از ابوحمزه ثـمالی روایت شده است که گفت: علی بن الحسین (علیهماالسلام) در آخر وترش در حالی که به نـماز ایستاده بود، میگفت:
رَبِّ أَسَأْتُ وَظَلَمْتُ نَفْسِی، وَبِئْسَ مٰا صَنَعْتُ، وَهٰذِەِ یَدَایَ جَزَاءً بِـمٰا صَنَعَتٰا.
پروردگارا، من بدی کردم و به خود ستم نـمودم، و بد است آنچه کردهام و اینها دو دست من هستند به کیفر آنچه کردهاند.
گفت: سپس دو دستش را روبروی صورتش باز میکرد و میفرمود:
وَهٰذِەِ رَقَبَتِی خَاضِعَهٌ لَکَ لِمٰا أَتَتْ.
و این گردن من است که به خاطر آنچه مرتکب شده است در برابر تو خاضع است.
گفت: پس سـر خود را به زیر میافکند و گردنش را خاضع میکرد و میفرمود:
وَهٰا أَنَا ذَا بَیْنَ یَدَیْکَ، فَخُذْ لِنَفْسِکَ الرِّضَا مِنْ نَفْسِی حَتّٰى تَرْضیٰ، لَکَ الْعُتْبىٰ لاٰأَعُودُ، لاٰأَعُودُ، لاٰأَعُودُ.
و اینک من در پیشگاه تو هستم، پس برای خود از من رضایت را اختیار کن تا خشنود گردی، حق مؤاخذه، تو را باشد، باز نـمیگردم، باز نـمیگردم، باز نـمیگردم.