دعای هفتاد و چهار – هنگام پناه بردن به خدای عزوجلّ

 

دعای بیست و هشتم صحیفه سجادیه کاملهدعای هفتاد و چهارم صحیفه سجادیه جامعه

دعا در وقت پناه بردن به خداوند:

این مناجات بیست و هشتمین دعا از مجموعه دعاهای صحیفه سجادیه و  هفتاد و چهارمین دعا در کتاب صحیفه جامعه می باشد.

دعا در وقت پناه بردن به خداوند، هنگام رازونیاز حضرت علی بن الحسین (علیه السلام) با پرودگار خویش بیان شده است. این دعا تجلی گاه متواضعانه ترین ارتباط بنده با خدا دانسته شده است.

تمام مضامین دعا در وقت پناه بردن به خداوند نشان دهندهٔ شناخت ژرف امام سجاد (علیه السلام) از پروردگار هستی می باشد. دعاکننده در این دعا به آدابی آراسته می شود که می بایست هنگام نیایش و مناجات با خداوند آنها را فراگرفته باشد.

از ارکان مهم دعا در وقت پناه بردن به خداوند می توان، به خالص شدن برای خداوند و بریدن از غیر او، ناامیدی از احسان غیر خدا، خوار شدن کسانی که طلب عزت از غی  خدا دارند، لزوم درس گرفتن از اشتباهات دیگران، شامل شدن رحمت الهی بر همه موجودات، وحدانیت، قائم بودن به قدرت  و بی نیازی و برتری خداوند اشاره کرد.

نکته طلایی دعا در وقت پناه بردن به خداوند آموزه های دینی و توحیدی می باشد که لازمه رسیدن به خداوند را دل بریدن از غیر او می داند.


اَللَّهُمَّ إِنِّی أَخْلَصْتُ‏ بِانْقِطَاعِی‏ إِلَیْکَ وَأَقْبَلْتُ بِکُلِّی عَلَیْکَ وَصَرَفْتُ وَجْهِی عَمَّنْ یَحْتَاجُ إِلَى رِفْدِکَ وَقَلَبْتُ مَسْأَلَتِی عَمَّنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ فَضْلِکَ وَرَأَیْتُ أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَى الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْیِهِ وَضَلَّهٌ مِنْ عَقْلِهِ.
خداوندا! من از همه تعلقات دل بریده‌ و خالصانه به‌ تو‌ دل بسته ام. با تمام وجودم به سوی تو روی آورده‌ و از هر آنکه خود محتاج لطف توست، روی برتابیده و از هر آنکس که خود به نعمت‌های تو نیازمند است، دست نیاز کوتاه کرده‌ام. و دریافتم که حاجت خواستـن نیازمند از نیازمند، نشانه‌ی سفاهت و گمراهی عقل است.
فَکَمْ قَدْ رَأَیْتُ- یَا إِلَهِی- مِنْ أُنَاسٍ طَلَبُوا الْعِزَّ بِغَیْرِکَ فَذَلُّوا، وَ رَامُوا الثَّرْوَهَ مِنْ سِوَاکَ فَافْتَقَرُوا، وَحَاوَلُوا الارْتِفَاعَ فَاتَّضَعُوا، فَصَحَّ بِمُعَایَنَهِ أَمْثَالِهِمْ حَازِمٌ وَفَّقَهُ اعْتِبَارُهُ، وَ أَرْشَدَهُ إِلَى طَرِیقِ صَوَابِهِ اخْتِیَارُهُ. فَأَنْتَ یَا مَوْلَایَ دُونَ کُلِّ مَسْئُولٍ مَوْضِعُ مَسْأَلَتِی، وَدُونَ کُلِّ مَطْلُوبٍ إِلَیْهِ وَلِیُّ حَاجَتِی. أَنْتَ الْمَخْصُوصُ قَبْلَ کُلِّ مَدْعُوٍّ بِدَعْوَتِی، لَا یَشْرَکُکَ أَحَدٌ فِی رَجَائِی، وَ لَا یَتَّفِقُ أَحَدٌ مَعَکَ فِی دُعَائِی، وَ لَا یَنْظِمُهُ وَ إِیَّاکَ نِدَائِی‏.
محبوب من! چه بسیار افرادی را دیدم که عزت و بزرگی را در غیر تو جستجو ‌کردند و خوار شدند، به ثروت و دارایی غیر تو دل بستند و تهی‌دست گشتند، و برای رسیدن به بلندای مقام کوشیدند و به پستی افتادند. پس با مشاهدۀ حال اینان، خردمند کسی است که عبرت گیرد و به اختیار خویش راه درست را برگزیند. مولای من! جز تو کسی شایسته‌ نیست که به سویش دست نیاز دراز کنم و جز تو کسی نیست که بتوانم به او پناه برده و حاجت خود را از او طلب کنم. پیش از‌ آنکه دیگرى را‌ بخوانم تنها ‌و‌ تنها تو‌ را‌ مى‌خوانم ‌و‌ تنها به‌ تو‌ امید مى‌بندم ‌و‌ تنها دست دعا به‌ آستان تو‌ برمى‌دارم ‌و‌ تنها تو‌ را‌ صدا می‌کنم.
لَکَ- یَا إِلَهِی- وَحْدَانِیَّهُ الْعَدَدِ، وَ مَلَکَهُ الْقُدْرَهِ الصَّمَدِ، وَ فَضِیلَهُ الْحَوْلِ وَ الْقُوَّهِ، وَ دَرَجَهُ الْعُلُوِّ وَ الرِّفْعَهِ. وَ مَنْ سِوَاکَ مَرْحُومٌ فِی عُمُرِهِ، مَغْلُوبٌ عَلَى أَمْرِهِ، مَقْهُورٌ عَلَى شَأْنِهِ، مُخْتَلِفُ الْحَالاتِ، مُتَنَقِّلٌ فِی الصِّفَاتِ فَتَعَالَیْتَ عَنِ الْأَشْبَاهِ وَلْأَضْدَادِ، وَ تَکَبَّرْتَ عَنِ الْأَمْثَالِ وَ الْأَنْدَادِ، فَسُبْحَانَکَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ.
محبوب من! یگانگی و یکتایی، و کمال قدرت و بی‌نیازی، و فضیلت توان ‌و‌ نیرو، و بلندی مقام و شکوه، تنها از آنِ توست. هر چه غیر توست، در طول عمر خود، نیازمند رحمت و مهربانی بوده و زیر سایۀ قدرت دیگری قرار گرفته است. او بر کار خود مسلط نیست وحالاتش گوناگون و صفاتش متغیر است. تو امّا، برتر از داشتن شبیه و نظیر و والاتر از داشتن مثل و مانند هستی و از هر گونه نقص و عیبی مبرّایی و خدایی جز تو نیست.

دیدگاهتان را بنویسید