دعای صد و پنجاه‌ و سه – هنگام پیش آمدن امر مهمی که باعث اندوه و نگرانی است

دعای صد و پنجاه‌ و سه - هنگام پیش آمدن امر مهمی که باعث اندوه و نگرانی است

 

دعای چهل و نهم صحیفه سجادیه کاملهدعای صد و پنجاه و سوم صحیفه سجادیه جامعه

دعا برای دفع اندوه و شر دشمن:

این دعا چهل و نهمین دعا از ادعیه صحیفه سجادیه و صد و پنجاه و سومین دعا از مجموعه دعاهای صحیفه جامعه می باشد.

دعا برای دفع اندوه و شر دشمن یکی از نیایش های امام سجاد (علیه السلام) هنگام پیش آمدن نگرانی و اندوه از کید و مکر دشمنان است.

حضرت سیدالعارفین (علیه السلام) در دعا برای دفع اندوه و شر دشمن غفلت و سنگدلی بندگان را با وجود هدایت و راهنمایی پرودگار مورد نکوهش قرار داده و پرده پوشی خداوند منان را تسبیح نموده اند. همچنین دعا برای دفع اندوه و شر دشمن، پرودگار را تنها پناهگاه واقعی و قابل اعتماد در مقابل دشمنان و شیطان معرفی کرده است.

ارکان مهم دعا برای دفع اندوه و شر دشمن، عنایت ویژه خداوند به بندگان صالح، از بین بردن ریشه یأس و ناامیدی در پرتو آموزه های اسلام، آگاهی خداوند به دشمنی دشمنان، نجات از شر دشمنان در سایه رحمت الهی، گرفتار شدن دشمنان به کید و مکر خودشان، لزوم گمان نیک داشتن به خداوند، اعتراف به کوتاهی در وظایف بندگی، اقرار به خطاو رعایت ادب در پیشگاه خداوند، خودشناسی، دشمن شناسی و درخواست رسیدن به خشنودی پرودگار می باشد.

  نکته طلایی دعا برای دفع اندوه و شر دشمن توسل به مقام نبوت محمدی و امامت علوی در رسیدن به قرب الهی است.


مسعده بن صدقه روایت می‌کند که: از امام صادق (علیه‌السلام) درخواست کردم که دعایی به من بیاموزند تا در کارهای مهم آن را بخوانم. امام، صفحاتی از یک صحیفهٔ قدیمی بیرون آوردند و فرمودند: «از آنچه در آن نوشته شده، نسخه‌ای بردار که این دعای جدّم، علی بن الحسین، زین العابدین (علیه‌السلام)، برای کارهای مهم است.»

من آن دعا را به طور کامل نوشتم و هرگاه چیزی مرا غمگین می‌کرد یا دچار گرفتاری می‌شدم، آن دعا را می‌خواندم و خداوند اندوه مرا برطرف می‌کرد، غم و گرفتاری‌ام را رفع می‌نمود و حاجتم را برآورده می‌کرد.

و آن دعا این است:

اللّٰهُمَّ هَدَیْتَنِی فَلَهَوْتُ،

خداوندا! تو مرا هدایت کردی، اما من به لهو و بازی مشغول شدم.

 وَوَعَظْتَ فَقَسَوْتُ،

و مرا پند دادی و موعظه کردی، اما من سنگ‌دلی و قساوت نشان دادم.

 وَأَبْلَیْتَ الْجَمِیلَ فَعَصَیْتُ،

زیبایی‌ها و نعمت‌های نیکو را بر من آشکار ساختی، اما من نافرمانی کردم.

 وَعَرَّفْتَ[1] فَأَصْـرَرْتُ،[2]

و آگاه ساختی، اما بر گناه و اشتباهم اصرار ورزیدم.

ثُمَّ عَرَّفْتَ فَاسْتَغْفَرْتُ فَأَقَلْتَ،

سپس دوباره مرا آگاه کردی، پس من استغفار کردم و تو مرا بخشیدی؛

فَعُدْتُ فَسَتَـرْتَ، فَلَکَ الْحَمْدُ یَا إِلَهی.[3]

اما باز هم خطا کردم و تو آن را پوشاندی. محبوب من! پس هر ستایشی تنها شایستۀ توست.

تَقَحَّمْتُ أَوْدِیَهَ هَلَاکِی[4] وَتَخَلَّلْتُ[5] شِعَابَ تَلَفِی[6]،

بی‌پروا و بی‌فکر، خود را به وادی  هلاکت انداختم و مسیر نابودی خود را پیمودم،

وَتَعَرَّضْتُ فِیهَا لِسَطَوَاتِکَ، وَبِحُلُولِهَا لِعُقُوبَاتِکَ،[7]

و خود را در معرض هیبت و غلبۀ قدرتت و به دنبال آن، کیفر و مجازات‌هایت قرار دادم.

وَوَسِیلَتِی إِلَیْکَ التَّوْحِیدُ،

اما دستاویزم به تو، باور به یگانگی توست

وَذَرِیعَتِی أَنِّی لَمْ أُشْـرِکْ بِکَ شَیْئاً، وَلَمْ أَتَّخِذْ مَعَکَ إِلَهاً،

و حجّتم این است که هیچ چیز را شریک تو قرار ندادم و با وجود تو، هیچ محبوب دیگری اختیار نکردم

 وَقَدْ فَرَرْتُ إِلَیْکَ مِنْ نَفْسِی وَإِلَیْکَ یَفِرُّ[8] الْمُسِیءُ،

و از نفس خویش به سوی تو گریخته‌ام که گنهکار، جز درگاه تو پناهی ندارد

وَأَنْتَ مَفْزَعُ الْمُضَیِّعِ[9] حَظَّ نَفْسِهِ،[10]

و تویی پناهگاه کسی که تقدیر خویش را به تباهی کشانده است.

فَلَکَ الْحَمْدُ یَا إِلَهِی.

محبوب من! چنین است که هر حمد و ستایشی فقط مخصوص توست.

فَکَمْ مِنْ عَدُوٍّ انْتَضَی عَلَیَّ سَیْفَ عَدَاوَتِهِ،

چه بسیار دشمنی که تیغ دشمنی خود را بر من کشید،

وَشَحَذَ لِی ظُبَهَ[11] مُدْیَتِهِ، وَأَرْهَفَ لِی شَبَا حَدِّهِ،

لبۀ تیغش را برای من تیز کرد، و تیزی آن را بر من برنده ساخت.

 وَدَافَ لِی قَوَاتِلَ سُمُومِهِ، وَسَدَّدَ[12] نَحْوِی صَوَائِبَ سِهَامِهِ،

و زهرهای کُشنده‌اش را برایم آمیخت (و آماده ساخت) و تیرهای مرگبارش را به سوی من نشانه گرفت.

وَلَمْ تَنَمْ عَنِّی عَیْنُ حِرَاسَتِهِ،

و چشم کمین و مراقبتش از من غافل نشد.

وَأَضْمَرَ[13] أَنْ یَسُومَنِی الْمَکْرُوهَ، وَیُجَرِّعَنِی زُعَافَ[14] مَرَارَتِهِ.

او قصد داشت سختی‌ها و ناگواری‌ها را بر من تحمیل کند و جرعه‌ی تلخ زهرش را به من بنوشاند.

فَنَظَرْتَ یَا إِلَهِی إلَی ضَعْفِی عَنِ احْتِمَالِ الْفَوَادِحِ،

اما ای محبوب من! تو به ضعف من در تحمل مصیبت‌های سنگین نگریستی،

 وَعَجْزِی عَنِ الِانْتِصَارِ مِمَّنْ قَصَدَنی بِـمُحَارَبَتِهِ،

و عجز مرا در مقابل کسی که آهنگ جنگ و مبارزۀ با من داشت، دیدی.

 وَوَحْدَتی فی کَثِیـرِ[15] عَدَدِ مَنْ نَاوَانی وَأَرْصَدَ لِیَ الْبَلَاءَ[16] فِیمَا لَمْ أُعْمِلْ فِیهِ فِکْرِی،

و دیدی تنهایی مرا در برابر تعداد زیاد کسانی که قصد دشمنی با من ‌کرده و نقشه‌هایی برایم کشیده بودند که حتی فکرش را هم نمی‌کردم.

فَابْتَدَأْتَنِی بِنَصْـرِکَ وَشَدَدْتَ أَزْرِی بِقُوَّتِکَ،

پیش از‌ آنکه از‌ تو‌ یارى بخواهم با نصرتت یاریم نمودى، و مرا با نیروی خود قدرتمند ساختی.

ثُمَّ فَلَلْتَ لِی حَدَّہُ وَصَیَّـرْتَهُ مِنْ بَعْدِ جَمْعٍ عَدِیدٍ وَحْدَہُ،

آنگاه غلبه و تیزی دشمن را بر من کند کردی، و او را با آن همه سپاه و جمعیت بسیار، تنها ساختی.

وَأَعْلَیْتَ کَعْبِی عَلَیْهِ، وَجَعَلْتَ مَا سَدَّدَہُ مَرْدُوداً عَلَیْهِ،

تو مرا بر او برتری بخشیدی و هر چه به سوی من نشانه گرفته بود، به خودش بازگرداندی

 فَرَدَدْتَهُ لَمْ یَشْفِ غَلِیلَهُ[17]، وَلَمْ یُبَـرِّدْ حَرَارَهَ غَیْظِهِ،[18]

و او را بى آنکه‌ عطش انتقامش تسکین یافته باشد یا آتش خشمش فرونشسته باشد، برگرداندی.

 قَدْ عَضَّ عَلَیَّ[19] شَوَاهُ، وَأَدْبَرَ مُوَلِّیاً قَدْ أَخْلَفْتَ[20] سَـرَایَاهُ.

او در حالیکه از شدت خشم دندان‌هایش را به هم می‌فشرد و تو لشکریانش را پراکنده و ناکام کرده بودی، بازمی‌گشت.

وَکَمْ مِنْ بَاغٍ بَغَانی بِـمَکَائِدِہِ،[21]

چه بسیار ستمگری که با مکر و نیرنگ هایش در حق من ظلم و تجاوز کرد،

وَنَصَبَ لی أَشْـرَاکَ مَصَائِدِہِ،[22]

و دام‌های فریب خود را برایم گسترد،

 وَوَکَّلَ بِی تَفَقُّدَ رِعَایَتِهِ،

و جاسوسانی را برای زیر نظر گرفتن و مراقبت از من گماشت

وَأَضْبَأَ إِلَیَّ إِضْبَاءَ السَّبُعِ لِطَرِیدَتِهِ انْتِظَاراً لِانْتِهَازِ الْفُرْصَهِ لِفَرِیسَتِهِ،[23]

همچون درنده‌ای که در کمین شکار خود نشسته، در انتظار فرصتی برای حمله بود.

فَنَادَیْتُکَ یَا إِلَهِی مُسْتَغِیثاً بِکَ، وَاثِقاً بِسُـرْعَهِ إِجَابَتِکَ،

پس تو را مضطرانه تو را به یاری خواندم، ای محبوب من، در حالی که به سرعت اجابتت اطمینان داشتم،

عَالِماً أَنَّهُ لَا یُضْطَهَدُ مَنْ آوَی إِلَی ظِلِّ کَنَفِکَ،

و نیک می‌دانستم که هرکس به حصار امنِ پناه تو درآید، هرگز مورد ستم واقع نمی‌شود،

وَلَنْ یَفْزَعَ[24] مَنْ لَجَأَ إِلَی مَعَاقِلِ[25] انْتِصَارِکَ،

و هر کس به پناهگاه‌های امن یاری تو پناه ببرد، هرگز ترسی به دلش راه نخواهد یافت.

فَحَصَّنْتَنِی مِنْ بَأْسِهِ بِقُدْرَتِکَ.

پس تو با قدرتت مرا از آسیب دشمن حفظ کردی و از گزندش در امان نگاه داشتی.

وَکَمْ مِنْ سَحَائِبَ[26] مَکْرُوهٍ قَدْ جَلَّیْتَهَا عَنِّی،[27]

چه بسیار بلاهایی که مانند ابری سنگین بر سرم سایه افکنده بود و تو آن‌ها را برطرف کردی؛

 وَغَوَاشِیَ[28] کُرُبَاتٍ کَشَفْتَهَا،[29]

و چه سختی و اندوه‌های بسیاری که آنها را از من برطرف کردی؛

لَا تُسْئَلُ عَمَّا تَفْعَلُ،

در برابر آنچه انجام می‌دهی مورد پرسش قرار نمی‌گیری.

وَلَقَدْ سُئِلْتَ فَأَعْطَیْتَ، وَلَمْ تُسْئَلْ فَابْتَدَأْتَ،

هنگامی که از تو درخواست شد، عطا کردی، و و حتی آنجا که درخواستی در کار نبود، تو خود آغازگر بخشش شدی.

 وَاسْتُمِیحَ فَضْلُکَ فَمَا أَکْدَیْتَ،

و از فضل تو گشایش و عطای بیشتر طلب کردند، و تو هرگز دریغ نکردی و دست رد به سینه نزدی.

 أَبَیْتَ[30] إلَّا إِحْسَاناً،[31]

تو ابا داشتی که جز به نیکی و احسان رفتار کنی

 وَأَبَیْتُ إلَّا تَقَحُّمَ حُرُمَاتِکَ،[32] وَتَعَدِّی حُدُودِکَ،[33] وَالْغَفْلَهَ[34] عَنْ وَعِیدِکَ،

در حالی که من جز به بی‌پروا در افتادن به حرام‌های تو، تجاوز از حدود و احکامت و غفلت از تهدیدهایت، کاری نکردم.

فَلَکَ الْحَمْدُ إِلَهی مِنْ مُقْتَدِرٍ لَا یُغْلَبُ، وَذِی أَنَاهٍ لَا یَعْجَلُ،

محبوب من! همۀ حمد و ستایشها فقط از آنِ توست که توانای شکست‌ناپذیر هستی، و بردباری هستی که شتاب نمی‌کنی!

هَذَا مَقَامُ مَنِ اعْتَـرَفَ لَکَ بِالتَّقْصِیرِ،[35] وَشَهِدَ عَلَی نَفْسِهِ بِالتَّضْیِیعِ!

این حالِ کسی است که در برابر تو، به کوتاهی‌هایش اعتراف می‌کند و خود بر تباهی‌اش شهادت می‌دهد.

اَللّٰهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِالْمُحَمَّدِیَّهِ الرَّفِیعَهِ،

خداوندا! من به واسطهٔ مقام والای محمّدی(صلّی اللّه علیه و آله وسلم) به تو تقرّب می‌جویم

وَأَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِالْعَلَوِیَّهِ الْبَیْضَاءِ،[36]

و با توسّل به مقام نورانی علوی(علیه السلام) به تو روی می‌آورم.

فَأَعِذْنِی مِنْ شَـرِّ مَا خَلَقْتَ وَشَـرِّ مَنْ یُرِیدُ بیِ سُوءاً،[37]

پس مرا از شرّ هر آنچه آفریده‌ای و از شرّ هر کس که بدخواه من است، پناه ده.

فَإِنَّ ذَلِکَ لَا یَضِیقُ عَلَیْکَ فِی وُجْدِکَ،

زیرا روا ساختنِ این خواسته، نه بر توانگریِ بی‌انتهای تو دشوار است

 وَلَا یَتَکَأَّدُکَ فیِ قُدْرَتِکَ وَأَنْتَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ.[38]و[39]

و نه در قدرت تو هیچ دشواری پدید می‌آورد، که تو بر هر چیز توانایی.

اَللّٰهُمَّ ارْحَمْنِی بِتَـرْکِ الْمَعاصِی مَا أَبْقَیْتَنِی،

خداوندا! تا زمانی که مرا زنده نگاه داشتی، با رحمت و لطف خود، مرا در ترک گناهان یاری کن.

 وَارْحَمْنِی بِتَـرْکِ تَکَلُّفِ مَا لَایَعْنِینِی،

و با جلوگیری از درگیر شدن در امور بی‌فایده که سودی برایم ندارد، رحمتت را شامل حالم کن.

وَارْزُقْنیِ حُسْنَ الْنَّظَرِ فِیمَا یُرْضِیکَ عَنِّی،

و نیک‌اندیشی و بصیرت در آنچه تو را از من خشنود می‌سازد نصیبم کن.

 وَأَلْزِمْ قَلْبِی حِفْظَ کِتَابِکَ کَمَا عَلَّمْتَنِی،

و دلم را چنانکه خود به من آموختی، ملازم به حفظ کتابت گردان.

وَاجْعَلْنِی أَتْلُوهُ عَلَى مَا یُرْضِیکَ بِهِ عَنِّی

و چنان کن که قرآن را به گونه‌ای تلاوت کنم که تو از من خشنود شوی،

 وَ نَوِّرْ بِهِ بَصَرِی وَ أَوْعِهِ سَمْعِی وَاشْرَحْ بِهِ صَدْرِی

و دیده‌ام را به آن روشن کن، و گوشم را پذیرای آن ساز، و سینه‌ام را به آن گشاده دار،

وَ فَرِّجْ بِهِ عَنْ قَلْبِی وَ أَطْلِقْ بِهِ لِسَانِی وَاسْتَعْمِلْ بِهِ بَدَنِی

و به واسطۀ آن، اندوه را از دلم برطرف ساز، و زبانم را به آن گویا کن، و بدنم را در راه آن به کار گیر،

وَاجْعَلْ فِیَّ مِنَ الْحَوْلِ وَالْقُوَّهِ مَا یُسَهِّلُ ذَلِکَ عَلَیَّ

و در من نیرو و توانی قرار ده که این کار را برایم آسان سازد،

 فَإِنَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِکَ.

زیرا هیچ نیرو و توانی جز به [یاری] تو نیست.

 اللَّهُمَّ اجْعَلْ لَیْلِی وَنَهَارِی وَدُنْیَایَ وَآخِرَتِی وَمُنْقَلَبِی وَمَثْوَایَ فیِ عَافِیَهٍ[40]مِنْکَ وَمُعَافَاهٍ وَبَرَکَهٍ[41]مِنْکَ

خداوندا، شب و روزم، و دنیایم و آخرتم، و بازگشت و جایگاهم را در عافیت و تندرستی و برکت از سوی خود قرار ده.

اللّٰهُمَّ أَنْتَ رَبِّی وَمَوْلًایَ وَسَیِّدِی، وَأَمَلِی وَإِلَهِی، وَغِیَاثِی وَسَنَدِی، وَخَالِقِی وَنَاصِـرِی وَثِقَتِی وَرَجَائِی،

خداوندا! تو پروردگار، مولا، سرور، امید، محبوب، فریادرس، تکیه‌گاه، آفریننده، یاور، و مورد اعتماد و امید من هستی.

 لَکَ مَحْیَایَ وَمَمَاتِی، وَلَکَ سَمْعِی وَبَصَـرِی،

زندگی و مرگ من، شنوایی و بینایی من تنها از آنِ تو و برای توست.

 وَبِیَدِکَ رِزْقِی وَإِلَیْکَ أَمْرِی فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ،

روزی من تنها به دست توست و کار من در دنیا و آخرت فقط در اختیار توست.

 مَلَکْتَنِی بِقُدْرَتِکَ، وَقَدَّرْتَ[42] عَلَیَّ بِسُلْطَانِکَ،

تو با قدرتت بر من مالکیت داری و با سلطنتت بر من حکم می‌رانی.

 لَکَ الْقُدْرَهُ فِی أَمْرِی وَنَاصِیَتِی بِیَدِکَ،

در کار من، قدرت فقط از آنِ تو و سرنوشت من به دست توست.

لَا یَحُولُ أَحَدٌ دُونَ رِضَاکَ،

هیچ‌کس نمی‌تواند مانع رضایت و خواست تو شود.

 بِرَأْفَتِکَ أَرْجُو رَحْمَتَکَ،

به واسطۀ رأفت و مهربانی تو، به رحمتت امیدوارم

 وَبِرَحْمَتِکَ أَرْجُو رِضْوَانَکَ،

و به واسطۀ رحمت تو، خشنودی‌ و رضوانت را آرزو می‌کنم

لَا أَرْجُو ذَلِکَ بِعَمَلِی فَقَدْ عَجَزَ عَنِّی عَمَلِی، فَکَیْفَ أَرْجُو مَا قَدْ عَجَزَ عَنِّی[43]؟!

و به پشتوانۀ عمل خود، امیدی به رضوان و رحمتت ندارم، زیرا عملم از یاری من ناتوان مانده است، حال چگونه به چیزی امید داشته باشم که از یاری من ناتوان است؟!

 أَشْکُو إِلَیْکَ فَاقَتِی، وَضَعْفَ قُوَّتِی، وَإِفْرَاطِی فِی أَمْرِی،

به تو شکایت می‌کنم از تهیدستی‌ام، از ناتوانی‌ام و از زیاده‌روی‌ کردن در امورم

وَکُلُّ ذَلِکَ مِنْ عِنْدِی وَمَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّی، فَاکْفِنِی ذَلِکَ کُلَّهُ.

و همهٔ اینها و آنچه را که تو از من آگاه‌تر و داناتری‏، از جانب من است پس همه را برایم کفایت کن. (از من دور کن و برطرف ساز)

اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ رُفَقَاءِ مُحَمَّدٍ حَبِیبِکَ، وَإِبْرَاهِیمَ خَلِیلِکَ،

خداوندا! مرا از همنشینان دوست و محبوبت؛ محمد صلی اللّه علیه وآله و سلم، و یار صمیمی‌ات؛ ابراهیم علیه السلام، قرار ده.

وَیَوْمَ الْفَزَعِ الْأَکْبَـرِ مِنَ الْآمِنِینَ فَــآمِنِّی،

و مرا در روزِ آن وحشتِ بزرگ، از ایمنی یافتگان قرار ده و امانم بده.

 وَبِتَیْسِیرِکَ فَیَسِّـرْ لِی،[44]

با یاری و آسان‌گیری خود، کارهایم را بر من آسان کن.

 وَبِإِظْلالِکَ فَأَظِلَّنِی[45]،

و با سایۀ رحمتت، مرا زیر سایۀ خود بگیر.

 وَبِـمَفَازَهٍ مِنَ النَّارِ فَنَجِّنِی، وَلَا تُسِمْنِی[46] السُّوءَ وَلَا تُخْزِنِی،

و با رهایی از آتش جهنم، نجاتم بده و مرا به بدی و رسوایی دچار نکن.

وَمِنَ الدُّنْیَا فَسَلِّمْنِی،

مرا از دنیا سالم و ایمن نگه دار.

 وَحُجَّتِی یَوْمَ الْقِیَامَهِ فَلَقِّنِّی،

در روز قیامت، دلیل و حجتم را به من تلقین کن.

 وَبِذِکْرِکَ فَذَکِّرْنِی، وَلِلْیُسْـرَى فَیَسِّـرْنِی،

مرا به واسطۀ ذکر خود، یاد کن و راه راحتى و آسایش را برایم آسان ساز.

وَلِلْعُسْـرَى فَجَنِّبْنِی، وَلِلصَّلَاهِ وَالزَّکَاهِ[47] مَا دُمْتُ حَیّاً فَأَلْهِمْنِی،

مرا از سختی‌ها و دشواری‌ها دور نگه دار، و تا زنده‌ام، الهام بخش من به نماز و زکات باش.

وَلِعِبَادَتِکَ فَوَفِّقْنِی، وَفِی الْفِقْهِ وَمَرْضَاتِکَ فَاسْتَعْمِلْنِی،

توفیق عبادتت را عطایم کن و مرا در فهم دین و کسب رضای خود به کار گیر.

وَمِنْ فَضْلِکَ فَارْزُقْنِی،

روزی‌ام را از فضل و بخشش خویش عطا کن

وَیَوْمَ الْقِیَامَهِ فَبَیِّضْ وَجْهِی، وَحِسَاباً یَسِیراً فَحَاسِبْنِی،

و در روز قیامت روسفیدم کن و حسابم را آسان بگیر.

 وَبِقَبِیحِ عَمَلِی فَلَا تَفْضَحْنِی، وَبِهُدَاکَ فَاهْدِنِی،

به سبب اعمال زشتم مرا رسوا نکن و با هدایتت مرا راهنمایی کن

وَبِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَهِ فَثَبِّتْنِی،

و با گفتار ثابت و استوار در زندگی دنیا و آخرت، مرا ثابت‌قدم بدار.

وَمَا أَحْبَبْتَ فَحَبِّبْهُ إِلَیَّ،

هر چیزی را که دوست داری، در دل من نیز محبوب گردان،

 وَمَا کَرِهْتَ فَبَغِّضْهُ إِلَیَّ،

و هر چیزی را که نمی‌پسندی، در نظر من منفور ساز.

وَمَا أَهَمَّنِی مِنَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ فَاکْفِنِی،

در آنچه از دنیا و آخرت که مرا به خود مشغول کرده است، کفایتم کن.

 وَفیِ صَلاَتِی وَصِیَامِی وَدُعَائِی وَنُسُکِی وَشُکْرِی وَدُنْیَایَ وَآخِرَتِی فَبَارِکْ لِی،

به نمازم، روزه‌ام، دعایم، عبادتم، شکرگزاری‌ام، دنیایم و آخرتم برکت عنایت کن.

 وَالْمَقَامَ الْمَحْمُودَ فَابْعَثْنِی،

مرا به مقام محمود(شفاعت) برسان

 وَسُلْطَاناً نَصِیراً فَاجْعَلْ لِی،

و نیرویی قوی و یاری‌دهنده برایم فراهم کن

وَظُلْمِی وَجَهْلِی وَإِسْـرَافِی فیِ أَمْرِی فَتَجَاوَزْ عَنِّی،

و از ظلم، نادانی و زیاده‌روی من در کارهایم چشم‌پوشی کن.

وَمِنْ فِتْنَهِ الْمَحْیَا وَالْمَمَاتِ فَخَلِّصْنِی،

و مرا از فتنه‌های زندگی و مرگ رهایی بخش،

 وَمِنَ الْفَوَاحِشِ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ فَنَجِّنِی،

و از اعمال زشت و ناپسند، چه آشکار و چه پنهان، نجات ده،

 وَمِنْ أَوْلِیَائِکَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ فَاجْعَلْنِی،

و در روز قیامت، مرا از دوستان و اولیای خود قرار ده،

 وَأَدِمْ لی صَالِحَ الَّذِی آتَیْتَنِی،

و اعمال صالحی را که به من عطا کرده‌ای برایم پایدار بدار،

 وَبِالْحَلَالِ عَنِ الْحَرَامِ فَأَغْنِنِی،

و با روزی حلال، مرا از حرام بی‌نیاز کن،

 وَبِالطَّیِّبِ عَنِ الْخَبِیثِ فَاکْفِنِی.

و با روزی طیب و پاکیزه، مرا از ناپاکی‌ها کفایت و بی‌نیاز کن.

أَقْبِلْ بَوَجْهِکَ الْکَرِیمِ إِلَیَّ وَلَا تَصْـرِفْهُ عَنِّی،

با لطف و رحمت بی‌کرانت به من رو کن و هرگز روی خود را از من برنگردان

وَإلَی صِـرَاطِکَ الْمُسْتَقِیمِ فَاهْدِنِی،

و مرا به راه راست خود هدایت کن،

وَلِمَا تُحِبُّ وَتَرْضَی فَوَفِّقْنِی.

و به آنچه دوست داری و از آن خشنود می‌شوی، مرا توفیق ده.

 اللّٰهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الرِّیَاءِ وَالْسُمْعَهِ،

خداوندا! من به تو پناه می‌برم از ریا و شهرت‌طلبی،

 وَالْکِبْـرِیَاءِ وَالتَّعْظِیمِ[48] وَالْخُیَلَاءِ، وَالْفَخْرِ وَالْبَذَخِ،

و از تکبر و بزرگ‌بینی، و خودپسندی، و فخر فروشی و تفاخر،

وَالْأَشَـرِ وَالْبَطَرِ، وَالْإِعْجَابِ بِنَفْسِی وَالْجَبَـرِیَّهِ، رَبِّ فَنَجِّنِی.

از سرمستی و طغیان، و از خودشیفتگی و زورگویی. پروردگارم! از اینها نجاتم بده.

وَأَعُوذُ بِکَ مِنَ الْعَجْزِ[49] وَالْبُخْلِ[50] وَالْحِرْصِ وَالْمُنَافَسَهِ وَالْغِشِّ[51].

و به تو پناه می‌برم از ناتوانی و بخل، و حرص و رقابت (چشم و همچشمی نـمودن) و فریبکاری.

 وَأَعُوذُ بِکَ مِنَ الطَّمَعِ وَالْطَّبْعِ وَالْهَلَعِ وَالْجَزَعِ وَالزَّیْغِ وَالْقَمْعِ.

و به تو پناه می‌برم از طمع و خوی بد و سیری ناپذیری و بی‌تابی و انحراف و سـرکوب.

 وَأَعُوذُ بِکَ مِنَ الْبَغْیِ وَالظُّلْمِ وَالْاِعْتِدَاءِ وَالْفَسَادِ وَالْفُجُورِ وَالْفُسُوقِ.

و به تو پناه می‌برم از سـرکشی و ستم و تجاوز و فساد و فجور و خروج از حق.

وَأَعُوذُ بِکَ مِنَ الْخِیَانَهِ وَالْعُدْوَانِ وَالطُّغْیَانِ.

و به تو پناه می‌برم از خیانت و ستم و سـرکشی.

رَبِّ وَأَعُوذُ بِکَ مِنَ الْمَعْصِیَهِ وَالْقَطِیعَهِ وَالسَّیِّئَهِ وَالْفَوَاحِشِ وَالذُّنُوبِ.

پروردگارم! پناه می‌برم به تو از نافرمانی و بریدن از حق و بدی و زشتی‌ها و گناهان.

وَأَعُوذُ بِکَ مِنَ الْإِثْمِ وَالْمَأْثَمِ وَالْحَرَاِم وَالْمُحَرَّمِ وَالْخَبِیثِ[52] وَکُلِّ مَا لَا تُحِبُّ.

و به تو پناه می‌برم از گناه و آنچه موجب گناه می‌شود، و حرام و آنچه حرام شمرده شده، و ناپاک و هر آنچه تو دوست نداری.

رَبِّ أَعُوذُ بِکَ[53] مِنْ شَـرِّ الشَّیْطَانِ وَبَغْیِهِ[54] وَظُلْمِهِ وَعَدَاوَتِهِ، وَشَـرَکِهِ وَزَبَانِیَتِهِ وَجُنْدِہِ،

پروردگارم! به تو پناه می‌برم از شـر شیطان و سـرکشی و ظلم و دشمنی او، و از دام‌ها و یاران و لشکریان او،

وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ شَـرِّ مَا یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا

و به تو پناه می‌برم از شـر آنچه از آسمان فرود می‌آید و آنچه به آن بالا می‌رود.

وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ شَـرِّ مَا خَلَقْتَ مِنْ دَابَّهٍ وَهَامَّهٍ أَوْ جِنٍّ أَوْ إِنْسٍ مِمَّا یَتَحَرَّکُ،

و به تو پناه می‌برم از شـر هر جنبنده و خزنده‌ای که آفریده‌ای، یا هر جن و انسی که حرکت می‌کند،

 وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ شَـرِّ مَا ذَرَأَ فیِ الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا،

و به تو پناه می‌برم از شـر آنچه در زمین آفریده شده، و آنچه از آن خارج می‌شود،

 وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ شَـرِّ کُلِّ کَاهِنٍ وَسَاحِرٍ وَزَاکِنٍ[55] وَنَافِثٍ وَرَاقٍ.

و از شـر هر کاهن و جادوگر و فالگیر، و هر کسی که با نیرنگ فال‌بینی می‌کند و افسونگری(که در گره‌ها می‌دمد ) و هر دعانویسی (طلسم‌کننده) به تو پناه می‌برم.

 وَأَعُوذُ[56] بِکَ مِنْ شَـرِّ کُلِّ حَاسِدٍ وَبَاغٍ وَنَافِسٍ، وَطَاغٍ وَظَالِمٍ وَمُتَعَدٍّ[57] وَجَائِرٍ،

و به تو پناه می‌برم از شـر هر حسود و سرکش و رقابت‌گر، و از شرّ هر طغیانگر و ظالم‌ و متجاوز و بیدادگر.

وَأَعُوذُ بِکَ مِنَ الْعَمَى وَالصَّمَمِ وَالْبَکْمِ وَالْبَـرَصِ وَالْجُذَامِ وَالشَّکِّ وَالرَّیْبِ

و پناه می‌برم به تو از کوری و کری، و لالی و پیسی، و جذام و شک، و تردید همراه با سوء ظن

وَأَعُوذُ بِکَ مِنَ الْفَشَلِ وَالْکَسَلِ وَالْعَجْزِ وَالتَّفْرِیطِ وَالْعَجَلَهِ وَالتَّضیِیعِ وَالتَّقْصِیرِ وَالْإِبْطَاءِ،

و به تو پناه می‌برم از ناکامی و تنبلی و ناتوانی و کوتاهی نـمودن، و شتابزدگی و ضایع کردن فرصت‌ها و کم‌کاری و کندی در امور،

وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ مِنْ شَـرِّ[58] مَا خَلَقْتَ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّـرَى.

و به تو پناه می‌برم ای پروردگارم از شـر آنچه در آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنها و در زیر زمین آفریدی.

 رَبِّ وَأَعُوذُ بِکَ مِنَ الْفَقْرِ وَالْفَاقَهِ[59] وَالْحَاجَهِ وَالْمَسْأَلَهِ وَالضَّیْعَهِ وَالْعَائِلَهِ،

پروردگارم! و به تو پناه می‌برم از فقر و بی‌چیزی و نیاز و گدایی، و بیچارگی و تنگی معیشت،

وَأَعُوذُ بِکَ مِنَ الْقِلَّهِ[60] وَالذِّلَّهِ،

و به تو پناه می‌برم از کمبود و خواری،

 وَأَعُوذُ بِکَ مِنَ الضِّیقِ وَالشِّدَّهِ وَالْقَیْدِ وَالْحَبْسِ

و به تو پناه می‌برم از تنگدستی و سختی، از زنجیر و حبس،

 وَالْوَثَاقِ وَالسُّجُونِ وَالْبَلاَءِ، وَکُلِّ مَخُوفٍ[61] وَمُصِیبَهٍ لَا صَبْـرَ لِی عَلَیْهَا، آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.

و اسارت و زندان‌ و گرفتاری و از هر امر ترسناک و مصیبتی که تاب تحمل آن را ندارم. اجابت کن ای پروردگار جهانیان.

اللّٰهُمَّ أَعْطِنَا کُلَّ الَّذِی سَأَلْنَاکَ،

خداوندا! هر آنچه از تو خواستیم به ما عطا کن،

 وَزِدْنَا مِنْ فَضْلِکَ عَلَی قَدْرِ جَلَالِکَ وَعَظَمَتِکَ بِحَقِّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ.

و از فضل خودت، به اندازهٔ جلال و عظمتت، بر ما بیفزا، به حقّ اینکه هیچ محبوبی نیست جز تو که عزیز و حکیمی.


[1] . ثُمَّ عَرَفْتُ‏

[2] . ثُمَّ عَرَفْتُ مَا أَصْدَرْتَ إِذْ عَرَّفْتَنِیهِ

[3] . فَلَکَ إِلَهِی الْحَمْدُ/ فَلَکَ الْحَمْدُ إِلَهِی‏

[4] . الْهَلَاکِ

[5] . حَلَلْتُ

[6] . تَلَفٍ

[7] . عُقُوبَاتِک‏

[8] . مَفَرُّ

[9] . وَ مَفْزَعُ الْمُضَیِّعِ

[10] . لِحَظِّ نَفْسِهِ الْمُلْتَجِئ‏

[11] . ظُبَات‏

[12] . صَدَدَ

[13] . أَظهَرَ

[14] . زُعَاقَ/ ذُعَاف

[15] . کَثْرَه

[16] . أَرْصَدَ لِی بِالْبَلَاءِ

[17] . در برخی نسخه ها: غَیْظَهُ

[18] . وَ لَمْ یَسْکُنْ غَلِیلُهُ

[19] . عَلَى

[20] . أُخلِفَت

[21] . بِمَکَایِدِهِ

[22] . شَرَکَ مَصَایِدِهِ

[23] . لِفَرِیصَتِه / در برخی نسخه ها اضافه دارد: وَ هُوَ یُظْهِرُ لِی بَشَاشَهَ الْمَلَقِ، وَ یَنْظُرُنِی عَلَى شِدَّهِ الْحَنَق‏ فلَمَّا رَأَیْتَ- یَا إِلَهِی تَبَارکْتَ وَ تَعَالَیْتَ- دَغَلَ سَرِیرَتِهِ، وَ قُبْحَ مَا انْطَوَى عَلَیهِ، أَرْکَسْتَهُ لِأُمِّ رَأْسِهِ فِی زُبْیَتِهِ، وَ رَدَدْتَهُ فِی مَهْوَى حُفْرَتِهِ، فَانْقَمَعَ بَعْدَ اسْتِطَالَتِهِ ذَلِیلًا فِی رِبَقِ حِبَالَتِهِ الَّتِی کَانَ یُقَدِّرُ أَنْ یَرَانِی فِیهَا، وَ قَدْ کَادَ أَنْ یَحُلَّ بِی لَوْ لَا رَحْمَتُکَ مَا حَلَّ بِسَاحَتِهِ. وَ کَمْ مِنْ حَاسِدٍ قَدْ شَرِقَ بِی بِغُصَّتِهِ، وَ شَجِیَ مِنِّی بِغَیْظِهِ، وَ سَلَقَنِی بِحَدِّ لِسَانِهِ، وَ وَحَرَنِی بِقَرْفِ عُیُوبِهِ، وَ جَعَلَ عِرْضِی غَرَضاً لِمَرَامِیهِ، وَ قَلَّدَنِی خِلَالًا لَمْ تَزَلْ فِیهِ، وَ وَحَرَنِی بِکَیْدِهِ، وَ قَصَدَنِی بِمَکِیدَتِهِ.

[24] . لَا یَفْزَعُ

[25] . مَعْقِلِ

[26] . سَحَائِبِ

[27] . در برخی نسخه ها اضافه دارد: وَ سَحَائِبِ نِعَمٍ أَمْطَرْتَهَا عَلَیَّ، وَ جَدَاوِلِ رَحْمَهٍ نَشَرْتَهَا، وَ عَافِیَهٍ أَلْبَسْتَهَا، وَ أَعْیُنِ أَحْدَاثٍ طَمَسْتَهَا

[28] . غَوَاشِی

[29] . در برخی نسخه ها اضافه دارد: وَ کَمْ مِنْ ظَنٍّ حَسَنٍ حَقَّقْتَ، وَ عَدَمٍ جَبَرْتَ، وَ صَرْعَهٍ أَنْعَشْتَ، وَ مَسْکَنَهٍ حَوَّلْتَ. کُلُّ ذَلِکَ إِنْعَاماً وَ تَطَوُّلًا مِنْکَ، وَ فِی جَمِیعِهِ انْهِمَاکاً مِنِّی عَلَى مَعَاصِیکَ، لَمْ تَمْنَعْکَ إِسَاءَتِی عَنْ إِتْمَامِ إِحْسَانِکَ، وَ لَا حَجَرَنِی ذَلِکَ عَنِ ارْتِکَابِ مَسَاخِطِکَ

[30] . در برخی نسخه ها اضافه دارد: یَا مَوْلَایَ

[31] .  در برخی نسخه ها اضافه دارد: وَ امْتِنَاناً وَ تَطَوُّلًا وَ إِنْعَاماً

[32] . تَقَحُّماً لِحُرُمَاتِکَ

[33] . تَعَدِّیاً لِحُدُودِکَ

[34] . غَفْلَهً

[35] . مَنِ اعْتَرَفَ بِسُبُوغِ النِّعَمِ، وَ قَابَلَهَا بِالتَّقْصِیرِ

[36] .  اللَّهُمَّ فَإِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِالْمُحَمَّدِیَّهِ الرَّفِیعَهِ، وَ الْعَلَوِیَّهِ الْبَیْضَاءِ،

[37] . وَ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِهِمَا أَنْ تُعِیذَنِی مِنْ شَرِّ کَذَا وَ کَذَا

[38] . تا این بخش در صحیفه کامله سجادیه ذیل شماره 48 یا 49 بر اساس اختلاف نسخه ها ذکر شده است.

[39] . در برخی نسخه ها اضافه نموده است: فَهَبْ لِی یَا إِلَهِی مِنْ رَحْمَتِکَ وَ دَوَامِ تَوْفِیقِکَ مَا أَتَّخِذُهُ سُلَّماً أَعْرُجُ بِهِ إِلَى مَرْضَاتِکَ وَ آمَنُ بِهِ مِنْ عِقَابِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین‏ (مهج الدعوات و منهج العبادات ؛ ؛ ص160)

[40] . وَ مَثْوَایَ عَافِیَهً

[41] . مُعَافَاهً وَ بَرَکَهً

[42] . قَدَرْتَ

[43] .  در نسخه بحار: فَقَدْ عَجَزْتُ عَنْ عَمَلِی فَکَیْفَ أَرْجُو مَا قَدْ عَجَزَ عَنِّی‏( بحار الأنوار(ط – بیروت) ؛ ج‏92 ؛ ص182

[44] . بِبُشْرِکَ فَبَشِّرْنِی‏/ بِیَسَارِکَ فَیَسِّرْنِی‏/ در نسخه أمالی طوسی ؛ ص17: وَ بِبِشَارَتِکَ فَبَشِّرْنِی‏

[45] . وَ فِی ظِلَالِکَ/ در نسخه بحار: بِأَظْلَالِک‏: بحار الأنوار (ط – بیروت) ؛ ج‏92 ؛ ص 182/ در نسخه مهج الدعوات: فَظَلِّلْنِی‏

[46] .  تَسُمْنِی و در برخی دیگر: وَ لَا تُمِسَّنِی‏

[47] . وَ الصَّلَاهَ وَ الزَّکَاهَ

[48] . التَّعَظُّمِ

[49] . در نسخه بحارالانوار: مِنَ الْفَجْر

[50] . در برخی نسخه ها اضافه دارد: وَ الشُّحِّ وَ الْحَسَدِ

[51] .  الْغَشِّ

[52] . در نسخه بحارالانوار: الخَبَث

[53] . رَبِّ وَ أَعُوذُ بِکَ

[54] . وَ مَکْرِهِ وَ بَغْیِهِ

[55] . راکز / راکن

[56] .  رَبِّ وَ أَعُوذُ

[57] . مُعْتَدٍ/ در نسخه بحار: مُعَانِد

[58] . وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ

[59] . در برخی نسخه ها با حذف الفاقه

[60] . الْعَیْلَه (الأمالی (للطوسی) ؛ النص ؛ ص18)

[61] . در برخی نسخه ها با حذف مخوف

دیدگاهتان را بنویسید







نظرات

  • سارا نجفلو:

    نظر: چقدررر دقیق به تک تک این کلمه ها نیاز داشتم،و چه خوب که امام معصوم آنها را قبلاً گفته بود و من از زبان ایشان خواندم.

    ۱۴۰۳/۱۲/۰۲
  • سارا:

    نظر: در حالی که واقعاً یه دعا احتیاج داشتم که اندوهمو برطرف بکنه با همین مضمون این دعا رو پیدا کردم

    ۱۴۰۳/۱۲/۰۲
  • کنعان متین:

    نظر: بجاوآرامش بخش.خدایا اجابت نما. بحق فاطمة وأبيهاوبعلهاوبنيهاوالسرالمستودع فيها.

    ۱۴۰۳/۱۲/۰۲