نقش تقوا در سفر پرفراز و نشیب آخرت
پیمودن سفر پرفراز و نشیب آخرت با وسیلهای به نام تقوا امکان پذیر است. در مقالات قبل راجع به تقوا و تاثیر آن بر زندگی ابدی انسان گفتیم که رابطه دنیا با آخرت مثل رابطه رحم مادر است با دنیا. همانطور که یک کودک از رحم مادر به دنیا باید سالم متولد شود؛ ما نیز باید از رحم دنیا به سرای آخرت سالم متولد شویم. دوران جنینی ما در دنیا باید به گونهای سپری شود که در نهایت ما را به یک تولد سالم قوی در دنیای ابدی برساند. ما در دوران زندگی دنیایی که داریم باید خود را به لوازمی مجهز کنیم که در زندگی ابدی به آنها نیاز داریم.
اگر به ما بگویند که خود را برای سفری خطیر و طولانی آماده کنید که با فراز و نشیبهای بسیاری همراه است، قطعاً به تکاپو خواهیم افتاد و به فکر فراهم آوردن ملزومات سفر خواهیم بود. تا جای ممکن نسبت به مقصد اطلاعات کسب میکنیم و با توجه به شرایط مقصد لوازم مورد نیاز را تهیه میکنیم. وسایل شخصی و لوازم ضروری را کنار میگذاریم و اگر مقصد شرایط خاصی دارد، از نظر بدنی خود را آماده میکنیم.
در حقیقت این سفر برای ما آغاز شده و به سمت ابدیت در جریان است. پس باید با توجه به شرایط مقصد خود را آماده کنیم. در این سفر پر مخاطره باید مجهز به سلاحی باشیم که امنیت و سلامت ما را در طول سفر و در زمان رسیدن به مقصد تضمین کند. این سلاح ارزشمند تقواست و همانطور که پیشتر نیز گفتیم، یکی از بهترین راههای دستیابی به تقوا روزه است. روزهداری تمرینی ضروری برای مبارزه با تمام امیال نفسانی و حیوانی است. روزه با کوتاه کردن دست شیطان از قلب ما، پیمودن مسیر را هموارتر میکند.
در این سفر پر فراز و نشیب تنها طی کردن مسیر و رسیدن به مقصد نیست که اهمیت دارد؛ در واقع مهمترین چیز این است که انسان در حرکت خود از دنیا به آخرت تولدی سالم داشته باشد و با قلبی سلیم وارد دنیای آخرت شود. لازمۀ این سفر این است که ما شرایط زیستی آخرت را بشناسیم تا راه به دست آوردن قلب سلیم را بیاموزیم.
تفاوت در قابلیت زمانِ دنیا با زمان در آخرت است
شاید شنیده باشید که چگونگی گذر زمان در دنیا با چگونگی گذر زمان در آخرت فرق دارد.[1] اما این تفاوت در کجاست؟
برای درک درست تفاوت میان هر ساعت در دنیا با هر ساعت در آخرت باید به دوران جنینی بازگردیم. هر کدام از ما در نُه ماه حیات جنینی خود یک بدن کامل را با تمام ظرایف و جزئیات آن میسازیم. اما تاکنون به این سوال فکر کردهاید که دنیا برای ساختن یک بند انگشت چه قدر زمان لازم دارد؟
سوال سختی است. زیرا همۀ ما مراحل طولانی بهبود یک زخم کوچک در دنیا را تجربه کردهایم. دنیا برای ترمیم چیزی که در رَحِم مادر ساخته شده، به زمانی طولانی نیاز دارد. پس به راحتی میتوان نتیجه گرفت که قابلیت سازندگی در رَحِم مادر بسیار بیشتر از دنیا است. یا به عبارت دیگر زمان در رَحِم مادر ارزش سازندگی بالاتری نسبت به دنیا دارد. به طوری که با نُه ماه زندگی در رَحِم مادر یک بدن کامل ساخته میشود. بدنی که قادر است صد سال یا بیشتر از آن در دنیا زندگی کند. بدنی که دنیا قادر به ساختن هیچ یک از اجزای آن نیست.
دنیا هم همین ویژگی را نسبت به آخرت دارد. یعنی یک دقیقۀ دنیا با یک دقیقۀ آخرت یکی نیست. هر دقیقه در دنیا به اندازۀ هزار سال آخرتی قابلیت سازندگی دارد. مانند شبی که حر خود را از قعر جهنم به عالیترین درجات بهشت رساند. زیرا در دنیا فرصت بازگشت، تغییر و تبدیل شدن هست، اما در آخرت نه! پس در حقیقت میتوان گفت، جدای از نسبتهای زمانی بین دنیا و آخرت این قابلیت زمان دنیاست که با زمان آخرتی متفاوت است.
تفسیر نفس انسان
سپری کردن دوران نُه ماهۀ جنینی کیفیت یک عمرِ دنیایی ما را میسازد و سالهای عمرِ دنیا کیفیت زندگی ابدی ما را مشخص میکند. ساعتها و ثانیههایی محدود که همه با هم مساویاند، اما پس از مرگ و با تفسیرشان در عالم آخرت تبدیل به یک ابدیت میشوند. بگذارید با یک مثال، این مطلب را واضحتر کنیم. احتمالاً تا به حال از یک لوح فشرده (سی دی) یا یک حافظۀ فلش (Flash Memory) استفاده کردهاید. وسایلی که قادرند دهها هزار جلد کتاب را در ابعاد کوچک خود جای داده، ذخیره کنند و طبق خواست شما دوباره همان کتابها را به شما تحویل دهند؛ درست مثل این که یک کتابخانۀ صد هزار جلدی را با خود جابهجا کنید.
نفس ما در دنیا درست مثل همان حافظۀ سیار مدام در حال تغذیه و تغییر و تحول است و با ورود به شرایط زیستی آخرت ناگهان باز شده و تفسیر اعمال خود را به صورت یک ابدیت میبیند. ابدیتی که از دنیا سرچشمه گرفته و کیفیت آن کیفیت زیست هر یک از ما در دنیا را نشان میدهد. در حقیقت ابدیت هر فرد تفسیر اعمال او در دنیاست. درست مانند جنینی که با ورودش به دنیا مشخص میشود که دوران جنینیاش را چگونه سپری کرده و ادراکات و بهرهمندیهایش از دنیا در گروِ قابلیتهایی است که در دوران جنینی و در رَحِم مادر کسب کرده است.
فرصت سازندگی دنیا را دریاب
جنینی که سالم به دنیا متولد نشده است، فرصتی برای جبران ندارد. زیرا دنیا توان و قابلیتی در اندام سازی ندارد. رَحِم مادر محل کاشتن است و جنین محصول تلاش خود را در دنیا برداشت میکند.
در آخرت هم فرصتی برای عمل وجود ندارد. دنیا مزرعۀ آخرت است و ما هرچه در دنیا کاشتهایم در آخرت برداشت میکنیم. این برای همۀ کسانی که دنیا را ترک کردهاند، واضح است. به همین دلیل هم خواستار برگشت به دنیا هستند،[2] نه خواهان فرصت جبران در آخرت. در حقیقت قابلیت سازندگی دنیا بر کیفیت زندگی ما در آخرت تأثیر میگذارد. مثلاً کار خیر یا صدقهای چند ثانیهای در دنیا میتواند، برای چند ده سال آخرت مفید باشد، یا چند دقیقه گناه ممکن است انسان را سالها در آخرت گرفتار عذاب کند.[3] درست مانند اتفاقی که ممکن است در عرض چند دقیقه در رَحِم مادر برای جنین بیفتد، اما اثر خود را طی چند ده سال در دنیا نشان دهد و یا حتی در مواردی غیر قابل جبران باشد.
روحی سالم برای حیاتی ابدی
درست است که شرایط زیستی دنیا بسیار کاملتر از رَحِم مادر است، اما سازندگی و قابلیت رَحِم مادر با دنیا قابل مقایسه نیست. به طوری که امکان ساخته شدن اعضای بدن انسان فقط در رَحِم مادر وجود دارد. اگر جنینی بدون چشم یا گوش به دنیا متولد شود، حتی اگر هزار سال بگذرد، چشم و گوشی برایش ساخته نخواهد شد.
عمر کوتاه دنیا هم از لحاظ قابلیت سازندگی برای یک قلب و روح سالم به قدری قوه و توان دارد که میتواند نفس ما را برای حیات ابدی پرورش دهد. از این رو تک تک لحظات و ساعات آن مهماند.
ما برای فهم درست آخرت که همان ابدیت پیش روی ماست، ناگزیریم که دنیا را به خوبی درک کنیم[4] و حالا که با اهمیت قلب سلیم و شرایط مؤثر بر تولد سالم بیشتر آشنا شدیم، به نقش تقوا به عنوان وسیلهای برای کسب قلب سلیم بیشتر پی میبریم.
ما در این مقاله به حرکت پرفراز و نشیب انسان از دنیا به آخرت اشاره کردیم و گفتیم که انسان پس از مرگ، ابدیتی پیش رو دارد که ورود سالم به آن تنها با کسب قلب سلیم ممکن است. از قابلیتهای نفس در رَحِم دنیایی سخن گفتیم و به مقایسۀ آن با رَحِم جنینی پرداختیم. در نهایت نیز به اهمیت استفادۀ درست از لحظات دنیا به عنوان نیرویی برای پرورش یک روح سالم و ابدی پرداختیم. در تمامی این گفتار پیوسته، تلاش کردیم که اهمیت روزهداری در کسب تقوا و اهمیت کسب تقوا در به دست آوردن قلب سلیم را شرح دهیم. از شما میخواهیم که نظر خود را پیرامون این مباحث و نقش این مقالات را در دیدگاه خود نسبت به اهمیت روزهداری برایمان بنویسید.
[1]. سورۀ مؤمنون، آیات 112و 114: «قالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ؛ (خداوند) از آنان مىپرسد: شما در زمین چقدر ماندید؟» «قالُوا لَبِثْنا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَسْئَلِ الْعادِّینَ؛ مىگویند: یک روز یا بخشى از یک روز، پس از شمارشگران بپرس» «قالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا لَوْ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛ مىگوید: اگر آگاهى داشتید مىدانستید که جز اندکى درنگ نکردهاید».
[2]. سورۀ مؤمنون، آیات 99 و 100: «حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ؛ (آنها همچنان به توصیفهاى ناروا و کردارهاى زشت خود ادامه مىدهند) تا زمانى که مرگ به سراغ یکى از آنان آید، مىگوید: پروردگارا! مرا بازگردان» «لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّها کَلِمَهٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛ شاید در آنچه از خود به جاى گذاشتهام (از مال و ثروت و …)، کار نیکى انجام دهم. (به او گفته مىشود:) هرگز. این گفته سخنى است که (به ظاهر) مىگوید (ولى اگر برگردد، به آن عمل نمىکند) و در پى آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته شوند».
[3]. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): «همانا بنده بر گناهی از گناهان خود صد سال زندانی باشد.» کافی ج2 ص 272
[4]. سوره واقعه، آیۀ 62: «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَهَ الْأُولى فَلَوْ لا تَذَکَّرُونَ؛ شما آفرینش نخستین را دانستید، پس چرا (به آفرینش دوباره) متذکّر نمىشوید؟»