اَللّٰهُمَّ إِنَّکَ دَعَوْتَنِی إِلَی النَّجَاهِ فَعَصَیْتُکَ،
خداوندا! تو مرا به سوی نجات فراخواندی، اما من از تو سرپیچی کردم.
وَدَعَانِی عَدُوُّکَ إِلَی الْهَلَکَهِ فَأَجَبْتُهُ،
و دشمنت مرا به سوی هلاکت دعوت کرد و او را اجابت نمودم.
فَکَفَى مَقْتاً عِنْدَکَ أَنْ أَکُونَ لِعَدُوِّکَ أَحْسَنَ طَاعَهً[1] مِنِّی لَکَ،
همین برای خشم تو کافی است که من، دشمنت را بهتر از تو اطاعت کردهام.
فَوَا سَوْأَتَاهُ إِذْ خَلَقْتَنِی لِعِبَادَتِکَ، وَوَسَّعْتَ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِکَ،
وای بر من! که مرا برای عبادتت آفریدی و روزیام را فراخ گردانیدی،
فَاسْتَعَنْتُ بِهِ عَلَی مَعْصِیَتِکَ، وَأَنْفَقْتُهُ فِی غَیْرِ طَاعَتِکَ.
اما من از این روزی برای نافرمانی تو کمک گرفتم و آن را در راهی جز اطاعت تو خرج کردم.
ثُمَّ سَأَلْتُکَ الزِّیَادَهَ مِنْ فَضْلِکَ،
آنگاه از فضل تو فزونی از تو خواستم
فَلَمْ یَمْنَعْکَ مَا کَانَ مِنِّی أَنْ عُدْتَ بِحِلْمِکَ عَلَیَّ،
و آنچه از من سر زد، تو را از بازگشت با حلمت به سوی من بازنداشت،
فَأَوْسَعْتَ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِکَ، وَآتَیْتَنِی أَکْثَـرَ مَا سَأَلْتُکَ،
پس روزیام را گستردهتر ساختی و بیش از آنچه خواستم به من عطا کردی.
وَلَمْ یَنْهَنِی حِلْمُکَ عَنِّی وَعِلْمُکَ بِی، وَقُدْرَتُکَ عَلَیَّ، وَعَفْوُکَ عَنِّی مِنَ التَّعَرُّضِ لِمَقْتِکَ، وَالتَّمَادِی فِی الْغَیِّ مِنّی،
نه حلم و بردباریات، نه آگاهیات نسبت به من، نه قدرتت بر من و نه گذشتت از من، مرا از اینکه در معرض خشم و غضبت قرار بگیرم و در گمراهی خود پافشاری کنم، بازنداشت.
کَأَنَّ الَّذِی تَفْعَلُهُ بِی أَرَاهُ حَقّاً وَاجِباً عَلَیْکَ،
گویی آنچه تو با من میکنی، آن را حقی واجب بر تو میبینم،
فَکَأَنَّ الَّذِی نَهَیْتَنِی عَنْهُ أَمَرْتَنِی بِهِ،
گویی آنچه مرا از آن بازداشتی، خود به انجام آن فرمانم دادی
وَلَوْ شِئْتَ مَا تَرَدَّدْتَ إِلَیَّ بِإِحْسَانِکَ،
و اگر میخواستی، با احسان خود به من بازنمیگشتی،
وَلَا شَکَرْتَنِی بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ وَلَا أَخَّرْتَ عِقَابَکَ عَنِّی بِمَا قَدَّمَتْ یَدَایَ،
و به خاطر نعمتی که بر من دادی، از من سپاسگزاری نمیکردی، و مجازاتم را به خاطر آنچه خود پیش فرستاده بودم، به تأخیر نمیانداختی.
وَلَکِنَّکَ شَکُورٌ، فَعَّالٌ لِمَا تُرِیدُ.
اما تو بسیار سپاسگزار و در انجام آنچه میخواهی بسیار توانایی.
فَیَا مَنْ وَسِعَ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَهً، اِرْحَمْ عَبْدَکَ الْمُتَعَرِّضَ لِمَقْتِکَ، الدَّاخِلَ فِی سَخَطِکَ، الْجَاهِلَ بِکَ، الْجَرِیءَ[2] عَلَیْکَ،
ای که رحمتت همه چیز را فراگرفته است، بر این بندهات رحم کن که خود را در معرض ناخشنودیت قرار داده، و داخل در خشم و عقوبتت گردیده و نسبت به تو نادان است و بر تو جسارت ورزیده است.
رَحْمَهً مَنَنْتَ بِهَا إِلَی أَحْسَنِ طَاعَتِکَ وَأَفْضَلِ عِبَادَتِکَ،[3] إِنَّکَ لَطِیفٌ لِمَا تَشَاءُ، عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ،
چنان رحمتی که آن را بر بهترین طاعات و برترین عبادات خود منت نهادهای. که تو برای آنچه بخواهی، قطعاً لطف فراوان داری و بر هر کاری توانایی.
یَا مَنْ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ، حُلْ بَیْنِی وَبَیْنَ التَّعَرُّضِ لِسَخَطِکَ،
ای کسی که میان انسان و دلش حائل میشوی! میان من و در معرض خشمت قرار گرفتن حائل شو،
وَأَقْبِلْ بِقَلْبِی إِلَی طَاعَتِکَ، وَأَوْزِعْنِی شُکْرَ نِعْمَتِکَ، وَاَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکَ.
و روی قلبم را به سوی طاعتت بگردان، و شکر نعمتت را به من الهام کن، و مرا به بندگان شایستهات ملحق فرما.
اَللّٰهُمَّ ارْزُقْنِی مِنْ فَضْلِکَ مَالاً طَیِّباً کَثِیرًا فَاضِلاً لَا یُطْغِینِی،
خداوندا، از فضل خود مالی پاک، فراوان و افزون روزیام کن که مرا به سرکشی و طغیان واندارد
وَتِجَارَهً نَامِیَهً مُبَارَکَهً لَا تُلْهِینِی،
و تجارتی بالنده و پربرکت نصیبم کن که مرا از تو غافل نسازد.
وَقُدْرَهً عَلَی عِبَادَتِکَ، وَصَبْـراً عَلَی الْعَمَلِ بِطَاعَتِکَ،
به من قدرت عبادت و شکیبایی بر عمل به طاعتت را عطا کن،
وَالْقَوْلَ بِالْحَقِّ، وَالصِّدْقَ فِی الْمَوَاطِنِ کُلِّهَا، وَشَنَآنَ الْفَاسِقِینَ،
و توانایی گفتن حق و صداقت در همه جا را روزیام گردان، و کینۀ فاسقان را در دلم قرار ده.
وَاَعِنِّی عَلَی التَّهَجُّدِ لَکَ بِحُسْنِ الْخُشُوعِ فِی الظُّلَمِ، وَالتَّضَـرُّعِ إِلَیْکَ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخَاءِ
و یاریام کن تا در تاریکیها با خشوعی نیکو برایت به شبزندهداری بپردازم، و در سختی و آسانی به سوی تو زاری کنم.
وَإِقَامِ الصَّلاهِ، وَإِیْتَاءِ الزَّکَاهِ، وَالصَّوْمِ فِی الْهَوَاجِرِ ابْتِغَاءَ وَجْهِکَ.
و مرا به برپاداشتن نماز، پرداختن زکات، و روزهگرفتن در گرمای شدید برای رسیدن به رضایتت یاری کن.
وَقَرِّبْنِی إِلَیْکَ زُلْفَهً وَلَا تُعْرِضْ عَنِّی لِذَنْبٍ رَکِبْتُهُ، وَلَا لِسَیِّئَهٍ أَتَیْتُهَـا،
و مرا به خودت نزدیک کن و به خاطر گناهی که مرتکب شدم، یا بدیای که انجام دادم، از من روی برنگردان.
وَلَا لِفَاحِشَهٍ أَنَا مُقِیمٌ عَلَیْهَا رَاجٍ لِلتَّوْبَهِ عَلَیَّ مِنْکَ فِیهَا،
و همچنین از من روی برمگردان به سبب کار زشت و گناهآلودی که بر آن پایبندم (و در عین حال) امیدوار به توبهای هستم که از سوی تو درباره آن (گناه) شامل حالم شود.
وَلَا لِخَطَأٍ[4] وَعَمْدٍ کَانَ مِنِّی عَمِلْتُهُ أَوْ أَمَرْتُ بِهِ،
و به سبب هر کار خطایی یا عمدی که از من سر زده، یا به آن امر کردهام؛
صَفَحْتَ لِی عَنْهُ أَوْ عَاقَبْتَنِی عَلَیْهِ، سَتَـرْتَهُ عَلَیَّ أَوْ هَتَکْتَهُ، وَأَنَا مُقِیمٌ عَلَیْهِ أَوْ تَائِبٌ إِلَیْکَ مِنْهُ.
چه آن را بر من بخشیده باشی چه مجازاتم کرده باشی؛ چه آن را پوشانده باشی و چه آشکار کرده باشی؛ وچه من بر آن پایبند باشم یا از آن به سوی تو توبه کنم.
أَسْأَلُکَ بِحَقِّکَ الْوَاجِبِ عَلَی جَمِیعِ خَلْقِکَ لَمَّا طَهَّرْتَنِی مِنَ الْآفَاتِ،
از تو میخواهم، به حق واجبی که بر تمام آفریدگانت داری، مرا از آفات و عیوب پاک گردانی
وَعَافَیْتَنِی مِنِ اقْتِـرَافِ الْآثَامِ بِتَوْبَهٍ مِنْکَ عَلَیَّ، وَنَظْرَهٍ مِنْکَ اِلَیَّ تَرْضَی بِهَا عَنِّی،
و با توبهای که شامل حالم میکنی، و با نگاه رحمتت به من که از من خشنودت کند مرا از افتادن در گناهان در امان بدار
وَصِیَانَتِکَ[5] لِی بِنِعْمَهٍ مَوْصُولَهٍ بِکَرَامَهٍ تَبْلُغُ بِی شَـرَفَ[6] الْجَنَّهِ، وَمُرَافَقَهَ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِهِ صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ، آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.
و با نعمتی پیوسته و همراه با کرامتی که مرا به شرافت بهشت و مصاحبت محمد و خاندانش — که درود خدا بر او و ایشان باد — برساند، مرا حفظ کن. اجابت فرما ای پروردگار جهانیان.
[1] . طَاعَهٍ
[2] . الْجَرِیَّ
[3] . إِلَى مَنْ أَحْسَنَ طَاعَتَکَ وَأَفْضَلَ عِبَادَتِکَ
[4] . لِخَطَاءٍ
[5] . حُبَابَتِک
[6] . شُـرَفَ