شب، محل تمرکز است؛
برای شنیدن صدای او،
برای دیدن جلوههای او،
برای بوسیدن و بوئیدن هر آنچه رنگ او را دارد،
برای آرام گرفتن در آغوشی که کثرت روز نگذاشته بود، ببینیاش!
اصلاً خدا شب را قُرُق کرده،
تاریک کرده،
خلوت کرده،
تا ببینیاش …. و از همه وجههای دلبرانهاش لذّت ببری!
و چشمانی که ببینند، حتماً به تسبیح میافتند!
تسبیح را به زبان خودمانی “قربان صدقه” ترجمه کردهاند.
روی سفرۀ سحرهای رمضان، تسبیح کوتاهی گذاشتهاند برای آنان که میدانستند به قربان صدقه میافتند و باید به دادشان رسید.
سُبْحَانَ مَنْ یَعْلَمُ جَوَارِحَ الْقُلُوبِ سُبْحَانَ مَنْ یُحْصِی عَدَدَ الذُّنُوبِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَخْفَى عَلَیْهِ خَافِیَهٌ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ سُبْحَانَ الرَّبِّ الْوَدُودِ سُبْحَانَ الْفَرْدِ الْوِتْرِ سُبْحَانَ الْعَظِیمِ الْأَعْظَمِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَعْتَدِی عَلَى أَهْلِ مَمْلَکَتِهِ سُبْحَانَ مَنْ لا یُؤَاخِذُ أَهْلَ الْأَرْضِ بِأَلْوَانِ الْعَذَابِ سُبْحَانَ الْحَنَّانِ الْمَنَّانِ سُبْحَانَ الرَّءُوفِ الرَّحِیمِ سُبْحَانَ الْجَبَّارِ الْجَوَادِ سُبْحَانَ الْکَرِیمِ الْحَلِیمِ سُبْحَانَ الْبَصِیرِ الْعَلِیمِ سُبْحَانَ الْبَصِیرِ الْوَاسِعِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَلَى إِقْبَالِ النَّهَارِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَلَى إِدْبَارِ النَّهَارِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَلَى إِدْبَارِ اللَّیْلِ وَ إِقْبَالِ النَّهَارِ [سُبْحَانَ اللَّهِ عَلَى إِقْبَالِ النَّهَارِ وَ إِدْبَارِ اللَّیْلِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَلَى إِقْبَالِ النَّهَارِ وَ إِقْبَالِ اللَّیْلِ] وَ لَهُ الْحَمْدُ وَ الْمَجْدُ وَ الْعَظَمَهُ وَ الْکِبْرِیَاءُ مَعَ کُلِّ نَفَسٍ وَ کُلِّ طَرْفَهِ عَیْنٍ وَ کُلِّ لَمْحَهٍ سَبَقَ فِی عِلْمِهِ سُبْحَانَکَ مِلْأَ مَا أَحْصَى کِتَابُکَ سُبْحَانَکَ زِنَهَ عَرْشِکَ سُبْحَانَکَ سُبْحَانَکَ سُبْحَانَکَ .
منزّه است آنکه قواى پنهانى دلها را مى داند، منزّه است آنکه عدد گناهان را بر مىشمارد، منزّه است آنکه پوشیدهاى در آسمانها و زمینها براى او پوشیده نمىماند، منزّه است پروردگار پرمهر و محبّت، منزّه است آن یگانه و فرد منزّه است بزرگ بزرگتر، منزّه است آنکه بر اهل فرمانروایىاش ستم نمى ورزد، منزّه است آنکه اهل زمین را به عذابهاى گوناگون کیفر نمىکند،منزّه است آن مهربان نعمتبخش، منزّه است آن رئوف مهربان،منزّه است آن جبّار سخاوتمند، منزّه است آن کریم بردبار، منزّه است آن بیناى دانا، منزّه است آن بیناى وسعتبخش، منزّه است خدا بر روى آوردن روز، منزّه است خدا بر روی گرداندن روز، منزّه است خدا بر روى گرداندن شب و روى آوردن روز، براى اوست سپاس و بزرگوارى و بزرگى و کبریایى، همراه هر نفس و هر چشم برهم زدن و هر برق نگاه که در علم او گذشته، منزّهى تو به انباشتگى آنچه کتابت بر شمرده، منزّهى تو به سنگینى عرشت، منزّهى تو، منزّهى تو، منزّهى تو.
آگاه باش: علما فرمودهاند:اگر پس از خوردن سحر نیّت روزه کند بهتر است، هرچند از آغاز شب تا پایان شب مىتوان نیّت روزه کرد و بلکه همین که مىداند، و قصدش این است که فردا براى خدا روزه مىگیرد، و از مفطرات خوددارى مىکند کافى است، و شایستهتر است که نماز شب را در سحرها ترک نکند،و شب زنده دارى را بجا آورد.