دعای صد و چهل‌ و هفت – در روز عرفه

 

دعای چهل و هفتم صحیفه سجادیه کاملهدعای صد و چهل و هفتم صحیفه سجادیه جامعه

دعای روز عرفه:

این حمدیه و مناجات چهل و هفتمین دعا از ادعیه صحیفه سجادیه و صد و چهل و هفتمین دعا از مجموعه دعاهای صحیفه جامعه می باشد.

امام سجاد (علیه السلام) در دعای روز عرفه که یکی از طولانی ترین و کاملترین دعاهای صحیفه می باشد، به تشریح موضوعات مختلفی پرداخته اند.

 دعای روز عرفه در حقیقت گنجینه ای از معارف، خداشناسی، نبی شناسی، امام شناسی و خودشناسی را در خود جای داده و در مضامین آن آموزه های زیبا و حقیقی اسلام بیان شده است.

حضرت سیدالعارفین (علیه السلام) دعای روز عرفه را با سپاس و شکر خداوند آغاز نموده و پس از ذکر توحید و کبریایی حضرت حق تعالی که از آداب دعا می باشد، از خداوند متعالی درخواست های خود را طلب نموده است.

ارکان مهم دعای روز عرفه دعا در حق پیامبر عظیم الشأن اسلام، امامان معصوم (علیه السلام) و پیروان آنها می باشد. همچنین در ادامه این مناجات امام سجاد (علیه السلام) به بیان راه های توبه، شیطان و اغواگری او، مرگ و دورنمایی از قیامت و مکارم اخلاق و بدی های نفس پرداخته اند.

دعای روز عرفه با نگاه خداشناسانه ای که دارد، سبب تسلیم و خضوع خردمندانه در برابر فرمانروای هستی می شود و درک این مضامین انسان را به سمت تقرب الهی سوق می دهد.

در دعای روز عرفه اقرار به مقام اهل بیت (علیه السلام) پیروی از دستورات آنها، تمسک به ولایت و انتظار تشکیل حکومت شیعه از ویژگی های شیعیان معرفی شده است.

در فرازهایی از دعای روز عرفه حضرت علی بن الحسین (علیه السلام) به رذائل اخلاقی در وجود انسان پرداخته و با شکایت از حال بندگان برای جلب رحمت الهی تلاش کرده اند.

  نکته طلایی دعای روز عرفه درخواست قرار گرفتن تحت ولایت خاص و سرپرستی خداوند می باشد که موجب زندگی شایسته و مرگ سعادتمندانه می شود.


اَلْحَمْدُ لِلّٰه رَبِّ الْعَالَمِینَ،

همۀ حمد و ستایش‌ها از آنِ خداوند، پروردگار جهانیان است.

 اَللّٰهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ بَدِیعَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ذَا الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ رَبَّ الْأَرْبَابِ،

خداوندا! ستایش مخصوص توست، ای پدیدآورندۀ آسمان‌ها و زمین، ای صاحب شکوه و کرامت، ای پروردگار همۀ پرورندگان!

 وَإِلٰهَ کُلِّ مَأْلُوهٍ، وَخَالِقَ کُلِّ مَخْلُوقٍ، وَوَارِثَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ،

ای محبوب هر معبودی، و ای آفرینندۀ هر مخلوقی، و ای وارث حقیقی همه چیز!

﴿لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏‏ءٌ﴾ وَلَا یَعْزُبُ عَنْهُ[1] عِلْمُ شَیْ‏ءٍ

“هیچ‌چیزی مانند او نیست” و هیچ علمی از او پنهان نمی‌ماند؛

وَهُوَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ مُحِیطٌ، وَهُوَ[2] عَلَی کُلِّ شَیْ‏ءٍ رَقِیبٌ.

او به همه چیز احاطه دارد و ناظر و مراقب هر چیز است.

أَنْتَ اللّٰهُ لَا إِلٰهَ إِلَّا أَنْتَ الْأَحَدُ الْمُتَوَحِّدُ الْفَرْدُ الْمُتَفَرِّدُ.[3]

تو خدایی که محبوبی جز تو نیست؛ تویی یگانه، یکتا، بی‌همتا و بی‌نظیر.

وَأَنْتَ اللّٰهُ لَا إِلٰهَ إِلَّا أَنْتَ الْکَرِیمُ الْمُتَکَرِّمُ، الْعَظِیمُ الْمُتَعَظِّمُ، الْکَبِیرُ الْمُتَکَبِّـرُ.

تو خدایی هستی که جز تو محبوبی نیست، همواره بخشنده و عطاکننده، بزرگی که عظمتت در اوج است، بزرگی که بزرگی شایستۀ توست.

 وَأَنْتَ اللّٰهُ لَا إِلٰهَ إِلَّا أَنْتَ الْعَلِیُّ الْمُتَعَالِ الشَّدِیدُ الْمِحَالِ.

تو خدایی هستی که جز تو محبوبی نیست، بلندمرتبۀ برتر و سخت‌گیر در انتقام.

وَأَنْتَ اللّٰهُ لَا إِلٰهَ إِلَّا أَنْتَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ.

تو خدایی هستی که جز تو محبوبی نیست، مهربان به همه، مهربان به نیکان، دانای فرزانه و حکیم.

 وَأَنْتَ اللّٰهُ لَا إِلٰهَ إِلَّا أَنْتَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ الْقَدِیمُ الْخَبِیرُ.

تو خدایی هستی که جز تو محبوبی نیست، شنوا، بینا، ازلی و آگاه به همه چیز.

وَأَنْتَ اللّٰهُ لَا إِلٰهَ إِلَّا أَنْتَ الْکَرِیمُ الْأَکْرَمُ الدَّائِمُ الْأَدْوَمُ.

تو خدایی هستی که جز تو محبوبی نیست، بزرگوار، بخشنده‌ترین، همیشگی و پایدارترین.

 وَأَنْتَ اللّٰهُ لَا إِلٰهَ إِلَّا أَنْتَ الْأَوَّلُ قَبْلَ کُلِّ أَحَدٍ، وَالْآخِرُ بَعْدَ کُلِّ عَدَدٍ.

تو خدایی هستی که جز تو محبوبی نیست، اولین پیش از هر کسی، و آخرین پس از هر شماری.

 وَأَنْتَ اللّٰهُ لَا إِلٰهَ إِلَّا أَنْتَ الدَّانِی فِی عُلُوِّہِ وَالْعَالِی فِی دُنُوِّہِ.

تو خدایی هستی که جز تو محبوبی نیست، نزدیک در عین بلندمرتبگی‌ات، و بلندمرتبه در عین نزدیکی‌ات.

وَأَنْتَ اللّٰهُ لَا إِلٰهَ إِلَّا أَنْتَ ذُوالْبَهَاءِ وَالْمَجْدِ وَالْکِبْـرِیَاءِ وَالْحَمْدِ.

تو خدایی هستی که جز تو محبوبی نیست، صاحب شکوه، بزرگواری، بزرگی و ستایشی..

وَأَنْتَ اللّٰهُ لَا إِلٰهَ إِلَّا أَنْتَ الَّذِی أَنْشَأْتَ الْأَشْیَاءَ مِنْ غَیْرِ سِنْخٍ،

تو خدایی هستی که جز تو محبوبی نیست؛ همان که همه چیز را از هیچ پدید آوردی

وَصَوَّرْتَ مَا صَوَّرْتَ[4] مِنْ غَیْرِ مِثَالٍ، وَابْتَدَعْتَ[5] الْمُبْتَدَعَاتِ بِلَا احْتِذَاءٍ

و آنچه را خواستی بدون الگو و نمونه‌ای صورت بخشیدی، و نوآوری‌ها را بدون پیروی از کسی، نوآفریدی.

أَنْتَ الَّذِی قَدَّرْتَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ تَقْدِیراً، وَیَسَّـرْتَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ تَیْسِیراً وَدَبَّرْتَ مَا دُونَکَ تَدْبِیراً،[6]

تو همانی که برای هر چیز اندازه‌ای دقیق مقدر کردی، و راه رسیدن به هر چیزی را به آسانی و همواری کامل هموار ساختی، و هر آن‌چه زیر فرمان توست را با تدبیری کامل سامان دادی.

 أَنْتَ الَّذِی لَمْ یَعِنْکَ[7] عَلَی[8] خَلْقِکَ شَـرِیکٌ، وَلَمْ یُؤَازِرْکَ فِی أَمْرِکَ وَزِیرٌ، وَلَمْ یَکُنْ لَکَ مُشَاهِدٌ[9] وَلَا نَظِیرٌ،

تویی آن که در آفرینشت شریکی مددکارت نبود، و در کارت وزیری یاورت نگشت، و نه بیننده‌ای تو را دید و نه همتایی برایت بود.

أَنْتَ الَّذِی أَرَدْتَ فَکَانَ حَتْماً مَا أَرَدْتَ، وَقَضَیْتَ فَکَانَ عَدْلًا مَا قَضَیْتَ، وَحَکَمْتَ فَکَانَ نِصْفاً مَا حَکَمْتَ،

تویی آن که اراده کردی و آنچه خواستی حتماً تحقق یافت، و حکم کردی و حُکم تو عادلانه است، و داوری کردی و داروری‌ات بر اساس انصاف است.

أَنْتَ الَّذِی لَا یَحْوِیکَ مَکَانٌ، وَلَمْ یَقُمْ[10] لِسُلْطَانِکَ سُلْطَانٌ، وَلَمْ یُعْیِکَ بُرْهَانٌ وَلَا بَـیَانٌ؛

تویی آن که هیچ مکانی تو را در بر نمی‌گیرد، و هیچ سلطنتی در برابر سلطنت تو برنخاسته، و هیچ دلیل و بیانی تو را ناتوان نساخته است.

أَنْتَ الَّذِی أَحْصَیْتَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ عَدَداً، وَجَعَلْتَ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ أَمَداً، وَقَدَّرْتَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ تَقْدِیراً،

تو آنی که عدد هر چیزی را به شمار آورده‌ای، و برای هر چیز زمانی معین ساخته‌ای، و برای هر چیز به دقیق‌ترین شکل اندازه قرار داده‌ای.

 أَنْتَ الَّذِی قَصُـرَتِ الْأَوْهَامُ عَنْ ذَاتِیَّتِکَ، وَعَجَزَتِ الْأَفْهَامُ عَنْ کَیْفِیَّتِکَ وَلَمْ تُدْرِکِ الْأَبْصَارُ مَوْضِعَ أَیْـنِیَّتِـکَ.[11]

تو آنی که اندیشه‌ها از درک ذات پاکت ناتوان مانده‌اند، و فهم‌ها از چگونگی وجودت عاجز شده‌اند، و چشم‌ها هرگز مکانت را درنیافته‌اند.

أَنْتَ الَّذِی لَا تُحَدُّ فَتَکُونَ مَحْدُوداً، وَلَمْ تُـمَثَّلْ[12] فَتَکُونَ مَوْجُوداً،[13] وَلَمْ تَلِدْ[14] فَتَکُونَ مَوْلُوداً،

تو آن کسی هستی که مرزی نداری تا محدود شوی، و مانند موجودات نیستی که موجود شده باشی؛ و فرزندی نیاوردی تا خود نیز زائیده شده باشی،

أَنْتَ الَّذِی لاَ ضِدَّ مَعَکَ[15] فَیُعَانِدَکَ، وَلَا عِدْلَ[16] لَکَ فَیُکَاثِرَکَ، وَلَا نِدَّ لَکَ فَیُعَارِضَکَ؛

تو آنی که هیچ ضدی نداری که با تو ستیزه کند، و هیچ همتایی نداری که با تو برابری کند، و هیچ نظیری نداری که به مخالفتت برخیزد.

 أَنْتَ الَّذِی ابْتَدَأَ وَاخْتَـرَعَ وَاسْتَحْدَثَ وَابْتَدَعَ، وَأَحْسَنَ صُنْعَ مَا صَنَعَ.

تو همانی که آغاز کردی، به وجود آوردی، نو و بی‌سابقه خلق کردی، و هر چه آفریدی، با کمال زیبایی و نیکویی آفریدی.

سُبْحَانَکَ مَا أَجَلَّ شَأْنَکَ، وَأَسْنَى فِی الْأَمَاکِنِ مَکَانَکَ، وَأَصْدَعَ بِالْحَقِّ فُرْقَانَکَ،

پاک و منزهی! چه عظیم است مقام تو، و چه بلند است جایگاه تو در میان همۀ جایگاه‌ها! و چه آشکارکنندۀ حق است کتابت که جدا کنندۀ حق از باطل است!

سُبْحَانَکَ مِنْ لَطِیفٍ مَا أَلْطَفَکَ وَرَؤُوفٍ مَا أَرْأَفَکَ وَحَکِیمٍ[17] مَا أَعْرَفَکَ.

پاک و منزهی تو،  مهربانی که چه بسیار است مهربانی‌ات! دلسوزی که چه اندازه رؤوف و نوازشگری! فرزانه‌ای که چه قدر دانا و آگاهی!

سُبْحَانَکَ مِنْ مَلِیکٍ[18] مَا أَمْنَعَکَ، وَجَوَادٍ مَا أَوْسَعَکَ، وَرَفِیعٍ مَا أَرْفَعَکَ، ذُوالْبَهَاءِ وَالْمَجْدِ وَالْکِبْـرِیَاءِ وَالْحَمْدِ[19]،

پاک و منزهی تو،  پادشاهی که چه شکوهمند و پر رفعت است پادشاهی‌ات! و بخشنده‌ای که چه بی‌پایان است سخاوتت، و بلندمرتبه‌ای که جایگاهت چه رفیع است، صاحب شکوه و عظمت و بزرگی و ستایش!

سُبْحَانَکَ بَسَطْتَ بِالْخَیْرَاتِ یَدَکَ، وَعُرِفَتِ الْهِدَایَهُ مِنْ عِنْدِکَ فَمَنِ الْتَمَسَکَ لِدِینٍ أَوْ دُنْیَا وَجَدَکَ.

پاک و منزهی تو، دست قدرتت را به عطا کردن خوبی‌ها گشودی، و هدایت و راهنمایی از جانب تو آشکار گشته است. پس هر آن کس که تو را برای دینش یا دنیایش طلب کند، تو را خواهد یافت.

سُبْحَانَکَ خَضَعَ لَکَ مَنْ جَرَى فِی عِلْمِکَ،[20] وَخَشَعَ لِعَظَمَتِکَ مَا دُونَ عَرْشِکَ، وَانْقَادَ لِلتَّسْلِیمِ لَکَ کُلُّ خَلْقِکَ.

پاک و منزهی تو، هر آن کس که در قلمرو علم توست، در برابر تو فروتن است؛ و هر آنچه فروتر از عرش توست، در برابر عظمتت سر خشوع فرود آورده؛ و تمامی مخلوقاتت، تسلیم محضِ ارادۀ تو شده‌اند.

سُبْحَانَکَ لَا تُحَسُّ، وَلَا تُجَسُّ وَلَا تُـمَسُّ، وَلَا تُکَادُ وَلَا تُـمَاطُ[21]، وَلَا تُنَازَعُ [22] وَلَا تُجَارَى، وَلَا تُـمَارَى، وَلَا تُخَادَعُ وَلَا تُـمَاکَرُ.

تو پاک و منزهی، به حواس ظاهری احساس نمی‌شوی، به جستجو درنمی‌آیی، و لمس نمی‌گردی. مورد نیرنگ و کید واقع نمی‌شوی؛ کسی با تو نزاع و جدال نمی‌کند، و کسی همتای تو نیست، و کسی در قدرت با تو مجادله نمی‌کند. تو فریب داده نمی‌شوی و کسی نمی‌تواند با تو مکر کند.

سُبْحَانَکَ سَبِیلُکَ جَدَدٌ، وَأَمْرُکَ رَشَدٌ، وَأَنْتَ حَیٌّ صَمَدٌ.

تو پاک و منزهی! راه تو هموار و فرمانت سراسر هدایت و رشد است و تو زنده‌ای و بی‌نیاز.

 سُبْحَانَکَ قَوْلُکَ حُکْمٌ، وَقَضَاؤُکَ حَتْمٌ، وَإِرَادَتُکَ عَزْمٌ.

تو پاک و منزهی! سخن تو عین عدالت و حکم تو حتمی و تغییرناپذیر و اراده‌ات قاطع و خلل‌ناپذیر است.

سُبْحَانَکَ لَا رَادَّ لِمَشِیَّتِکَ، وَلَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِکَ.

تو پاک و منزهی! هیچ کس نمی‌تواند مشیت تو را برگرداند و هیچ کس نمی‌تواند کلمات و وعده‌های تو را تغییر دهد.

 سُبْحَانَکَ قَاهِرَ الْأَرْبَابِ،[23] بَاهِرَ الْآیَاتِ، فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ، بَارِئَ النَّسَمَاتِ.

تو پاک و منزهی ای در هم کوبندۀ همۀ مدعیان قدرت، ای آشکارکنندۀ نشانه‌های عظمت، ای پدیدآورندۀ آسمان‌ها، ای آفرینندۀ موجودات!

لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً یَدُومُ بِدَوَامِکَ،[24] وَلَکَ الْحَمْدُ حَمْداً خَالِداً بِنِعْمَتِکَ.[25]

حمد و سپاس‌ فقط شایستۀ تو و برای توست! سپاسی که به دوام جاودانگی تو جاودانه است. و همۀ سپاس، تنها سزاوار توست؛ سپاسی که با نعمت تو، جاودانه و پاینده است.

وَلَکَ الْحَمْدُ حَمْداً یُوَازِی صُنْعَکَ، وَلَکَ الْحَمْدُ حَمْداً یَزِیدُ عَلَی رِضَاکَ.

و همۀ سپاس، تنها سزاوار توست؛ سپاسی که با آفرینش تو  برابری کند، و همۀ سپاس، تنها سزاوار توست؛ سپاسی که بر خشنودی‌ات بیافزاید.

وَلَکَ الْحَمْدُ حَمْداً مَعَ حَمْدِ کُلِّ حَامِدٍ، وَشُکْراً یَقْصُـرُ عَنْهُ شُکْرُ کُلِّ شَاکِرٍ،

و همۀ سپاس، تنها سزاوار توست؛ سپاسی همراه با سپاس هر سپاسگزاری، و شکر تو را، شکری که شکر هر شکرگزاری از رسیدن به آن قاصر است.

 حَمْداً لَا یَنْبَغِی إِلَّا لَکَ، وَلَا یُتَقَرَّبُ بِهِ إِلَّا إِلَیْکَ.

ستایشی که شایستۀ هیچ کس جز تو نیست، و تنها به وسیلۀ آن به تو تقرب جسته می‌شود.

 حَمْداً یُسْتَدَامُ بِهِ الْأَوَّلُ، وَیُسْتَدْعَى بِهِ دَوَامُ الْـآخِرِ.

سپاسی که با آن، [نعمت‌های] آغازین پایدار می‌ماند، و با آن، دوام [نعمت‌های] پایانی طلبیده می‌شود.

حَمْداً یَتَضَاعَفُ عَلَی کُرُورِ الْأَزْمِنَهِ،[26] وَیَتَزَایَدُ أَضْعَافاً مُتَـرَادِفَهً،

سپاسی که با گذشت روزگاران فزونی می‌یابد، و چند برابر و پی در پی افزایش می‌یابد.

حَمْداً یَعْجِزُ عَنْ إِحْصَائِهِ الْحَفَظَهُ، وَیَزِیدُ عَلَی مَا أَحْصَتْهُ فِی کِتَابِکَ الْکَتَبَهُ،

سپاسی که حافظان [اعمال] از شمارش آن عاجزند، و از آنچه نویسندگان[اعمال]، در کتاب تو برمی‌شمرند، بیشتر است.

حَمْداً یُوازِنُ[27] عَرْشَکَ الْمَجِیدَ، وَیُعَادِلُ کُرْسِیَّکَ الرَّفِیعَ،

سپاسی که با عرش باشکوه تو هم‌وزن، و با کرسی بلندمرتبه تو برابر است.

حَمْداً یَکْمُلُ لَدَیْکَ ثَوَابُهُ، وَیَسْتَغْرِقُ کُلَّ جَزَاءٍ جَزَاؤُہُ،

ستایشی [نثار تو] که پاداش آن در پیشگاه تو کامل می‌گردد، و جزای آن، تمام پاداش‌ها را فرا می‌گیرد؛

حَمْداً ظَاهِرُہُ وَفْقٌ لِبَاطِنِهِ، وَبَاطِنُهُ وَفْقٌ لِصِدْقِ النِّیَّهِ فِیهِ؛[28]

ستایشی که ظاهرش با باطنش یکسان است، و باطنش با صدق نیتی که در آن است، هماهنگ است؛

حَمْداً لَمْ یَحْمَدْکَ خَلْقٌ مِثْلَهُ، وَلَا تَعْرِفُ أَحَدٌ سِوَاکَ فَضْلَهُ؛

ستایشی که هیچ مخلوقی مانند آن تو را ستایش نکرده، و هیچ‌کس جز تو، فضل آن را نمی‌داند؛

حَمْداً یُعَانُ[29] مَنِ اجْتَهَدَ فِی تَعْدِیدِہِ، وَیُؤَیَّدُ مَنْ أَغْرَقَ نَزْعاً فِی تَوْفِیَتِهِ،[30]

ستایشی که هر کس در شمردن آن بکوشد، یاری می‌شود، و هر کس در ادا کردن حق آن، نهایت تلاش خود را به کار گیرد، تأیید می‌گردد؛

 حَمْداً یَجْمَعُ مَا خَلَقْتَ مِنَ الْحَمْدِ، وَیَنْتَظِمُ مَا أَنْتَ خَالِقُهُ مِنْ بَعْدُ.

ستایشی که تمام ستایش‌های آفریده شده توسط تو را در بر می‌گیرد، و تمام ستایش‌هایی را که پس از این خواهی آفرید، سامان می‌بخشد.

حَمْداً لَا حَمْدَ أَقْرَبُ إِلَی قَوْلِکَ مِنْهُ،[31] وَلَا أَحْمَدَ مِمَّنْ یَحْمَدُکَ بِهِ.

ستایشی که هیچ ستایشی نزدیک‌تر از آن به سخن تو نیست و هیچ ستایشگری، تو را برتر از آن کسی که با همین ستایش تو را می‌ستاید، ستایش نمی‌کند.

حَمْداً یُوجِبُ بِکَرَمِکَ الْمَزِیدَ بِوُفُورِہِ، تَصِلُهُ بـِمَزِیدٍ[32] بَعْدَ مَزِیدٍ طَوْلًا مِنْکَ.

ستایشی که به کرم تو، موجب فراوانی‌ بیشترش ‌گردد، و تو از روی لطف خود، آن را پیاپی با فزونی‌های پی در پی پیوند ‌دهی.

حَمْداً یَجِبُ لِکَرَمِ وَجْهِکَ، وَیُقَابِلُ عِزَّ جَلَالِکَ.

ستایشی که سزاوار بزرگواری ذات توست، و با شکوه و جلال عزتمند تو برابری ‌کند.

رَبِّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ الْمُصْطَفَى الْمُکَرَّمِ الْمُقَرَّبِ أَفْضَلَ صَلَوَاتِکَ،

پروردگار من! بر محمد و خاندان محمد، آن برگزیده، آن انتخاب‌شده، آن گرامی داشته شده، آن نزدیک [به درگاهت]، بهترین درودهایت را بفرست،

وَبَارِکْ عَلَیْهِ أَتَمَّ بَرَکَاتِکَ، وَتَرَحَّمْ عَلَیْهِ أَمْتَعَ[33] رَحَمَاتِکَ.

و کامل‌ترین برکاتت را بر او نازل کن، و دلپذیرترین رحمت‌هایت را بر او ارزانی دار.

 رَبِّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ[34] صَلَاهً زَاکِیَهً لَا تَکُونُ صَلَاهٌ أَزْکیَ مِنْهَا.

پروردگار من! بر محمد و خاندانش درودی پاکیزه فرست که هیچ درودی پاکیزه‌تر از آن نباشد.

 وَصَلِّ عَلَیْهِ[35] صَلَاهً نَامِیَهً[36] لَا تَکُونُ صَلَاهٌ أَنْـمَى[37] مِنْهَا.

و بر او درودی بالنده فرست که هیچ درودی بالنده‌تر از آن نباشد.

 وَصَلِّ عَلَیْهِ صَلَاهً رَاضِیَهً لَا تَکُونُ صَلَاهٌ فَوْقَهَا.

و بر او درودی پسندیده فرست که هیچ درودی برتر از آن نباشد.

رَبِّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ صَلَاهً تُرْضِیهِ وَتَزِیدُ عَلَی رِضَاهُ.

پروردگارا، بر محمد و خاندانش درودی فرست که او را خشنود سازد و بر خشنودی‌اش بیفزاید.

وَصَلِّ عَلَیْهِ صَلَاهً تُرْضِیکَ وَتَزِیدُ عَلَی رِضَاکَ لَهُ؛

و بر او درودی فرست که تو را خشنود سازد و بر خشنودی‌ات از او بیفزاید؛

وَصَلِّ عَلَیْهِ صَلَاهً لَا تَرْضَی لَهُ إِلَّا بِهَا، وَلَا تَرَى غَیْرَہُ لَهَا أَهْلًا؛

و بر او درودی فرست که جز آن برای او نپسندی، و جز او را سزاوار آن نبینی؛

 رَبِّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ صَلَاهً تُجَاوِزُ رِضْوَانَکَ، وَیَتَّصِلُ اتِّصَالُهَا بِبَقَائِکَ،[38] وَلَا یَنْفَدُ[39] کَمَا لَا تَنْفَدُ کَلِمَاتُکَ.

پروردگار من! بر محمد و خاندانش درودی فرست که از رضوان تو فراتر رود، و پیوند آن به بقای تو متصل گردد، و هرگز پایان نپذیرد، همان‌گونه که کلمات تو پایان نمی‌پذیرند.

رَبِّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ صَلَاهً تَنْتَظِمُ صَلَوَاتِ مَلَائِکَتِکَ وَأَنْبِیَائِکَ وَرُسُلِکَ وَأَهْلِ طَاعَتِکَ،

پروردگارا، بر محمد و خاندانش درودی فرست که درودهای فرشتگان و پیامبران و رسولان و فرمانبردارانت را در بر گیرد و به هم پیوند دهد،

وَتَشْتَمِلُ[40] عَلَی صَلَوَاتِ[41] عِبَادِکَ مِنْ جِنِّکَ وَإِنْسِکَ وَأَهْلِ إِجَابَتِکَ،[42]

درودی که شامل دعاها و درودهای همه‌ی بندگان تو، چه از جن و چه از انسان و اهل اجابت تو شود؛

وَتَجْتَمِعُ[43] عَلَی صَلَاهِ کُلِّ مَنْ ذَرَأْتَ وَبَرَأْتَ مِنْ أَصْنَافِ خَلْقِکَ؛

و درودی که تمام دعاها و نیایش‌های همه‌ی موجوداتی را که آفریده‌ای و پرورانده‌ای از همۀ اقسام خلقت، در خود جمع کند.

رَبِّ صَلِّ عَلَیْهِ وَآلِهِ صَلَاهً تُحِیطُ بِکُلِّ صَلَاهٍ سَالِفَهٍ وَمُسْتَأْنَفَهٍ.

پروردگارا! بر او و خاندانش درودی بفرست که همه‌ی درودهای گذشته و آینده را دربرگیرد.

 وَصَلِّ عَلَیْهِ وَعَلَی آلِهِ صَلَاهً مَرْضِیَّهً لَکَ وَلِمَنْ دُونَکَ،

و بر او و خاندان پاکش چنان درودی بفرست که مورد رضایت تو و خوشنودی هر که جز تو باشد قرار گیرد.

وَتُنْشِئُ مَعَ ذَلِکَ صَلَوَاتٍ تُضَاعِفُ مَعَهَا تِلْکَ الصَّلَوَاتِ عِنْدَهَا،

و همراه با این صلوات، درودهای دیگری پدید آور که درودهای قبل را چندین برابر کند،

وَتَزِیدُهَا عَلَی کُرُورِ الْأَیَّامِ زِیَادَهً فِی تَضَاعِیفَ لَا یَعُدُّهَا[44] غَیْرُکَ.

و روز به روز بر آن بیفزا، چنان افزایشی که هیچ‌کس جز تو شمارش را نتواند دانست.

رَبِّ صَلِّ عَلَی أَطَائِبِ أَهْلِ بَیْتِهِ الَّذِینَ[45] اخْتَـرْتَهُمْ لِأَمْرِکَ،

پروردگار من! بر نیکان خاندان او که آنان را برای فرمان خود برگزیدی، درود فرست؛

 وَجَعَلْتَهُمْ خَزَنَهَ عِلْمِکَ، وَحَفَظَهَ دِینِکَ، وَخُلَفَاءَکَ فِی أَرْضِکَ، وَحُجَجَکَ عَلَی عِبَادِکَ،

و آنان را خزانه‌داران علم خود، پاسداران دینت، جانشینان خود در زمین، و حجت‌های خویش بر بندگانت قرار دادی؛

وَطَهَّرْتَهُمْ مِنَ الرِّجْسِ وَالدَّنَسِ تَطْهِیراً بِإِرَادَتِکَ، وَجَعَلْتَهُمُ الْوَسِیلَهَ إِلَیْکَ، وَالْمَسْلَکَ إِلَی جَنَّتِکَ.

و آنان را به اراده‌ات، از پلیدی و آلودگی به طور کامل پاک کردی؛ و وجود مبارک‌شان را وسیله‌ای به سوی خود و راه مستقیمت به جانب بهشتت، قرار دادی.

رَبِّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، صَلَاهً تُجْزِلُ لَهُمْ بِهَا مِنْ نِحَلِکَ[46] وَکَرَامَتِکَ،

پروردگار من! بر محمد و خاندانش درودی فرست که با آن، از نعمت‌ها و بزرگواری‌های بی‌پایانت بهرۀ فراوان به آنان عطا کنی،

 وَتُکْمِلُ لَهُمُ الْأَشْیَاءَ[47] مِنْ عَطَایَاکَ[48] وَنَوَافِلِکَ،

و از بخشش‌ها و الطاف‌ افزون خود، همۀ نیازهایشان را کامل گردانی،

وَتُوَفِّرُ عَلَیْهِمُ الْحَظَّ مِنْ عَوَائِدِکَ وَفَوَائِدِکَ.

و از برکات و نعمت‌هایت، بهرۀ عظیمی نصیبشان فرمایی.

رَبِّ صَلِّ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ صَلَاهً لَا أَمَدَ فِی أَوَّلِهَا، وَلَا غَایَهَ لِأَمَدِهَا، وَلَا نِهَایَهَ لآِخِرِهَا،

پروردگار من! بر محمد و خاندان او چنان درودی فرست که نه آغازش حدی داشته باشد، نه مدتش نهایتی، نه انتهایش قابل تصور باشد.

رَبِّ صَلِّ عَلَیْهِمْ زِنَهَ عَرْشِکَ وَمَا دُونَهُ، وَمِلْأَ سَمَاوَاتِکَ وَمَا فَوْقَهُنَّ،[49]

پروردگار من! بر آنان درود فرست به اندازه سنگینی عرشت و غیر آن، و به گسترۀ آسمان‌ها و آنچه فراتر از آن‌هاست،

 وَعَدَدَ أَرَضِیکَ[50] وَمَا تَحْتَهُنَّ وَمَا بَیْنَهُنَّ،

و به تعداد زمین‌ها و آنچه در زیر و میان آن‌ها قرار گرفته است.

صَلَاهً تُقَرِّبُهُمْ مِنْکَ زُلْفَى، وَتَکُونُ لَکَ وَلَهُمْ رِضًی، وَمُتَّصِلَهً بِنَظَائِرِهِنَّ أَبَداً.

درودی که آنان را به قرب و نزدیکی به تو برساند، مایۀ رضایت تو و خوشنودی آنان باشد، و تا ابد به درودهای دیگر پیوسته باقی بماند.

اَللّٰهُمَّ إِنَّکَ أَیَّدْتَ دِینَکَ فِی کُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِکَ وَمَنَاراً فِی بِلَادِکَ

خداوندا! تو در هر زمان دین خود را با امامی یاری کردی؛ امامی که او را پرچم هدایت برای بندگانت و چراغ راه در سرزمین‌هایت قرار دادی

بَعْدَ أَنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِکَ، وَجَعَلْتَهُ الذَّرِیعَهَ إِلَی رِضْوَانِکَ، وَافْتَـرَضْتَ طَاعَتَهُ،

پس از آنکه رشتۀ او را به رشتۀ خود پیوند دادی، و او را وسیلۀ رسیدن به رضوان خویش ساختی، و اطاعتش را واجب نمودی،

 وَحَذَّرْتَ مَعْصِیَتَهُ، وَأَمَرْتَ بِامْتِثَالِ أَمْرِہِ[51] وَالِانْتِهَاءِ عِنْدَ نَهْیِهِ،

و از نافرمانی‌اش برحذر داشتی، و به پیروی از فرمانش و باز ایستادن از نهیش فرمان دادی،

وَاَلَّا یَتَقَدَّمَهُ مُتَقَدِّمٌ، وَلَا یَتَأَخَّرَ عَنْهُ مُتَأَخِّرٌ،

و خواستی که هیچ کس از او پیشی نگیرد و هیچ کس از او عقب نماند.

فَهُوَ عِصْمَهُ اللَّائِذِینَ، وَکَهْفُ الْمُؤْمِنِینَ، وَعُرْوَهُ الْمُتَمَسِّکِینَ،[52] وَبَهَاءُ‌[53] الْعَالَمِینَ.

که او پناه پناه‌ندگان، محل پناه بردن مؤمنان، دستگیرۀ محکم چنگ‌زنندگان، و شکوه و زیبایی جهانیان است.

اَللّٰهُمَّ فَأَوْزِعْ لِوَلِیِّکَ شُکْرَ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیْهِ[54] وَأَوْزِعْنَا مِثْلَهُ فِیهِ،[55]

خداوندا، به ولیّ خود سپاسگزاری از نعمت‌هایی را که به او ارزانی داشته‌ای، الهام کن و ما را نیز در این سپاسگزاری، مانند او کن.

 وَآتِهِ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَاناً نَصِیراً، وَافْتَحْ لَهُ فَتْحاً یَسِیراً،

از جانب خود به او سلطنتی یاری‌دهنده عطا کن و دروازه‌های موفقیت را برایش به آسانی بگشای.

وَأَعِنْهُ بِرُکْنِکَ الْأَعَزِّ وَاشْدُدْ أَزْرَہُ، وَقَوِّ عَضُدَہُ، وَرَاعِهِ بِعَیْنِکَ،

و او را با محکم‌ترین قدرتت کمک کن و پشتش را محکم کن، و نیرویش را فزونی بخش، و با نگاه پرمهرت مراقب او باش.

وَاحْمِهِ بِحِفْظِکَ، وَانْصُرْہُ بِمَلَائِکَتِکَ وَامْدُدْہُ بِجُنْدِکَ الْأَغْلَبِ،

و او را با حفاظت خود حمایت کن، و به یاری فرشتگانت او را یاری کن، و با لشکر بزرگ و پیروز خود کمکش کن.

وَأَقِمْ بِهِ کِتَابَکَ وَحُدُودَکَ وَشَـرَائِعَکَ وَسُنَنَ رَسُولِکَ[56] صَلَوَاتُکَ اللّٰهُمَّ عَلَیْهِ وَآلِهِ،[57]

و به وسیلۀ او کتابت و حدودت و احکام و سنت‌های پیامبرت که درود تو بر او و خاندانش باد را به پا دار.

 وَأَحْیِ بِهِ مَا أَمَاتَهُ الظَّالِمُونَ مِنْ مَعَالِمِ دِینِکَ،

و به وسیلۀ او نشانه‌های دینت را که ظالمان از بین برده‌اند، زنده کن.

 وَاجْلُ بِهِ صَدَأَ[58] الْجَوْرِ عَنْ طَرِیقَتِکَ،[59] وَأَبِنْ بِهِ الضَّـرَّاءَ مِنْ[60] سَبِیلِکَ،

و به وسیلۀ او زنگار ظلم را از راهت پاک کن. و به وسیلۀ او گزند و آسیب را از مسیرِ خویش دور گردان.

وَأَزِلْ[61] بِهِ النَّاکِبِینَ عَنْ صِـرَاطِکَ، وَامْحَقْ[62] بِهِ بُغَاهَ قَصْدِکَ عِوَجاً،

و به وسیلۀ او گمراهان از راهت را از میان بردار و به وسیلۀ او دشمنانت که قصد کج کردن راه تو را دارند، نابود ساز.

 وَأَلِنْ جَانِبَهُ لِأَوْلِیَائِکَ وَابْسُطْ یَدَہُ عَلَی أَعْدَائِکَ،

و دلش را نسبت به دوستانت نرم و دست قدرتش را برضد دشمنانت، گشوده ساز؛ 

 وَهَبْ لَـنَا رَأْفَتَهُ وَرَحْمَتَهُ وَتَعَطُّفَهُ وَتَحَنُّنَهُ،

و لطف و رحمت و مهربانی و دل‌سوزی‌اش را نصیب ما کن

وَاجْعَلْنَا لَهُ سَامِعِینَ مُطِیعِینَ،[63] وَ فِی رِضَاهُ سَاعِینَ، وَإِلَی نُصْـرَتِهِ وَالْمُدَافَعَهِ عَنْهُ مُکْنِفِینَ،[64]

و ما را از شنوندگان فرمانبردار او قرار ده، و در راه خشنودی‌اش کوشا و پر تلاش، و در یاری و دفاع از او، هم‌پیمان و پشتیبان قرار ده

 وَإِلَیْکَ وَإِلَی رَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ اللّٰهُمَّ عَلَیْهِ وَآلِهِ بِذَلِکَ مُتَقَرِّبِینَ.

تا بدین وسیله به سوی تو و پیامبرت – که درودهای تو خداوندا بر او و خاندانش باد – تقرب جوییم.

اَللّٰهُمَّ وَصَلِّ عَلَی أَوْلِیَائِهِمُ[65] الْمُعْتَـرِفِینَ بِـمَقَامِهِمُ،

خداوندا! بر دوستان آنها (محمّد و آل محمّد) درود فرست، آنان که به مقام ایشان اقرار دارند،

الْمُتَّبِعِینَ مَنْهَجَهُمُ، الْمُقْتَفِینَ آثَارَهُمُ، الْمُسْتَمْسِکِینَ[66] بِعُرْوَتِهِمُ،

روششان را پیروی می‌کنند، آثارشان را دنبال می‌کنند، به ریسمان [ولایتشان] چنگ می‌زنند،

الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلَایَتِهِمُ، الْمُؤْتَـمِّینَ بِإِمَامَتِهِمُ، الْمُسَلِّمِینَ لِأَمْرِهِمُ،

به ولایتشان تمسک جسته‌اند، به امامتشان اقتدا کرده‌اند، تسلیم فرمانشان هستند،

الْمُجْتَهِدِینَ فِی طَاعَتِهِمُ، الْمُنْتَظِرِینَ أَیَّامَهُمُ، الْمَادِّینَ إِلَیْهِمْ أَعْیُنَهُمُ،

در طاعتشان کوشش می‌کنند، منتظر روزگار [ظهور]شان هستند، دیدگانشان به سوی آنان دوخته شده است؛

الصَّلَوَاتِ[67] الْمُبَارَکَاتِ الزَّاکِیَاتِ النَّامِیَاتِ الْغَادِیَاتِ الرَّائِحَاتِ،[68]

درودهای مبارک، پاک، بالنده، بامدادان و شامگاهان [بر آنان باد].

وَسَلِّمْ[69] عَلَیْهِمْ وَعَلَی أَرْوَاحِهِمْ، وَاجْمَعْ عَلَی التَّقْوَى أَمْرَهُمْ،

و بر آنان و بر ارواحشان سلام فرست، و امرشان را بر تقوا گرد آور،

وَأَصْلِحْ لَهُمْ شُؤُونَهُمْ، وَتُبْ عَلَیْهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ، وَخَیْرُ الْغَافِرِینَ،

و کارهایشان را اصلاح فرما، و بر آنان ببخشای که تو بسیار توبه‌پذیر و مهربان، و بهترین آمرزندگانی،

وَاجْعَلْنَا مَعَهُمْ فِی دَارِ السَّلَامِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

و همراهی با آنان در سرای آرامش را نصیبمان کن؛ به رحمتت ای مهربان‌ترین مهربانان.

 اَللّٰهُمَّ هَذَا[70] یَوْمُ عَرَفَهَ، یَوْمٌ شَـرَّفْتَهُ وَکَرَّمْتَهُ وَعَظَّمْتَهُ، نَشَـرْتَ فِیهِ رَحْمَتَکَ،

خدایا، این روز عرفه است، روزی که آن را شرافت بخشیدی، کرامت دادی و عظمت بخشیدی. در این روز، رحمتت را گستراندی،

وَمَنَنْتَ فِیهِ بِعَفْوِکَ، وَأَجْزَلْتَ فِیهِ عَطِیَّتَکَ، وَتَفَضَّلْتَ بِهِ[71] عَلَی عِبَادِکَ.

و در آن با عفو و بخشش خود [بر بندگان] منّت نهادی، هدایا و بخشش‌های فراوانی اعطا کردی، و در این روز به بندگانت لطف و تفضل فراوان کردی.

اَللّٰهُمَّ وَأَنَا عَبْدُکَ الَّذِی أَنْعَمْتَ عَلَیْهِ قَبْلَ خَلْقِکَ لَهُ، وَبَعْدَ خَلْقِکَ إِیَّاهُ،

خداوندا! من بندۀ توام که پیش از آفرینش، نعمت‌های تو شامل حال من شد، و پس از آفرینش نیز بر من مهر ورزیدی..

فَجَعَلْتَهُ مِمَّنْ هَدَیْتَهُ لِدِینِکَ، وَوَفَّقْتَهُ لِحَقِّکَ،[72] وَعَصَمْتَهُ بِحَبْلِکَ،

آن‌گاه مرا از جملۀ کسانی قرار دادی که به دینت هدایتش کردی، و برای رسیدن به حقیقت خویش موفقش ساختی، و به وسیلۀ رشتۀ محکم خود محافظتش کردی.

وَأَدْخَلْتَهُ فِی حِزْبِکَ، وَأَرْشَدْتَهُ لِمُوَالَاهِ أَوْلِیَائِکَ، وَمُعَادَاهِ أَعْدَائِکَ.

و او را در حزب خود وارد کردی، و به واسطۀ دوستی با اولیای خود، هدایت شکردی، و به دشمنی با دشمنانت رهنمون ساختی.

 ثُمَّ أَمَرْتَهُ فَلَمْ یَأْتَـمِرْ، وَزَجَرْتَهُ فَلَمْ یَنْزَجِرْ، وَنَهَیْتَهُ عَنْ مَعْصِیَتِکَ فَخَالَفَ أَمْرَکَ إِلَی نَهْیِکَ،

سپس او را فرمان دادی، اما اطاعتت نکرد، و او را باز داشتی، اما بازنایستاد، و از گناهت نهی کردی، ولی با فرمانت مخالفت کرد و به سوی نهی‌ات شتافت.

لَا مُعَانَدَهً لَکَ وَلَا اسْتِکْبَاراً عَلَیْکَ، بَلْ دَعَاهُ هَوَاهُ إِلَی مَا زَیَّلْتَهُ[73] وَإِلَی مَا حَذَّرْتَهُ، وَأَعَانَهُ عَلَی ذَلِکَ عَدُوُّکَ وَعَدُوُّہُ،

نه به دلیل دشمنی و نه سرکشی بر تو، بلکه هوای نفسش او را به سوی چیزی سوق داد که تو از آن دورش داشتی و برحذر داشتی و دشمن تو و او نیز در این کار به او یاری رساند.

 فَأَقْدَمَ عَلَیْهِ عَارِفاً بِوَعِیدِکَ،[74] رَاجِیاً لِعَفْوِکَ،[75] وَاثِقاً بِتَجَاوُزِکَ،

پس به سوی آن عمل پیش رفت، در حالی که به وعدۀ تو آگاه بود، به عفو تو امیدوار و به بخشش تو اطمینان داشت،

وَکَانَ أَحَقَّ عِبَادِکَ مَعَ مَا مَنَنْتَ عَلَیْهِ[76] اَلَّا یَفْعَلَ.

حال آنکه با این همه محبتی که به او ارزانی داشتی و این همه نعمت که بر او بخشیدی، او شایسته‌ترین بندگانت بود که نافرمانی نکند.

وَهَا[77] أَنَا ذَا بَیْنَ یَدَیْکَ صَاغِراً ذَلِیلًا، خَاضِعاً خَاشِعاً، خَائِفاً مُعْتَـرِفاً بِعَظِیمٍ مِنَ الذُّنُوبِ تَحَمَّلْتُهُ، وَجَلِیلٍ مِنَ الْخَطَایَا اجْتَـرَمْتُهُ،

و اینک این منم که در پیشگاه تو ایستاده‌ام، خوار و ذلیل، فروتن و متواضع، ترسان و معترف به گناهان بزرگی که بر دوش کشیده‌ام و خطاهای عظیمی که مرتکب شده‌ام.

مُسْتَجِیراً بِصَفْحِکَ، لَائِذاً بِرَحْمَتِکَ، مُوقِناً أَنَّهُ لَا یُجِیرُنِی مِنْکَ مُجِیرٌ، وَلَا یـَمْنَعُنِی مِنْکَ[78] مَانِعٌ.

اما در همین حال به گذشت تو پناه آورده‌ و به رحمتت متوسل شده‌ام، و یقین دارم که هیچ پناه دهنده‌ای مرا از تو امان نمی‌دهد و هیچ بازدارنده‌ای مرا از [عذاب] تو باز نمی‌دارد.

فَعُدْ عَلَیَّ بِـمَا تَعُودُ بِهِ عَلَی مَنِ اقْتَـرَفَ[79] مِنْ تَغَمُّدِکَ،

پس با من همان‌گونه رفتار کن که با گناهکارانی که از بخشش تو بهره‌مند شده‌اند، رفتار می‌کنی.

 وَجُدْ عَلَیَّ بِـمَا تَجُودُ بِهِ عَلَی مَنْ أَلْقَى بِیَدِہِ إِلَیْکَ مِنْ عَفْوِکَ،[80]

همان‌طور که رحمت و عفو خود را شامل حال بندگانی می‌کنی که دست نیاز به سوی تو دراز کرده‌اند، مرا نیز مشمول بخشش خود قرار ده.

 وَامْنُنْ عَلَیَّ بِـمَا یَتَعَاظَمُکَ لَا[81] أَنْ تَـمُنَّ بِهِ عَلَی مَنْ أَمَّلَکَ مِنْ غُفْرَانِکَ[82].

بر من منت بگذار به آن چیزی که شایستۀ عظمت توست، نه به آنچه که تنها برای کسی که امیدوار به آمرزش توست، می‌دهی.

وَاجْعَلْ لِی فِی[83] هَذَا الْیَوْمِ نَصِیباً أَنَالُ بِهِ حَظّاً مِنْ رِضْوَانِکَ،

و در این روز برای من بهره‌ای قرار ده که به وسیلۀ آن به رضایت و خشنودی تو دست یابم،

وَلَا تَرُدَّنِی[84] صِفْراً مِمَّا یَنْقَلِبُ بِهِ الْمُتَعَبِّدُونَ لَکَ مِنْ عِبَادِکَ،[85]

و مرا از نزد خود با دستان تهی از آنچه بندگانِ عابدِ تو با آن بازمی‌گردند، باز مگردان.

وَإِنِّی وَإِنْ لَمْ أُقَدِّمْ مَا قَدَّمُوهُ مِنَ الصَّالِحَاتِ، فَقَدْ قَدَّمْتُ تَوْحِیدَکَ، وَنَفْیَ الْأَضْدَادِ وَالْأَنْدَادِ وَالْأَشْبَاهِ عَنْکَ،

من اگرچه اعمال شایسته‌ای که آنان پیش فرستادند، تقدیم نکردم، اما یگانگی تو را و نفی هرگونه مخالف و نظیر و شبیه برای تو را پیشکش کرده‌ام.

وَأَتَیْتُکَ مِنَ الْأَبْوَابِ الَّتِی أَمَرْتَ أَنْ تُؤْتیَ[86] مِنْهَا، وَتَقَرَّبْتُ إِلَیْکَ بِـمَا لَا یَقْرُبُ[87] بِهِ أَحَدٌ مِنْکَ إِلَّا بِالتَّقَرُّبِ بِهِ،

و از همان درهایی به سوی تو آمده‌ام که امر کردی از آن درها وارد شوند؛ و با چیزی به تو تقرب جستم که هیچ‌کس جز با تقرب به آن، به تو نزدیک نمی‌شود.

 ثُمَّ أَتْبَعْتُ[88] ذَلِکَ بِالْإِنَابَهِ إِلَیْکَ، وَالتَّذَلُّلِ وَالِاسْتِکَانَهِ لَکَ، وَحُسْنِ الظَّنِّ بِکَ، وَالثِّقَهِ بِـمَا عِنْدَکَ، وَشَفَعْتُهُ بِرَجَائِکَ الَّذِی قَلَّ مَا یَخِیبُ[89] عَلَیْهِ رَاجِیکَ.

سپس این تقرب و نزدیکی را با بازگشت و توبه به سوی تو، و با اظهار ذلّت و مسکنت در برابر تو، و با گمانی نیک به تو، و اعتماد به آنچه که نزد توست، دنبال کردم و آن را با امید به تو که کمتر کسی از آن نومید می‌شود، همراه کردم.

وَسَأَلْتُکَ مَسْأَلَهَ الْحَقِیرِ الذَّلِیلِ،[90] الْبَائِسِ الْفَقِیرِ،[91] الْخَائِفِ الْمُسْتَجِیرِ،

و از تو همانند بنده‌ای خوار و ذلیل، بیچاره و تهیدست، ترسان و پناهنده؛ درخواست کردم

وَمَعَ ذَلِکَ خِیفَهً وَتَضَـرُّعاً وَتَعَوُّذاً وَتَلَوُّذاً، لَا مُسْتَطِیلًا بِتَکَبّـُرِ الْمُتَکَبّـِرِینَ،

در حالی که این درخواست را همراه با ترس و زاری و پناهندگی و التجاء نزد تو آوردم؛ نه از روی برتری جویی مانند متکبران،

وَلَا مُتَعَالِیاً بِدَالَّهِ الْمُطِیعِینَ، وَلَا مُسْتَطِیلًا بِشَفَاعَهِ الشَّافِعِینَ،

و نه از روی بر خود ‌بالیدن مانند اطاعت‌کنندگان، و نه از روی اتکا به شفاعت شفاعت‌کنندگان؛

 وَأَنَا بَعْدُ[92] أَقَلُّ الْأَقَلِّینَ، وَأَذَلُّ الْأَذَلِّینَ، وَمِثْلُ الذَّرَّهِ أَوْ دُونَهَا.

که من همچنان کمترینِ کمترین‌ها، و خوارترینِ خوارترین‌ها، و به اندازۀ ذره‌ای یا کمتر از آن هستم.

فَیَا مَنْ لَمْ یُعَاجِلِ[93] الْمُسِیئِینَ، وَلَا یَنْدَہُ الْمُتْـرَفِینَ،[94]

ای کسی که در مجازات بدکاران تعجیل نمی‌کنی و نازپروردگانِ غرق در عیش و نوش را از خود نمی‌رانی،

 وَیَا مَنْ یَـمُنُّ بِإِقَالَهِ الْعَاثِرِینَ، وَیَتَفَضَّلُ بِإِنْظَارِ الْخَاطِئِینَ.[95]

ای آنکه با گذشت از لغزشهای گنهکاران بر آنان منّت می‌نهی و با فضل خود به خطاکاران مهلت می‌دهی!

أَنَا الْمُسِی‌ءُ الْمُعْتَـرِفُ الْخَاطِئُ الْعَاثِرُ،[96]

من همان بندۀ بدکارِ اعتراف کنندۀ خطاکار لغزشکارم

 أَنَا الَّذِی أَقْدَمَ[97] عَلَیْکَ مُجْتَـرِئاً، أَنَا الَّذِی عَصَاکَ مُتَعَمِّداً،

من همانم که گستاخانه بر‌ تو‌ جرأت نمودم. منم آنکه از‌ روى عمد، تو‌ را‌ نافرمانى کردم.

 أَنَا الَّذِی اسْتَخْفَى مِنْ عِبَادِکَ[98] وَبَارَزَکَ،[99] أَنَا الَّذِی هَابَ عِبَادَکَ وَأَمِنَکَ،

من همانم که (گناهم را) از‌ بندگانت پنهان کرده ‌و‌ نزد تو‌ آشکار نمودم. من همانم که از‌ بندگانت ترسیده ‌و‌ از‌ تو‌ آسوده خاطر بودم. 

أَنَا الَّذِی لَمْ یَرْهَبْ سَطْوَتَکَ وَلَمْ یَخَفْ بَأْسَکَ، أَنَا الْجَانِی عَلَی نَفْسِهِ،[100]

 من همانم که از قهر تو نهراسیدم و از عذابت نترسیدم، من جنایتکار بر خویشتنم

 أَنَا الْمُرْتَهَنُ بِبَلِیَّتِهِ،[101] أَنَا الْقَلِیلُ الْحَیَاءِ، أَنَا الطَّوِیلُ الْعَنَاءِ.

من همانم که گرفتار بلای خویشم، من همان بندۀ کم‌شرم هستم، من کسی هستم که رنج طولانی برده‌ام.

بِحَقِّ[102] مَنِ انْتَجَبْتَ مِنْ خَلْقِکَ، وَبِـمَنِ اصْطَفَیْتَهُ[103] لِنَفْسِکَ،

به حق بندگان برگزیده‌ات از میان خلق و به حق آنان که برای خود خاص گرداندی،

بِحَقِّ مَنِ اخْتَـرْتَ مِنْ بَرِیَّتِکَ[104] وَمَنِ اجْتَبَیْتَ لِشَأْنِکَ،[105]

به حق آنان‌که از میان مخلوقاتت انتخاب کردی و برای امر خود برگزیدی،

 بِحَقِّ مَنْ وَصَلْتَ طَاعَتَهُ بِطَاعَتِکَ، وَمَنْ جَعَلْتَ مَعْصِیَتَهُ کَمَعْصِیَتِکَ،[106]

به حق آنان که طاعتشان را به طاعت خود پیوند دادی و نافرمانی‌شان را چون نافرمانی خود قرار دادی،

بِحَقِّ مَنْ قَرَنْتَ مُوَالَاتَهُ بِمُوَالَاتِکَ، وَمَنْ نُطْتَ مُعَادَاتَهُ بِمُعَادَاتِکَ.

به حق آنان که دوستی‌شان را با دوستی خود قرین ساختی و دشمنی‌شان را به دشمنی خود مرتبط نمودی.

تَغَمَّدْنِی فِی یَوْمِی هَذَا بِمَا تَتَغَمَّدُ[107] بِهِ مَنْ جَارَ إِلَیْکَ مُتَنَصِّلًا، وَعَاذَ بِاسْتِغْفَارِکَ تَائِباً،

در این روز، همان‌گونه که پناهندگان پشیمان و توبه‌کار را در سایه‌ی آمرزشت می‌گیری، مرا نیز در آغوش رحمت خود جای ده.

وَتَوَلَّنِی بِـمَا تَتَوَلَّی بِهِ أَهْلَ طَاعَتِکَ، وَالزُّلْفَى لَدَیْکَ وَالْمَکَانَهِ مِنْکَ،

و مرا چنان سرپرستی کن که اهل طاعت و نزدیکان و صاحبان منزلت نزد خود را سرپرستی می‌کنی؛

وَتَوَحَّدْنِی بِـمَا تَتَوَحَّدُ بِهِ مَنْ وَفَی بِعَهْدِکَ، وَأَتْعَبَ نَفْسَهُ فِی ذَاتِکَ، وَأَجْهَدَهَا فِی مَرْضَاتِکَ.

و مرا چنان مخصوص گردان که وفاداران به عهدت و آنان که خود را در راه تو فرسوده‌اند و در خشنودی‌ات کوشیده‌اند را مخصوص می‌گردانی.

وَلَا تُؤَاخِذْنِی بِتَفْرِیطِی فِی جَنْبِکَ وَتَعَدِّی طَوْرِی فِی حُدُودِکَ،[108] وَمُجَاوَزَهِ أَحْکَامِکَ،

و مرا به سبب کوتاهی‌هایم در درگاهت و تجاوز از اندازه و قدر خویش نسبت به حدودت و تخطی از احکامت مؤاخذه مکن؛

وَلَا تَسْتَدْرِجْنِی بِإِمْلَائِکَ لِی اسْتِدْرَاجَ مَنْ مَنَعَنِی[109] خَیْرَ مَا عِنْدَہُ، وَلَمْ یَشْـرَکْکَ فِی حُلُولِ نِعْمَتِهِ.

و مرا با مهلت دادنت، به تدریج مستحق عذابم مکن مثل مهلت دادن به کسى که مرا از خیر خود محروم ساخت در حالى که تو را در برخورداری از نعمتهایی که در اختیار دارد دخیل ندانست.

وَنَبِّهْنِی مِنْ رَقْدَهِ الْغَافِلِینَ وَسِنَهِ الْمُسْـرِفِینَ[110] وَنَعْسَهِ الْمَخْذُولِینَ،

و مرا از خواب غافلان و غفلت اسراف‌کاران و ناهشیاری خوارشدگان بیدار کن

وَخُذْ بِقَلْبِی إِلَی مَا اسْتَعْمَلْتَ بِهِ الْقَانِتِینَ[111] وَاسْتَعْبَدْتَ بِهِ الْمُتَعَبِّدِینَ، وَاسْتَنْقَذْتَ بِهِ الْمُتَهَاوِنِینَ،

و دلم را به سوی کاری متمایل کن که بندگان مطیع خود را به آن گماردی؛ و بندگان عبادت‌پیشۀ خود را با آن به بندگی گرفتی، و کسانی که در برابر تو سستی کرده‌اند را با آن نجات بخشیدی.

وَأَعِذْنِی[112] مِمَّا یُبَاعِدُنِی عَنْکَ وَیَحُولُ بَیْنِی وَبَیْنَ حَظِّی مِنْکَ، وَیَصُدُّنِی عَمَّا أُحَاوِلُ لَدَیْکَ،

و مرا از آنچه مرا از تو دور می‌سازد و میان من و بهره‌مندی‌ام از تو حائل می‌شود و مرا از آنچه در نزد تو می‌جویم بازمی‌دارد، پناه ده؛

وَسَهِّلْ لِی مَسْلَکَ الْخَیْرَاتِ إِلَیْکَ وَالْمُسَابَقَهَ[113] إِلَیْهَا مِنْ حَیْثُ أَمَرْتَ، وَالْمُشٰآحَّه[114] فِیهَا عَلَی مَا أَرَدْتَ.

و راه خیرات به سوی خود و سبقت گرفتن به سوی آن‌ها را همانطور که فرمان داده‌ای و تلاش برای آن‌ها را طبق آنچه اراده کرده‌ای، برایم آسان گردان.

وَلَا تَـمْحَقْنِی فِیمَنْ[115] تَـمْحَقُ مِنَ الْمُسْتَخِفِّینَ بِـمَا أَوْعَدْتَ[116]،

و مرا در زمرۀ سبک‌شمارندگانِ وعده‌هایت نابود مکن،

وَلَا تُهْلِکْنِی مَعَ مَنْ تُهْلِکُ مِنَ الْمُتَعَرِّضِینَ لِمَقْتِکَ،

و با کسانی که در معرض خشمت قرار دارند هلاک مگردان، و در میان منحرفان از راهت، ریشه‌کن مساز.

وَلَا تُتَبّـِرْنِی فِیمَنْ تُتَبّـِرُ[117] مِنَ الْمُنْحَرِفِینَ عَن سُبُلِکَ،[118]

 و در میان منحرفان از راه‌هایت، ریشه‌کن مساز.

وَنَجِّنِی مِنْ غَمَرَاتِ الْفِتْنَهِ، وَخَلِّصْنِی مِنْ لَهَوَاتِ[119] الْبَلْوَى، وَأَجِرْنِی مِنْ أَخْذِ الْإِمْلَاءِ،

و مرا از گرداب‌های فتنه رهایی بخش، و از پرتگاه‌های بلا و گرفتاری نجات ده، و از مهلت دادنِ [سپس گرفتنِ سخت] پناه ده.

وَحُلْ بَیْنِی وَبَیْنَ عَدُوٍّ یُضِلُّنِی[120] وَهَوًى یُوبِقُنِی وَمَنْقَصَهٍ تَرْهَقُنِی.[121]

میان من و دشمنی که گمراهم می‌کند، و هوسی که هلاکم می‌سازد، و نقصان و عیبی که مرا فرو می‌گیرد، حائل باش.

 وَلَا تُعْرِضْ عَنِّی إِعْرَاضَ مَنْ لَا تَرْضَی عَنْهُ بَعْدَ غَضَبِکَ،

و چنان روی از من مگردان که گویی پس از خشمت، دیگر هرگز از من خشنود نخواهی شد.

وَلَا تُؤْیِسْنِی مِنَ الْأَمَلِ فِیکَ فَیَغْلِبَ عَلَیَّ الْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَتِکَ،

و مرا از امید به خود نومید مکن؛ طوری که ناامیدی از رحمتت بر من چیره گردد،

وَلَا تَـمْتَحِنِّی[122] بِـمَا لَا طَاقَهَ لِی بِهِ فَتَبْهَظَنِی مِمَّا تُحَمِّلْنِیهِ[123] مِنْ فَضْلِ مَحَبَّتِکَ.[124]

و مرا به چیزی که طاقت آن ندارم امتحان مکن که بار سنگینِ ناشی از فزونیِ محبتت مرا درهم شکند.

وَلَا تُرْسِلْنِی مِنْ یَدِکَ إِرْسَالَ مَنْ لَا خَیْرَ فِیهِ، وَلَا حَاجَهَ بِکَ إِلَیْهِ، وَلَا إِنَابَهَ لَهُ،

و مرا از آغوش خویش رها مکن مانند رها کردن کسى که در او هیچ خیری نیست و ترا به او حاجتى نبوده و هیچ راه بازگشتی به سوی تو نداشته باشد.

وَلَا تَرْمِ بِی رَمْیَ مَنْ سَقَطَ[125] مِنْ عَیْنِ رِعَایَتِکَ، وَمَنِ[126] اشْتَمَلَ عَلَیْهِ الْخِزْیُ مِنْ عِنْدِکَ،

و مرا مانند کسی که از نظر و مراقبت تو سقوط کرده‌ و خواری و رسوایی در برابر تو او را فرا گرفته است؛ طرد مکن.

بَلْ خُذْ بِیَدِی مِنْ سَقْطَهِ الْمُتَـرَدِّینَ، وَوَهْلَهِ الْمُتَعَسِّفِینَ وَزَلَّهِ الْمَغْرُورِینَ، وَوَرْطَهِ الْهَالِکِینَ،

بلکه دستم را بگیر تا مانند کسانی که در پرتگاه افتاده‌اند، سقوط نکنم و دچار وحشت گمراهان نشوم و مانند فریب خوردگان به لغزش نیفتم و در گرداب هلاکت تباه‌شدگان، گرفتار نشوم.

وَعَافِنِی مِمَّا ابْتَلَیْتَ بِهِ طَبَقَاتِ عَبِیدِکَ[127] وَإِمَائِکَ،

و مرا عافیت ده از آنچه بندگان گوناگونت _مردان و زنان _ را به آن آزموده‌ای،

 وَبَلِّغْنِی مَبَالِغَ مَنْ عُنِیتَ بِهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَیْهِ وَرَضِیتَ عَنْهُ، فَأَعَشْتَهُ حَمِیداً وَتَوَفَّیْتَهُ سَعِیداً.

و مرا به جایگاه کسی برسان که به او توجه داشته و نعمتش بخشیدی و از او خشنود گشتی، و برایش زندگی پسندیده و خوبی تدارک دیدی و او را سعادتـمند از دنیا بردی.

وَطَوِّقْنِی طَوْقَ الْإِقْلَاعِ عَمَّا یُحْبِطُ[128] الْحَسَنَاتِ، وَیَذْهَبُ بِالْبَـرَکَاتِ،

و مرا چنان در حصار اراده‌ات قرار ده که از آنچه نیکی‌ها را تباه و برکت‌ها را زایل می‌کند، دست بکشم

وَأَشْعِرْ قَلْبِیَ الِازْدِجَارَ [129]عَنْ قَبَائِحِ السَّیِّئَاتِ، وَفَوَاضِحِ[130] الْحَوْبَاتِ،

و قلبم را از زشتی‌های گناهان و رسوایی‌های خطاهای بزرگ، منزجر گردان؛

وَلَا تَشْغَلْنِی بِـمَا لَا أُدْرِکُهُ إِلَّا بِکَ عَمَّا لَا یُرْضِیکَ عَنِّی غَیْرُہُ،  

و مرا به کاری ‌که جز با کمک تو به آن نمی‌رسم(امور دنیا)، چنان سـرگرم و مشغول مکن تا از عبادت و طاعتی که فقط همان، تو را از من خشنود می‌کند، باز مانم.

وَاَنْزِعْ[131] مِنْ قَلْبِی حُبَّ دُنْییً دَنِیَّهٍ تَنْهَى[132] عَمَّا عِنْدَکَ، وَتَصُدُّ[133] عَنِ ابْتِغَاءِ الْوَسِیلَهِ إِلَیْکَ،[134] وَتُذْهِلُ[135] عَنِ التَّقَرُّبِ مِنْکَ،

و محبت دنیای فرومایه را که  مانع از رسیدن به آنچه نزد توست و از طلب وسیله به سوی تو بازمی‌دارد و از تقرب به تو غافل می‌سازد، از دلم برکن؛

وَزَیِّنْ لِیَ التَّفَرُّدَ بِـمُنَاجَاتِکَ[136] بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ، وَهَبْ لِی عِصْمَهً تُدْنِینِی مِنْ خَشْیَتِکَ،[137]

و خلوت شب و روز را برای مناجات با تو در نظرم زیبا جلوه بده؛ و مرا عصمتی ببخش که به مقام بیم از حرمت و عظمت تو نزدیکم کند

 وَتَقْطَعُنِی عَنْ رُکُوبِ مَحَارِمِکَ، وَتَفُکُّنِی مِنْ[138] أَسْـرِ الْعَظَائِمِ.

و از ارتکاب محرماتت دور سازد و از بند گناهان بزرگ رها کند؛

وَهَبْ لِیَ التَّطْهِیرَ[139] مِنْ دَنَسِ الْعِصْیَانِ، وَأَذْهِبْ عَنِّی دَرَنَ[140] الْخَطَایَا،

و پاکیزگی از آلودگی نافرمانی را به من عطا کن و چرکی گناهان را از من بزدای

وَسَـرْبِلْنِی[141] بِسِـرْبَالِ[142] عَافِیَتِکَ، وَرَدِّنِی رِدَاءَ مُعَافَاتِکَ،

و مرا به جامه‌ی عافیتت بپوشان و ردای سلامتت را بر من بیفکن

 وَجَلِّلْنِی سَوَابِغَ نَعْمَائِکَ، وَظَاهِرْ لَدَیَّ فَضْلَکَ[143] وَطَوْلَکَ،

و نعمت‌های فراوانت را بر من فرو ریز و احسان و کرمت را را پی‌درپی به من برسان.

وَأَیِّدْنِی بِتَوْفِیقِکَ وَتَسْدِیدِکَ،[144] وَأَعِنِّی عَلَی صَالِحِ[145] النِّیَّهِ، وَمَرْضِیِّ الْقَوْلِ، وَمُسْتَحْسَنِ الْعَمَلِ.

و مرا با توفیق و راهنمایی‌ات یاری ده، و بر نیت نیکو، گفتار پسندیده، و کردار شایسته مدد فرما.

وَلَا تَکِلْنِی إِلَی حَوْلِی وَقُوَّتِی دُونَ حَوْلِکَ وَقُوَّتِکَ،

و مرا به توان و نیروی خودم وامگذار، بلکه به حول و قوۀ خودت متکی گردان؛

وَلَا تُخْزِنِی یَوْمَ تَبْعَثُنِی لِلِقَائِکَ، وَلَا تَفْضَحْنِی بَیْنَ یَدَیْ أَوْلِیَائِکَ،

و در روزی که برای دیدارت برمی‌انگیزی، خوارم مکن؛ و در پیشگاه دوستانت رسوایم مساز؛

وَلَا تُنْسِنِی ذِکْرَکَ، وَلَا تُذْهِبْ عَنِّی شُکْرَکَ،

و یادت را از خاطرم مبر، و سپاست را از زبانم مینداز،

 بَلْ أَلْزِمْنِیهِ فِی أَحْوَالِ السَّهْوِ عِنْدَ غَفَلَاتِ الْجَاهِلِینَ[146] لِآلَائِکَ،

بلکه در حالات بی‌خبری و هنگام غفلت جاهلان از نعمت‌هایت،  همواره شکر ‌و‌ سپاس خویش را بر‌ زبان من‌ جارى فرما

 وَأَوْزِعْنِی أَنْ أُثْنِیَ بِـمَا[147] أَوْلَیْتَنِیهِ وَأَعْتَـرِفَ بِمَا أَسْدَیْتَهُ[148] إِلَیَّ.[149]

و مرا بر آن دار تا به سبب آنچه به من عطا کرده‌ای، ثناگویت باشم و به آنچه به من ارزانی داشته‌ای، اعتراف کنم.

وَاجْعَلْ رَغْبَتِی إِلَیْکَ فَوْقَ رَغْبَهِ الرَّاغِبِینَ، وَحَمْدِی إِیَّاکَ[150] فَوْقَ حَمْدِ الْحَامِدِینَ،

و اشتیاقم به خودت را برتر از اشتیاق همۀ مشتاقان قرار ده، و سپاسگزاری‌ام از تو را بر سپاس همۀ سپاسگزاران فزونی بخش،

وَلَا تَخْذُلْنِی عِنْدَ فَاقَتِی إِلَیْکَ، وَلَا تُهْلِکْنِی[151] بِـمَا أَسْدَیْتُهُ[152] إِلَیْکَ،[153] وَلَا تَجْبَهْنِی بِـمَا جَبَهْتَ[154] بِهِ الْمُعَانِدِینَ لَکَ.

و هنگامی که به تو نیازمندم، خوارم مکن، و به سبب اعمالی که به درگاهت آورده‌ام، هلاکم مساز، و آن گونه که دشمنان را از خود می‌رانی مرا از خود مران

فَإِنِّی لَکَ مُسَلِّمٌ،[155] أَعْلَمُ أَنَّ الْحُجَّهَ لَکَ، وَأَنَّکَ[156] أَوْلَی بِالْفَضْلِ، وَأَعْوَدُ بِالْإِحْسَانِ، وَأَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَهِ،

زیرا من تسلیم تو هستم و می‌دانم که حجت از آنِ توست و تو سزاوارترین به فضل و بخشنده‌ترین به احسانی و اهل تقوا و آمرزشی.

وَأَنَّکَ بِأَنْ تَعْفُوَ أَوْلَی مِنْکَ بِأَنْ تُعَاقِبَ، وَأَنَّکَ بِأَنْ تَسْتُـرَ أَقْرَبُ مِنْکَ إِلَی أَنْ تَشْهَرَ.

و‌ تو‌ قطعاً به‌ عفو کردن سزاوارترى تا‌ کیفر دادن ‌و‌ به‌ پرده پوشى نزدیکترى تا‌ پرده درى!

فَأَحْیِنِی حَیَاهً طَیِّبَهً تَنْتَظِمُ بِمَا[157] أُرِیدُ، وَتَبْلُغُ مَا[158] أُحِبُّ مِنْ حَیْثُ لَا آتِی مَا تَکْرَہُ،[159] وَلَا أَرْتَکِبُ مَا نَهَیْتَ عَنْهُ.

پس زندگی‌ پاکیزه‌ای به من ببخش که خواسته هایم را برآورده سازد، و همۀ آنچه را که دوست می‌دارم فراهم آورد، بی‌آنکه آنچه را تو ناپسند می‌داری انجام دهم و آنچه را از آن نهی کرده‌ای مرتکب شوم.

وَأَمِتْنِی مِیتَهَ[160] مَنْ یَسْعَى نُورُہُ بَیْنَ یَدَیْهِ وَعَنْ یَـمِینِهِ،

و مرا مانند کسی  بمیران که نورش پیشاپیش و سمت راستش می‌شتابد.

وَذَلِّلْنِی بَیْنَ یَدَیْکَ، وَأَعِزَّنِی عِنْدَ خَلْقِکَ، وَضَعْنِی إِذَا خَلَوْتُ بِکَ،

و مرا در پیشگاهت خوار گردان و در نزد بندگانت عزیز فرما و هنگامی که با تو خلوت می‌کنم مرا فروتن ساز

 وَارْفَعْنِی بَیْنَ عِبَادِکَ، وَأَغْنِنِی عَمَّنْ هُوَ غَنِیٌّ عَنِّی، وَزِدْنِی إِلَیْکَ فَاقَهً وَفَقْراً،

و در میان بندگانت بلندمرتبه‌ام گردان و از کسی که از من بی‌نیاز است، بی‌نیازم کن و فقر و نیازم را به سوی خودت افزون گردان.

وَأَعِذْنِی مِنْ شَمَاتَهِ الْأَعْدَاءِ، وَمِنْ حُلُولِ الْبَلَاءِ، وَمِنَ الذُّلِّ وَالْعَنَاءِ،

و مرا پناه ده از سرزنش دشمنان، و از فرود آمدن بلا، و از خواری و رنج.

 تَغَمَّدْنِی فِیمَا اطَّلَعْتَ عَلَیْهِ مِنِّی بِـمَا یَتَغَمَّدُ بِهِ الْقَادِرُ عَلَی الْبَطْشِ لَوْ لَا حِلْمُهُ، وَالْـآخِذُ[161] عَلَی الْجَرِیرَهِ لَوْ لَا أَنَاتُهُ،

و آنچه را که از من مى‌دانى مخفى دار که اگر بردباری‌ات نبود حتماً مؤاخذه مى‌کردى و اگر شتاب نکردنت نبود عقاب بر گناه مى‌نمودى.

وَإِذَا[162] أَرَدْتَ بِقَوْمٍ فِتْنَهً أَوْ سُوءاً[163] فَنَجِّنِی مِنْهَا لِوَاذاً بِکَ،[164]

و هرگاه اراده کردی که قومی را دچار فتنه یا بلایی کنی، مرا با پناهندگی به خودت، از آن نجات ده.

 وَإِذْ لَمْ تُقِمْنِی مَقَامَ فَضِیحَهٍ[165] فِی دُنْیَاکَ فَلَا تُقِمْنِی مِثْلَهُ فِی آخِرَتِکَ،[166]

 و همین که در دنیایت در آنجا که سزاوار رسوایى بودم ولى رسوایم نفرمودى، در آخرتت نیز رسوایم مکن.

 وَاشْفَعْ[167] لِی أَوَائِلَ مِنَنِکَ بِأَوَاخِرِهَا، وَقَدِیمَ فَوَائِدِکَ[168] بِحَوَادِثِهَا.

و براى من‌ اولین نعمت هایت را، با‌ آخِرین ‌آن ‌و‌ بهره‌های دیرینت را، با‌ تازه هاى ‌آن توأم ساز

وَلَا تَـمْدُدْ لِی مَدّاً یَقْسُو مَعَهُ قَلْبِی، وَلَا تَقْرَعْنِی قَارِعَهً یَذْهَبُ لَهَا[169] بَهَائِی،

و چنان مهلتم مده که با آن قلبم سخت گردد، و چنان سرکوبم مکن که شکوه و آبرویم از میان برود،

وَلَا تَسُمْنِی خَسِیسَهً یَصْغُرُ لَهَا[170] قَدْرِیَ، وَلَا نَقِیصَهً یُجْهَلُ مِنْ أَجْلِهَا مَکَانِی،

و به صفتی پست دچارم مساز که قدر و قیمتم ناچیز گردد، و به عیب و نقصى گرفتارم مکن که بدان خاطر منزلتم مجهول بماند.

وَلَا تَرُعْنِی رَوْعَهً أُبْلِسُ بِهَا، وَلَا خِیفَهً[171] أُوجِسُ دُونَهَا.[172]

و مرا چنان دچار ترسی نکن که نومید گردم، و نه ترسی که از آن در دل احساس اضطراب کنم.

اِجْعَلْ[173] هَیْبَتِی فِی وَعِیدِکَ، وَحَذَرِی[174] مِنْ إِعْذَارِکَ وَإِنْذَارِکَ، وَرَهْبَتِی[175] عِنْد تِلَاوَهِ آیَاتِکَ،[176]

کاری کن که ترسم از تهدید تو باشد و پرهیزم از عذرخواهی و هشدارت؛ و هراسم هنگام تلاوت آیاتت.

 وَاعْمُرْ لَیْلِی بِإِیقَاظِی فِیهِ لِعِبَادَتِکَ،[177] وَتَفَرُّدِی بِالتَّهَجُّدِ لَکَ وَتَجَرُّدِی بِسُکُونِی إِلَیْکَ،[178]

شبم را آباد کن با: بیداری برای عبادت کردنت و در خلوت به شب زنده دارى براى تو پرداختن، و از همه دل بریدن و به تو آرام گرفتن،

وَإِنْزَالِ حَوَائِجِی بِکَ،[179] وَمُنَازَلَتِی إِیَّاکَ فِی فَکَاکِ رَقَبَتِی مِنْ نَارِکَ، وَإِجَارَتِی مِمَّا فِیهِ أَهْلُهَا مِنْ عَذَابِکَ.

و آوردن حاجت‌هایم به درگاه تو، با خواهش‌های پی در پی‌ام برای آزادی از آتشت، و با پناه جستنم به تو از عذاب دوزخیان

وَلَا تَذَرْنِی فِی طُغْیَانِی عَامِهاً، وَلَا فِی غَمْرَتِی سَاهِیاً حَتَّی حِینٍ،[180]

و مرا در سرکشی‌ام سرگردان و در غفلت و نادانی‌ام مدّتها در سهو و بی‌خبری رها مکن؛

وَلَا تَجْعَلْنِی عِظَهً لِمَنِ اتَّعَظَ، وَلَا نَکَالًا لِمَنِ اعْتَبَـرَ، وَلَا فِتْنَهً لِمَنْ نَظَرَ،

و مرا چنان مکن که مایۀ پند پندگیرندگان و عبرت عبرت‌آموزان شوم، یا اینکه با دیدنم گمراه شوند.

 وَلَا تَـمْکُرْ بِی فِیمَنْ تَـمْکُرُ بِهِ، وَلَا تَسْتَبْدِلْ بِی غَیْرِی، وَلَا تُغَیِّرْ لِی اِسْماً وَلَا تُبَدِّلْ لِی جِسْماً،

با من آنگونه مکر مکن که با اهل مکر می‌کنی و کسی دیگر را جایگزین من مکن، و نامم را از نیکبختان خط مزن، و تنم را به بلا دچار مگردان.

وَلَا تَتَّخِذْنِی هُزُواً [181]لِخَلْقِکَ، وَلَا سُخْرِیّاً لَکَ[182] وَلَا تَبَعاً[183] إِلَّا لِمَرْضَاتِکَ وَلَا مُمْتَهَناً[184] إِلَّا بِالِانْتِقَامِ لَکَ.

مرا بازیچۀ دست مردم مکن و در پیشگاه خود به سخره مگیر. کاری کن که همواره در پی خشنودی تو باشم و تنها برای انتقام از دشمنانت بکوشم.

وَأَوْجِدْنِی بَرْدَ عَفْوِکَ وَرَوْحِکَ وَرَیْحَانِکَ[185] وَجَنَّهِ[186] نَعِیمِکَ،

و خنکای گذشت و رحمت و آسودگی و بهجت و بهشت پرنعیمت را به من بچشان؛

وَأَذِقْنِی طَعْمَ الْفَرَاغِ لِمَا تُحِبُّ بِسَعَهٍ مِنْ سَعَتِکَ، وَالِاجْتِهَادِ فِیمَا یُزْلِفُ لَدَیْکَ وَعِنْدَکَ.

و طعم فراغتی دلنشین برای انجام آنچه تو دوست داری، را در سایۀ رحمتت، به من بچشان و کوششی جانانه در آنچه مرا به قرب و منزلت نزد تو می‌رساند، نصیبم کن.

وَأَتْحِفْنِی بِتُحْفَهٍ مِنْ تُحَفَاتِکَ، وَاجْعَلْ تِجَارَتِی رَابِحَهً، وَکَرَّتِی غَیْرَ خَاسِـرَهٍ،

و مرا با هدیه‌ای بی‌نظیر از جانب خود گرامی بدار و تجارتم را سودمند و بازگشتم را بی‌زیان قرار ده.

 وَأَخِفْنِی مَقَامَکَ،[187] وَشَوِّقْنِی لِقَاءَکَ،[188]

و مرا از مقامت بیمناک و به دیدارت مشتاق گردان؛

وَتُبْ عَلَیَّ تَوْبَهً نَصُوحاً لَا تُبْقِ[189] مَعَهَا ذُنُوباً صَغِیرَهً وَلَا کَبِیرَهً، وَلَا تَذَرْ مَعَهَا[190] عَلَانِیَهً وَلَا سَـرِیرَهً.

و توبه‌ای خالص نصیبم کن که با آن هیچ گناه کوچک و بزرگی، و هیچ گناه آشکار و نهانی باقی نگذاری.

وَاَنْزِعِ الْغِلَّ مِنْ صَدْرِی لِلْمُؤْمِنِینَ، وَاَعْطِفْ[191] بِقَلْبِی عَلَی الْخَاشِعِینَ،

دلم را از هرگونه کینه نسبت به مؤمنان پاک کن و مهربانی به بندگان متواضع را در قلبم جای ده.

 وَکُنْ لِی کَمَا تَکُونُ لِلصَّالِحِینَ، وَحَلِّنِی حِلْیَهَ[192] الْمُتَّقِینَ،

و با من همان گونه باش که با نیکوکاران هستی؛ و مرا به زینت پرهیزگاران بیارای؛

 وَاجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْغَابِرِینَ، وَذِکْراً نَامِیاً[193] فِی الـْآخِرِینَ،

و در میان بازماندگان نام نیکم را بر جای گذار و در بین آیندگان یادم را زنده و بالنده گردان.

وَوَافِ بِی عَرْضَهَ الْأَوَّلِینَ، وَتَـمِّمْ[194] سُبُوغَ نِعْمَتِکَ عَلَیَّ، وَظَاهِرْ کَرَامَاتِهَا لَدَیَّ.[195]

و مرا در جایگاه پیشتازان قرار ده، و وفور نعمتت را بر من کامل کن و کرامات آن را برایم پیاپی فرما.

إِمْلَـأْ مِنْ فَوَائِدِکَ یَدَیَّ، وَسُقْ کَرَائِمَ مَوَاهِبِکَ إِلَیَّ،

دستانم را از عطایای ارزشمندت پر کن و نفیس‌ترین بخشش‌هایت را به سویم جاری ساز

 وَجَاوِرْ بِیَ الْأَطْیَبِینَ مِنْ أَوْلِیَائِکَ فِی الْجِنَانِ الَّتِی زَیَّنْتَهَا[196] لِأَصْفِیَائِکَ،

و مرا در بهشت‌هایی که برای برگزیدگانت آراسته‌ای، همسایۀ نیکوترین دوستانت قرار ده

وَجَلِّلْنِی[197] شَـرَائِفَ نِحَلِکَ فِی الْمَقَامَاتِ الْمُعَدَّهِ لِأَحِبَّائِکَ.

و نفیس‌ترین عطایایت را در جایگاه‌های آماده شده برای محبوبانت، شامل حالم گردان.

وَاجْعَلْ لِی عِنْدَکَ مَقِیلًا[198] آوِی إِلَیْهِ مُطْمَئِنّاً، وَمَثَابَهً أَتَبَوَّأُهَا وَأَقَرُّ[199] عَیْناً

و برایم نزد خود جایگاهی امن قرار ده که با آرامش به آن پناه آورم و منزلگاهی که در آن سکنی گزینم و مایۀ روشنی چشمم گردد.

وَلَا تُقَایِسْنِی[200] بِعَظِیمَاتِ الْجَرَائِرِ، وَلَا تُهْلِکْنِی ﴿یَوْمَ تُبْلَی السَّـرَائِرُ﴾

مرا با سنگینی گناهانم نسنج و در روز افشای رازها، هلاکم مکن.

 وَأَزِلْ عَنِّی کُلَّ شَکٍّ وَشُبْهَهٍ، وَاجْعَلْ لِی فِی الْحَقِّ طَرِیقاً[201] مِنْ کُلِّ رَحْمَهٍ،

و هرگونه شک و تردیدی را از من دور ساز و از هر رحمتی راهی به سوی حقیقت برایم بگشا.

وَأَجْزِلْ لِی قِسْمَ[202] الْمَوَاهِبِ مِنْ نَوَالِکَ، وَوَفِّرْ عَلَیَّ حُظُوظَ الْإِحْسَانِ مِنْ إِفْضَالِکَ.

از عطایای خویش، نصیبی سرشار ارزانی‌ام دار و از فضل بیکرانت، بهره‌های احسانت را بر من افزون کن.

 وَاجْعَلْ قَلْبِی وَاثِقاً بِـمَا عِنْدَکَ، وَهَمِّی مُسْتَفْرَغاً[203] لِمَا هُوَ لَکَ،

دلم را به آنچه نزد توست مطمئن کن و تمام دغدغه‌هایم را در راه خود به کار گیر.

وَاسْتَعْمِلْنِی بِـمَا تَسْتَعْمِلُ[204] بِهِ خَالِصَتَکَ،[205] وَأَشْـرِبْ قَلْبِی عِنْدَ ذُهُولِ الْعُقُولِ[206] طَاعَتَکَ.

مرا به کاری بگمار که خالصان درگاهت را بدان مشغول می‌داری و هنگام سرگردانی اندیشه‌ها، شیرینی طاعتت را به قلبم بچشان.

وَاجْمَعْ لِیَ الْغِنَى وَالْعِفَافَ[207] وَالدَّعَهَ وَالْمُعَافَاهَ، وَالصِّحَّهَ وَالسَّعَهَ وَالطُّمَأْنِینَهَ وَالْعَافِیَهَ،

توانگری، پاکدامنی، آسایش، تندرستی، گشایش در زندگی، آرامش و عافیت را برایم فراهم آور.

وَلَا تُحْبِطْ حَسَنَاتِی بِـمَا یَشُوبُهَا مِنْ مَعْصِیَتِکَ، وَلَا خَلَوَاتِی بِـمَا یَعْرِضُ لِی مِنْ نَزَغَاتِ[208] فِتْنَتِکَ.

نیکوکاری‌هایم را به سبب آلودگی با نافرمانی‌هایم و خلوت‌هایم را با وسوسه‌های فتنه‌‌انگیز نابود و بی‌اثر مکن.

وَصُنْ[209] وَجْهِی عَنِ الطَّلَبِ إِلَی أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِینَ، وَذُبَّنِی[210] عَنِ الْتِماسِ مَا عِنْدَ الْفَاسِقِینَ،

آبرویم را حفظ کن تا از مردم چیزی نخواهم و مرا از تقاضا کردن از فاسقان و ناپاکان دور نگه دار.

وَلَا تَجْعَلْنِی لِلظَّالِمِینَ ظَهِیراً وَلَا لَهُمْ عَلَی مَحْوِ کِتَابِکَ یَداً[211] وَنَصِیراً،[212]

مرا پشتیبان ستمگران و هم‌دست و یاورشان در از بین بردن کتابت قرار مده

وَحُطْنِی[213] مِنْ حَیْثُ لَا أَعْلَمُ[214] حِیَاطَهً تَقِینِی بِهَا،

 از جایی که نمی‌دانم، چنان محافظتم کن که با آن مرا در امان نگاه داری.

وَافْتَحْ لِی أَبْوَابَ تَوْبَتِکَ وَرَحْمَتِکَ وَرَأْفَتِکَ وَرِزْقِکَ الْوَاسِعِ إِنِّی إِلَیْکَ مِنَ الرَّاغِبِینَ،

درهای توبه، رحمت، مهربانی و روزی فراوانت را به رویم بگشا، که من از مشتاقان درگاه توام.

 وَأَتْـمِمْ لِی[215] إِنْعَامَکَ، إِنَّکَ خَیْرُ الْمُنْعِمِینَ.

نعمتت را بر من تمام کن، که تو بهترین نعمت‌دهندگانی.

وَاجْعَلْ بَاقِیَ عُمُرِی فِی الْحَجِّ وَالْعُمْرَهِ ابْتِغَاءَ وَجْهِکَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ،

ای پروردگار جهانیان! باقی عمرم را برای رضا و خشنودی خود در حج و عمره قرار ده.

 وَصَلَّی اللّٰهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ،[216] وَالسَّلَامُ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ أَبَدَ الآبِدِینَ.

و درود خداوند بر محمد و خاندان پاک و مطهرش باد و سلام بر او و بر آنان باد تا ابد و پیوسته.


[1] . عَنْکَ

[2] . أنتَ

[3] . الْفَرْدُ الدَّائِمُ الْمُتَفَرِّد

[4] . صَوَّرْتَهَا مَا صَوَّرْت‏

[5]. ابْتَدَأْت‏

[6] . وَ دَبَّرْتَ مَا دَبَّرْتَ تَدْبِیرا

[7] . یُعِنْکَ

[8] . عَلَیهِ

[9] . مُشَابِهٌ

[10] . وَلَا یَقُومُ

[11] . أَنْتَ الَّذِی قَصُرَتِ الْأَوْهَامُ عَنْ کَیْفِیَّتِهِ [کَیْفِیَّتِکَ‏] وَ لَمْ تُدْرِکِ الْأَبْصَارُ مَوْضِعَ أَیْنِیَّتِهِ [أُمْنِیَّتِهِ‏]

[12] . وَلَا تُـمَثَّلُ

[13] . مُمَثَّلاً مَشهُودًا

[14] . تولَد

[15] . لَکَ

[16] .  عَدِیلَ

[17] . عَلیِمٍ

[18] . مَنِیعٍ

[19] .  وَالجَمالِ

[20] . حَوی عِلمَکَ

[21] . تُحاطُ

[22] . وَ لَا تُغَالَبُ وَ لَا تُنَازَعُ [وَ لَا تُمَاتَنُ‏]

[23] .در برخی نسخه‌ها بدون (قاهر الأرباب)

[24] . دائِماً

[25] . یُوازِی بِنِعْمَتِکَ

[26] . کُرُورِ الأیَّامِ

[27] . یُوَازِی

[28] . در برخی نسخه ها بدون فیه.

[29] . یَعجِزُ

[30] . وَ یَزِیدُ عَلَى مَنِ ادَّعَى فِی تَوْفِیَتِهِ [تَوْقِیتِهِ‏]

[31] . حَمْداً لَا حَمْدَ إِلَى قَوْلِکَ [إِلَى قَبُولِکَ‏] أَقْرَبُ مِنْه‏

[32] . یُصَادِفُ مَزِیدا

[33] .  أسْبَقَ

[34] . آلِ مُحَمَّدٍ

[35] . وَصَلِّ عَلَیْهِ وآلِه

[36] . رَاضِیَه

[37] . أرضَی

[38] . بِدَوَامِک

[39] . تَنفَدُ

[40] . تَجتَمِعُ

[41] . صَلاه

[42] . طاعَتِکَ

[43] . تَشتَمِلُ

[44] . لا یُحصِیها

[45] . الّذِی

[46] . نِحلَتِکَ

[47] . تُکْمِلُ لَهُمْ بِهَا الْأَسْنَى [وَ تُکْمِلُ لَهُمْ بِهَا الْأَشْیَاءَ]

[48] . عَطَائِکَ

[49] . دونَهُنَّ

[50] . أرضِکَ

[51] . أوامِرِه

[52] . الْمُستَمسکِینَ

[53] . زَینُ

[54] . عَلَینا

[55] .  قِبَلَه

[56] . نَبِیِّکَ وَ رَسُولِکَ [وَ رَسُولِهِ‏]

[57] . عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلَام‏

[58] . صَداءَ

[59] . طَرِیقِک

[60] . عَن

[61] . أذِلَّ

[62] . وَأَلحِق

[63] . طَائِعِین‏

[64] . مُکتَفِینَ

[65] . اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِمْ وَ عَلَى أَوْلِیَائِهِم‏

[66] . الْمُتَمَسِّکِین‏

[67] . وَ احْفَظْهُمْ بِالصَّلَوَاتِ

[68] . الرَّائِجَات‏

[69] . وَ صَلّ‏

[70] . وَ هَذَا

[71] . فیهِ

[72] . لِخَلقِکَ

[73] .  نَهَیْتَه‏

[74] . خَائِفًا وَعِیدَکَ

[75] . عَفْوَکَ

[76] . أَنْعَمْتَ بِه‏

[77] . فَهَا

[78] . یَمنَعُکَ مِنِّی

[79] . أَشرَفَ

[80] . بِیَدهِ مِنْ عَفْوِکَ

[81] . لَا یَتَعَاظَمُکَ

[82] . لِغُفرانٍ

[83] . مِن

[84] . لَمْ تَرْدُدْنِی‏

[85] . الْمُعْتَذِرُونَ إِلَیْک‏

[86] . یُؤْتیَ

[87] . یَتَقَرَّبُ

[88] . اتَّبَعْتُ‏

[89] . لَا یَخِیبُ

[90] . الذَّلِیلِ الْحَقِیرِ

[91] . الْبَائِسِ الصَّغِیرِ الْفَقِیرِ

[92] . بَعدَ ذلِکَ

[93] . لَا یُعَاجِلُ

[94] . وَ لَا یُعَافِصُ [یُغَافِصُ‏] الْمُقْتَرِفِین‏

[95] . وإنْظَارِ الْخَاطِئِین

[96] . الْعَائِرُ

[97] . یُقدِمُ

[98] . اسْتَحْیَا مِنْ خَلْقِک‏

[99] . وَبَارَزَکَ بِالمـَعصِیَهِ

[100] . نَفْسِی

[101] . بِبَائِقَتِه‏

[102] . فَبِحَقِّ

[103] . مَنِ اصطَفَیتَ

[104] . قُدْسِک‏

[105] . مَنْ أَحْبَبْتَ مِنْ عِبَادِک‏

[106] . مَعْصِیَتِکَ

[107] . تَغَمَّدْتَ‏

[108] . عَدْوِ طَوْرِی فِی تَعَدِّی حُدُودِک‏

[109] . یَمْنَعُنِی‏

[110] . المَسرُوفِینَ

[111] . الطَّائِعِینَ [الثَّابِتِینَ‏]

[112] . بَاعِدْنِی‏

[113] . وَالْمُسَابَقَهِ

[114] . الْمُسَارَعَه

[115] . مَعَ مَن

[116] . وَعَدْتَ

[117] . وَ لَا تُبِرْنِی فِیمَنْ تُبِیر

[118] . سَبِیلِکَ

[119] . هَفَوَات‏

[120] . یُضِلنَنِّی

[121] . تُرهِقُنی

[122] . تَمْنَحْنِی: و بیرون از تحمل و طاقتم، نعمت به من عطا مکن که از فزونی محبّتی که بر دوش جانم می‌گذاری، گرانبارم کنی.

[123] . تُحَمِّلُنِیهِ

[124] . مِحْنَتِک‏

[125] . قَد سَقَطَ

[126] . وَ قَدِ

[127] . عِبَادِکَ

[128] . رَفَعْتَه‏

[129] . الِانزِجَارَ

[130] . وَ فَضَائِح‏

[131] . وَانْزِع‏

[132] . یَقْطَعُنِی‏

[133] . یَصُدُّنِی‏

[134] . لَدَیْک‏

[135] . یُذْهِلُنِی‏

[136] . وَ التَّفَرُّدِ بِمُنَاجَاتِک‏

[137] . جَنَّتِک‏

[138] . عَنْ

[139] . التَّطَهُّر

[140] . رَیْن‏

[141] . سَرْبِلْ قَلْبِی‏

[142] . سِـرْبَالَ

[143] . عَلَیَّ بِفَضْلِک‏

[144] . وَ سَدِّدْنِی بِتَسْدِیدِک‏

[145] . مَصَالِحِ

[146] . الْخَاطِئِین‏

[147] . أُثْنِیَ عَلَیْک‏ بِمَا

[148] . وَ أَبْرَأُ بِمَا أَسْدَیْت‏

[149] . إِلَیَّ [لآِلَائِکَ‏]

[150] . لَک‏

[151] . تَهْتِکْنِی‏

[152] . أَسْرَرْتُه‏

[153] . لَدَیْک‏

[154] . وَ لَا تُخَیِّبْنِی بِمَا جَنَیْتُ [خَبَیْتُ‏]

[155] . مُسْلِم‏

[156] . أنتَ

[157] . بِکُلِّ مَا

[158] . بِمَا

[159] . مَکْرُوها

[160] . مَیتَهَ

[161] . الأخذُ

[162] . فَإذِا

[163] . سُوءاً وَ أَنَا فِیهِم‏

[164] . مِنْهُمْ عَنْ إِرَادَتِک‏

[165] . الْفَضِیحَه

[166] . أُخْرَاک‏

[167] . فَاشْفَعْ

[168] . بَوَادِیک‏

[169] . بِهَا

[170] . بِهَا

[171] . وَ لَا تُخِفْنِی خِیفَهً

[172] . بِهَا

[173] . بَلِ اجعَل

[174] . وَ حَذِّرْنِی‏

[175] . وَ رَهِّبْنی‏

[176] . کِتَابِک‏

[177] . وَ أَعِنِّی بِانْقِطَاعِی فِیهِ لِعِبَادَتِک‏

[178] . تَجْرِیدِی عِنْدَ شُکْرِی لَک‏

[179] . بِبَابِکَ [وَ إِنْزَالِی فِی الْآمَالِ بِکَ‏]

[180] . حِینَ لَا حِین‏

[181] . هُزُؤاً

[182] . وَ لَا تَجْعَلْنِی مُتَحَیِّراً إِلَّا إِلَیْک‏

[183] . مُتَّبِعا

[184] . َمُرْتَهِنا

[185] . وَرَوْحَکَ وَرَیْحَانَکَ

[186] . جَنَّهَ

[187] . مَکَانَکَ

[188] . وَشَوِّقْنِی إلَی لِقَاءَکَ

[189] . لَا تُبقِی

[190] . بِهَا

[191] . وَاعْطِفْ

[192] . وَ أَلْبِسْنِی زِینَهَ

[193] . بَاقِیاً

[194] . وَتَـمِّمْ لِی

[195] . ظَاهِرَ نَعْمَاکَ وَ کَرَامَاتِهَا [کَرَامَاتِکَ‏] لَدَیَّ

[196] . رَتَّبْتَهَا

[197] .  وَ انْحُلْنِی‏

[198] . وَاجْعَلْ لِی مَقِیلًا

[199] . فَأَقَرَّ

[200] . وَ لَا تُنَاقِشْنِی [تُفَاتِشْنِی‏]

[201] . طَرِیقاً إلَی

[202] . قِسَمَ

[203] . مُسْتَفْزِغاً

[204] . اسْتَعْمَلْت‏

[205] . خَاصَّتَک‏

[206] .الْعَقلِ

[207] . وَالْعَفَافَ

[208] . مَعَهَا مِنْ نَزَغَات‏

[209] . وَصُنِ

[210] . دِینِی‏

[211] . مُؤَیَّدا

[212] وَلَا نَصِیراً

[213] . حُطَّنِی‏

[214]. مِنْ حَیْثُ أَعْلَمُ وَ مِنْ حَیْثُ لَا أَعْلَمُ

[215] . عَلَیّ

216. الْأَبْرَارِ الْأَخْیَارِ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُه‏

دیدگاهتان را بنویسید