طهارت و پاکی روح؛ شرط رشد و کسب دارایی های معنوی
همان طور که در درس های گذشته آموختیم، مهم ترین بخش وجود ما و آنچه که بعد از مرگ از ما باقی می ماند؛ قلب و روح ماست. قلب ما برای داشتن یک حیات سالم، چه در دنیا و چه در آخرت، نیازمند دارایی است. هر چقدر که دارایی درونی و روحی ما بیشتر باشد، در دنیا شادتر و آرام تر و در آخرت نیز خوشبخت تر و به خدا و اهل بیت (علیهم السلام) مقرب تر خواهیم بود، اما دارایی یعنی چه؟
دارایی یعنی آن چیزی که ظرف وجود ما در پی کسب آن، وزن و ارزش پیدا می کند. آدم ها معمولاً یا با دارایی های جسمانی و مادی مثل زیبایی و قدرت بدنی خود را ارزیابی می کنند، یا با دارایی های خیالی و وهمی مثل مقام و شهرت و یا نهایتاً با دارایی های عقلی مثل مدرک تحصیلی و اطلاعات علمی؛ اما این دارایی ها هیچ کدام دارایی هایی اصیل نیستند و ارزش حقیقی انسان را مشخص نمی کنند. ارزش حقیقی انسان به دل اوست و دل نیز خانۀ خداست.
درواقع انسان فقط از آن رو انسان است که «دل» او کانون شادی و آرامش و محل حضور خدا باشد. در بین همۀ ظرف های وجود، فقط ظرف قلب است که گنجایش خدا و بی نهایت را دارد. با این اوصاف، تمام هم و غم ما باید این باشد که قلب مان را پاک و سالم نگه داریم؛ زیرا دلی که قرار است خدا در آن جای بگیرد، باید از هرگونه آلودگی و ناپاکی به دور باشد.
خداوند جریانِ شدن و حرکت ما به سمت کمال را زمانی ایجاد می کند که مظروفِ قلب ما آماده پذیرش و تحول باشد؛ در غیر این صورت، حتی اگر مدت ها از محضر بزرگان دین و اساتید اخلاق بهره مند شویم، بازهم آن اتفاق مبارکی که لازم است، در درون مان نمی افتد. در این شرایط آنچه نصیب ما می شود، انبوهی از اطلاعات است که فقط مغز و عقل ما را اشغال می کند و تحولی در قلب مان ایجاد نمی کند؛ نتیجۀ چنین اتفاقی نیز قساوت قلب است.
کسانی که حجم زیادی از اطلاعات را در ذهن خود ذخیره می کنند، اما حقیقتاً قصدِ شدن و بلوغ انسانی ندارند، پس از مدتی همان اندک دارایی های درونی را نیز از دست می دهند و چه بسا کلاً از صراط حق و حقیقت منحرف شوند؛ بنابراین بسیار مهم است که ما قبل از اقدام برای کسب آگاهی، قلب مان را آمادۀ دریافت و تحول کنیم. شرط این دریافت ها نیز طهارت و پاکی روح و قلب است.
منظور از طهارت فقط بهداشت بدنی نیست؛ بلکه طهارت شامل دو مرحله است: طهارت ظاهری و طهارت باطنی. طهارت ظاهری یعنی پاکی بدن و لباس از نجاست های ظاهری که در فقه و احکام شرعی نیز به آن پرداخته شده است؛ اما طهارت باطنی یعنی پاک بودن روح از هرگونه آلودگی درونی؛ در واقع طهارت باید از ماده و جسم شروع شود، بعد به قوۀ خیال، وهم و سپس عقل برسد تا محاسبات عقلانی ما درست از کار درآید و دریافت های عقلی بتواند قلب را راه بیندازد.
در این درس قصد داریم دربارۀ طهارت و پاکی روح صحبت کنیم و همین طور دربارۀ اینکه چه عواملی باعث می شوند که قلب ما به رشد و دارایی معنوی برسد.
شناخت و ترک گناهان، مهم ترین قدم در طهارت و پاکی روح
برخلاف تصور عموم، در حرکت به سمت ابدیت انجام کارهای گوناگون و خارق العاده لازم نیست؛ بلکه توصیۀ بزرگان دین بیشتر حول انجام ندادن بسیاری از کارهاست. به عبارت دیگر، اولویت اول و مهم تر پرهیز از امور حرام و گناه است و انجام کارهای خیر در اولویتی بعد از این قرار دارد.
گناه مثل میکروب می ماند؛ همان طور که بدن ما در اثر خوردن غذای آلوده مسموم شده و تا زمان از بین رفتن میکروب، حتی با خوردن بهترین غذاها نیز قوی نمی شود، روح ما نیز در اثر انجام گناه آلوده و بیمار می شود و نمی تواند به رشد و دارایی برسد؛ اگر سال ها عبادت، نماز، دعا و زیارت نتوانسته از ما آدم شاد و آرامی بسازد، اگر با وجود مطالعات عرفانی، گوش دادن به مباحث معرفتی، انجام مستحبات و اعمال خیر، هنوز از درون احساس غم و افسردگی داریم و از عبادت های خود لذتی نمی بریم، معنایش این است که دانسته یا نادانسته مرتکب گناهی شده ایم که روح مان را سنگین کرده و فرصت پرواز را از ما گرفته است.
انسان های زیرکی که تمایل دارند مسیر شباهت به خدا و کسب مدارج معنوی را سریع تر طی کنند، به جای سرمایه گذاری روی عبادت های بسیار، روی ترک گناه متمرکز می شوند؛ زیرا گناه همچون سوراخی در کشتی است که می تواند بزرگ ترین سرمایه ها و دارایی ها را با خود به قعر دریا بکشد. بر این اساس، قبل از هر چیز، باید در شناخت گناهان و دوری از آن ها بکوشیم و سپس به دنبال انجام کارهای خیر برویم. در این خصوص، اولین مرحله شناخت و ترک گناهان ظاهری است و در بین گناهان ظاهری نیز پرهیز از لقمۀ حرام از همه مهم تر است. لقمۀ حرام منجر به خیالات حرام و افکار شرک آلود در افراد می شود و قلب را از کسب دارایی برای رسیدن به حق و جذب آن بازمی دارد. لقمۀ حرام همۀ دستاوردهای معنوی را از بین می برد و حتی ممکن است انسان را به مرحله ای برساند که جلوی امام زمان خود بایستد. مثال بارز اینگونه افراد شمر است که با اینکه از سابقۀ خوبی در دینداری برخوردار بود، اما درنهایت به کلی از صراط مستقیم منحرف شد.[1]
مرحلۀ بعدی شناخت و ترک گناهان قلبی است. این قسم از گناهان بسیار خطرناک تر از گناهان ظاهری هستند. طهارت فقط این نیست که مثلاً قمار نکنیم، مشروب نخوریم، یا دزدی نکنیم. البته نه اینکه این گناهان مهم نیستند و در پرهیز از آن ها کوشا نباشیم؛ اما مهم تر آن است که قلب ما درگیر رذایل اخلاقی همچون حسادت، تکبر، زودرنجی، بخل، حساسیت و عصبانیت نشود؛ زیرا پاکسازی این گناهان از روح بسیار دشوارتر از گناهان ظاهری است و اگر این گناهان همراه ما باشند، قرن ها ما را در جهنم گرفتار می کنند. ما باید در تمام صحنه های زندگی به گونه ای رفتار کنیم که به طهارت باطنی ما آسیب نرسد و قلب مان گرفتار آلودگی نشود؛ به عنوان مثال، اگر فکر می کنیم ظرفیت سوار شدن در یک اتومبیل گران قیمت یا گرفتن مدرک تحصیلی بالا را نداریم و ممکن است به دیگران فخرفروشی کنیم، بهتر است اصلاً سراغ آن ها نرویم.
مهندسی معشوق ها، قدمی دیگر در طهارت و پاکی روح
فقط گناهان نیستند که روح ما را آلوده و راه را برای ورود شیطان باز می کنند؛ بلکه هرگونه اشتغال به غیر خدا و سرگرم شدن به موارد لغو و بیهوده و بی توجهی به آن هدفی که برایش آفریده شده ایم، از عوامل آلودگی روح است. روح ما از طریق دلدادگی و عشق ورزی، هم می تواند به طهارت و پاکی برسد و هم می تواند آلودگی ها را جذب کند؛ پس بسیار مهم است که دل به چه چیزی می سپاریم. از نگاه خداوند متعال، هر چیزی که ما را از عشق و دلدادگی نسبت به خدا، اهل بیت (علیهم السلام) و جهاد در راه خدا باز بدارد، قلب ما را آلوده کرده است.[2] ما زمانی به طهارت و پاکی روح می رسیم که از تمام چیزهایی که شایستگی معشوق بودن برای ما را ندارند، پرهیز کنیم.
در این درس دربارۀ طهارت و پاکی روح و نقش آن در کسب دارایی و رشد انسانی مان صحبت کردیم و گفتیم که مهم ترین مسئله در کسب طهارت و پاکی روح، گناه شناسی و پرهیز از گناه است. در ادامه نیز به نقش مهندسی معشوق ها در کسب طهارت و پاکی روح اشاره کردیم.
[1] «شمر از افرادی بود که در جنگ صفین در سپاه امام علی G حضور داشت. او نه تنها در سپاه امام بود، بلکه حتی در این جنگ جراحت هایی نیز برداشت. مجروح شدن شمر در این جنگ را بسیاری از منابع ذکر کرده اند.» (طبری، ج ۲، ص ۶۳۱)
[2] سورۀ توبه، آیۀ 24