مدرسه انسان شناسی منتظر

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

صفحه نخست » دعای صد و پنجاه‌ و سه – هنگام پیش آمدن امر مهمی که باعث اندوه و نگرانی است

اشتراک گذاری مقاله

از مسعدة بن صدقه روایت شده است که گفت:

از امام صادق (علیه‌السلام) خواستم که مرا دعایی تعلیم فرماید، که در کارهای مهم به آن دعا کنم، پس برای من اوراقی از صحیفه‌ای کهنه خارج نـمود و فرمود:

از آنچه در آن است نسخه‌ای بردار که دعای جدم علی بن الحسین زین العابدین (علیهماالسلام) است برای کارهای مهم.

پس آن را تـماماً نوشتم، و هرگاه چیزی مرا غمگین می‌ساخت و یا گرفتارم می‌کرد به آن دعا می‌کردم و خداوند اندوهم را گشایش می‌فرمود، و غم و گرفتاری‌ام را برطرف می‌کرد و خواسته‌ام را عطا می‌کرد.

و آن دعا این است:

اَللّٰهُمَّ هَدَيْتَنِي فَلَهَوْتُ، وَوَعَظْتَ فَقَسَوْتُ، وَأَبْلَيْتَ الْجَمِيلَ فَعَصَيْتُ، ثُمَّ عَرَّفْتَ فَأَصْـرَرْتُ، ثُمَّ عَرَّفْتَ فَاسْتَغْفَرْتُ فَأَقَلْتَ، فَعُدْتُ فَسَتَـرْتَ، فَلَكَ الْحَمْدُ یٰا إِلٰهيٖ.

خداوندا مرا هدایت کردی و غافل شدم، و اندرز گفتی و سنگدل شدم، و نیکی کردی و معصیت نـمودم، و آگاه کردی و اصـرار ورزیدم، باز آگاه نـمودی پس طلب مغفرت نـمودم، و بخشیدی و من بازگشتم و تو پوشاندی، پس تو راست سپاس ای خدای من.

تَقَحَّمْتُ أَوْدِيَةَ الْهَلَاكِی، وَتَخَلَّلْتُ شِعَابَ تَلَفِی، وَتَعَرَّضْتُ فِيهٰا لِسَطَوَاتِكَ، وَبِحُلُولِهَا لِعُقُوبَاتِكَ، وَوَسِيلَتِي إِلَيْكَ التَّوْحِيدُ، وَذَرِيعَتِي أَنِّی لَمْ أُشْـرِكْ بِكَ شَيْئاً، وَلَمْ أَتَّخِذْ مَعَكَ إِلٰهاً، وَقَدْ فَرَرْتُ إِلَيْكَ مِنْ نَفْسِی، وَإِلَيْكَ یَفِرُّ الْمُسی‌ءُ، وَاَنْتَ مَفْزَعُ الْمُضَيِّعِ حَظِّ نَفْسِهِ، فَلَكَ الْحَمْدُ یٰا اِلٰهیٖ.

من خود را به درهای هلاکتم افکنده، و در راه‌های نابودی‌ام پای نهاده‌ام، و در آنها قرار داده‌ام خود را در معرض حمله‌هایت، و رسیدن کیفرهایت، و وسیله‌ام نزد تو یگانه پرستی است، و دستاویزم آن است که من چیزی به تو شـرک نورزیدم، و همراه تو پروردگاری نگرفتم، و من به سوی تو گریخته‌ام از نفسم، که بدکار به سوی تو می‌گریزد و تو پناهگان هر کسی هستی که بهرۀ خود را تباه کرده باشد، پس تو راست سپاس ای خدای من.

فَكَمْ مِنْ عَدُوٍّ انْتَضیٰ عَلَیَّ سَيْفَ عَدَاوَتِهِ، وَشَحَذَ لیٖ ظُبَةَ مُدْيَتِهِ، وَأَرْهَفَ لیٖ شَبَا حَدِّہِ، وَدَافَ لیٖ قَوَاتِلَ سُمُومِهِ، وَسَدَّدَ نَحْوِي صَوَائِبَ سِهَامِهِ، وَلَمْ تَنَمْ عَنِّي عَیْنُ حِرَاسَتِهِ، وَأَضْمَرَ أَنْ يَسُومَنِي الْمَكْرُوهَ، وَيُجَرِّعَنِي زُعَافَ مَرَارَتِهِ.

چه بسیار دشمنی که شمشیر دشمنی‌اش را علیه من از نیام بیرون کشیده و دم تیغش را بر ضد من تیز کرده و سـرِ نیزه‌اش را به قصد حمله بر من نازک ساخته و زهرهای کشنده‌اش را به آشامیدنی‌ام در آمیخته و تیرهای اصابت کننده‌اش را به سوی من نشانه رفته و دیدۀ نگهبانی و مراقبتش نسبت به من نخفته، تصمیم گرفته که مرا هدف شکنجه و آزار و ناراحتی قرار دهد و جرعۀ تلخ و مرارتش را به کام من ریزد.

فَنَظَرْتَ یٰا إِلٰهيٖ إلیٰ ضَعْفِي عَنِ احْتِمَالِ الْفَوَادِحِ، وَعَجْزِي عَنِ الِانْتِصَارِ مِمَّنْ قَصَدَنِی بِـمُحَارَبَتِهِ، وَوَحْدَتِی فیٖ كَثِيـرِ عَدَدِ مَنْ نَاوَانِی، وَأَرْصَدَ لِیَ الْبَلَاءِ فِيمٰا لَمْ أُعْمِلْ فِيهِ فِكْرِي،

ولی ای خدای من! تو ناتوانی‌ام را از تحمّل بارهای گران و عجزم را از پیروزی در برابر کسی که آهنگ جنگ و مبارزۀ با من را دارد، دیدی؛ و تنهایی‌ام را در برابر عدّۀ زیادی که با من به عداوت و دشمنی برخاسته و در حال بی‌خبـری من، در کمین گرفتار کردنم نشسته‌اند؛ مشاهده فرمودی.

فَابْتَدَأْتَنِي بِنَصْـرِكَ، وَشَدَدْتَ أَزْرِي بِقُوَّتِكَ، ثُمَّ فَلَلْتَ لیٖ حَدَّہُ، وَصَيَّـرْتَهُ مِنْ بَعْدِ جَمْعٍ عَدِيدٍ وَحْدَہُ، وَأَعْلَيْتَ كَعْبِي عَلَيْهِ، وَجَعَلْتَ مٰا سَدَّدَہُ مَرْدُوداً عَلَيْهِ، فَرَدَدْتَهُ لَمْ يَشْفِ غَلِیلَهُ، وَلَمْ یُبَـرِّدْ حَرَارَةَ غَیْظِهِ، قَدْ عَضَّ عَلَیَّ شَوَاهُ، وَأَدْبَرَ مُوَلِّياً قَدْ أَخْلَفَتْ سَـرَايَاهُ.

پیش از آن‌که از تو یاری بخواهم، بی‌مقدّمه به یاری‌ام برخاستی؛ و پشتم را به نیرویت محکم کردی؛ سپس سطوت و صولت و تندی و تیزی دشمن را شکستی و پس از آن‌که در میان عدّہ‌ای انبوه و افرادی فراوان جا داشت، تنهایش گذاشتی؛ و مرا بر او قدرت و برتری دادی؛ و آنچه را به سوی من نشانه رفته بود، به خودش برگرداندی؛ و او را از بازگرداندی در حالیکه جوشش خود را آرام نکرده و آتش خشمش را خنک ننموده بود، به دهان می‌گزید بر من، دست‌هایش را و پای به فرار نهاد و لشکرش را پشت سـر رها کرد.

وَكَمْ مِنْ بَاغٍ بَغَانِی بِـمَكَائِدِہِ، وَنَصَبَ لیٖ اَشْـرَاكَ مَصَائِدِہِ، وَوَكَّلَ بیٖ تَفَقُّدَ رِعَايَتِهِ، وَأَضْبَأَ إِلَیَّ إِضْبَاءَ السَّبُعِ لِطَرِيدَتِهِ انْتِظَاراً لِانْتِهَازِ الْفُرْصَةِ لِفَرِيسَتِهِ، فَنَادَیْتُكَ یٰا اِلٰهیٖ مُسْتَغِیثاً بِكَ، وَاثِقاً بِسُـرْعَةِ اِجَابَتِكَ، عٰالِماً اَنَّهُ لاٰیُضْطَهَدُ مَنْ اٰویٰ اِلیٰ ظِلَّ کَنَفِكَ، وَلَنْ یَفْزَعَ مَنْ لَجَاَ اِلیٰ مَعَاقِلِ انْتِصَارِكَ، فَحَصَّنْتَنِی مِنْ بَأْسِهِ بِقُدْرَتِكَ.

و چه بسیار ستمگری که با نیرنگ‌هایش بر من ستم کرد، و برایم قرار داد تله‌های دام‌هایش را، و موکل ساخت بر من چشمان جستجوگرش را، و در کمین من نشست آنگونه که درنده‌ای در کمین شکار مطلوبش می‌نشیند و منتظر به دست آوردن فرصتی برای گرفتـن طعمه‌اش می‌ماند، پس تو را ندا دادم ای خدای من و از تو یاری جستم و به سـرعت اجابتت اطمینان داشتم، و می‌دانستم که مغلوب نـمی‌شود آن که در سایه حفظت پناه گیرد و پریشان نـمی‌گردد آنکه پناه برد به سوی دژهای یاری‌ات، و تو مرا به قدرتت از خشم و عذاب او در حمایتت گرفتی.

وَكَمْ مِنْ سَحَائِبَ مَكْرُوهٍ قَدْ جَلَّيْتَهَا عَنِّي، وَغَوَاشِیَ كُرُبَاتٍ كَشَفْتَهَا، لاٰتُسْأَلُ عَمّٰا تَفْعَلُ، وَلَقَدْ سُئِلْتَ فَأَعْطَيْتَ، وَلَمْ تُسْئَلْ فَابْتَدَأْتَ، وَاسْتُمِيحَ فَضْلُكَ فَمٰا أَكْدَيْتَ، أَبَيْتَ إلّٰا إِحْسَاناً، وَأَبَيْتُ إلّٰا تَقَحُّمَ حُرُمَاتِكَ، وَتَعَدِّي حُدُودِكَ، وَالْغَفْلَةَ عَنْ وَعِيدِكَ، فَلَكَ الْحَمْدُ إِلٰهيٖ مِنْ مُقْتَدِرٍ لاٰيُغْلَبُ، وَذِي أَنَاةٍ لاٰيَعْجَلُ، هٰذَا مَقَامُ مَنِ اعْتَـرَفَ لَكَ بِالتَّقْصِیرِ، وَشَهِدَ عَلیٰ نَفْسِهِ بِالتَّضْيِيعِ!

و چه بسیار ابرهای ناپسند که از من دور ساختی، و پوشش‌های اندوه که برطرف نـمودی، از آنچه انجام می‌دهی، مورد سؤال واقع نـمی‌شوی، همانا از تو درخواست شد و عطا کردی، و خواسته نشد و تو آغاز نـمودی، و فضل تو جستجو نشد، و تو بخل نورزیدی، جز نیکی نخواستی، و من نخواستم جز بی‌اندیشه وارد شدن به حرام شده‌هایت، و گذشتـن از حدودت و غافل ماندن از تهدیدت، پس تو را است سپاس ای خدای من، که توانـمندی بی‌شکست هستی، و مهلت دهنده‌ای بی‌شتاب، این جایگاه کسی است که اعتـراف می‌کند برای تو به کوتاهی نـمودن، و بر خود گواهی می‌دهد به تباهکاری!

اَللّٰهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِالْمُحَمَّدِيَّةِ الرَّفِيعَةِ، وَاَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِالْعَلَوِيَّةِ الْبَيْضَاءِ، فَاَعِذْنِی مِنْ شَـرِّ مٰا خَلَقْتَ وَشَـرِّ مَنْ یُرِیدُ بیٖ سُوءاً، فَإِنَّ ذَلِكَ لاٰيَضِيقُ عَلَيْكَ فیٖ وُجْدِكَ، وَلاٰ يَتَكَأَّدُكَ فیٖ قُدْرَتِكَ وَأَنْتَ عَلیٰ كُلِّ شَیْ‌ءٌ قَدِيرٌ[1].

خداوندا من به سوی تو تقرب می‌جویم به جایگاه بلند محمدی، و به تو روی می‌آورم به مقام درخشان علوی، پس مرا پناه ده از شـر آنچه آفریده‌ای، و از شـر هر کس که بدخواه من باشد، که آن بر تو گران نیاید در توانایی‌ات، و تو را سنگین نباشد در قدرتت، و تو بر هر چیزی توانا هستی.

اَللّٰهُمَّ ارْحَمْنی بِتَـرْكِ الْمَعاصِی مٰا اَبْقَیْتَنی، وَارْحَمْنِی بِتَـرْكِ تَكَلُّفِ مٰا لٰایَعْنِینِی، وَارْزُقْنی حُسْنَ الْنَظَرِ فِیمٰا یُرْضِیكَ عَنِّی، وَاَلْزِمْ قَلْبِی حِفْظَ كِتَابِكَ كَمٰا عَلَّمْتَنِی،

خداوندا مرا رحم کن به ترک نـمودن معصیت‌ها تا وقتی که مرا باقی داشته‌ای، و رحم کن مرا به ترک نـمودن تحمل آنچه مرا بایسته نیست، و روزی کن مرا نگرشی نیکو را در آنچه تو را از من خشنود سازد، و قلب مرا ملزم ساز به حفظ کتابت، آنگونه که مرا آموخته‌ای،

وَاجْعَلْنِی اَتْلُوَہُ عَلیٰ مٰا یُرْضیكَ بِهِ عَنّی، وَنَوِّرْ بِهِ بَصَـرِی، وَأَوْعِهِ سَمْعِی، وَاشْـرَحْ بِهِ صَدْرِی، وَفَرِّجْ بِهِ عَنْ قَلْبِی، وَأَطْلِقْ بِهِ لِسَانِی، وَاسْتَعْمِلْ بِهِ بَدَنِی، وَاجْعَلْ فِیَّ مِنَ الْحَوْلِ وَالْقُوَّةِ مٰا یُسْهِّلُ ذَلِكَ عَلَیَّ فَإِنَّهُ لاٰحَوْلَ وَلاٰ قُوَّةَ إِلّٰا بِكَ. اَللّٰهُمَّ اجْعَلْ لَیْلِی وَنَهَارِی، وَدُنْیَایَ وَآخِرَتِی، وَمُنْقَلَبِی وَمَثْوَایَ، فیٖ عَافِیَةٍ مِنْكَ، وَمُعَافَاةٍ وَبَرَکَةٍ مِنْكَ.

و بگذار مرا که آن را تلاوت کنم، به شیوه‌ای که تو را از من خشنود سازد، و نورانی کن به آن دیده‌ام را و شنوائی‌ام را گیرای آن ساز، و سینه‌ام را به آن گشاده فرما، و قلبم را به آن آسودگی بخش، و رها کن به آن زبانم را، و به کار گیر به آن بدنم را، و قرار بده در من از نیرو و قدرت آنچه را که آسان سازد آن را بر من، که نیست نیرو و نه قوتی جز به تو. خداوندا قرار ده شب و روز، و دنیا و آخرت، و حرکت و سکونم در عافیتی از ناحیه تو، و سلامت دادن و برکتی از نزد تو.

اَللّٰهُمَّ أَنْتَ رَبِّی وَمَوْلاٰیَ وَسَیِّدِی، وَأَمَلِی وَإِلٰهیٖ، وَغِیَاثِی وَسَنَدِی، وَخَالِقِی وَنَاصِـرِی وَثِقَتِی وَرَجَائِی، لَكَ مَحْیَایَ وَمَمٰاتِی، وَلَكَ سَمْعِی وَبَصَـرِی، وَبِیَدِكَ رِزْقِی وَإِلَیْكَ أَمْرِی فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ، مَلَکْتَنِی بِقُدْرَتِكَ، وَقَدَّرْتَ عَلَیَّ بِسُلْطَانِكَ، لَكَ الْقُدْرَةُ فیٖ أَمْرِی وَنَاصِیَتِی بِیَدِكَ،

خداوندا تو پروردگار و مولا و سـرور و آرزو و خداوند و فریاد رس و تکیه‌گاه و آفریدگار و یاور و محل اطمینان و امید من هستی، برای تو است زندگی و مرگم، و برای تو است شنوایی و بینایی‌ام، و در دست توست روزی‌ام، و به سوی تو است امر من در دنیا و آخرت، مرا مالک شدی با قدرتت، و بر من قدرت یافتی با تسلطت، تو راست قدرت در امر من، و اختیارم در دست تو است،

لاٰیَحُولُ أَحَدٌ دُونَ رِضَاكَ، بِرَأْفَتِكَ أَرْجُو رَحْمَتَكَ، وَبِرَحْمَتِكَ أَرْجُو رِضْوَانَكَ، لاٰأَرْجُو ذٰلِكَ بِعَمَلِی فَقَدْ عَجَزَ عَنِّی عَمَلِی، فَکَیْفَ أَرْجُو مٰا قَدْ عَجَزَ عَنِّی؟! أَشْکُو إِلَیْكَ فَاقَتِی، وَضَعْفَ قُوَّتِی، وَإِفْرَاطِی فیٖ أَمْرِی، وَکُلُّ ذٰلِكَ مِنْ عِنْدِی وَمٰا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّی، فَاکْفِنِی ذٰلِكَ کُلَّهُ.

کسی در برابر رضایتت نیرویی ندارد، به مهربانی‌ات امیدوار به رحمتت هستم، و به رحمتت، امید به رضوان تو دارم، امیدوار نیستم آن را با عملم، که عمل من در مورد من ناتوان مانده است، پس چگونه امیدوار باشم به آنچه در مورد من ناتوان مانده است؟! شکایت می‌برم به تو بی‌چیزی و سستی نیرو و از حد گذشتنم را در امرم، و همۀ آن از نزد من است و آنچه تو به آن از من داناتر هستی، پس کفایت کن برای من آن را تـماماً.

اَللّٰهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ رُفَقَاءِ مُحَمَّدٍ حَبِیبِكَ، وَإِبْرَاهِیمَ خَلِیلِكَ، وَیَوْمَ الْفَزَعِ الْاَکْبَـرِ مِنَ الْآمِنِینَ فَآمِنِّی، وَبِتَیْسِیرِكَ فَیَسِّـرْ لیٖ، وَبِإِظْلاٰلِكَ فَأَظِلَّنِی، وَبِـمَفَازَةٍ مِنَ النّٰارِ فَنَجِّنِی، وَلاٰتُسِمْنِی السُّوءَ وَلاٰتُخْزِنِی، وَمِنَ الدُّنْیَا فَسَلِّمْنِی، وَحُجَّتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَلَقِّنّی، وَبِذِکْرِكَ فَذَکِّرْنِی، وَلِلْیُسْـرىٰ فَیَسِّـرْنِی،

خداوندا مرا قرار ده از همراهان محمد حبیبت، و ابراهیم خلیلت، و در روز پریشانی بزرگ از ایمنی یافتگان پس مرا ایمنی ده، و با آسان ساختنت مرا آسانی بخش، و با سایبانی‌ات مرا زیر سایه گیر و با رها نـمودن از آتش، نجاتم ده، و مرا به بدی نشان مکن و رسوایم مساز، و از دنیا سلامتم بخش، و روز قیامت به من حجتم را تلقین کن، و با یادت مرا یادآوری کن، و برای آسانی آسانی‌ام بخش،

وَلِلْعُسْـرىٰ فَجَنِّبْنِی، وَلِلصَّلاٰةِ وَالزَّکَاةِ مٰا دُمْتُ حَیّاً فَأَلْهِمْنِی، وَلِعِبَادَتِكَ فَوَفِّقْنِی، وَفِی الْفِقْهِ وَمَرْضَاتِكَ فَاسْتَعْمِلْنِی، وَمِنْ فَضْلِكَ فَارْزُقْنِی، وَیَوْمَ الْقِیَامَةَ فَبَیِّضْ وَجْهِی، وَحِسَاباً یَسِیراً فَحَاسِبْنِی، وَبِقَبِیحِ عَمَلِی فَلاٰ تَفْضَحْنِی، وَبِهُدَاكَ فَاهْدِنِی، وَبِالْقَوْلِ الثّٰابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَةِ فَثَبِّتْنِی،

و از سختی رهایی‌ام ده و برای نـماز و زکات، مادام که زنده باشم الهامم عنایت فرما، و برای عبادتت توفیقم ده، و در آگاهی و خشنودی‌ات مرا به کار گیر، و از فضلت مرا روزی ده، و روز قیامت چهره‌ام را سفید گردان، و مرا به حسابی آسان محاسبه فرما، و با زشتی عملم رسوایم مکن، و با هدایتت راهنمایی‌ام فرما، و با گفتار ثابت در زندگی دنیا و در آخرت، استوارم ساز،

وَمٰا أَحْبَبْتَ فَحَبِّبْهُ إِلَیَّ، وَمٰا کَرِهْتَ فَبَغِّضْهُ إِلَیَّ، وَمٰا أَهَمَّنِی مِنَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ فَاکْفِنِی، وَفیٖ صَلاٰتِی وَصِیَامِی وَدُعَائِی وَنُسُکِى وَشُکْرِی وَدُنْیَایَ وَآخِرَتِی فَبَارِكْ لیٖ، وَالْمَقَامَ الْمَحْمُودَ فَابْعَثْنِی، وَسُلْطَاناً نَصِیراً فَاجْعَلْ لیٖ، وَظُلْمِی وَجَهْلِی وَإِسْـرَافِی فیٖ أَمْرِی فَتَجَاوَزْ عَنِّی،

و آنچه را دوست داری محبوب من فرما، و آنچه را نـمی‌پسندی برایم ناخوشایند ساز، و آنچه را از دنیا و آخرت مرا اندوهگین ساخته، کفایتم کن، و در نـماز و روزه و دعا و طاعت و سپاسگزاری و دنیا و آخرتم مرا برکت عنایت نـما، و به جایگاه ستوده مرا برانگیز، و سلطان یاری شده‌ای برایم قرار ده، و ظلم و نادانی و زیاده روی در کارم را بر من ببخش،

وَمِنْ فِتْنَةِ الْمَحْیٰا وَالْمَمٰاتِ فَخَلِّصْنِی، وَمِنَ الْفَوَاحِشِ مٰا ظَهَرَ مِنْهَا وَمٰا بَطَنَ فَنِجِّنِی، وَمِنْ أُوْلِیَائِكَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَاجْعَلْنِی، وَأَدِمْ لیٖ صٰالِحَ الَّذِی آتَیْتَنِی، وَبِالْحَلاٰلِ عَنِ الْحَرَامِ فَأَغْنِنِی، وَبِالطَّیِّبِ عَنِ الْخَبِیثِ فَاکْفِنِی.

و از فتنۀ زندگی و مرگ رهایم ساز، و از زشتکاری‌ها آنچه از آن آشکار است و آنچه پنهان، نجاتم ده، و روز قیامت مرا از اولیایت قرار ده، و پیوسته ساز برای من نیکی‌هایی را که به من داده‌ای، و با حلال مرا از حرام بی‌نیاز کن، و با پاکی از پلیدی کفایتم کن.

أَقْبِلْ بَوَجْهِكَ الْکَرِیمِ إِلَیَّ وَلاٰ تَصْـرِفْهُ عَنِّی، وَإلیٰ صِـرَاطَكَ الْمُسْتَقِیمِ فَاهْدِنِی، وَلِمٰا تُحِبُّ وَتَرْضیٰ فَوَفِّقْنِی. اَللّٰهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِكَ مِنَ الرِّیٰاءِ وَالْسُمْعَةِ، وَالْکِبْـرِیَاءِ وَالتَّعْظِیمِ وَالْخُیَلاٰءِ، وَالْفَخْرِ وَالْبَذَخِ، وَالْاَشَـرِ وَالْبَطَرِ، وَالْاِعْجَابِ بِنَفْسِی وَالْجَبَـرِیَّةِ، رَبِّ فَنَجِّنِی.

با روی مبارکت به من روی آور، و آن را از من مگردان، و به راهت که راست است، هدایتم نـما و برای آنچه دوست داری و می‌پسندی، توفیقم ده. خداوندا به تو پناه می‌برم از ریا و شهرت‌طلبی، و تکبـر و بزرگی جویی و خودپسندی و فخرفروشی و خود بزرگ بینی و سـرمستی، و ناسپاسی و از خود راضی شدن و جبـری بودن، پروردگارا، تو نجاتم ده.

وَأَعُوذُ بِكَ مِنَ الْعَجْزِ وَالْبُخْلِ وَالْحِرْصِ وَالْمُنَافَسَةِ وَالْغَشِّ. وَأَعُوذُ بِكَ مِنَ الطَّمَعِ وَالْطَّبْعِ وَالْهَلَعِ وَالْجَزَعِ وَالزَّیْغِ وَالْقَمْعِ. وَأَعُوذُ بِكَ مِنَ الْبَغْیِ وَالظُّلْمِ وَالْاِعْتِدَاءِ وَالْفَسَادِ وَالْفُجُورِ وَالْفُسُوقِ.

و به تو پناه می‌برم از ناتوانی و بخل، و حرص و همچشمی نـمودن و فریبکاری. و به تو پناه می‌برم از آز و سـرشت و سیری ناپذیری و بی‌تابی و انحراف و سـرکوبی. و به تو پناه می‌برم از سـرکشی و ستم و تعدی و فساد و فجور و خروج از طاعت.

وَأَعُوذُ بِكَ ِمنَ الْخِیَانَةِ وَالْعُدْوَانِ وَالطُّغْیَانِ. رَبِّ وَأَعُوذُ بِكَ مِنَ الْمَعْصِیَةِ وَالْقَطِیعَةِ وَالسَّیِّئَةِ وَالْفَوَاحِشِ وَالذُّنُوبِ. وَأَعُوذُ بِكَ مِنَ الْاِثْمِ وَالْمَأْثَمِ وَالْحَرَاِم وَالْمُحَرَّمِ وَالْخَبِیثِ وَکُلِّ مٰا لاٰتُحِبُّ.

و به تو پناه می‌برم از خیانت و ستم و سـرکشی. پروردگارا و پناه می‌برم به تو از معصیت و بریدن از حق و بدکاری و زشت‌کاری‌ها و گناهان. و به تو پناه می‌برم از گناه و وسیله گناه، و حرام و حرام شده، و پلید گشته و هر چه را که دوست نداری.

رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَـرِّ الشَّیْطَانِ وَبَغْیِهِ وَظُلْمِهِ وَعَدَاوَتِهِ، وَشَـرَکِهِ وَزَبَانِیَتِهِ وَجُنْدِہِ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ شَـرِّ مٰا یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمٰا یَعْرُجُ فِیهَا.

پروردگارا به تو پناه می‌برم از شـر شیطان و سـرکشی و ظلم و دشمنی، و دام و یاران و لشکریان او، و به تو پناه می‌برم از شـر آنچه از آسمان فرود می‌آید و آنچه به آن بالا می‌رود.

وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ شَـرِّ مٰا خَلَقْتَ مِنْ دَابَّةٍ وَهَامَّةٍ أَوْ جِنٍّ أَوْ إِنْسٍ مِمّٰا یَتَحَرَّكُ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ شَـرِّ مٰاذَرَأَ فیِ الْاَرْضِ وَمٰا یَخْرُجُ مِنْهٰا، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ شَـرِّ کُلِّ کَاهِنٍ وَسَاحِرٍ وَزَاکِنٍ وَنَافِثٍ وَرَاقٍ. وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ شَـرِّ کُلِّ حَاسِدٍ وَبَاغٍ وَنَافِسٍ، وَطَاغٍ وَظَالِمٍ وَمُتَعَدٍّ وَجَائِرٍ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنَ الْعَمىٰ وَالصَّمَمِ وَالْبَکْمِ وَالْبَـرْصِ وَالْجُذٰامِ وَالشَّكِّ وَالرَّیْبِ،

و به تو پناه می‌برم از شـر آنچه آفریده‌ای از جنبنده و خزنده، یا جن و انس از آنچه حرکت می‌کند، و به تو پناه می‌برم از شـر آنچه در زمین آفریده شده، و آنچه از آن خارج می‌شود، و پناه می‌برم به تو از شـر هر کاهن و جادوگر و مشتبه گرداننده، و وسوسه‌گر و بالا رونده‌ای. و به تو پناه می‌برم از شـر هر حسود و ستمکار و بدچشم، و ستمکار تعدی کننده و ستمگری، و پناه می‌برم به تو از کوری و کری، و لالی و پیسی، و جذام و شک و تردید،

وَأَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفَشَلِ وَالْکَسَلِ وَالْعَجْزِ وَالتَّفْرِیطِ وَالْعَجَلَةِ وَالتَّضیِیٖعِ وَالتَّقْصِیرِ وَالْاِبْطَاءِ، وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ مِنْ شَـرِّ مٰا خَلَقْتَ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْاَرْضِ وَمٰا بَیْنَهُمَا وَمٰا تَحْتَ الثَّـرىٰ. رَبِّ وَأَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفَقْرِ وَالْفَاقَةِ وَالْحَاجَةِ وَالْمَسْأَلَةِ وَالضَّیْعَةِ وَالْعَائِلَةِ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنَ الْقِلَّةِ وَالْذِّلَّةِ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنَ الضّیٖقِ وَالشِّدَّةِ وَالْقَیْدِ وَالْحَبْسِ وَالْوَثَاقِ وَالسُّجُونِ وَالْبَلاٰءِ، وَکُلِّ مَخُوفٍ وَمُصِیبَةٍ لاٰصَبْـرَ لیٖ عَلَیْهٰا، آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.

و به تو پناه می‌برم از ترس و ضعف و سستی، و ناتوانی و کوتاهی نـمودن، و شتاب و تباهکاری و کندی و دیر نـمودن، و به تو پناه می‌برم ای پروردگارم از شـر آنچه آفریدی در آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست و آنچه در زیر زمین است. پروردگارا و به تو پناه می‌برم از فقر و بی‌چیزی و نیاز و گدایی، و تباه گشتـن و عائله‌مند بودن بدون درآمد و به تو پناه می‌برم از کم نوایی و خواری، و به تو پناه می‌برم از تنگی و سختی، و در بند بودن و بازداشت، و دستبند و زندان‌ها، و بلا و هر امر ترسناکی و مصیبتی که مرا بر آن صبـر نباشد، اجابت کن ای پروردگار جهانیان.

اَللّٰهُمَّ أَعْطِنَا کُلَّ الَّذِی سَأَلْنَاكَ، وَزِدْنَا مِنْ فَضْلِكَ عَلیٰ قَدْرِ جَلاٰلِكَ وَعَظَمَتِكَ بِحَقِّ لاٰ إِلٰهَ إِلّٰا أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ.

خداوندا ما را عطا کن همۀ آنچه را که از تو درخواست نـمودیم، و ما را بیفزای از فضلت به قدر شکوه و عظمتت، به حق آنکه نیست خدایی جز تو که عزیز و حکیمی.

پی‌نوشت:

[1]. در «خ» اضافه نـموده است

فَهَبْ لیٖ یٰا اِلٰهیٖ مِنْ رَحْمَتِكَ وَدَوَامِ تَوْفِیقِكَ مٰا اَتَّخِذُهُ سُلَّماً اَعْرُجُ بِهِ اِلیٰ مَرْضَاتِكَ وَاٰمَنُ بِهِ مِنْ عِقٰابِكَ یٰا اَرْحَمَ الرّٰاحِمِینَ.

«پس ببخش مرا ای خدای من از رحمتت و استمرار توفیقت آنچه را به کار گیرم آن را، نردبانی که با آن بالا روم به سوی خشنودی‌ات و به آن ایمنی یابم از کیفرت ای مهربان‌ترین مهربانان».

عضو خبرنامه ما باشید

دریافت آخرین مطالب و موضوعات به صورت ایمیل و ارسال در شبکه های اجتماعی