مدرسه انسان شناسی منتظر

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

صفحه نخست » دعای صد و چهل‌ و هفت – در روز عرفه

اشتراک گذاری مقاله

اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ، اَللّٰهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ بَدِيعَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، ذَا الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ، رَبَّ الْأَرْبَابِ، وَإِلٰهَ كُلِّ مَأْلُوهٍ، وَخَالِقَ كُلِّ مَخْلُوقٍ، وَوَارِثَ كُلِّ شَیْ‏ءٍ، ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ﴾، وَلاٰ يَعْزُبُ عَنْهُ عِلْمُ شَیْ‏ءٍ، وَهُوَ بِكُلِّ شَیْ‏ءٍ مُحِيطٌ، وَهُوَ عَلیٰ كُلِّ شَیْ‏ءٍ رَقِيبٌ.

خدا را سپاس که مالک و مدبّر جهانیان است. خداوندا سپاس ویژۀ توست؛ ای پدید آورندۀ آسمان‌ها و زمین! ای صاحب بزرگی و رافت و محبّت! ای مالک همۀ اربابان و ای خدای هر معبود و خالق هر مخلوق و وارث هر چیز! «چیزی شبیه او نیست» و علم چیزی از او پنهان نـمی‌ماند و او به هر چیز احاطه دارد و او بر هر چیز نگهبان است.

أَنْتَ اللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلّٰا أَنْتَ، الْأَحَدُ الْمُتَوَحِّدُ الْفَرْدُ الْمُتَفَرِّدُ. وَأَنْتَ اللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلّٰا أَنْتَ الْكَرِيمُ الْمُتَكَرِّمُ، الْعَظِيمُ الْمُتَعَظِّمُ، الْكَبِیرُ الْمُتَكَبِّـرُ. وَأَنْتَ اللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلّٰا أَنْتَ، الْعَلِیُّ الْمُتَعَالِ، الشَّدِيدُ الْمِحَالِ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلّٰا أَنْتَ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ. وَأَنْتَ اللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلّٰا أَنْتَ، السَّمِيعُ الْبَصِیرُ، الْقَدِيمُ الْخَبِیرُ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلّٰا أَنْتَ، الْكَرِيمُ الْأَكْرَمُ، الدَّائِمُ الْأَدْوَمُ. وَأَنْتَ اللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلّٰا أَنْتَ، الْأَوَّلُ قَبْلَ كُلِّ أَحَدٍ، وَالآْخِرُ بَعْدَ كُلِّ عَدَدٍ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلّٰا أَنْتَ، الدَّانِی فیٖ عُلُوِّہِ، وَالْعَالِی فیٖ دُنُوِّہِ.

تویی خدایی که جز تو خدایی نیست و یکتا و یگانه‌ای، فرد و تنهایی. و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، بزرگوار و ارجمندی، بزرگ و باعظمتی، کبیر و متکبـّری. و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، بلند مرتبه و بلند پایه‌ای، در انتقام‌گیری سخت و شدیدی، و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، بخشنده و مهربانی، دانا و درست کاری. و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، شنوا و بینایی، ازلی و آگاهی، و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، بزرگوار و بزرگوارتری، همیشگی و جاودانه‌تری. و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، اوّلی پیش از هر کس و آخری پس از هر عدد، و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، نزدیک در عین بلندی مقامش و بلند مقام در عین نزدیکی‌اش.

وَأَنْتَ اللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلّٰا أَنْتَ، ذُوالْبَهَاءِ وَالْمَجْدِ، وَالْكِبْـرِيَاءِ وَالْحَمْدِ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلّٰا أَنْتَ الَّذِي أَنْشَأْتَ الْأَشْيَاءَ مِنْ غَیْرِ سِنْخٍ، وَصَوَّرْتَ مٰا صَوَّرْتَ مِنْ غَیْرِ مِثَالٍ، وَابْتَدَعْتَ الْمُبْتَدَعَاتِ بِلَا احْتِذَاءٍ. أَنْتَ الَّذِي قَدَّرْتَ كُلَّ شَیْ‏ءٍ تَقْدِيراً، وَيَسَّـرْتَ كُلَّ شَیْ‏ءٍ تَيْسِیراً، وَدَبَّرْتَ مٰا دُونَكَ تَدْبِیراً، أَنْتَ الَّذِي لَمْ يُعِنْكَ عَلیٰ خَلْقِكَ شَـرِيكٌ، وَلَمْ يُوَازِرْكَ فیٖ أَمْرِكَ وَزِيرٌ، وَلَمْ يَكُنْ لَكَ مُشَاهِدٌ وَلاٰ نَظِیرٌ.

و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، صاحب زیبایی و شکوه و عظمتی و کبـریایی و ستایشی، و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست که همه چیز را بدون مایه و اصل پدید آوردی و آنچه را صورت و شکل دادی، بدون نـمونه‌برداری از چیزی شکل دادی و پدید آوردی نوآفریده‌ها را بدون پیروی از کسی. تویی که هر چیز را در نیکوترین وضع، اندازه‌گیری کردی؛ و هر چیز را، از نظر تـمام خصوصیات رو به راه فرمودی؛ و امور ماسوای خود را سامان دادی. تویی که در ایجاد موجودات شـریکی یاری‌ات نداد و در کارت وزیری به پشتیبانی‌ات برنخاست؛ و برایت در امور آفرینش، تـماشاگر و همانندی نبود.

أَنْتَ الَّذِي أَرَدْتَ فَكَانَ حَتْماً مٰا أَرَدْتَ، وَقَضَيْتَ فَكَانَ عَدْلًا مٰا قَضَيْتَ، وَحَكَمْتَ فَكَانَ نِصْفاً مٰا حَكَمْتَ، أَنْتَ الَّذِي لاٰيَحْوِيكَ مَكَانٌ، وَلَمْ يَقُمْ لِسُلْطَانِكَ سُلْطَانٌ، وَلَمْ يُعْيِكَ بُرْهَانٌ وَلاٰ بَيَانٌ. أَنْتَ الَّذِي أَحْصَيْتَ كُلَّ شَیْ‏ءٍ عَدَداً، وَجَعَلْتَ لِكُلِّ شَیْ‏ءٍ أَمَداً، وَقَدَّرْتَ كُلَّ شَیْ‏ءٍ تَقْدِيراً، أَنْتَ الَّذِي قَصُـرَتِ الْأَوْهَامُ عَنْ ذَاتِيَّتِكَ، وَعَجَزَتِ الْأَفْهَامُ عَنْ كَيْفِيَّتِكَ، وَلَمْ تُدْرِكِ الْأَبْصَارُ مَوْضِعَ أَيْنِيَّتِكَ.

تویی که اراده کردی؛ پس هر چه را اراده کردی، حتمی و قطعی شد و داوری کردی؛ و آنچه را داوری کردی، بر اساس عدالت بود؛ و حکم کردی؛ و آنچه را حکم کردی، بر پایه انصاف بود، تویی که مکانی تو را فرا نـمی‌گیرد و سلطنتی در برابر سلطنتت به پا نخاست و برهان و بیانی عاجزت نساخت. تویی که هر چیز را به شمار آوردی و برای هر چیزی مدّت قرار دادی و هر چیز را به خوبی اندازه گرفتی، تویی که دست اندیشه‌ها از رسیدن به ژرفای ذاتت کوتاه است و فهم‌ها از درک چگونگی‌ات ناتوان است و دیده‌ها مکانت را در نیابند.

أَنْتَ الَّذِي لاٰتُحَدُّ فَتَكُونَ مَحْدُوداً، وَلَمْ تُـمَثَّلْ فَتَكُونَ مَوْجُوداً، وَلَمْ تَلِدْ فَتَكُونَ مَوْلُوداً، أَنْتَ الَّذِي لاٰضِدَّ مَعَكَ فَيُعَانِدَكَ، وَلاٰ عِدْلَ لَكَ فَيُكَاثِرَكَ، وَلاٰ نِدَّ لَكَ فَيُعَارِضَكَ. أَنْتَ الَّذِي ابْتَدَأَ، وَاخْتَـرَعَ، وَاسْتَحْدَثَ، وَابْتَدَعَ، وَأَحْسَنَ صُنْعَ مٰا صَنَعَ، سُبْحَانَكَ مٰا أَجَلَّ شَأْنَكَ، وَأَسْنىٰ فِی الْأَمَاكِنِ مَكَانَكَ، وَأَصْدَعَ بِالْحَقِّ فُرْقَانَكَ، سُبْحَانَكَ مِنْ لَطِيفٍ مٰا أَلْطَفَكَ وَرَؤُوفٍ مٰا أَرْأَفَكَ وَحَكِيمٍ مٰا أَعْرَفَكَ.

تویی که ابتدا و انتهایی نداری تا محدود شوی و مانند موجودات نیستی که پس از عدم، موجود شده باشی؛ و فرزندی نیاوردی تا زاییده شده باشی؛ تویی که برایت همتایی نیست تا با تو به ستیز برخیزد و همانندی برایت نیست تا در قدرت و سطوت و توانایی، با تو پهلو به پهلو زند؛ و برابر و همانندی برایت نیست تا با تو از در مخالفت برآید. تویی که آغاز کرد و اختـراع نـمود و پدید آورد و بدون نـمونه آفرید و محکم و نیکو قرار داد ساختـن آنچه را ساخت. منزّہ و پاکی؛ چه بزرگ است مقام و مرتبه‌ات؛ و چه بلند است در میان جایگاه‌ها، جایگاهت؛ و چه آشکارکننده به حق است قرآنت و موازینی که برای جدا کردن حق از باطل قرار داده‌ای. منزّہ و پاک و مهربانی که چه بسیار است مهربانی‌ات؛ و رئوفی که چه بسیار است رأفتت؛ و حکیمی که چه بسیار است شناسایی‌ات.

سُبْحَانَكَ مِنْ مَلِيكٍ مٰا أَمْنَعَكَ، وَجَوَادٍ مٰا أَوْسَعَكَ، وَرَفِيعٍ مٰا أَرْفَعَكَ ذُوالْبَهَاءِ وَالْمَجْدِ وَالْكِبْـرِيَاءِ وَالْحَمْدِ، سُبْحَانَكَ بَسَطْتَ بِالْخَیْرَاتِ يَدَكَ، وَعُرِفَتِ الْهِدَايَةُ مِنْ عِنْدِكَ، فَمَنِ الْتَمَسَكَ لِدِينٍ أَوْ دُنْيَا وَجَدَكَ. سُبْحَانَكَ خَضَعَ لَكَ مَنْ جَرىٰ فیٖ عِلْمِكَ، وَخَشَعَ لِعَظَمَتِكَ مٰا دُونَ عَرْشِكَ، وَانْقَادَ لِلتَّسْلِيمِ لَكَ كُلُّ خَلْقِكَ، سُبْحَانَكَ لاٰتُحَسُّ، وَلاٰ تُجَسُّ وَلاٰ تُـمَسُّ، وَلاٰ تُكَادُ وَلاٰ تُـمَاطُ، وَلاٰ تُنَازَعُ وَلاٰ تُجَارىٰ، وَلاٰ تُـمَارىٰ، وَلاٰ تُخَادَعُ وَلاٰ تُـمَاكَرُ.

منزّہ و پاکی؛ پادشاهی که دست معارضی به مرز پادشاهی‌ات نرسد و بخشنده‌ای که سفره بخشندگی‌ات چه پهناور است؛ و بلند مرتبه‌ای، چه بلند مرتبه است رفعتت. تو صاحب زیبایی و آراستگی و کبـریایی و ستایشی. منزّہ و پاکی، دست قدرتت را به عطا کردن خوبی‌ها گشودی و هدایت از نزد تو شناخته شد؛ پس هر که تو را برای دین یا دنیا بخواهد، می‌یابدت. منزّہ و پاکی، هر کس در عرصۀ علمِ تو قرار گرفته، برایت فروتنی کرد؛ و جمع آفریده‌هایت، در برابر بزرگی‌ات فروتنی کردند؛ و همۀ مخلوقاتت در پیشگاه تو، گردن‌بند تسلیم به گردن انداختند. منزّہ و پاکی، به حواس ظاهری درک نشوی؛ و به حواس درون در نیایی؛ و به اعضا و جوارح لـمس نگردی؛ مورد نیرنگ و کید واقع نشوی؛ از بزرگی و عظمتت کنار زده نشوی؛ در معرض نزاع و مغلوبیت و جدال و فریب و مکر قرار نگیری.

سُبْحَانَكَ سَبِيلُكَ جَدَدٌ، وَأَمْرُكَ رَشَدٌ، وَأَنْتَ حَيٌّ صَمَدٌ، سُبْحَانَكَ قَولُكَ حُكْمٌ، وَقَضَاؤُكَ حَتْمٌ، وَإِرَادَتُكَ عَزْمٌ، سُبْحَانَكَ لاٰرَادَّ لِمَشِيَّتِكَ، وَلاٰ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِكَ، سُبْحَانَكَ قَاهِرَ الْاَرْبَابِ، بَاهِرَ الآْيَاتِ، فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ، بَارِئَ النَّسَمَاتِ، لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً يَدُومُ بِدَوَامِكَ، وَلَكَ الْحَمْدُ حَمْداً خَالِداً بِنِعْمَتِكَ، وَلَكَ الْحَمْدُ حَمْداً يُوَازِي صُنْعَكَ، وَلَكَ الْحَمْدُ حَمْداً يَزِيدُ عَلیٰ رِضَاكَ.

منزه و پاکی، راهت روشن و هموار، دستورت هدایت است و تو زنده و آقا و بی‌نیازی. منزه و پاکی؛ گفتارت درست و استوار و داوری‌ات قطعی و اراده‌ات جزمی و مسلّم است. منزه و پاکی؛ در برابر مشیتت، ردّکننده‌ای نیست؛ و در مقابل کلماتت، تبدیل‌کننده‌ای وجود ندارد. منزه و پاکی،‌ ای صاحب آیات روشن! ای به وجود آورندۀ آسمان‌ها! ای آفرینندۀ موجودات! تو را سپاس، سپاسی که جاودانگی‌اش به جاودانگی‌ات ادامه پیدا کند. و تو را سپاس؛ سپاسی که همراه نعمتت پاینده باشد؛ و تو را سپاس؛ سپاسی که با شمارۀ آفریده‌هایت برابری کند. و تو را سپاس؛ سپاسی که بر خشنودی‌ات بیافزاید.

وَلَكَ الْحَمْدُ حَمْداً مَعَ حَمْدِ كُلِّ حَامِدٍ، وَشُكْراً يَقْصُـرُ عَنْهُ شُكْرُ كُلِّ شَاكِرٍ، حَمْداً لاٰيَنْبَغِي إِلّٰا لَكَ، وَلاٰ يُتَقَرَّبُ بِهِ إِلّٰا إِلَيْكَ، حَمْداً يُسْتَدَامُ بِهِ الْأَوَّلُ، وَيُسْتَدْعَى بِهِ دَوَامُ الآْخِرِ. حَمْداً يَتَضَاعَفُ عَلیٰ كُرُورِ الْأَزْمِنَةِ، وَيَتَزَايَدُ أَضْعَافاً مُتَـرَادِفَةً، حَمْداً يَعْجِزُ عَنْ إِحْصَائِهِ الْحَفَظَةُ، وَيَزِيدُ عَلیٰ مٰا أَحْصَتْهُ فیٖ كِتَابِكَ الْكَتَبَةُ، حَمْداً يُوازِنُ عَرْشَكَ الْمَجِيدَ وَيُعَادِلُ كُرْسِيَّكَ الرَّفِيعَ.

و تو را سپاس؛ سپاسی که با سپاس هر سپاسگزاری توأم باشد؛ و شکری که شکر هر شاکری از آن کوتاه آید. سپاسی که سزاوار غیر تو نباشد؛ و به وسیلۀ آن جز به تو تقرّب جسته نشود. سپاسی که باعث دوام سپاس اول و سبب درخواست دوام سپاس آخر شود. سپاسی که بر اساس گردش زمان‌ها چند برابر گردد و به افزایش‌های پی‌درپی فزونی یابد. سپاسی که حافظان اعمال از شمردنش ناتوان شوند و بر آنچه کاتبان اعمال در کتاب تو می‌نویسند، افزون گردد. سپاسی که با عرش ستودنی‌ات، یکسان و برابر؛ و با کرسی بلندت، معادل شود.

حَمْداً يَكْمُلُ لَدَيْكَ ثَوَابُهُ، وَيَسْتَغْرِقُ كُلَّ جَزَاءٍ جَزَاؤُہُ، حَمْداً ظَاهِرُہُ وَفْقٌ لِبَاطِنِهِ، وَبَاطِنُهُ وَفْقٌ لِصِدْقِ النِّيَّةِ فِیهِ، حَمْداً لَمْ يَحْمَدْكَ خَلْقٌ مِثْلَهُ، وَلاٰ يَعْرِفُ أَحَدٌ سِوَاكَ فَضْلَهُ، حَمْداً يُعَانُ مَنِ اجْتَهَدَ فیٖ تَعْدِيدِہِ، وَيُؤَيَّدُ مَنْ أَغْرَقَ نَزْعاً فیٖ تَوْفِيَتِهِ، حَمْداً يَجْمَعُ مٰا خَلَقْتَ مِنَ الْحَمْدِ، وَيَنْتَظِمُ مٰا أَنْتَ خَالِقُهُ مِنْ بَعْدُ، حَمْداً لاٰحَمْدَ أَقْرَبُ إِلیٰ قَوْلِكَ مِنْهُ، وَلاٰ أَحْمَدَ مِمَّنْ يَحْمَدُكَ بِهِ، حَمْداً يُوجِبُ بِكَرَمِكَ الْمَزِيدَ بِوُفُورِہِ، تَصِلُهُ بـِمَزِيدٍ بَعْدَ مَزِيدٍ طَوْلًا مِنْكَ، حَمْداً يَجِبُ لِكَرَمِ وَجْهِكَ، وَيُقَابِلُ عِزَّ جَلَالِكَ.

سپاسی که پاداشش از جانب تو کامل گردد و مزدش همۀ مزدها را فرا گیرد. سپاسی که ظاهرش موافق باطنش و باطنش موافق صدق نیّت باشد. سپاسی که هیچ آفریده‌ای مانند آن را به جا نیاورده و کسی جز تو ارزشش را نشناسد. سپاسی که هر کس برای بسیار آوردنش بکوشد، یاری شود؛ و هر کس در کامل آوردنش نهایت جدیّت را به کار برد، مورد حمایت قرار گیرد. سپاسی که هر چه سپاس آفریده‌ای، دارا باشد؛ و هر چه را پس از آن به وجود آوری، در برگیرد. سپاسی که هیچ سپاسی به کلامت، از آن نزدیک‌تر و هیچ‌کس از آن کسی که این‌گونه سپاس می‌گوید، سپاسگزارتر نباشد. سپاسی که به سبب کرمت و به خاطر فراوانی‌اش، باعث فزونی نعمت شود؛ و از باب احسان، پس از هر فزونی، آن را به فزونی دیگر رسانی. سپاسی که شایستۀ ذات کریمت باشد و با توانـمندی و عظمتت برابری کند.

رَبِّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، الْمُنْتَجَبِ الْمُصْطَفَى الْمُكَرَّمِ الْمُقَرَّبِ، أَفْضَلَ صَلَوَاتِكَ، وَبَارِكْ عَلَيْهِ أَتَمَّ بَرَكَاتِكَ، وَتَرَحَّمْ عَلَيْهِ أَمْتَعَ رَحَمَاتِكَ. رَبِّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، صَلَاةً زَاكِيَةً لاٰتَكُونُ صَلَاةٌ أَزْکیٰ مِنْهٰا، وَصَلِّ عَلَيْهِ صَلَاةً نَامِيَةً لاٰتَكُونُ صَلَاةٌ أَنْـمىٰ مِنْهٰا، وَصَلِّ عَلَيْهِ صَلَاةً رَاضِيَةً لاٰتَكُونُ صَلَاةٌ فَوْقَهَا. رَبِّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، صَلَاةً تُرْضِيهِ وَتَزِيدُ عَلیٰ رِضَاهُ، وَصَلِّ عَلَيْهِ صَلَاةً تُرْضِيكَ وَتَزِيدُ عَلیٰ رِضَاكَ لَهُ، وَصَلِّ عَلَيْهِ صَلَاةً لاٰتَرْضیٰ لَهُ إِلّٰا بِهٰا، وَلاٰ تَرىٰ غَیْرَہُ لَهٰا أَهْلًا. رَبِّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ صَلَاةً تُجَاوِزُ رِضْوَانَكَ، وَيَتَّصِلُ اتِّصَالُهَا بِبَقَائِكَ، وَلاٰ يَنْفَدُ كَمٰا لاٰتَنْفَدُ كَلِمَاتُكَ.

پروردگارا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست؛ آن انسان پسندیده، برگزیده، گرامی و مقرّب، برترین درودهایت را؛ و بر او برکت نازل کن، کامل‌ترین برکاتت را؛ و بر او رحمت آر، پر بهره‌ترین رحمت‌هایت را. پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی فزون پذیر که درودی فزون پذیرتر از آن نباشد؛ و بر او درودی فزاینده فرست که درودی فزاینده‌تر از آن به عرصه نیاید؛ و بر او درود فرست، درودی پسندیده که درودی بالاتر از آن نباشد. پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی که او را خشنود کند و بر خشنودی‌اش بیافزاید؛ و بر او درود فرست، درودی که تو را خشنود کند و بر خشنودی‌ات به خاطر او بیافزاید؛ و بر او درود فرست، درودی که برای او جز به آن خشنود نشوی و غیر او کسی را شایستۀ آن ندانی. پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی که از خشنودی تو فرا رود و پیوندش به جاودانی تو وصل شود و پایان نپذیرد، چنانکه کلمات تو پایان نـمی‌پذیرد.

رَبِّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، صَلَاةً تَنْتَظِمُ صَلَوَاتِ مَلَائِكَتِكَ وَأَنْبِيَائِكَ وَرُسُلِكَ وَأَهْلِ طَاعَتِكَ، وَتَشْتَمِلُ عَلیٰ صَلَوَاتِ عِبَادِكَ مِنْ جِنِّكَ وَإِنْسِكَ وَأَهْلِ إِجَابَتِكَ، وَتَجْتَمِعُ عَلیٰ صَلَاةِ كُلِّ مَنْ ذَرَأْتَ وَبَرَأْتَ مِنْ أَصْنَافِ خَلْقِكَ. رَبِّ صَلِّ عَلَيْهِ وَآلِهِ، صَلَاةً تُحِيطُ بِكُلِّ صَلَاةٍ سَالِفَةٍ وَمُسْتَأْنَفَةٍ، وَصَلِّ عَلَيْهِ وَعَلیٰ آلِهِ صَلَاةً مَرْضِيَّةً لَكَ وَلِمَنْ دُونَكَ، وَتُنْشِیُ مَعَ ذٰلِكَ صَلَوَاتٍ تُضَاعِفُ مَعَهَا تِلْكَ الصَّلَوَاتِ عِنْدَهَا، وَتَزِيدُهَا عَلیٰ كُرُورِ الْأَيَّامِ زِيَادَةً فیٖ تَضَاعِيفَ لاٰيَعُدُّهَا غَیْرُك. رَبِّ صَلِّ عَلیٰ أَطَائِبِ أَهْلِ بَيْتِهِ الَّذِي اخْتَـرْتَهُمْ لِأَمْرِكَ، وَجَعَلْتَهُمْ خَزَنَةَ عِلْمِكَ، وَحَفَظَةَ دِينِكَ، وَخُلَفَاءَكَ فیٖ أَرْضِكَ، وَحُجَجَكَ عَلیٰ عِبَادِكَ، وَطَهَّرْتَهُمْ مِنَ الرِّجْسِ وَالدَّنَسِ تَطْهِیراً بِإِرَادَتِكَ، وَجَعَلْتَهُمُ الْوَسِيلَةَ إِلَيْكَ، وَالْمَسْلَكَ إِلیٰ جَنَّتِكَ.

پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی که درود فرشتگان و پیامبـران و رسولان و اهل طاعتت را به رشتۀ نظم درآورد؛ و شامل درود بندگانت، از جنّ و انس و پذیرندگان دعوتت گردد و درود هر که را از انواع آفریده‌هایت به وجود آوردی و پدید کردی، گرد آورد. پروردگارا! بر او و آلش درود فرست، درودی که هر درود گذشته و جدید را در برگیرد؛ و بر او و آلش درود فرست، درودی که نزد تو و غیر تو پسندیده باشد؛ و علاوۀ بر آن درودهایی را ایجاد کنی که در کنارش، درودهای گذشته را چند برابر کنی؛ و با گذشت روزگاران، چندان بر آن بیافزایی که کسی جز تو نتواند آن را به شماره آورد. پروردگارا! بر پاکیزه‌ترین‌ها از اهل بیت او درود فرست، اهل بیتی که برای اجرای فرمانت انتخاب کردی؛ و آنان را خزانه‌داران دانشت و حافظان دینت و جانشینانت در زمینت و حجّت‌هایت بر بندگانت قرار دادی؛ و آنان را به اراده‌ات، از پلیدی و آلودگی به طور کامل پاک کردی؛ و وجود مبارک‌شان را وسیله‌ای به سوی خود و راه مستقیمت به جانب بهشتت، قرار دادی.

رَبِّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، صَلَاةً تُجْزِلُ لَهُمْ بِهٰا مِنْ نِحَلِكَ وَكَرَامَتِكَ، وَتُكْمِلُ لَهُمُ الْأَشْيَاءَ مِنْ عَطَايَاكَ وَنَوَافِلِكَ، وَتُوَفِّرُ عَلَيْهِمُ الْحَظَّ مِنْ عَوَائِدِكَ وَفَوَائِدِكَ. رَبِّ صَلِّ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ صَلَاةً لاٰأَمَدَ فیٖ أَوَّلِهَا، وَلاٰ غَايَةَ لِأَمَدِهَا، وَلاٰ نِهَايَةَ لآِخِرِهَا، رَبِّ صَلِّ عَلَيْهِمْ زِنَةَ عَرْشِكَ وَمٰا دُونَهُ، وَمِلْأَ سَمَاوَاتِكَ وَمٰا فَوْقَهُنّ، وَعَدَدَ أَرَضِيكَ وَمٰا تَحْتَهُنَّ وَمٰا بَيْنَهُنَّ، صَلَاةً تُقَرِّبُهُمْ مِنْكَ زُلْفىٰ، وَتَكُونُ لَكَ وَلَهُمْ رِضًی، وَمُتَّصِلَةً بِنَظَائِرِهِنَّ أَبَداً. اَللّٰهُمَّ إِنَّكَ أَيَّدْتَ دِينَكَ فیٖ كُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ، وَمَنَاراً فیٖ بِلَادِكَ بَعْدَ أَنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِكَ، وَجَعَلْتَهُ الذَّرِيعَةَ إِلیٰ رِضْوَانِكَ، وَافْتَـرَضْتَ طَاعَتَهُ، وَحَذَّرْتَ مَعْصِيَتَهُ، وَأَمَرْتَ بِامْتِثَالِ أَمْرِہِ وَالِانْتِهَاءِ عِنْدَ نَهْيِهِ، وَاَلّٰا يَتَقَدَّمَهُ مُتَقَدِّمٌ، وَلاٰ يَتَأَخَّرَ عَنْهُ مُتَأَخِّرٌ، فَهُوَ عِصْمَةُ اللَّائِذِينَ، وَكَهْفُ الْمُؤْمِنِینَ وَعُرْوَةُ الْمُتَمَسِّكِینَ، وَبَهَاءُ الْعَالَمِینَ.

پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی که به سبب آن، بخشش و بزرگواری‌ات را در حقّ آنان بزرگ گردانی؛ و عطا و بخشش‌های افزونت را برای آنان کامل گردانی؛ و نصیب آنان را از نیکی‌ها و بهره‌هایت، سـرشار کنی. پروردگارا! بر پیامبـر و آلش درود فرست، درودی که آغازش را مرزی و مدتش را پایانی و آخرش را نهایتی، نباشد. پروردگارا! بر آنان درود فرست، هم‌وزن عرش و آنچه غیر عرش است؛ به گنجایش آسمان‌ها و آنچه فوق آن‌هاست؛ و به اندازۀ زمین‌ها و آنچه در زیر آن‌ها و در بین آن‌هاست؛ درودی که آنان را به قرب تو رساند و مایۀ خشنودی تو و آنان شود و برای همیشه به مانندها و امثال آن متّصل گردد. خداوندا تو در هر زمان، دینت را به وجود امامی یاری دادی، امامی که او را نشانه‌ای برای بندگانت جهت یافتـن راه حق و مشعلی فروزان در سـرزمین‌هایت برپا داشتی؛ پس از آن‌که رشتۀ ارتباطش را به رشتۀ ارتباط خود پیوند دادی و او را سبب دست‌یابی به خشنودی‌ات قرار دادی و طاعتش را واجب و از نافرمانی‌اش بیم دادی و مردم را به فرمان بردن از دستوراتش و باز ایستادن از نهی‌اش و پیشی نجستـن بر حضـرتش و پس نـماندن از وجود مقدّسش، دستور دادی. که او پناه پناهندگان و محل پناه بردن مؤمنان و دستگیرۀ چنگ‌زنندگان و شکوه جهانیان است.

اَللّٰهُمَّ فَأَوْزِعْ لِوَلِيِّكَ شُكْرَ مٰا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيْهِ، وَأَوْزِعْنَا مِثْلَهُ فِيهِ، وَآتِهِ مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَاناً نَصِیراً، وَافْتَحْ لَهُ فَتْحاً يَسِیراً، وَأَعِنْهُ بِرُكْنِكَ أَلْأَعَزِّ، وَاشْدُدْ أَزْرَہُ، وَقَوِّ عَضُدَہُ، وَرَاعِهِ بِعَيْنِكَ، وَاحْمِهِ بِحِفْظِكَ، وَانْصُـرْہُ بِـمَلَائِكَتِكَ، وَامْدُدْہُ بِجُنْدِك الْأَغْلَبِ. وَأَقِمْ بِهِ كِتَابَكَ وَحُدُودَكَ وَشَـرَائِعَكَ وَسُنَنَ رَسُولِكَ، صَلَوَاتُكَ اللّٰهُمَّ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَأَحْيِ بِهِ مٰا أَمَاتَهُ الظَّالِمُونَ مِنْ مَعَالِمِ دِينِكَ، وَاجْلُ بِهِ صَدَاَ الْجَوْرِ عَنْ طَرِيقَتِكَ، وَأَبِنْ بِهِ الضَّـرَّاءَ مِنْ سَبِيلِكَ، وَأَزِلْ بِهِ النَّاكِبِینَ عَنْ صِـرَاطِكَ، وَامْحَقْ بِهِ بُغَاةَ قَصْدِكَ عِوَجاً، وَأَلِنْ جَانِبَهُ لِأَوْلِيَائِكَ، وَابْسُطْ يَدَہُ عَلیٰ أَعْدَائِكَ، وَهَبْ لَنٰا رَأْفَتَهُ، وَرَحْمَتَهُ وَتَعَطُّفَهُ وَتَحَنُّنَهُ، وَاجْعَلْنَا لَهُ سَامِعِینَ مُطِيعِینَ، وَ فیٖ رِضَاهُ سَاعِینَ، وَإِلیٰ نُصْـرَتِهِ وَالْمُدَافَعَةِ عَنْهُ مُكْنِفِینَ، وَإِلَيْكَ وَإِلیٰ رَسُولِكَ صَلَوَاتُكَ اللّٰهُمَّ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِذٰلِكَ مُتَقَرِّبِینَ.

خداوندا سپاس گزاردن نعمت‌هایی که به ولیّ‌ات عنایت کردی، به او الهام فرما؛ و ما را نیز به سپاسگزاری نعمت وجود ولی الهام کن؛ و از سوی خویش، به حضـرت او، فروانروایی و قدرت یاری دهنده عطا فرما؛ و درِ فتح و پیروزی آسانی را به رویش بگشا؛ و او را به نیرومندترین تکیه‌گاه خود یاری ده؛ پشتش را محکم و بازویش را قوی فرما؛ و به نظر عنایت و لطفت، او را در سایۀ مراقبت و نگهداری‌ات قرار ده؛ و به حفظت او را حمایت کن؛ و به فرشتگانت او را یاری ده؛ و به نیرومندترین سپاهت، کمکش کن. و به وسیلۀ او قرآنت و حدودت و قوانینت و روش‌های رسولت را -که درودت بر او و آلش باد– به‌پا دار. آنچه از نشانه‌های دینت را ستمکاران میرانده‌اند، به وجود امام زنده کن؛ و به وسیلۀ او زنگار ستم را از راهت پاک کن؛ و ناهمواری را از جادّہ‌ات برطرف فرما؛ و منحرفین از راهت را از میان بردار؛ و آنان که قصد ایجاد کجی و اعوجاج در دینت را دارند، هلاک کن. و دلش را نسبت به دوستانت نرم و دست قدرتش را برضد دشمنانت، گشوده ساز؛ و مهربانی و رحمت و عطوفت و دل سوزی‌اش را به ما ببخش؛ و ما را نسبت به او شنوا و فرمان‌بردار و در راه به دست آوردن خشنودی‌اش کوشا و در یاری و دفاع از او مددکار، قرار ده؛ تا به وسیلۀ این امور، به تو و به رسولت -که درودت بر او و آلش باد- تقرّب جوییم.

اَللّٰهُمَّ وَصَلِّ عَلیٰ أَوْلِيَائِهِمُ الْمُعْتَـرِفِینَ بِـمَقَامِهِمُ، الْمُتَّبِعِینَ مَنْهَجَهُمُ، الْمُقْتَفِینَ آثَارَهُمُ، الْمُسْتَمْسِكِینَ بِعُرْوَتِهِمُ، الْمُتَمَسِّكِینَ بِوِلَايَتِهِمُ، الْمُؤْتَـمِّینَ بِإِمَامَتِهِمُ، الْمُسَلِّمِینَ لِأَمْرِهِمُ، الْمُجْتَهِدِينَ فیٖ طَاعَتِهِمُ، الْمُنْتَظِرِينَ أَيَّامَهُمُ، الْمَادِّينَ إِلَيْهِمْ أَعْيُنَهُمُ، الصَّلَوَاتِ الْمُبَارَكَاتِ الزَّاكِيَاتِ النَّامِيَاتِ الْغَادِيَاتِ الرَّائِحَاتِ. وَسَلِّمْ عَلَيْهِمْ وَعَلیٰ أَرْوَاحِهِمْ، وَاجْمَعْ عَلَی التَّقْوَى أَمْرَهُمْ، وَأَصْلِحْ لَهُمْ شُؤُونَهُمْ، وَتُبْ عَلَيْهِمْ، إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ، وَخَیْرُ الْغَافِرِينَ، وَاجْعَلْنَا مَعَهُمْ فیٖ دَارِ السَّلَامِ بِرَحْمَتِكَ، يٰا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. اَللّٰهُمَّ هٰذَا يَوْمُ عَرَفَةَ، يَوْمٌ شَـرَّفْتَهُ وَكَرَّمْتَهُ وَعَظَّمْتَهُ، نَشَـرْتَ فِيهِ رَحْمَتَكَ، وَمَنَنْتَ فِيهِ بِعَفْوِكَ، وَأَجْزَلْتَ فِيهِ عَطِيَّتَكَ، وَتَفَضَّلْتَ بِهِ عَلیٰ عِبَادِكَ.

خداوندا بر دوستان محمّد و آل محمّد درود فرست، دوستانی که به مقام‌شان اقرار دارند، پیرو راه‌شان هستند، دنباله‌رو آثارشان می‌باشند، چنگ‌زنندۀ به دستگیره محکم و استوارشان هستند، به ولایت‌شان تـمسّک دارند، به امامت‌شان اقتدا می‌کنند، به دستورات‌شان تسلیم‌اند، در فرمان‌برداری از آنان کوشایند، منتظر حکومت و قدرت پیروزی آنان‌اند، چشم دوختۀ به ایشان‌اند. درودهای مبارک، پاکیزه، فزایندۀ صبحگاهان و شامگاهان، بر آنان باد. و بر ایشان و بر ارواح‌شان درود فرست و کارشان را بر اساس تقوا فراهم آور و شئون زندگی و احوال‌شان را سـر و سامان بخش و توبۀ آنان را بپذیر؛ همانا تو بسیار توبه پذیر و مهربانی؛ و بهتـرین آمرزندگانی و ما را به رحمتت همراه آنان در جایگاه امن و امان قرار ده؛ ای مهربان‌ترین مهربانان! خداوندا این روز، روز عرفه است؛ روزی که آن را شـرافت و کرامت و عظمت دادی؛ سفرۀ رحمتت را در آن گستـردی و در آن به بخششت بر بندگان منّت نهادی و عطایت را در آن بزرگ کردی و به وسیلۀ آن بر بندگانت تفضّل و احسان فرمودی.

اَللّٰهُمَّ وَأَنَا عَبْدُكَ الَّذِي أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ قَبْلَ خَلْقِكَ لَهُ، وَبَعْدَ خَلْقِكَ إِيَّاهُ، فَجَعَلْتَهُ مِمَّنْ هَدَيْتَهُ لِدِينِكَ، وَوَفَّقْتَهُ لِحَقِّكَ، وَعَصَمْتَهُ بِحَبْلِكَ، وَأَدْخَلْتَهُ فیٖ حِزْبِكَ، وَأَرْشَدْتَهُ لِمُوَالَاةِ أَوْلِيَائِكَ، وَمُعَادَاةِ أَعْدَائِكَ. ثُمَّ أَمَرْتَهُ فَلَمْ يَأْتَـمِرْ، وَزَجَرْتَهُ فَلَمْ يَنْزَجِرْ، وَنَهَيْتَهُ عَنْ مَعْصِيَتِكَ، فَخَالَفَ أَمْرَكَ إِلیٰ نَهْيِكَ، لاٰمُعَانَدَةً لَكَ، وَلَا اسْتِكْبَاراً عَلَيْكَ، بَلْ دَعَاهُ هَوَاهُ إِلیٰ مٰا زَيَّلْتَهُ وَإِلیٰ مٰا حَذَّرْتَهُ، وَأَعَانَهُ عَلیٰ ذٰلِكَ عَدُوُّكَ وَعَدُوُّہُ، فَأَقْدَمَ عَلَيْهِ عَارِفاً بِوَعِيدِكَ، رَاجِياً لِعَفْوِكَ، وَاثِقاً بِتَجَاوُزِكَ، وَكَانَ أَحَقَّ عِبَادِكَ مَعَ مٰا مَنَنْتَ عَلَيْهِ اَلّٰا يَفْعَلَ. وَهَا أَنَا ذَا بَیْنَ يَدَيْكَ صَاغِراً ذَلِيلًا، خَاضِعاً خَاشِعاً، خَائِفاً مُعْتَـرِفاً بِعَظِيمٍ مِنَ الذُّنُوبِ تَحَمَّلْتُهُ، وَجَلِيلٍ مِنَ الْخَطَايَا اجْتَـرَمْتُهُ، مُسْتَجِیراً بِصَفْحِكَ، لاٰئِذاً بِرَحْمَتِكَ، مُوقِناً أَنَّهُ لاٰيُجِیرُنِی مِنْكَ مُجِیرٌ، وَلاٰ يـَمْنَعُنِي مِنْكَ مَانِعٌ.

خداوندا من بندۀ تو هستم که پیش از آفریدنش و پس از به وجود آمدنش، بر او مهربانی و بخشش کردی؛ پس او را از جملۀ کسانی قرار دادی که به آیینت هدایت کردی و برای ادای حقّت توفیقش دادی و با ریسمان رحمت و لطفت حفظش کردی و در حزب خود واردش فرمودی؛ و به دوستی دوستانت و به دشمنی دشمنانت، ارشادش کردی. سپس او را دستور دادی، ولی فرمان نبـرد. از زشتی‌ها بازش داشتی، ولی باز نایستاد. از گناه‌ات نهی‌اش فرمودی، ولی دستورت را مخالفت کرد و به سوی نهی‌ات شتافت. نه از باب دشمنی با تو و گردنکشی در برابر تو؛ بلکه هوای نفسش او را به چیزی دعوت کرد که تواش از آن دور کردی و بر حذر داشتی؛ و دشمنت و دشمنش او را در این زمینه کمک داد تا در عین معرفت به تهدیدت بر گناه اقدام کند، در حالی که به بخششت امیدوار و به گذشتت اطمینان داشت؛ در صورتی که او با این همه محبّتی که در حقّش مبذول داشتی و این همه نعمتی که به او بخشیدی، سزاوارترین بندگانت بود که مرتکب نافرمانی نشود و قدم در عرصۀ گناه نگذارد. اینک منم که در برابرت قرار دارم؛ خوار، ذلیل، فروتن، متواضع، ترسان و معتـرف به گناهان بزرگی که بر دوش برداشته‌ام و خطاهای سنگینی که مرتکب شده‌ام، در حالی که به رحمتت پناهنده‌ام و به رحمتت متمسّکم. یقین دارم که امان دهنده‌ای مرا از عذابت امان نـمی‌دهد و بازدارنده‌ای مرا از کیفرت باز نـمی‌دارد؛

فَعُدْ عَلَیَّ بِـمٰا تَعُودُ بِهِ عَلیٰ مَنِ اقْتَـرَفَ مِنْ تَغَمُّدِكَ، وَجُدْ عَلَیَّ بِـمٰا تَجُودُ بِهِ عَلیٰ مَنْ أَلْقىٰ بِيَدِہِ إِلَيْكَ مِنْ عَفْوِكَ، وَامْنُنْ عَلَیَّ بِـمٰا يَتَعَاظَمُكَ لاٰ أَنْ تَـمُنَّ بِهِ عَلیٰ مَنْ أَمَّلَكَ مِنْ غُفْرَانِكَ، وَاجْعَلْ لیٖ فیٖ هٰذَا الْيَوْمِ نَصِيباً أَنَالُ بِهِ حَظّاً مِنْ رِضْوَانِكَ، وَلاٰ تَرُدَّنِی صِفْراً مِمّٰا يَنْقَلِبُ بِهِ الْمُتَعَبِّدُونَ لَكَ مِنْ عِبَادِكَ، وَإِنِّی وَإِنْ لَمْ أُقَدِّمْ مٰا قَدَّمُوهُ مِنَ الصَّالِحَاتِ، فَقَدْ قَدَّمْتُ تَوْحِيدَكَ، وَنَفْيَ الْأَضْدَادِ وَالْأَنْدَادِ وَالْأَشْبَاهِ عَنْكَ، وَأَتَيْتُكَ مِنَ الْأَبْوَابِ الَّتِي أَمَرْتَ أَنْ تُؤْتیٰ مِنْهٰا، وَتَقَرَّبْتُ إِلَيْكَ بِـمٰا لاٰيَقْرُبُ بِهِ أَحَدٌ مِنْكَ إِلّٰا بِالتَّقَرُّبِ بِهِ. ثُمَّ أَتْبَعْتُ ذٰلِكَ بِالْإِنَابَةِ إِلَيْكَ، وَالتَّذَلُّلِ وَالِاسْتِكَانَةِ لَكَ، وَحُسْنِ الظَّنِّ بِكَ، وَالثِّقَةِ بِـمٰا عِنْدَكَ، وَشَفَعْتُهُ بِرَجَائِكَ الَّذِي قَلَّ مٰا يَخِيبُ عَلَيْهِ رَاجِيكَ.

بنابراین ای که به خاطر بدکرداری‌ام از من رو گردانده‌ای، به من بازگرد؛ همان‌گونه که با پوششت نسبت به کسی که مرتکب گناه شده باز می‌گردی؛ و از عفوت به من ببخش، همان‌گونه که از عفوت به تسلیم‌شدۀ به حضـرتت می‌بخشی؛ و با آمرزشت بر من منّت گذار، همان‌گونه که از آمرزشت بر کسی که نسبت به تو امیدوار است منّت می‌گذاری. این کار در نظرت بزرگ نـمی‌آید. و در این روز نصیبی برایم قرار ده که به سبب آن به بهره‌ای از خشنودی‌ات دست یابم؛ و مرا از آنچه کوشش‌کنندگان در عبادتت به آن باز می‌گردند -که پاداش و ثواب عظیم توست- تهی دست باز مگردان. من گرچه اعمال شایسته‌ای که آنان پیش فرستادند، پیش نفرستادم؛ ولی توحیدت و نفی همانند و همتاها و شبیه‌ها را از وجود مبارکت پیش فرستادم؛ و از همان درهایی که فرمان دادی از آن‌ها وارد بر تو شوند، وارد شدم؛ و با وسیله‌ای به تو تقرّب جستم که کسی جز با تقرّب به آن، به مقام قرب تو نرسد. سپس با توبه و زاری به پیشگاهت و اظهار ذلّت و مسکنت برایت و حسن ظنّ به حضـرتت و اعتماد به آنچه که نزد توست، تقرّب‌جویی را دنبال کردم؛ و امید به تو را که کمتـر امیدواری با داشتـن آن نومید می‌شود، ضمیمۀ آن نـمودم.

وَسَأَلْتُكَ مَسْأَلَةَ الْحَقِیرِ الذَّلِيلِ، الْبَائِسِ الْفَقِیرِ، الْخَائِفِ الْمُسْتَجِیرِ، وَمَعَ ذٰلِكَ خِيفَةً وَتَضَـرُّعاً وَتَعَوُّذاً وَتَلَوُّذاً، لاٰمُسْتَطِيلًا بِتَكَبّـُرِ الْمُتَكَبّـِرِينَ، وَلاٰ مُتَعَالِياً بِدَالَّةِ الْمُطِيعِینَ، وَلاٰ مُسْتَطِيلًا بِشَفَاعَةِ الشَّافِعِینَ. وَأَنَا بَعْدُ أَقَلُّ الْأَقَلِّینَ، وَأَذَلُّ الْأَذَلِّینَ، وَمِثْلُ الذَّرَّةِ أَوْ دُونَهَا، فَيٰا مَنْ لَمْ يُعَاجِلِ الْمُسِيئِینَ، وَلاٰ يَنْدَہُ الْمُتْـرَفِینَ، وَيٰا مَنْ يَـمُنُّ بِإِقَالَةِ الْعَاثِرِينَ، وَيَتَفَضَّلُ بِإِنْظَارِ الْخَاطِئِین. أَنَا الْمُسِی‌ءُ الْمُعْتَـرِفُ الْخَاطِىُ الْعَاثِرُ، أَنَا الَّذِي أَقْدَمَ عَلَيْكَ مُجْتَـرِئاً، أَنَا الَّذِي عَصَاكَ مُتَعَمِّداً، أَنَا الَّذِي اسْتَخْفىٰ مِنْ عِبَادِكَ وَبَارَزَكَ، أَنَا الَّذِي هَابَ عِبَادَكَ وَأَمِنَكَ،

و از تو درخواست کردم؛ درخواست شخص کوچک، خوار، نیازمند، تهی دست، ترسان و پناه‌خواه؛ با این حال، درخواستم از روی بیم و زاری و پناه خواهی و ملجأطلبی بود؛ نه از روی گردن‌کشی به مانند کبـر متکبّـران؛ و نه از روی خاطر جمعی به مانند خاطر جمعی مطیعان؛ و نه از روی بلندپروازی، مانند بلندپروازی کسی که به شفاعت شفیعان مطمئـن است. و من گذشته از این، کمتـرینِ کمتـران و خوارترین خواران و همانند ذرّہ یا کوچک‌تر از آنم. ای که در کیفر بدکاران شتاب نکردی و نعمت نازپروردگانِ غرق در عیش و نوش را منع ننمودی! ای که به گذشت از لغزش، بر لغزش داران منّت می‌نهی؛ و به مهلت دادن به خطاکاران، احسان می‌ورزی! منم بدکار، منحرف به گناه، خطاکار، لغزش‌دار. منم که از روی جرأت بر تو اقدام به گناه کردم. منم که از روی عمد تو را معصیت کردم. منم که خود را به وقت گناه از بندگانت پنهان کردم؛ ولی آشکارا به مخالفت با تو برخاستم. منم که از بندگانت ترسیدم؛ ولی خود را از تو ایمن و آسوده دیدم.

أَنَا الَّذِي لَمْ يَرْهَبْ سَطْوَتَكَ، وَلَمْ يَخَفْ بَأْسَكَ، أَنَا الْجَانِی عَلیٰ نَفْسِهِ، أَنَا الْمُرْتَهَنُ بِبَلِيَّتِهِ، أَنَا الْقَلِيلُ الْحَيَاءِ، أَنَا الطَّوِيلُ الْعَنَاءِ، بِحَقِّ مَنِ انْتَجَبْتَ مِنْ خَلْقِكَ، وَبِـمَنِ اصْطَفَيْتَهُ لِنَفْسِكَ، بِحَقِّ مَنِ اخْتَـرْتَ مِنْ بَرِيَّتِكَ، وَمَنِ اجْتَبَيْتَ لِشَأْنِكَ، بِحَقِّ مَنْ وَصَلْتَ طَاعَتَهُ بِطَاعَتِكَ، وَمَنْ جَعَلْتَ مَعْصِيَتَهُ كَمَعْصِيَتِكَ، بِحَقِّ مَنْ قَرَنْتَ مُوَالَاتَهُ بِـمُوَالَاتِكَ، وَمَنْ نُطْتَ مُعَادَاتَهُ بـِمُعَادَاتِكَ، تَغَمَّدْنِی فیٖ يَوْمِي هٰذَا بِـمٰا تَتَغَمَّدُ بِهِ مَنْ جَارَ إِلَيْكَ مُتَنَصِّلًا، وَعَاذَ بِاسْتِغْفَارِكَ تَائِباً.

منم که از عذابت نهراسید؛ و از عقاب و خشمت نتـرسیدم. منم که بر خود جنایت کردم. منم که در گرو بلاهای خود هستم. منم که حیایم اندک است؛ و گرفتاری و رنجم طولانی است. به حقّ آن‌که او را از میان آفریده‌هایت اختیار کردی و به حق کسی که برای خود برگزیدی و به حقّ کسی که از میان مخلوقاتت انتخاب کردی و برای شأن خود پسندیدی؛ به حقّ کسی که طاعتش را به طاعت خود پیوند دادی و نافرمانی‌اش را هم‌چون نافرمانی خود قرار دادی؛ به حقّ کسی که دوستی‌اش را به دوستی‌ات مقرون ساختی و دشمنی‌اش را به دشمنی‌ات ارتباط دادی؛ مرا امروز به جامۀ بخشش و رحمتت بپوشان؛ چون پوشاندن بر کسی که به پیشگاهت زاری و ناله کرد و از گناهش بیزاری جست و در حال توبه و درخواست آمرزشت به تو پناه آورد.

وَتَوَلَّنِي بِـمٰا تَتَوَلّیٰ بِهِ أَهْلَ طَاعَتِكَ وَالزُّلْفىٰ لَدَيْكَ وَالْمَكَانَةِ مِنْكَ، وَتَوَحَّدْنِی بِـمٰا تَتَوَحَّدُ بِهِ مَنْ وَفیٰ بِعَهْدِكَ، وَأَتْعَبَ نَفْسَهُ فیٖ ذَاتِكَ، وَأَجْهَدَهَا فیٖ مَرْضَاتِكَ. وَلاٰ تُؤَاخِذْنِی بِتَفْرِيطِي فیٖ جَنْبِكَ، وَتَعَدِّي طَوْرِي فیٖ حُدُودِكَ، وَمُجَاوَزَةِ أَحْكَامِكَ، وَلاٰ تَسْتَدْرِجْنِي بِإِمْلَائِكَ لیٖ اِسْتِدْرَاجَ مَنْ مَنَعَنِي خَیْرَ مٰا عِنْدَہُ وَلَمْ يَشْـرَكْكَ فیٖ حُلُولِ نِعْمَتِهِ. وَنَبِّهْنِي مِنْ رَقْدَةِ الْغَافِلِینَ، وَسِنَةِ الْمُسْـرِفِینَ، وَنَعْسَةِ الْمَخْذُولِینَ، وَخُذْ بِقَلْبِي إِلیٰ مَااسْتَعْمَلْتَ بِهِ الْقَانِتِینَ وَاسْتَعْبَدْتَ بِهِ الْمُتَعَبِّدِينَ، وَاسْتَنْقَذْتَ بِهِ الْمُتَهَاوِنِینَ، وَأَعِذْنِی مِمّٰا يُبَاعِدُنِی عَنْكَ، وَيَحُولُ بَيْنِي وَبَیْنَ حَظِّي مِنْكَ، وَيَصُدُّنِی عَمّٰا أُحَاوِلُ لَدَيْكَ، وَسَهِّلْ لیٖ مَسْلَكَ الْخَیْرَاتِ إِلَيْكَ، وَالْمُسَابَقَةَ إِلَيْهَا مِنْ حَيْثُ أَمَرْتَ، وَالْمُشَاحَّةَ فِيهٰا عَلیٰ مٰا أَرَدْتَ.

و مرا همان‌گونه که اهل طاعتت و اهل قرب در درگاهت و اهل منزلت و مقام در پیشگاهت را سـرپرستی می‌کنی، سـرپرستی کن. و مرا مخصوص گردان، به آنچه مخصوص می‌گردانی کسی را که به پیمانت وفا کرده و خود را برای تو به زحمت انداخته و در به دست آوردن خشنودی‌ات خود را خسته کرده. و مرا به خاطر کوتاهی در حقّت و تجاوز از اندازه و قدرم نسبت به حدودت و پا فرا گذاشتـن از عرصه‌گاه احکامت، مؤاخذه مکن. و مرا به مهلت دادنت به بلای استدراج مبتلا مگردان؛ [استدراج عبارت است از واگذاشتـن عبد به خودش تا قدم به قدم و کم‌کم به گناهش ادامه دهد و در عذابش شتاب نشود؛ تا خداوند ناگهان و غافل‌گیرانه او را فراگیرد.] مانند استدراج کسی که خیر و نیکی نزدش را، از من بازداشته؛ و برای تو در رسیدن نعمتش به من، حسابی باز نکرده. مرا از خواب بی‌خبـران و خواب‌آلودگی اسـراف‌کنندگان و چُرتِ به خود واگذاشتگان، بیدار کن. و دلـم را در مسیری بر که اطاعت‌کنندگان را به آن به کار گرفته‌ای و عبادت‌کنندگان را بر آن داشته‌ای و مسامحه‌کاران را به آن نجات داده‌ای، متوجه گردان. و مرا از آنچه موجب دوری از تو می‌شود و میان من و بهره‌ام حائل می‌گردد و از آنچه نزد تو می‌جویم، باز می‌دارد؛ پناه ده. و پوییدن راه خیرات به سویت و پیشی گرفتـن به آن‌ها را به صورتی که دستور دادی و رقابت در آن‌ها را به نحوی که خواستی، برایم هموار کن.

وَلاٰ تَـمْحَقْنِي فِيمَن تَـمْحَقُ مِنَ الْمُسْتَخِفِّینَ بِـمٰا أَوْعَدْتَ، وَلاٰ تُهْلِكْنِي مَعَ مَنْ تُهْلِكُ مِنَ الْمُتَعَرِّضِینَ لِمَقْتِكَ، وَلاٰ تُتَبّـِرْنِی فِيمَنْ تُتَبّـِرُ مِنَ الْمُنْحَرِفِینَ عَن سُبُلِكَ، وَنَجِّنِي مِنْ غَمَرَاتِ الْفِتْنَةِ، وَخَلِّصْنِي مِنْ لَهَوَاتِ الْبَلْوىٰ، وَأَجِرْنِی مِنْ أَخْذِ الْإِمْلَاءِ، وَحُلْ بَيْنِي وَبَیْنَ عَدُوٍّ يُضِلُّنِي، وَهَوًى يُوبِقُنِي، وَمَنْقَصَةٍ تَرْهَقُنِي. وَلاٰ تُعْرِضْ عَنِّي إِعْرَاضَ مَنْ لاٰتَرْضیٰ عَنْهُ بَعْدَ غَضَبِكَ، وَلاٰ تُؤْيِسْنِي مِنَ الْأَمَلِ فِيكَ فَيَغْلِبَ عَلَیَّ الْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَتِكَ، وَلاٰ تَـمْتَحِنِّي بِـمٰا لاٰطَاقَةَ لیٖ بِهِ فَتَبْهَظَنِي مِمّٰا تُحَمِّلْنِيهِ مِنْ فَضْلِ مَحَبَّتِكَ.

و مرا در زمرۀ کسانی که تهدیدت را سبک می‌شمارند و به این خاطر نابودشان می‌کنی، نابود مکن. و همراه کسانی که متعرّض خشمت می‌شوند و به این سبب هلاک‌شان می‌کنی، هلاک مکن. و در جمع کسانی که از راه‌هایت منحرف می‌شوند و به این جهت درهم‌شان می‌کوبی، درهم مکوب. و مرا از گرداب‌های فتنه نجات ده و از آزمایش و آسیب سخت بلا رهایی ده و از غافلگیر شدن در عرصۀ مهلت پناه ده. و بین من و دشمنی که گمراهم می‌کند و هوای نفسی که نابودم می‌نـماید و کاستی و کمبودی که در تنگنایم قرار می‌دهد، فاصله انداز. از من روی مگردان، هم‌چون روی‌گرداندن از کسی که پس از خشمت، از او خشنود نـمی‌شوی. و از امید به حضـرتت ناامیدم مکن تا یأس از رحمتت بر من چیره شود. و بیرون از تحمل و طاقتم، نعمت به من عطا مکن که از فزونی محبّتی که بر دوش جانم می‌گذاری، گرانبارم کنی.

وَلاٰ تُرْسِلْنِي مِنْ يَدِكَ إِرْسَالَ مَنْ لاٰخَیْرَ فِيهِ، وَلاٰ حَاجَةَ بِكَ إِلَيْهِ، وَلاٰ إِنَابَةَ لَهُ، وَلاٰ تَرْمِ بیٖ رَمْيَ مَنْ سَقَطَ مِنْ عَیْنِ رِعَايَتِكَ، وَمَنِ اشْتَمَلَ عَلَيْهِ الْخِزْيُ مِنْ عِنْدِكَ، بَلْ خُذْ بِيَدِي مِنْ سَقْطَةِ الْمُتَـرَدِّينَ، وَوَهْلَةِ الْمُتَعَسِّفِینَ، وَزَلَّةِ الْمَغْرُورِينَ، وَوَرْطَةِ الْهَالِكِینَ، وَعَافِنِي مِمَّا ابْتَلَيْتَ بِهِ طَبَقَاتِ عَبِيدِكَ وَإِمَائِكَ، وَبَلِّغْنِي مَبَالِغَ مَنْ عُنِيتَ بِهِ، وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ، وَرَضِيتَ عَنْهُ، فَأَعَشْتَهُ حَمِيداً، وَتَوَفَّيْتَهُ سَعِيداً.

و مرا از دست لطف و رحمتت رها مکن؛ هم‌چون رها کردن کسی که خیری در او نیست و نیازی به او نداری و راه بازگشتی برایش وجود ندارد. و مرا مانند کسی که از چشم مراقبت و حمایتت افتاده و هم‌چون کسی که رسوایی از سوی تو همۀ وجودش را فرا گرفته دور مینداز، بلکه مرا از لغزش از پای درآمدگان و هول و هراس نسنجیدگان و لغزش فریب‌خوردگان و پرتگاه تباه‌شدگان، حفظ فرما. و از آنچه گروه مردان و زنان را به آن دچار کرده‌ای، سلامت و تندرستی‌ام بخش؛ و به مقامات و درجات کسی برسان ‌که به او عنایت داشتی و نعمتش بخشیدی و از وی خشنود شدی و برایش زندگی ستوده و خوبی تدارک دیدی و او را سعادتـمند از دنیا بردی.

وَطَوِّقْنِي طَوْقَ الْإِقْلَاعِ عَمّٰا يُحْبِطُ الْحَسَنَاتِ، وَيَذْهَبُ بِالْبَـرَكَاتِ، وَأَشْعِرْ قَلْبِيَ الِازْدِجَارَ عَنْ قَبَائِحِ السَّيِّئَاتِ، وَفَوَاضِحِ الْحَوْبَاتِ، وَلاٰ تَشْغَلْنِي بِـمٰا لاٰ أُدْرِكُهُ إِلّٰا بِكَ عَمّٰا لاٰ يُرْضِيكَ عَنِّي غَیْرُہُ، وَانْزِعْ مِنْ قَلْبِي حُبَّ دُنْياً دَنِيَّةٍ تَنْهىٰ عَمّٰا عِنْدَكَ، وَتَصُدُّ عَنِ ابْتِغَاءِ الْوَسِيلَةِ إِلَيْكَ، وَتُذْهِلُ عَنِ التَّقَرُّبِ مِنْكَ، وَزَيِّنْ لِیَ التَّفَرُّدَ بِـمُنَاجَاتِكَ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ، وَهَبْ لیٖ عِصْمَةً تُدْنِينِي مِنْ خَشْيَتِكَ، وَتَقْطَعُنِي عَنْ رُكُوبِ مَحَارِمِكَ، وَتَفُكَّنِي مِنْ أَسْـرِ الْعَظَائِمِ، وَهَبْ لِیَ التَّطْهِیرَ مِنْ دَنَسِ الْعِصْيَانِ، وَأَذْهِبْ عَنِّي دَرَنَ الْخَطَايَا، وَسَـرْبِلْنِي بِسِـرْبَالِ عَافِيَتِكَ، وَرَدِّنِی رِدَاءَ مُعَافَاتِكَ، وَجَلِّلْنِي سَوَابِغَ نَعْمَائِكَ، وَظَاهِرْ لَدَيَّ فَضْلَكَ وَطَوْلَكَ،

و گردن‌بند قطع شدن از آنچه خوبی‌ها را تباه می‌کند و برکات را از بین می‌برد، به گردنم انداز. و پردۀ بازایستادن از زشتی‌ها و رسوایی‌های گناهان را، بر قلبم بپوشان. و مرا به کاری هم‌چون طلب رزق و روزی و پیگیری امور دنیا و مانند آن، ‌که جز با کمک تو به آن نـمی‌رسم، چنان سـرگرم و مشغول مکن تا از عبادت و طاعتی که غیر آن، تو را از من خشنود نـمی‌کند، باز مانم. و از سویدای قلبم، عشق دنیای پست را که مرا از آنچه نزد توست باز می‌دارد و از طلب وسیله برای رسیدن به پیشگاهت مانع می‌شود و از به دست آوردن مقام قرب به تو بی‌خبـر می‌کند، ریشه‌کن ساز. و تنها شدن برای راز و نیاز با خودت را در شب و روز، نظرم بیارای. و به من مقام عصمت و خود نگاه‌داری و پرهیزی که وجودم را به خشیتت نزدیک می‌کند و از ارتکاب محرّمات جدایم می‌سازد و از اسارت گناهان کبیره آزادم می‌کند، عطا کن. و پاک شدن از آلودگی گناه را به من ببخش و چرک خطاها را از وجودم بزدای و مرا به جامۀ عافیتت بپوشان و ردای آسایشت را در برم کن و به نعمت‌های کامل و فراگیرت فراگیر و احسان و نعمتت را پی‌درپی به من برسان.

وَأَيِّدْنِی بِتَوْفِيقِكَ وَتَسْدِيدِكَ، وَأَعِنِّي عَلیٰ صَالِحِ النِّيَّةِ، وَمَرْضِیِّ الْقَوْلِ، وَمُسْتَحْسَنِ الْعَمَلِ، وَلاٰ تَكِلْنِي إِلیٰ حَوْلِی وَقُوَّتِی دُونَ حَوْلِكَ وَقُوَّتِكَ. وَلاٰ تُخْزِنِی يَوْمَ تَبْعَثُنِي لِلِقَائِكَ، وَلاٰ تَفْضَحْنِي بَیْنَ يَدَيْ أَوْلِيَائِكَ، وَلاٰ تُنْسِنِي ذِكْرَكَ، وَلاٰ تُذْهِبْ عَنِّي شُكْرَكَ، بَلْ أَلْزِمْنِيهِ فیٖ أَحْوَالِ السَّهْوِ عِنْدَ غَفَلَاتِ الْجَاهِلِینَ لِآلْائِكَ، وَأَوْزِعْنِي أَنْ أُثْنِيَ بِـمٰا أَوْلَيْتَنِيهِ، وَأَعْتَـرِفَ بِـمٰا أَسْدَيْتَهُ إِلَیَّ. وَاجْعَلْ رَغْبَتِي إِلَيْكَ فَوْقَ رَغْبَةِ الرَّاغِبِینَ، وَحَمْدِي إِيَّاكَ فَوْقَ حَمْدِ الْحَامِدِينَ، وَلاٰ تَخْذُلْنِي عِنْدَ فَاقَتِي إِلَيْكَ، وَلاٰ تُهْلِكْنِي بِـمٰا. أَسْدَيْتُهُ إِلَيْكَ، وَلاٰ تَجْبَهْنِي بِـمٰا جَبَهْتَ بِهِ الْمُعَانِدِينَ لَكَ.ُ

و به توفیق و راهنمایی‌ات حمایتم فرما و بر نیّت شایسته و گفتار پسندیده و عمل نیک یاری‌ام ده و مرا بدون قدرت و توانایی‌ات، به قدرت و توانایی‌ام وامگذار. و روزی که مرا برای دیدارت برانگیزی خوار مکن و پیش روی دوستانت رسوا مساز و یادت را از خاطرم به دست فراموشی مسپار و نیروی ادای شکرت را از من نابود مکن؛ بلکه در حالات فراموشی، هنگام فراموشی‌های نادانان نسبت به نعمت‌هایت، مرا ملازم شکر و سپاسگزاری‌ات قرار ده و به من الهام کن که به ستایش بر آنچه عطایم کرده‌ای برخیزم و نسبت به احسانی که به من فرموده‌ای اقرار کنم. شوقم را به سویت بالاتر از شوق مشتاقان و سپاسم را نسبت به حضـرتت، برتر از سپاس سپاسگزاران قرار ده، و مرا هنگام نیاز به سویت وامگذار و به خاطر گناهانی که به پیشگاهت ریخته‌ام هلاکم مکن و آن گونه که با دشمنانت برخورد بد کردی، با من مکن؛

فَإِنِّی لَكَ مُسَلِّمٌ، أَعْلَمُ أَنَّ الْحُجَّةَ لَكَ، وَأَنَّكَ أَوْلیٰ بِالْفَضْلِ، وَأَعْوَدُ بِالْإِحْسَانِ، وَأَهْلُ التَّقْوىٰ، وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ، وَأَنَّكَ بِأَنْ تَعْفُوَ أَوْلیٰ مِنْكَ بِأَنْ تُعَاقِبَ، وَأَنَّكَ بِأَنْ تَسْتُـرَ أَقْرَبُ مِنْكَ إِلیٰ أَنْ تَشْهَرَ. فَأَحْيِنِي حَيَاةً طَيِّبَةً تَنْتَظِمُ بِـمٰا أُرِيدُ، وَتَبْلُغُ مٰا أُحِبُّ مِنْ حَيْثُ لاٰآتِی مٰا تَكْرَہُ، وَلاٰ أَرْتَكِبُ مٰا نَهَيْتَ عَنْهُ، وَأَمِتْنِي مَيتَةَ مَنْ يَسْعىٰ نُورُہُ بَیْنَ يَدَيْهِ وَعَنْ يَـمِينِهِ. وَذَلِّلْنِي بَیْنَ يَدَيْكَ، وَأَعِزَّنِی عِنْدَ خَلْقِكَ، وَضَعْنِي إِذَا خَلَوْتُ بِكَ، وَارْفَعْنِي بَیْنَ عِبَادِكَ، وَأَغْنِنِي عَمَّنْ هُوَ غَنِيٌّ عَنِّي، وَزِدْنِی إِلَيْكَ فَاقَةً وَفَقْراً.

چرا که من تسلیم و سـرسپرده توام. می‌دانم که تو را بر من از هر جهت حجّت است. تو از همه کس به بخشش سزاوارتری و به احسان خو‌کرده‌تری و شایستۀ تقوا و شایستۀ آمرزشی و به بخشش گناه شایسته‌تر از عذاب کردنی؛ و این‌که وجود مبارکت به پرده‌پوشی، از پرده‌دری نزدیک‌تر است. بر این اساس مرا زنده بدار به زندگی پاکیزه‌ای که بر آنچه از خیر دنیا و آخرت می‌خواهم بپیوندد و به آنچه دوست دارم برساند؛ آن‌گونه که هیچ عملی که آن را ناپسند می‌داری، انجام ندهم؛ و آنچه را نهی کرده‌ای مرتکب نشوم؛ و مرا بـمیران مانند میراندن کسی که نورش از پیش رویش و از جانب راستش، حرکت می‌کند. و مرا پیش رویت ذلیل و نزد بندگانت عزیز کن. هنگامی‌که با تو خلوت می‌کنم، حقیر و پستم کن؛ ولی در میان بندگانت بلندمرتبه‌ام فرما. از آن‌که از من بی‌نیاز است بی‌نیازم کن و بر نداری و تهیدستی‌ام در پیشگاه خود بیافزا.

وَأَعِذْنِی مِنْ شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ، وَمِنْ حُلُولِ الْبَلَاءِ، وَمِنَ الذُّلِّ وَالْعَنَاءِ، تَغَمَّدْنِی فِيمَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنِّي بِـمٰا يَتَغَمَّدُ بِهِ الْقَادِرُ عَلَی الْبَطْشِ لَوْ لاٰحِلْمُهُ، وَالآْخِذُ عَلَی الْجَرِيرَةِ لَوْ لاٰ أَنَاتُهُ. وَإِذَا أَرَدْتَ بِقَوْمٍ فِتْنَةً أَوْ سُوءاً فَنَجِّنِي مِنْهٰا لِوَاذاً بِكَ، وَإِذْ لَمْ تُقِمْنِي مَقَامَ فَضِيحَةٍ فیٖ دُنْيَاكَ فَلاٰ تُقِمْنِي مِثْلَهُ فیٖ آخِرَتِكَ، وَاشْفَعْ لیٖ أَوَائِلَ مِنَنِكَ بِأَوَاخِرِهَا، وَقَدِيمَ فَوَائِدِكَ بِحَوَادِثِهَا. وَلاٰ تَـمْدُدْ لیٖ مَدّاً يَقْسُو مَعَهُ قَلْبِي، وَلاٰ تَقْرَعْنِي قَارِعَةً يَذْهَبُ لَهٰا بَهَائِی، وَلاٰ تَسُمْنِي خَسِيسَةً يَصْغُرُ لَهٰا قَدْرِي وَلاٰ نَقِيصَةً يُجْهَلُ مِنْ أَجْلِهٰا مَكَانِی، وَلاٰ تَرُعْنِي رَوْعَةً أُبْلِسُ بِهٰا، وَلاٰ خِيفَةً أُوجِسُ دُونَهَا.

و از سـرزنش دشمنان و از فرودآمدن آزمایش و آسیب سخت و از خواری و رنج، پناهم ده. گناهانی را که از من خبـر داری، بر من بپوشان؛ آن‌گونه که توانای بر انتقام می‌پوشاند؛ توانایی که اگر بردباری‌اش نبود، انتقام می‌گرفت؛ و مؤاخذه‌کنندۀ بر گناه بود، اگر تأمل و مهلت دادنش نبود. و زمانی که در حقّ قومی، فتنه یا بدی بخواهی، مرا از باب این‌که به تو پناه آورده‌ام، از آن فتنه و بدی نجات ده؛ و همانطور که مرا جای نداده‌ای در جایگاه رسوایی در دنیایت، مرا در وضعی همانند آن در آخرتت جای نده، و همراه ساز برای من آغاز نعمت‌هایت را با پایان آنها، و الطاف قدیمت را با جدیدترهای آن. آن قدر مهلتم مده که در کنار آن سنگ‌دل شوم؛ و مرا دچار بلای کوبنده‌ای مکن که به سبب آن آبرویم از بین برود؛ و بر من داغ پستی و حقارت مزن که به خاطر آن ارزشم ناچیز شود؛ و کاستی و کاهشی در من قرار مده که به سبب آن قدر و منزلتم مجهول ماند، و آن‌چنانم متـرسان ‌که به وسیلۀ آن ناامید شوم و آن‌گونه بیمم مده که در برابرش هراسناک گردم.

اِجْعَلْ هَيْبَتِي فیٖ وَعِيدِكَ، وَحَذَرِي مِنْ إِعْذَارِكَ وَإِنْذَارِكَ، وَرَهْبَتِي عِنْد تِلَاوَةِ آيَاتِكَ، وَاعْمُرْ لَيْلِی بِإِيقَاظِي فِيهِ لِعِبَادَتِكَ، وَتَفَرُّدِي بِالتَّهَجُّدِ لَكَ، وَتَجَرُّدِي بِسُكُونِی إِلَيْكَ، وَإِنْزَالِ حَوَائِجِي بِكَ، وَمُنَازَلَتِي إِيَّاكَ فیٖ فَكَاكِ رَقَبَتِي مِنْ نَارِكَ، وَإِجَارَتِی مِمّٰا فِيهِ أَهْلُهَا مِنْ عَذَابِكَ. وَلاٰ تَذَرْنِی فیٖ طُغْيَانِی عَامِهاً، وَلاٰ فیٖ غَمْرَتِی سَاهِياً حَتّٰى حِینٍ، وَلاٰ تَجْعَلْنِي عِظَةً لِمَنِ اتَّعَظَ، وَلاٰ نَكَالًا لِمَنِ اعْتَبَـرَ، وَلاٰ فِتْنَةً لِمَنْ نَظَرَ، وَلاٰ تَـمْكُرْ بیٖ فِيمَنْ تَـمْكُرُ بِهِ، وَلاٰ تَسْتَبْدِلْ بیٖ غَیْرِي، وَلاٰ تُغَیِّرْ لیٖ اِسْماً، وَلاٰ تُبَدِّلْ لیٖ جِسْماً، وَلاٰ تَتَّخِذْنِی هُزُواً لِخَلْقِكَ، وَلاٰ سُخْرِيّاً لَكَ وَلاٰ تَبَعاً إِلّٰا لِمَرْضَاتِكَ، وَلاٰ مُمْتَهَناً إِلّٰا بِالِانْتِقَامِ لَكَ.

ترسم را در تهدیدت و پرهیزم را از اتـمام حجّت و هشدارت و بیمم را هنگام تلاوت آیاتت قرار ده، شبم را به بیدار کردنم برای بندگی‌ات، تنهایی‌ام را برای شب زنده‌داری به خاطر حضـرتت و مجرّد بودنم را برای انس گرفتـن به وجود مقدّست و فرود آوردن حاجاتم به درگاهت؛ و روبه‌رو شدنم را با ذات مبارکت برای آزاد شدنم از آتشت و پناه دادنم را از عذابت که اهل دوزخ در آن‌اند، آبادی زندگی‌ام قرار ده. و مرا تا زمان مرگم در سـرکشی‌ام سـرگردان و در گرداب نادانی‌ام بی‌خبـر وامگذار؛ و بر اثر خلاف‌کاری‌ها، مایۀ پند برای کسی که پند پذیرد و عبـرت برای کسی که عبـرت گیرد و سبب فتنه و آزمایش برای کسی که دقّت کند، قرار مده؛ و مرا در زمرۀ کسانی که به‌خاطر مکرشان کیفر می‌کنی، کیفر مکن؛ و در ایمان و عمل، دیگری را به جای من انتخاب مکن؛ و نامم را از دفتـر سعادتـمندان تغییر مده و بدنم را دگرگون مساز و مرا مورد استهزاء بندگانت و مسخرۀ خود قرار مده؛ و مرا جز برای دنبال کردن خشنودی‌ات و انتقام گرفتـن از دشمنانت، به خدمت مگیر.

وَأَوْجِدْنِی بَرْدَ عَفْوِكَ، وَرَوْحِكَ وَرَيْحَانِكَ وَجَنَّةِ نَعِيمِكَ، وَأَذِقْنِي طَعْمَ الْفَرَاغِ لِمٰا تُحِبُّ بِسَعَةٍ مِنْ سَعَتِكَ، وَالِاجْتِهَادِ فِيمٰا يُزْلِفُ لَدَيْكَ وَعِنْدَكَ. وَأَتْحِفْنِي بِتُحْفَةٍ مِنْ تُحَفَاتِكَ، وَاجْعَلْ تِجَارَتِی رَابِحَةً، وَكَرَّتِی غَیْرَ خَاسِـرَةٍ، وَأَخِفْنِي مَقَامَكَ، وَشَوِّقْنِي لِقَاءَكَ، وَتُبْ عَلَیَّ تَوْبَةً نَصُوحاً لاٰتُبْقِ مَعَهٰا ذُنُوباً صَغِیرَةً وَلاٰ كَبِیرَةً، وَلاٰ تَذَرْ مَعَهٰا عَلَانِيَةً وَلاٰ سَـرِيرَةً.

و مرا از لذت بخششت و شیرینی رحمتت و روح و ریحانت و بهشت دائـمی‌ات، کامیاب کن؛ و به سبب گشایشی از توانگری‌ات، مزۀ فراغت از دل مشغولی نسبت به دنیا و آنچه در آن است و پرداختـن به اموری که دوست داری و نیز طعم کوشش نسبت به آنچه عامل تقرّب به پیشگاه تو و در نزد توست، به من بچشان. و مرا تحفه‌ای از تحفه‌هایت کرامت کن، و تجارتم را سودمند ساز و بازگشتم را به قیامت، بی‌خسارت قرار ده؛ و مرا از مقامت بیمناک و به لقایت مشتاق فرما و به من توفیق توبه عنایت کن؛ توبه‌ای خالص که با آن هیچ گناه بزرگ و کوچکی را باقی نگذاری و هیچ گناه آشکار و پنهانی را وامگذاری.

وَانْزِعِ الْغِلَّ مِنْ صَدْرِي لِلْمُؤْمِنِینَ، وَاعْطِفْ بِقَلْبِي عَلَی الْخَاشِعِینَ، وَكُنْ لیٖ كَمٰا تَكُونُ لِلصَّالِحِینَ، وَحَلِّنِي حِلْيَةَ الْمُتَّقِینَ، وَاجْعَلْ لیٖ لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْغَابِرِينَ، وَذِكْراً نَامِياً فِی الآْخِرِينَ، وَوَافِ بیٖ عَرْضَةَ الْأَوَّلِینَ، وَتَـمِّمْ سُبُوغَ نِعْمَتِكَ، عَلَیَّ وَظَاهِرْ كَرَامَاتِهَا لَدَيَّ. اِمْلَأْ مِنْ فَوَائِدِكَ يَدِيَّ، وَسُقْ كَرَائِمَ مَوَاهِبِكَ إِلَیَّ، وَجَاوِرْ بِیَ الْأَطْيَبِینَ مِنْ أَوْلِيَائِكَ فِی الْجِنَانِ الَّتِي زَيَّنْتَهَا لِأَصْفِيَائِكَ، وَجَلِّلْنِي شَـرَائِفَ نِحَلِكَ فِی الْمَقَامَاتِ الْمُعَدَّةِ لِأَحِبَّائِكَ.

و کینۀ مؤمنان را از دلـم ریشه‌کن فرما و دلـم را نسبت به فروتنان مهربان کن و با من چنان باش که با شایستگانی؛ و به زیور پرهیزکارانم بیارای و برایم یاد خوبی در باقی‌ ماندگان و آوازۀ روزافزونی در میان آیندگان قرار ده؛ و مرا از نظر مقام و منزلت، در عرصه‌گاه پیشتازان به ایمان و عمل درآور و گستـردگی نعمتت را بر من کامل کن و کرامت‌های نعمتت را نزد من پی‌درپی قرار ده. دستم را از عطاهایت پُر کن و موهبت‌های گرانقدرت را به سویم فرست و مرا همسایۀ پاکیزه‌ترین دوستانت در بهشتی که برای برگزیدگانت آراسته‌ای، قرار ده؛ و مرا به عطایای بزرگت در مقاماتی که برای عاشقانت آماده کرده‌ای، بپوشان.

وَاجْعَلْ لیٖ عِنْدَكَ مَقِيلًا آوِي إِلَيْهِ مُطْمَئِنّاً، وَمَثَابَةً أَتَبَوَّؤُهَا، وَأَقَرُّ عَيْناً، وَلاٰ تُقَايِسْنِي بِعَظِيمٰاتِ الْجَرَائِرِ، وَلاٰ تُهْلِكْنِي ﴿يَوْمَ تُبْلَی السَّـرَائِرُ﴾، وَأَزِلْ عَنِّي كُلَّ شَكٍّ وَشُبْهَةٍ، وَاجْعَلْ لیٖ فِی الْحَقِّ طَرِيقاً مِنْ كُلِّ رَحْمَةٍ، وَأَجْزِلْ لیٖ قِسْمَ الْمَوَاهِبِ مِنْ نَوَالِكَ، وَوَفِّرْ عَلَیَّ حُظُوظَ الْإِحْسَانِ مِنْ إِفْضَالِكَ. وَاجْعَلْ قَلْبِي وَاثِقاً بِـمٰا عِنْدَكَ، وَهَمِّي مُسْتَفْرَغاً لِمٰا هُوَ لَكَ، وَاسْتَعْمِلْنِي بِـمٰا تَسْتَعْمِلُ بِهِ خَالِصَتَكَ، وَأَشْـرِبْ قَلْبِي عِنْدَ ذُهُولِ الْعُقُولِ طَاعَتَكَ.

و برایم نزد خود جایگاهی قرار ده که با دلی آرام در آن پناه گیرم و منزلی که در آن سکونت گزینم و دیده به آن روشن کنم و مرا با گناهان بزرگ مقایسه مکن و در آن روزی که رازها آشکار شود، هلاکم مساز؛ و هر شک و شبهه‌ای را از من پاک کن و از هر رحمتی به سوی حق راهی برایم قرار ده و نصیب ارمغان‌هایم را از عطایایت سـرشار فرما و بهره‌های احسان از فضل و بخششت را بر من فراوان کن. و دلـم را نسبت به آنچه نزد توست مطمئـن ساز و آهنگ و قصدم را برای آنچه که برای توست، از هر چیز دیگر فارغ کن؛ و مرا به کاری که بندگان خالصت را برای آن به کار گرفتی، به کار گیر؛ و قلبم را از طاعتت به هنگام غفلت عقل‌ها، نسبت به حقایق سیراب کن.

وَاجْمَعْ لِیَ الْغِنىٰ وَالْعِفَافَ وَالدَّعَةَ وَالْمُعَافَاةَ، وَالصِّحَّةَ وَالسَّعَةَ وَالطُّمَأْنِينَةَ وَالْعَافِيَةَ، وَلاٰ تُحْبِطْ حَسَنَاتِی بِـمٰا يَشُوبُهَا مِنْ مَعْصِيَتِكَ، وَلاٰ خَلَوَاتِی بِـمٰا يَعْرِضُ لیٖ مِنْ نَزَغَاتِ فِتْنَتِكَ. وَصُنْ وَجْهِي عَنِ الطَّلَبِ إِلیٰ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِینَ، وَذُبَّنِي عَنِ الْتمَاسِ مٰا عِنْدَ الْفَاسِقِینَ، وَلاٰ تَجْعَلْنِي لِلظَّالِمِینَ ظَهِیراً، وَلاٰ لَهُمْ عَلیٰ مَحْوِ كِتَابِكَ يَداً وَنَصِیراً، وَحُطْنِي مِنْ حَيْثُ لاٰ أَعْلَمُ حِيَاطَةً تَقِينِي بِهٰا، وَافْتَحْ لیٖ أَبْوَابَ تَوْبَتِكَ وَرَحْمَتِكَ وَرَأْفَتِكَ وَرِزْقِكَ الْوَاسِعِ، إِنِّی إِلَيْكَ مِنَ الرَّاغِبِینَ، وَأَتـْمِمْ لیٖ إِنْعَامَكَ، إِنَّكَ خَیْرُ الْمُنْعِمِینَ.

و فراهم آور برای من توانگری و پاک‌دامنی و آسایش و بهبودی و تندرستی، گشایش و آرامش و سلامت را، و خوبی‌هایم را با گناهی که با آن‌ها آمیخته می‌شود و خلوت‌هایم را به وسوسه‌ها و مفاسدی که از طریق آزمایشت برایم پیش می‌آید، تباه مساز. و آبرویم را از این‌که دست گدایی نزد کسی از جهانیان دراز کنم حفظ فرما، و از درخواست آنچه نزد بدکاران است برکنارم دار و مرا پشتیبان ستم‌کاران و دست‌یار و یاور آنان برای نابود کردن قرآنت قرار مده؛ و از جایی که خود آگاه نیستم، چنان نگاهبانم باش که به سبب آن، از هر ناراحتی نگهداری‌ام کنی؛ و درهای توبه و رحمت و مهربانی و روزی گستـرده را به رویم بگشا. من از مشتاقان به سوی توام. نعمت دادنت را درباره‌ام کامل کن، همانا تو بهتـرین نعمت دهندگانی.

وَاجْعَلْ بَاقِي عُمُرِي فِی الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ ابْتِغَاءَ وَجْهِكَ، يٰا رَبَّ الْعَالَمِینَ، وَصَلَّی اللّٰهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّيِّبِینَ الطَّاهِرِينَ، وَالسَّلاٰمُ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ أَبَدَ الآبِدِينَ.

و باقی‌ماندۀ عمرم را برای طلب کردن خشنودی‌ات در حجّ و عمره قرار ده، ای پروردگار جهانیان! و درود خدا بر محمّد و آل پاک و پاکیزه‌اش و سلام بر او و بر آنان؛ سلامی پیوسته و جاودانه!

عضو خبرنامه ما باشید

دریافت آخرین مطالب و موضوعات به صورت ایمیل و ارسال در شبکه های اجتماعی