شباهت روحی نشانۀ چیست و چگونه رخ می دهد؟
شباهت روحی و چرایی وقوع آن یکی از مباحث جالب در میان موضوعات شناختی است. شاید بسیاری از ما تجربه کرده یا در اطرافیان خود دیده باشیم که هرگاه به کسی علاقه داریم و با او رابطه ای عمیق برقرار می کنیم، به مرور شبیه او می شویم. این شباهت می تواند در زمینه های مختلفی مانند طرز سخن گفتن، خصوصیات اخلاقی و رفتاری، علایق و سلیقه ها باشد. اما این شباهت روحی چگونه اتفاق می افتد؟
چگونه میان افرادی که با یکدیگر غریبه بوده اند و یا حتی علایق و سلیقه های متفاوتی داشته اند پس از مدتی هم نشینی و ارتباط شباهت روحی به وجود می آید؟
این اتفاق و فرآیند را چگونه می توان توجیه کرد و چگونه می توان از این قاعده در زندگی استفاده کرد؟
در این مقاله به بررسی دلایل ایجاد شباهت روحی میان افراد مختلف می پردازیم و سازوکار استفاده از آن را در زندگی شرح می دهیم.
رابطۀ میان شباهت روحی و ارتباط عاطفی
علاقه، نزدیکی و ارتباط متقابل شباهت آفرین است. ما زمانی از کلمۀ شبیه شدن و شباهت استفاده می کنیم که ردی از رفتاری مشترک، نوع نگاهی مشترک و یا تفکراتی مشترک را در میان افراد احساس کرده و یا مشاهده کنیم. این اتفاق که از آن با نام ایجاد شباهت روحی نام می بریم حاصل ارتباطات نزدیک میان دو طرف است. به عبارتی هر شباهتی محصول و نتیجۀ برقراری ارتباطی آمیخته با علاقه و دوست داشتن است.
برای مثال وقتی یک دانش آموز به یکی از معلمان خود به طور ویژه ای علاقه دارد، به طور ناخودآگاه شروع به تقلید از منش و رفتار او کرده و با این کار میان خود و معلم مورد علاقه اش همانندی یا شباهت ایجاد میکند. همین همانندی می تواند سبب بروز علاقه و توجه بیشتر معلم شده و در نتیجه این چرخه ادامه پیدا کرده و میزان شباهت میان دانش آموز و معلم محبوب روز به روز افزایش پیدا می کند.
در نمونه ای دیگر بارها مشاهده کرده ایم که هرگاه والدین رفتار خاصی را در فرزند خود مشاهده می کنند، در ارتباطات و دوستان فرزندشان به دنبال ریشه و عامل این رفتار می گردند؛ زیرا هر رفتار جدیدی خبر از یک ارتباط جدید می دهد و به عبارت دیگر شباهت روحی میان افراد نشانۀ برقراری پیوند عاطفی و ارتباط مداوم با یکدیگر است.
در روابط همسران هم این موضوع به وضوح مشاهده می شود. همسرانی که انس بیشتری به یکدیگر دارند و از رابطه عمیق عاطفی برخوردار هستند، آرام آرام در نگرش ها، افکار، اخلاق و رفتار به شباهت روحی دست پیدا می کنند.
البته تمام این شباهت ها می تواند در جهت مثبت و رشد شخصیتی فرد و یا در جهت منفی و عقبگرد روحی افراد باشد و این موضوع بستگی زیادی با چیزی دارد که به آن علاقه نشان داده و با او ارتباط برقرار کرده ایم.
به طور کلی می توانیم بگوییم که شباهت روحی محصول و نشانۀ وجود داشتن ارتباط و علاقه است و ما زمانی شبیه چیزی می شویم که به نحوی با آن رابطه داشته باشیم و علاقه ای میانمان شکل گرفته باشد.
سازوکار استفاده از قاعدۀ شباهت روحی
گفتیم که شباهت روحی محصول ایجاد ارتباط و احساس علاقه میان طرفین است و از طرفی هرچه میزان ارتباط میان افراد بیشتر می شود علاقه و مودت هم افزایش یافته و در نتیجۀ آن شباهت هم بیشتر می شود. پس برای افزایش علاقه و مودت میان دو نفر می توان از ایجاد شباهت استفاده کرد؛ یعنی دقیقا مانند همان سازوکاری که ما در زمان آموختن یک حرفه، مهارت و یا علم جدید به کار می بندیم:
زمانی که ما قصد آموختن مهارت جدیدی را داریم ابتدا استادی را انتخاب میکنیم که علاوه بر توانمندی بالا در رشتۀ مورد نظر ما از نظر روحی میان ما و او الفت و مهری وجود داشته باشد و سپس در رشتۀ مورد نظر شروع به تقلید از استاد می کنیم؛ برای مثال سرمشق نویسی در آموزش حرفۀ خطاطی و تقلید حرکات استاد در هنرهای رزمی؛ حتی در آموزش علم هم ما آنچه که استاد گفته و تدریس کرده را با تمرین و تکرار به حافظه سپرده و اصطلاحا در ذهن خود حفظ می کنیم.
نتیجۀ این اعمال ایجاد شباهت میان ما و استاد در همان چیزی است که از او تقلید کرده ایم؛ اگر این روند کسب شباهت را ادامه بدهیم به جایی خواهیم رسید که خودمان در آن فن و حرفه به درجۀ استادی رسیده و ممکن است حتی از استاد خود هم پیشی بگیریم. اما شروع این سازوکار با تقلید از حرکات استاد آغاز می شود و در نتیجۀ این ایجاد شباهت کم کم به علاقه و شباهت میان ما و استاد افزوده می شود.
شباهت روحی و قرب به اهل بیت
همۀ ما قاعدۀ شباهت روحی را در زندگی روزمرۀ خود به کار می گیریم و ناخودآگاه با و سازوکار عمل کردن آن آشنا هستیم. از مهم ترین مواردی که استفاده از قاعدۀ شباهت می تواند به کمک ما آمده و مسیر حرکت را برایمان هموار و آسان کند، حرکت برای رسیدن به هدف خلقت است. در درس های گذشته مفصل در این باره صحبت کرده ایم که هدف خداوند از خلقت انسان عبودیت بوده و والاترین هدف انسانی رسیدن به وجودی متعادل و دارای سنخیت و هماهنگی با ساختار آخرت است. خدا برای رسیدن ما به این هدف ساختار شباهت روحی را قرار داده و استاد و راهنمایی همه چیز تمام هم برایمان در نظر گرفته است؛ از آنجایی که در مسیر حرکت به سمت کسب شباهت و سنخیت با ساختار خانۀ آخرتی تمامی ارتباطات، رفتار، انتخاب ها و افکار ما نقش دارند؛ راهنما و استاد ما در این مسیر باید در تمام این 4 مورد الگو، نمونه و کاملا قابل اعتماد باشد تا با تقلید و پیروی از او به نتیجۀ کسب شباهت روحی با ساختار آخرت و کسب شباهت با خداوند دست پیدا کنیم.
منظور از شباهت به الله به فعلیت رساندن و کسب اسماء و صفات الهی است که به صورت بالقوه در همۀ ما انسان ها وجود دارد. گفتیم که شباهت نشانۀ ارتباط است، پس برای رسیدن به شباهت با الله باید با او انس، رابطه و رفاقت داشته باشیم. اما وجود مادی ما توانایی رابطه برقرار کردن با موجود بی نهایت و نامحدود را ندارد و برای شناخت و درک الله نیازمند آینه ای است که تمامی صفات او را به طور کامل و جامع نمایش بدهد. این جلوه ها و نمونه های کامل یا همان اساتید انسانیت جلوه ها و ظهورهای کامل الله بوده و کسب شباهت روحی با ایشان مساوی با کسب شباهت با الله است. با الگوگیری از سبک زندگی انسانی و صفات الهی اهل بیت (علیهم السلام) به عنوان جلوه های عالی و شبیه ترین مخلوقات به خداوند می توانیم در مسیر شباهت به الله و هدف خلقتمان حرکت کنیم.
برای نمونه برای کسب اسم «غفور» خداوند و شبیه شدن به او در این زمینه، باید مانند خداوند و اهل بیت (علیهم السلام) از عیب ها و نقاط ضعف دیگران چشم پوشی کنیم و با کسانی که به ما بدی یا ظلم کرده اند با غفران برخورد کنیم و از آن ها کینه به دل نگیریم. در این صورت اسم الهی «غفور» را کسب کرده و به خداوند شبیه تر و نزدیک تر شده ایم. این شباهت روحی محصول ارتباط با خداوند، اهل بیت (علیهم السلام)، اولیای الهی و اساتیدی است که خود این مسیر را طی کرده و به قرب و شباهت رسیده اند.
در این درس گفتیم که شباهت روحی نشانه ارتباط، علاقه و تمایل است. وقتی ما به چیزی علاقه داریم با آن ارتباط برقرار می کنیم و حاصل این علاقه و رابطه، شباهتی است که به مرور زمان ایجاد می شود. این موضوع را می توان در رفاقت های عمیق به وضوح مشاهده کرد. معمولاً افرادی که علاقۀ خاص به یکدیگر دارند و رابطۀ نزدیکی باهم برقرار می کنند، با گذشت زمان در اخلاق و رفتار شباهت زیادی به یکدیگر پیدا می کنند. اطلاع و شناختن قواعدی مثل قاعدۀ شباهت روحی به ما برای سریع تر و آسان تر پیمودن مسیر زندگی کمک می کند.