دعای اول – ستایش و ثنای خداوند عزوجلّ

صفحه نخست » دعای اول – ستایش و ثنای خداوند عزوجلّ

اشتراک گذاری مقاله

فهرست مطالب

اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ الْأَوَّلِ بِلاٰ أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ، وَالْآخِرِ بِلاٰ آخِرٍ یَكُونُ بَعْدَەُ، اَلَّذِی قَصُـرَتْ عَنْ رُؤْیَتِهِ أَبْصَارُ النَّاظِرِینَ وَعَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِینَ.

سپاس و ستایش خداوندی را سزا است كه در «اول بودن» بی‌آغاز و در «آخر بودن» بی‌انجام است (ازلی و ابدی است)؛ آنكه دیدگان بینندگان از دیدنش ناتوان، و اندیشه‌های وصف‌كنندگان از وصف وی عاجزند.

اِبْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً، وَاخْتَـرَعَهُمْ عَلیٰ مَشِیَّتِهِ اِخْتِـرَاعاً، ثُمَّ سَلَك بِهِمْ طَرِیقَ إِرَادَتِهِ، وَبَعَثَهُمْ فیٖ سَبِیلِ مَحَبَّتِهِ، لاٰیَمْلِكُونَ تَأْخِیراً عَمّٰا قَدَّمَهُمْ إِلَیْهِ وَلاٰ یَسْتَطِیعُونَ تَقَدُّماً إِلیٰ مٰا أَخَّرَهُمْ عَنْهُ وَجَعَلَ لِكُلِّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَعْلُوماً مَقْسُوماً مِنْ رِزْقِهِ، لاٰیَنْقُصُ مَنْ زَادَەُ نَاقِصٌ، وَلاٰ یَزِیدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زَائِدٌ.

با قدرتش آفریدگان را بی‌نـمونه و الگو آفرید و آنان را به خواست خود، پدید آورد، و سپس روان گردانيد آنان را به راه خواستۀ خویش و برانگیخت آنان را در راه محبت خویش، توانایی ندارند از آنچه پیش انداخته ایشان را به سوى آن عقب بـمانند و نـمی‌توانند كه پیش بروند از آنچه آنان را از آن عقب نگهداشته است و قرار داده برای هر دارندۀ روحی از آنان قوت معلوم قسمت شده‌ای از روزی خود، كم نـمی‌گرداند كاهش دهنده‌ای از آنچه وی فزونی بخشید، و نـمی‌افزاید افزاینده‌ای برآنچه او كاسته باشد.

ثُمَّ ضَـرَبَ لَهُ فِی الْحَیاةِ أَجَلًا مَوْقُوتاً وَنَصَبَ لَهُ أَمَداً مَحْدُوداً یَتَخَطّیٰ إِلَیْهِ بِأَیّٰامِ عُمُرِەِ، وَیَرْهَقُهُ بِأَعْوَامِ دَهْرِەِ، حَتّٰی إِذَا بَلَغَ أَقْصیٰ أَثَرِەِ وَاسْتَوْعَبَ حِسَابَ عُمْرِەِ، قَبَضَهُ إِلیٰ مٰا نَدَبَهُ إِلَیْهِ مِنْ مَوْفُورِ ثَوَابِهِ أَوْ مَحْذُورِ عِقَابِهِ ﴿لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بـِمٰا عَمِلُوا وَیَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنیٰ﴾ عَدْلًا مِنْهُ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُەُ وَتَظاهَرَتْ آلاٰؤُەُ، ﴿لاٰیُسْئَلُ عَمّٰا یَفْعَلُ وَهُمْ یُسْئَلُونَ﴾

آنگاه برای وی در زندگی مدتی مشخص قرار داد و پایانی معلوم معین فرمود كه با روزهای عمرش به سوی آن قدم بر می‌دارد و با سال‌های روزگارش به آن می‌رسد، تا آنگاه كه برسد به آخرين حدش فرا گیرد حساب عمر خود را، او را فرو گیرد به سوی آنچه وی را به آن خوانده است از فراوانی پاداش یا كیفر ترسناكش «تا كیفر دهد بدكاران را به آنچه انجام داده‌اند و پاداش دهد نیكان را به نیكی» كه این عدالتی از اوست كه نام‌هایش مقدس و نعمت‌هایش آشكار و پی در پی است «از آنچه انجام می‌دهد، بازخواست نـمی‌شود و آنان مورد بازخواست واقع می‌شوند»

وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِەِ مَعْرِفَةَ حَمْدِەِ عَلیٰ مٰا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ وَأَسْبَغَ عَلَیْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ، لَتَصَـرَّفُوا فیٖ مِنَنِهِ فَلَمْ یحْمَدُوهُ وَتَوَسَّعُوا فیٖ رِزْقِهِ فَلَمْ یَشْكُرُوهُ، وَلَوْ كَانُوا كَذَلِكَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیَّةِ إِلیٰ حَدِّ الْبَهِیمِیَّةِ، فَكَانُوا كَمٰا وَصَفَ فیٖ مُحْكَمِ كِتَابِهِ: ﴿إِنْ هُمْ إِلّٰا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا﴾.

و سپاس خداوند را كه اگر شناخت سپاسش را از بندگانش باز می‌داشت نسبت به آنچه آنان را عنایت نـموده است از الطاف پی در پی خود و به آنان فراوان بخشیده از نعمت‌های پیوسته‌اش، از نعمت‌هایش بهره می‌گرفتند بدون اینكه او را بستایند و از روزی‌اش فراخی می‌جستند بدون اینكه او را سپاس گویند، و اگر چنین می‌بود، از حدود انسانیت خارج می‌شدند به سوی مرزهای حیوانیت و آنگاه، آنگونه می‌شدند كه پروردگار در كتاب استوارش بیان فرموده است كه «آنان چون چهارپایانند و بلكه از آنها نیز گمراه‌ترند».

وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ عَلیٰ مٰا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ، وَأَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِەِ، وَفَتَحَ لَنٰا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِیَّتِهِ، وَدَلَّنَا عَلَیْهِ مِنَ الْإِخْلَاصِ لَهُ فیٖ تَوْحِیدِەِ وَجَنَّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَالشَّكِّ فیٖ أَمْرِەِ، حَمْداً نُعَمَّرُ بِهِ فِیمَنْ حَمِدَەُ مِنْ خَلْقِهِ، وَنَسْبِقُ بِهِ مَنْ سَبَقَ إِلیٰ رِضَاهُ وَعَفْوِەِ، حَمْداً یُضِی‏ءُ لَنٰا بِهِ ظُلُمَاتِ الْبَـرْزَخِ، وَیُسَهِّلُ عَلَیْنَا بِهِ سَبِیلَ الْمَبْعَثِ، وَیُشَـرِّفُ بِهِ مَنَازِلَنَا عِنْدَ مَوَاقِفِ الْأَشْهَادِ یَوْمَ ﴿تُجْزیٰ‏ كُلُّ نَفْسٍ بِـمٰا كَسَبَتْ وَهُمْ لاٰیُظْلَمُونَ﴾ ﴿یَوْمَ لاٰیُغْنِی مَوْلًی عَنْ مَوْلًی شَیْئاً وَلاٰهُمْ یُنْصَـرُونَ﴾.

و سپاس خدای را بر آنچه ما را آشنا ساخت نسبت به خودش، و از سپاسش الهام بخشید، و برای ما گشود از درهای علم به ربوبيتش، و راهنمایی كرد ما را بر او، به اخلاص در یگانه پرستی‌اش و ما را دور ساخت از الحاد و شک در شؤونش، سپاسی كه در آن زندگی كنیم در میان سپاسگزارانش از میان آفریدگانش، و پیشی گیریم به وسيلۀ آن از هركه به سوی رضایت و عفوش پیشی گرفته باشد، سپاسی كه آن برایمان روشن سازد تاریكی‌های برزخ را و بر ما آسان سازد به آن، راه برانگیخته شدن را، و منزلگاه‌های ما را به آن شـرافت بخشد در جایگاه‌های حضور خلایق در روزی كه «هركسی پاداش داده می‌شود به آنچه انجام داده است و آنان ستم نـمی‌بینند.» «روزی كه هیچ دوستی، دوستش را بی‌نیاز نگرداند و آنان یاری داده نشوند».

حَمْداً یَرْتَفِعُ مِنّٰا إِلیٰ أَعْلیٰ عِلِّیینَ ﴿فیٖ كِتَابٍ مَرْقُومٍ یَشْهَدُەُ الْمُقَرَّبُونَ﴾. حَمْداً تَقَرُّبِهِ عُیُونُنَا إِذَا بَرَقَتِ الْأَبْصَارُ، وَتَبْیَضُّ بِهِ وُجُوهُنَا إِذَا اسْوَدَّتِ الْأَبْشَارُ حَمْداً نُعْتَقُ بِهِ مِنْ أَلِیمِ نَارِ اللّٰهِ إِلیٰ كَرِیمِ جِوَارِ اللّٰهِ، حَمْداً نُزَاحِمُ بِهِ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِینَ، وَنُضَامُّ بِهِ أَنْبِیاءَەُ الْمُرْسَلِینَ فیٖ دَارِ الْمُقَامَةِ الَّتِی لاٰتَزُولُ وَمَحَلِّ كَرَامَتِهِ الَّتِی لاٰتَحُولُ.

سپاسی كه از نزد ما به بالاترین درجه بالا برده شود «در كتابی نوشته شده كه آن را شاهد باشند مقربان». سپاسی كه چشمان‌مان به آن روشن گردد آنگاه كه چشمان از ترس خیره گردند، و چهره‌های‌مان به آن سفید شوند آنگاه كه سیاه می‌گردد پوست‌ها، سپاسی كه به آن از آتش دردناک خدا رها شویم به سوی جوار ارزشمند پروردگار سپاسی كه به آن در كنار فرشتگان مقرب جای گیریم، و به وسیلۀ آن به پیامبـران مرسل او در سـرای اقامت بی‌زوال و محل كرامت تغییرناپذیر، ملحق شویم.

وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی اخْتَارَ لَنٰا مَحَاسِنَ الْخُلْقِ، وَأَجْریٰ عَلَیْنَا طَیِّبَاتِ الرِّزْقِ، وَجَعَلَ لَنَاالْفَضِیلَةَ بِالْمَلَكَةِ عَلیٰ جَمِیعِ الْخَلْقِ، فَكُلُّ خَلِیقَتِهِ مُنْقَادَةٌ لَنٰا بِقُدْرَتِهِ، وَصَائِرَةٌ إِلیٰ طَاعَتِنَا بِعِزَّتِهِ، وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی أَغْلَقَ عَنّٰا بَابَ الْحَاجَةِ إِلّٰا إِلَیْهِ، فَكَیْفَ نُطِیقُ حَمْدَەُ؟ اَمْ مَتیٰ نُؤَدِّی شُكْرَەُ؟ لاٰ، مَتیٰ؟

و سپاس خدای را كه برای ما زیبائی‌های اخلاق را برگزید، و برای ما روان ساخت روزی‌های پاكش را، و با توانائی ما را بر همۀ آفریدگانش فضیلت و برتری داد، پس همۀ آفریدگانش به قدرتش فرمانبـر ما گشته و به عزتش به اطاعت ما در آمده‌اند، و سپاس خدای را كه دَرِ نیازمندی را جز به سوی خودش بر ما بسته است پس چگونه می‌توانیم كه از عهده سپاسش برآییم؟ و یا اینكه چه زمانی می‌توانیم شكرش را به جای آوریم؟ ما نتوانیم و كی توانیم؟

وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی رَكَّبَ فِینٰا آلاٰتِ الْبَسْطِ، وَجَعَلَ لَنٰا أَدَوَاتِ الْقَبْضِ، وَمَتَّعَنَا بِأَرْوَاحِ الْحَیاةِ، وَأَثْبَتَ فِینٰا جَوَارِحَ الْأَعْمَالِ، وَغَذَّانَا بِطَیِّبَاتِ الرِّزْقِ، وَأَغْنَانَا بِفَضْلِهِ، وَأَقْنَانَا بِـمَنِّهِ، ثُمَّ أَمَرَنَا لِیَخْتَبِـرَ طَاعَتَنَا، وَنَهَانَا لِیَبْتَلِیَ شُكْرَنَا، فَخَالَفْنَا عَنْ طَرِیقِ أَمْرِەِ وَرَكِبْنَا مُتُونَ زَجْرِەِ فَلَمْ یَبْتَدِرْنَا بِعُقُوبَتِهِ، وَلَمْ یُعَاجِلْنَا بِنِقْمَتِهِ، بَلْ تَأَنّٰانٰا بِرَحْمَتِهِ تَكَرُّماً، وَانْتَظَرَ مُرَاجَعَتَنَا بِرَأْفَتِهِ حِلْماً.

و سپاس خدای را كه ابزار بسط و گشایش در وجود ما كار گذاشت، و برای ما قرار داد ابزار گرفتـن و درهم كشیدن را، و ما را بهره‌مند ساخت از نسیم‌های زندگی، و در ما قرار داد اندام كارها را، و پرورش داد ما را با روزی‌های پاک و به فضل خود ما را بی‌نیاز ساخت، و به بخشش خویش توانگرمان نـمود، و سپس ما را فرمان داد تا بیازماید طاعت ما را و نهی فرمود تا امتحان كند سپاس ما را، پس با فرمانش مخالفت كردیم، و آنچه از آن ما را باز داشت مرتكب شدیم و او در كیفر ما شتاب ننمود و ما را فوراً به انتقامش گرفتار نساخت، بلكه مهلت داد ما را به رحمتش از روی كرمش، و با رأفت و از روی بردباری بازگشت ما را منتظر شد.

وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی دَلَّنَا عَلَی التَّوْبَةِ الَّتِی لَمْ نُفِدْهَا إِلّٰا مِنْ فَضْلِهِ، فَلَوْ لَمْ نَعْتَدِدْ مِنْ فَضْلِهِ إِلّٰا بِهٰا، لَقَدْ حَسُنَ بَلَاؤُەُ عِنْدَنَا، وَجَلَّ إِحْسَانُهُ إِلَیْنَا، وَجَسُمَ فَضْلُهُ عَلَیْنَا، فَمٰا هٰكَذَا كَانَتْ سُنَّتُهُ فِی التَّوْبَةِ لِمَنْ كَانَ قَبْلَنَا، لَقَدْ وَضَعَ عَنّٰا مٰا لاٰطَاقَةَ لَنٰا بِهِ، وَلَمْ یُكَلِّفْنَا إِلّٰا وُسْعاً، وَلَمْ یُجَشِّمْنَا إِلّٰا یُسـْراً، وَلَمْ یَدَعْ لِأَحَدٍ مِنّٰا حُجَّةً وَلاٰعُذْراً، فَالْهَالِكُ مِنّٰا مَنْ هَلَك عَلَیْهِ، وَالسَّعِیدُ مِنّٰا مَنْ رَغِبَ إِلَیهِ.

و سپاس خدای را كه ما را به توبه رهنمون گشت كه جز به فضلش به آن دست نـمی‌یافتیم، و اگر از فضل وی جز آن را نـمی‌یافتیم، نیكو بود لطفش نزد ما و بزرگ بود احسانش به ما و فضلش بر ما عظیم می‌بود، كه روش وی در توبه چنین نبوده است برای آنان كه بودند پیش از ما، زیرا كه آنچه بر آن طاقت نداریم از ما برداشته و به قدر توانائی بر ما تكلیف نهاده و بر عهدۀ ما قرار نداده جز آنچه آسان باشد، و برای كسی از ما حجت و عذر باقی نگذاشته است، پس بنابراین هلاک شده از ما آن كسی است كه در مخالفتش نابود شود و خوشبخت از میان ما كسی است كه به سویش با اشتیاق روی آورد.

وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ بِكُلِّ مٰا حَمِدَەُ بِهِ أَدْنیٰ مَلَائِكَتِهِ إِلَیْهِ، وَأَكْرَمُ خَلِیقَتِهِ عَلَیْهِ، وَأَرْضیٰ حَامِدِیهِ لَدَیْهِ، حَمْداً یَفْضُلُ سَائِرَ الْحَمْدِ كَفَضْلِ رَبِّنَا عَلیٰ جَمِیعِ خَلْقِهِ.

و سپاس خدای را به همه آنچه او را سپاس گفته اند نزدیک‌تـرین فرشتگانش به وی و گرامی‌ترین بندگانش نزد وی و پسندیدہ‌ترین سپاسگزارانش، سپاسی كه بر دیگر سپاس‌ها برتری یابد همچون برتری پروردگارمان بر همه آفریدگانش.

ثُمَّ لَهُ الْحَمْدُ مَكَانَ كُلِّ نِعْمَةٍ لَهُ عَلَیْنَا وَعَلیٰ جَمِیعِ عِبَادِەِ الْمَاضِینَ وَالْبَاقِینَ عَدَدَ مٰا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ مِنْ جَمِیعِ الْأَشْیاءِ، وَمَكَانَ كُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهَا عَدَدُهَا أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً أَبَداً سَـرْمَداً إِلیٰ یَوْمِ الْقِیَامَةِ، حَمْداً لاٰمُنْتَهیٰ لِحَدِّەِ، وَلاٰ حِسَابَ لِعَدَدِەِ، وَلاٰ مَبْلَغَ لِغَایتِهِ، وَلَاانْقِطَاعَ لِأَمَدِەِ حَمْداً یَكُونُ وُصْلَةً إِلیٰ طَاعَتِهِ وَعَفْوِەِ وَسَبَباً إِلیٰ رِضْوَانِهِ وَذَرِیعَةً إِلیٰ مَغْفِرَتِهِ وَطَرِیقاً إِلیٰ جَنَّتِهِ، وَخَفِیراً مِنْ نِقْمَتِهِ، وَأَمْناً مِنْ غَضَبِهِ، وَظَهِیراً عَلیٰ طَاعَتِهِ، وَحَاجِزاً عَنْ مَعْصِیتِهِ، وَعَوْناً عَلیٰ تَأْدِیةِ حَقِّهِ وَوَظَائِفِهِ، حَمْداً نَسْعَدُ بِهِ فِی السُّعَدَاءِ مِنْ أَوْلِیائِهِ، وَنَصِیرُ بِهِ فیٖ نَظْمِ الشُّهَدَاءِ بِسُیُوفِ أَعْدَائِهِ، إِنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیدٌ.

پس سپاس او راست برای هر نعمتی كه از او بر ماست و بر همه بندگان گذشته و باقی مانده‌اش به عدد آنچه احاطه دارد به آن علمش نسبت به همۀ اشیاء و به جای هر كدام از آنها به چندین برابر و برای همیشه و جاویدان تا روز قیامت، سپاسی كه انتهایی برای حد آن نباشد و نه شمارش را عددی و نه سـرانجامش را اندازه‌ای و نه مدتش را پایانی باشد، سپاسی كه وسيلۀ رسیدن به طاعت و بخشش او گردد و سببی به سوی خشنودی‌اش و وسیله‌ای برای آمرزشش و راهی به بهشتش و پناهی از عذابش باشد و امانی از خشمش و پشتیبانی بر طاعتش و باز دارنده‌ای از معصیتش و یاوری بر ادای حق و انجام تكالیف او گردد، سپاسی كه به آن خوشبخت شویم در میان خوشبتان از دوستانش، و قرار گیریم در ردیف شهیدان به شمشیرهای دشمنانش، كه او یاری دهندۀ ستوده شده است.

عضو خبرنامه ما باشید

دریافت آخرین مطالب و موضوعات به صورت ایمیل و ارسال در شبکه های اجتماعی