنگینی آن را بر من سبک گردان و مرا از ارتکاب به مانند آنها حفظ کن.
اَللّٰهُمَّ وَ إِنَّهُ لَا وَفٰآءَ لِی بِالتَّوْبَهِ إِلَّا بِعِصْمَتِکَ، وَ لَا اسْتِمْسَاکَ بِی عَنِ الْخَـطَایٰآ إِلَّا عَنْ قُوَّتِکَ، فَقَوِّنِی بِقُوَّهٍ کَافِیَهٍ، وَ تَوَلَّنِی بِعِصْمَهٍ مَانِعَهٍ.
خداوندا! من توانایی وفاداری به توبه را ندارم، مگر با نگهداری و حفاظت تو. و نمیتوانم خود را از گناهان بازدارم، مگر با نیرویی که از جانب توست. پس با نیرویی کافی نیرومند ساز، و با نگهبانی و عصمتی که مانع سقوطم شود، مرا زیر سایۀ حمایت خود بگیر.
اَللّٰهُمَّ أَیُّمَا عَبْدٍ تَابَ إِلَیْکَ وَ هُوَ فِی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ فَاسِخٌ لِتَوْبَتِهِ، وَ عٰآئِدٌ فِی ذَنْبِهِ وَ خَطِیئَتِهِ، فَإِنِّیٓ أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَکُونَ کَذَلِکَ، فَاجْعَلْ تَوْبَتِی هَذِهِ تَوْبَهً لٰآ أَحْتَاجُ بَعْدَهَا إِلَى تَوْبَهٍ، تَوْبَهً مُوجِبَهً لِمَحْوِ مَا سَلَفَ، وَ السَّلَامَهِ[3] فِیمَا بَقِیَ.
خداوندا! بندهای که به سوی تو توبه کرده، ولی تو در علم غیبت میدانی که توبهاش را خواهد شکست و دوباره به گناه و خطای خود بازخواهد گشت، امّا من به تو پناه میبرم از اینکه چنین باشم. خدایا، توبۀ امروز مرا چنان توبهای قرار بده که پس از آن دیگر نیاز به توبۀ دوباره نداشته باشم، توبهای که گناهان گذشتهام را پاک کند و مرا در ادامۀ زندگیام در امان نگه دارد.
اَللّٰهُمَّ إِنِّیٓ أَعْتَذِرُ إِلَیْکَ مِنْ جَهْلِی، وَ أَسْتَوْهِبُکَ سُوءَ فِعْلِی، فَاضْمُمْنِی إِلَى کَنَفِ رَحْمَتِکَ تَطَوُّلًا، وَ اسْتُرْنِی بِسِتْرِ عَافِیَتِکَ تَفَضُّلًا. اَللّٰهُمَّ وَ إِنِّیٓ أَتُوبُ إِلَیْکَ مِنْ کُلِّ مَا خَالَفَ إِرَادَتَکَ، أَوْ زَالَ عَنْ مَحَبَّتِکَ مِنْ خَطَرَاتِ قَلْبِی، وَ لَحَظَاتِ عَیْنِی، وَ حِکَایَاتِ لِسَانِی، تَوْبَهً تَسْلَمُ بِهَا کُلُّ جَارِحَهٍ عَلَى حِیَالِهَا مِنْ تَبِعَاتِکَ، وَ تَأْمَنُ مِمَا یَخَافُ الْمُعْتَدُونَ مِنْ أَلِیمِ سَطَوَاتِکَ.
خداوندا از نادانیام به درگاهت عذر میخواهم و نسبت به زشتی عملم طلب بخشش میکنم؛ پس مرا از باب احسان در پناه رحمت خود آر و از راه تفضّل به پوشش عافیتت مرا بپوشان. خداوندا از هر عملی که با خواستهات مخالفت میکند، یا مرا از عرصۀ محبتت بیرون میبرد، مانند اندیشههای غیر منطقی دلـم و نگاههای چشمم و گفتههای بیجای زبانم، به درگاهت توبه میکنم؛ توبهای که هر یک از اندامم به سهم خودش از کیفرت سالـم بـماند و از سختگیریهای دردناکت که متجاوزان از آن میترسند، در امان قرار گیرد.
اَللّٰهُمَّ فَارْحَمْ وَحْدَتِی بَیْنَ یَدَیْکَ، وَ وَجِیبَ قَلْبِی مِنْ خَشْیَتِکَ، وَ اضْطِرَابَ أَرْکَانِی مِنْ هَیْبَتِکَ، فَقَدْ أَقَامَتْنِی- یَا رَبِّ- ذُنُوبِی مَقَامَ الْخِزْیِ بِفِنٰآئِکَ، فَإِنْ سَکَتُّ لَمْ یَنْطِقْ عَنِّیٓ أَحَدٌ، وَ إِنْ شَفَعْتُ فَلَسْتُ بِأَهْلِ الشَّفَاعَهِ.
خداوندا! به تنهاییام در پیشگاهت، وبه تپشهای قلبم از ترست و به لرزش اندامم از هیبت و عظمتت رحم کن. پروردگارا!
گناهانم مرا تا آستان شرمساری از تو کشاندهاند. اگر سکوت کنم، کسی نیست که از جانب من سخن بگوید،
و اگر سخن از شفاعت گویم، من اهل آن نیستم.
اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ شَفِّعْ فِی خَطَایَایَ کَرَمَکَ، وَ عُدْ عَلَى سَیِّئَاتِی بِعَفْوِکَ، وَ لَا تَجْزِنِی جَزٰآئِی مِنْ عُقُوبَتِکَ، وَ ابْسُطْ عَلَیَّ طَوْلَکَ، وَ جَلِّلْنِی بِسِتْرِکَ، وَ افْعَلْ بِی فِعْلَ عَزِیزٍ تَضَرَّعَ إِلَیْهِ عَبْدٌ ذَلِیلٌ فَرَحِمَهُ، أَوْ غَنِیٍّ تَعَرَّضَ لَهُ عَبْدٌ فَقِیرٌ فَنَعَشَهُ.
خداوندا! بر محمد و خاندانش درود فرست، و بزرگواریات را شفیع خطاهایم قرار بده، و با بخششت از گناهانم درگذر و مرا با کیفرت که مستحق آنم، مجازات مکن، نعمت و مهربانیات را بر من گسترده ساز، و با پردهپوشیات مرا بپوشان. با من چنان رفتار کن که بزرگ قدرتمندی با بندهای خوار و فروتن که با تضرع به درگاهش آمده، مهربانی میکند یا همچون ثروتمندی که بندهای نیازمند و تهیدست به سویش آمده، و او دستش را گرفته و بینیازش میکند.
اَللّٰهُمَّ لَا خَفِیرَ لِی مِنْکَ فَلْیَخْفُرْنِی عِزُّکَ، وَ لَا شَفِیعَ لِی إِلَیْکَ فَلْیَشْفَعْ لِی فَضْلُکَ، وَ قَدْ أَوْجَلَتْنِی خَطَایَایَ فَلْیُؤْمِنِّی عَفْوُکَ.
خداوندا! پناهی از[عذاب] تو ندارم، پس پناه من، باید عزّت و قدرت تو باشد. شفاعتکنندهای نزد تو ندارم، پس این فضل و کرم توست که باید برایم شفاعت کند. گناهانم مرا ترساندهاند، پس این باید عفو و بخشش تو باشد که به من آرامش دهد.
فَمَا کُلُّ مَا نَطَقْتُ بِهِ عَنْ جَهْلٍ مِنِّی بِسُوءِ أَثَرِی، وَ لَا نِسْیَانٍ لِمَا سَبَقَ مِنْ ذَمِیمِ فِعْلِی، لَکِنْ لِتَسْمَعَ سَمَاؤُکَ وَ مَنْ فِیهَا وَ أَرْضُکَ وَ مَنْ عَلَیْهَا مٰآ أَظْهَرْتُ لَکَ مِنَ النَّدَمِ، وَ لَجَأْتُ إِلَیْکَ فِیهِ مِنَ التَّوْبَهِ
هر چه گفتم، نه از روی نادانی به زشتی کار خودم بود، و نه از فراموشی گذشتۀ شرمآورم، بلکه گفتم تا آسمانت و هر آنکه در آن است، و زمینت و هر آنکه بر روی آن است، صدای پشیمانیام را بشنوند؛ و ببینند که با تمام وجود به سوی تو پناه آوردهام.
فَلَعَلَّ بَعْضَهُمْ بِرَحْمَتِکَ یَرْحَمُنِی لِسُوءِ مَوْقِفِی، أَوْ تُدْرِکُهُ الرِّقَّهُ عَلَیَّ لِسُوءِ حَالِی فَیَنَالَنِی مِنْهُ بِدَعْوَهٍ هِیَ أَسْمَعُ لَدَیْکَ مِنْ دُعٰآئِی، أَوْ شَفَاعَهٍ أَوْکَدُ عِنْدَکَ مِنْ شَفَاعَتِی تَکُونُ بِهَا نَجَاتِی مِنْ غَضَبِکَ وَ فَوْزَتِی بِرِضَاکَ.
تا شاید برخی از آنها، بهخاطر رحمت تو، به حال زار من رحم کنند. یا شاید کسی دلش به حالم بسوزد و به خاطر وضعیت ناگوارم برایم دعایی کند که از دعای خودم نزد تو به اجابت نزدیکتر باشد. یا شاید شفاعتی نصیبم شود که در پیشگاه تو، از شفاعت خودم مؤثرتر باشد و وسیلۀ نجات من از خشم تو، و راهی برای رسیدن به رضایت و خشنودیات گردد…
اَللّٰهُمَّ إِنْ یَکُنِ النَّدَمُ تَوْبَهً إِلَیْکَ فَأَنَا أَنْدَمُ النَّادِمِینَ، وَ إِنْ یَکُنِ التَّرْکُ لِمَعْصِیَتِکَ إِنَابَهً فَأَنَا أَوَّلُ الْمُنِیبِینَ، وَ إِنْ یَکُنِ الِاسْتِغْفَارُ حِطَّهً لِلذُّنُوبِ فَإِنِّی لَکَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ.
خدایا! اگر پشیمانی نشانۀ توبه است، من از همۀ پشیمانان، پشیمانترم؛ و اگر ترک گناه بازگشت به سوی تو حساب میشود، من نخستین بازگشتکنندگانم؛ و اگر استغفار پاککنندۀ گناهان است، من یکی از استغفارکنندگان به سوی تو هستم.
اَللّٰهُمَّ فَکَمٰآ أَمَرْتَ بِالتَّوْبَهِ، وَ ضَمِنْتَ الْقَبُولَ، وَ حَثَثْتَ عَلَى الدُّعٰآءِ، وَ وَعَدْتَ الْإِجَابَهَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اقْبَلْ تَوْبَتِی، وَ لَا تَرْجِعْنِی مَرْجِعَ الْخَیْبَهِ مِنْ رَحْمَتِکَ، إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ عَلَى الْمُذْنِبِینَ، وَ الرَّحِیمُ لِلْخَاطِئِینَ الْمُنِیبِین.
خداوندا! همانطور که ما را به توبه فرمان دادی، و قبولیاش را ضمانت کردی، و ما را به دعا تشویق نمودی و وعدۀ اجابت دادی، پس بر محمد و آلش درود فرست، و توبهام را بپذیر، و مرا ناامید از رحمتت باز مگردان؛ زیرا که تو پذیرندۀ توبۀ گناهکاران، و مهربان نسبت به خطاکاران بازگشتگننده بهسوی خود هستی.
اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، کَمَا هَدَیْتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، کَمَا اسْتَنْقَذْتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاهً تَشْفَعُ لَنَا یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ یَوْمَ الْفَاقَهِ إِلَیْکَ، إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، وَ هُوَ عَلَیْکَ یَسِیرٌ.
خداوندا! بر محمد و آلش درود فرست، چنانکه که ما را به وسیلۀ او هدایت کردی و بر محمد و آلش درود فرست، چنانکه ما را به وسیلۀ او از گمراهی نجات دادی. و بر محمد و آلش درودی بفرست که در روز قیامت و روزی که به تو نیازمندیم، شفاعتمان کند. بیتردید تو بر هر کاری توانایی، و این خواسته برای تو آسان است.
[1] .در برخی نسخهها: کَثِیرَعِصْیَانِهِ کَثِیراً
[2] . در برخی نسخهها: أَرْجَعَ
[3] . در برخی از نسخه ها: وَ السَّلَامَهَ