مدرسه انسان شناسی منتظر

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

صفحه نخست » دعای صد و شصت‌ و چهار – در اعتـراف و تضـرع به سوی خداوند عزوجلّ

اشتراک گذاری مقاله

اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ وَلِیِّ الْحَمْدِ وَاَهْلِهِ وَمُنْتَهٰاهُ وَمَحَلِّهِ، اَخْلَصَ مَنْ وَحَّدَہُ وَاهْتَدىٰ مَنْ عَبَدَہُ، وَفَازَ مَنْ اَطَاعَهُ، وَاَمِنَ الْمُعْتَصِمُ بِهِ. اَللّٰهُمَّ یٰا ذَاالْجُودِ وَالْمَجْدِ وَالثَّنَاءِ الْجَمِیلِ، وَالْحَمْدِ، اَسْاَلُكَ مَسْاَلَةَ مَنْ خَضَعَ لَكَ بِرَقَبَتِهِ، وَرَغَمَ لَكَ اَنْفَهُ، وَعَفَّرَ لَكَ وَجْهَهُ، وَذَلَّلَ لَكَ نَفْسَهُ، وَفَاضَتْ مِنْ خَوْفِكَ دُمُوعُهُ، وَتَرَدَّدَتْ عَبْـرَتُهُ، وَاعْتَـرَفَ لَكَ بِذُنُوبِهِ،

سپاس خدای را سزاوار است که سـرپرست سپاس و شایستۀ آن و سـرانجام و محل آن است، اخلاص ورزید هر که او را یگانه دانست و هدایت یافت، هر که او را پرستید، و رستگار شد هر که فرمانبـردار او گردید، و ایمن گشت هر که به او پناه گرفت. خداوندا ای دارندۀ بخشش و شکوه و ستایش زیبا و سپاس، از تو می‌خواهم خواستـن کسی که خاضعانه به درگاهت گردن نهاده، و بر خاک مالید برای تو بینی‌اش را و برای تو چهره‌اش را بر خاک کشید، و خوار کرد برای تو نفسش را و سـرازیر شد از بیم تو اشک‌هایش، و مکرر گشت قطرات گریه‌اش، و اعتـراف نـمود برای تو به گناهانش،

وَفَضَحَتْهُ عِنْدَكَ خَطِیئَتُهُ، وَشَانَتْهُ عِنْدَكَ جَرِیرَتُهُ، وَضَعُفَتْ عِنْدَ ذٰلِكَ قُوَّتُهُ، وَقَلَّتْ حِیلَتُهُ، وَانْقَطَعَتْ عَنْهُ اَسْبَابُ خَدَائِعِهِ وَاضْمَحَلَّ عَنْهُ کُلُّ بَاطِلٍ، وَاَلْجَاَتْهُ ذُنُوبُهُ اِلیٰ ذُلِّ مَقَامِهِ بَیْنَ یَدَیْكَ، وَخُضُوعِهِ لَدَیْكَ، وَابْتِهَالِهِ اِلَیْكَ.

و رسوا کرد او را نزد تو خطایش، و او را زشت ساخت نزد تو گناهش، و ناتوان شد در آن وقت نیرویش، و اندک گشت چاره‌اش، و بریده شد از او وسایل فریب‌کاری‌هایش، و از بین رفت از او هر باطلی، و گناهانش او را ناگزیر ساختند به خواری جایگاهش در برابرت، و خضوعش نزد تو و توسلش به درگاهت.

اَسْاَلُكَ اللّٰهُمَّ سُؤٰالَ مَنْ هُوَ بِـمَنْزِلَتِهِ، وَاَرْغَبُ اِلَیْكَ کَرَغْبَتِهِ، وَاَتَضَـرَّعُ اِلَیْكَ کَتَضَـرُّعِهِ، وَاَبْتَهِلُ اِلَیْكَ کَاَشَدِّ ابْتِهَالِهِ. اَللّٰهُمَّ فَارْحَمِ اسْتِکَانَةَ مَنْطِقِی وَذُلَّ مَقَامِی وَمَجْلِسِی، وَخُضُوعِی اِلَیْكَ بِرَقَبَتِی. اَسْاَلُكَ اللّٰهُمَّ الْهُدىٰ مِنَ الضَّلٰالَةِ، وَالْبَصِیرَةَ مِنَ الْعَمىٰ، وَالرُّشْدَ مِنَ الْغَوَایَةِ.

از تو می‌خواهم خداوندا، خواستـن کسی که در منزلت او باشد، و به تو اشتیاق می‌ورزم همچون اشتیاقش، و تضـرع می‌کنم به سوی تو همچون تضـرعش، و متوسل می‌شوم به درگاهت همچون شدیدترین توسلش، خداوندا، رحم کن فروتنی کلامم و خواری جایگاهم را ایستاده باشم یا نشسته، و خضوعم را برای تو با گردنم. از تو می‌خواهم هدایت از گمراهی، و بینایی از کوری، و صلاح و درستی و به حق رسیدن از فرورفتـن در نادانی و بیراهه.

وَاَسْاَلُكَ اللّٰهُمَّ اَکْثـَرَ الْحَمْدِ عِنْدَ الرَّخَاءِ، وَاَجْمَلَ الصَّبْـرِ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ، وَاَفْضَلَ الشُّکْرِ عِنْدَ مَوْضِعِ الشُّکْرِ، وَالتَّسْلِیمِ عِنْدَ الشُّبُهَاتِ. وَاَسْاَلُكَ الْقُوَّةَ فیٖ طَاعَتِكَ، وَالضَّعْفَ عَنْ مَعْصِیَتِكَ، وَالْهَرَبَ اِلَیْكَ مِنْكَ، وَالتَّقَرُّبَ اِلَیْكَ رَبِّ لِتَـرْضیٰ، وَالتَّحَرِّیٖ لِکُلِّ مٰا یُرْضِیكَ عَنِّی فیٖ اِسْخَاطِ خَلْقِكَ الْتِمَاساً لِرِضَاكَ.

و از تو می‌خواهم خدایا، سپاس بیشتـر را هنگام آسودگی و رفاه، و نیکوترین صبـر را هنگام مصیبت و برترین شکر را در جایگاه شکرگزاری، و تسلیم شدن به تو را هنگام شبهات. و از تو درخواست می‌کنم نیرومندی در طاعتت، و ناتوانی در نافرمانی‌ات، و فرار به سوی تو از تو، و تقرب جستـن به تو را پروردگارم تا خشنود گردی، و جستجوی هر چیزی که تو را خشنود گرداند از من، در خشمگین کردن آفریدگانت در جستجوی خرسندیت.

رَبِّ مَنْ اَرْجُوهُ اِنْ لَمْ تَرْحَمْنِی؟ اَوْ مَنْ یَعُودُ عَلَیَّ اِنْ اَقْصَیْتَنِی؟ اَوْ مَنْ یَنْفَعُنِی عَفْوُہُ اِنْ عَاقَبْتَنِی؟ اَوْ مَنْ اُؤَمِّلُ عَطَایَاهُ اِنْ حَرَمْتَنِی؟ اَوْ مَنْ یَمْلِكُ کَرَامَتِی اِنْ اَهَنْتَنِی؟ اَوْ مَنْ یَضُـرُّنِی هَوَانُهُ اِنْ اَکْرَمْتَنِی؟ رَبِّ مٰا اَسْوَءَ فِعْلِی، وَاَقْبَحَ عَمَلِی، وَاَقْسیٰ قَلْبِی، وَاَطْوَلَ اَمَلِی، وَاَقْصَـرَ اَجَلِی، وَاَجْرَاَنِی عَلیٰ عِصْیَانِ مَنْ خَلَقَنِی!

پروردگارم، چه کسی را امیدوار باشم اگر مرا ترحم نکنی؟! یا اینکه چه کسی بر من لطف کند اگر مرا دور کنی؟ چه کسی عفوش مرا سود دهد اگر تو کیفرم دهی؟! یا چه کسی را امیدوار بخشش‌های او باشم اگر محرومم کنی؟! یا چه کسی مرا گرامی بدارد اگر تو مرا خوار بداری؟ یا چه کسی خواری‌اش مرا زیان دهد، اگر تو مرا گرامی بداری؟! پروردگارم، چه بد است کارم، و چه زشت است عملم، و چه سخت است دلـم، و چه طولانی است آرزویم، و چه کوتاه است عمرم، و چه گستاخم بر نافرمانی کسی که مرا آفرید!

رَبِّ وَمٰا اَحْسَنَ بَلٰاءَكَ عِنْدِی، وَاَظَهَرَ نَعْمَاءَكَ عَلَیَّ، کَثُـرَتْ عَلَیَّ مِنْكَ النِّعَمُ فَمٰا اُحْصِیهَا، وَقَلَّ مِنِّی الشُّکْرُ فِیمٰا اَوْلَیْتَنِیهِ فَبَطَرْتُ بِالنِّعَمِ، وَتَعَرَّضْتُ لِلنِّقَمِ، وَسَهَوْتُ عِنْدَ الذِّکْرِ، وَرَکِبْتُ الْجَهْلَ بَعْدَ الْعِلْمِ، وَجُزْتُ مِنَ الْعَدْلِ اِلَی الظُّلْمِ، وَجَاوَزْتُ الْبِـرَّ اِلَی الْاِثْمِ وَصِـرْتُ اِلَی الْهَرَبِ مِنَ الْخَوْفِ وَالْحُزْنِ، فَمٰا اَصْغَرَ حَسَنَاتِی وَاَقَلَّهٰا فیٖ کَثْـرَةِ ذُنُوبِی، وَمٰا اَکْثَـرَ ذُنُوبِی، وَاَعْظَمَهَا عَلیٰ قَدْرِ صِغَرِ خَلْقِی وَضُعْفِ رُکْنِی!

پروردگارم، و چه نیکوست آزمودنت مرا، و چه آشکار است نعمت‌هایت بر من! فراوان گشت بر من از تو نعمت‌ها که قابل شمارش من نیست، و اندک شد از من سپاسگزاری در آنچه به من داده‌ای، پس سـرمست شدم به نعمت‌ها و خود را در معرض انتقام و عقوبت قرار دادم، و هنگام ذکر، فراموشی به من دست داد، و مرتکب نادانی شدم پس از آگاهی و از عدل به سوی ظلم گذشتم، و از نیکی به سوی گناه رفتم. و به فرار پای گذاشتم، از ترس و اندوه، پس چه کوچک اند نیکی‌هایم و چه اندک اند در برابر فراوانی گناهانم، و چه بسیارند گناهانم، و چه عظیم هستند با وجود کوچکی خلقتم و ناتوانی قدرتم!

رَبِّ وَمٰا اَطْوَلَ اَمَلِی فیٖ قِصَـرِ اَجَلِی، وَاَقْصَـرَ اَجَلِی فیٖ بُعْدِ اَمَلِی! وَمٰا اَقْبَحَ سَـرِیرَتِی وَعَلاٰنِیَتِی! رَبِّ لاٰ حُجَّةَ لیٖ اِنِ احْتَجَجْتُ، وَلاٰ عُذْرَ لیٖ اِنِ اعْتَذَرْتُ، وَلاٰ شُکْرَ عِنْدِی اِنِ ابْتَلَیْتَ وَاَوْلَیْتَ اِنْ لَمْ تُعِنِّی عَلیٰ شُکْرِ مٰا اَوْلَیْتَ. رَبِّ مٰا اَخَفَّ مِیزَانِی غَداً اِنْ لَمْ تُرَجِّحْهُ، وَاَزَلَّ لِسٰانِی اِنْ لَمْ تُثَبِّتْهُ! وَاَسْوَدَ وَجْهِی اِنْ لَمْ تُبَیِّضْهُ!

پروردگارم و چه طولانی است آرزویم با وجود کوتاهی عمرم، و چه کوتاه است عمرم در برابر آرزوی دورم! و چه زشت است پنهان و آشکارم! پروردگارم مرا حجتی نیست اگر احتجاج کنم، و مرا عذری نیست اگر عذرخواهی کنم، نیست سپاسی نزد من اگر نعمت دهی و عطا کنی اگر مرا یاری ننمایی بر سپاسگزاری آنچه به من احسان نـموده‌ای. پروردگارم، چه سبک خواهد بود میزان عملم در فردای قیامت اگر آن را برتری ندهی! و چه لغزش‌کار است زبانم اگر ثباتش ندهی! و چه سیاه است رویم اگر سفیدش نگردانی!

رَبِّ کَیْفَ لیٖ بِذُنُوبِی الَّتِی سَلَفَتْ مِنِّی قَدْ هُدَّتْ لَهٰا اَرْکَانِی. رَبِّ کَیْفَ اَطْلُبُ شَهَواتِ الدُّنْیَا وَاَبْکِی عَلیٰ خَیْبَتِی فِیهٰا، وَلاٰ اَبْکِی عَلیٰ نَفْسِی وَتَشْتَدُّ حَسَـرَاتِی عَلیٰ عِصْیَانِی وَتَفْرِیطِی! رَبِّ دَعَتْنِی دَوَاعِی الدُّنْیَا فَاَجَبْتُهٰا سَـرِیعاً، وَرَکَنْتُ اِلَیْهٰا طَائِعاً، وَدَعَتْنِی دَوَاعِی الْاٰخِرَةِ فَتَثَبَّطْتُ عَنْهٰا، وَاَبْطَاْتُ فِی الْاِجَابَةِ وَالْمُسَارَعَةِ اِلَیْهَا، کَمٰا سَارَعْتُ اِلیٰ دَوَاعِی الدُّنْیَا وَحُطَامِهَا الْهَامِدِ، وَهَشِیمِهَا الْبَائِدِ وَسَـرَابِهَا الذّٰاهِبِ.

پروردگارا چه کنم با گناهان گذشته‌ام که پایه‌های مرا ویران نـموده است. پروردگارا چگونه شهوت‌های دنیا را می‌طلبم و بر ناکامی‌ام در مورد آنها می‌گریم، ولی بر خود نـمی‌گریم، و افسوس خوردنم بر نافرمانی و کوتاهی نـمودنم شدید نـمی‌گردد! پروردگارم، انگیزه‌های دنیا مرا فراخواندند و آنها را شتابان اجابت نـمودم و به سوی‌شان از روی میل رفتم، و فراخوان‌های آخرت مرا فراخواندند پس در برابر آنها سنگین گشتم، و دیر کردم در اجابت و شتافتـن به سوی آنها، آنگونه که به سوی فراخوان‌های دنیا و توشه نیست شونده‌اش، و دارایی ناچیز تباه شونده و سـراب از بین رونده‌اش شتافتم.

رَبِّ خَوَّفْتَنِی وَشَوَّقْتَنِی، وَاحْتَجَجْتَ عَلَیَّ بِرِقِّی، وَکَفَّلْتَ لیٖ بِرِزْقِی، فَاَمِنْتُ خَوْفَكَ، وَتَثَبَّطْتُ عَنْ تَشْوِیقِكَ، وَلَمْ اَتَّکِلْ عَلیٰ ضَمَانِكَ، وَتَهَاوَنْتُ بِاحْتِجَاجِكَ. اَللّٰهُمَّ فَاجْعَلْ اَمْنِی مِنْكَ فیٖ هٰذِہِ الدُّنْیَا خَوْفاً وَحَوِّلْ تَثَبُّطِی شَوْقاً، وَتَهٰاوُنِی بِحُجَّتِكَ فَرَقاً مِنْكَ، ثُمَّ رَضِّنِی بـِمٰا قَسَمْتَ لیٖ مِنْ رِزْقِكَ یٰا کَرِیمُ یٰا کَرِیمُ. اَسْاَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظِیمِ رِضَاكَ عِنْدَ السَّخْطَةِ، وَالْفُرْجَةَ عِنْدَ الْکُرْبَةِ، وَالنُّورَ عِنْدَ الْظُّلْمَةِ، وَالْبَصِیرَةَ عِنْدَ تَشَبُّهِ الْفِتْنَةِ.

پروردگارم مرا ترساندی و تشویق نـمودی، احتجاج کردی بر من به برده بودنم، و روزی‌ام را بر عهده خویش پذیرفتی، پس از ترس تو ایمن شدم، و در برابر تشویقت سنگینی روا داشتم، و به ضمانتت متکی نشدم، و حجت گرفتنت را سست شمردم. خداوندا پس ایمنی من از تو را در این دنیا ترس قرار ده، و سنگینی کردنم را به اشتیاق تبدیل کن، و سست شمردنم حجتت را هراسی از تو قرار ده، و آنگاه مرا خرسند ساز به آنچه برایم از روزی‌ات قسمت نـموده‌ای ای بزرگوار ای بزرگوار. از تو به نام عظیمت درخواست می‌کنم خشنودی‌ات را هنگام خشم، و گشایش را هنگام سختی و اندوه، و نور را هنگام تاریکی، و بینایی را هنگام شبهات فتنه.

رَبِّ اجْعَلْ جُنَّتِی مِنْ خَطَایَایَ حَصِینَةً، وَدَرَجَاتِی فِی الْجِنَانِ رَفِیعَةً، وَاَعْمَالِی کُلَّهَا مَتَقَبَّلَةً، وَحَسَنَاتِی مُضَاعَفَةً زَاکِیَةً، وَاَعُوذُ بِكَ مَنَ الْفِتـَنِ کُلِّهَا مٰا ظَهَرَ مِنْهَا وَمٰا بَطَنَ، وَمِنْ رَفِیعِ الْمَطْعَمِ وَالْمَشـرَبِ، وَمِنْ شَـرِّ مٰا اَعْلَمُ، وَمِنْ شَـرِّ مٰا لاٰاَعْلَمُ، وَاَعُوذُ بِكَ مِنْ اَنْ اَشْتَـرِیَ الْجَهْلَ بِالْعِلْمِ، وَالْجَفَاءَ بِالْحِلْمِ، وَالْجَوْرَ بِالْعَدْلِ، وَالْقَطِیعَةَ بِالْبِـرِّ، وَالْجَزَعَ بِالصَّبْـرِ، وَالْهُدىٰ بِالضَّلٰالَةِ، وَالْکُفْرَ بِالْاِیمَانِ، اٰمِینَ رَبِّ الْعَالَمِینَ.

پروردگارا، سپر بازدارنده‌ام از خطاهایم را استوار ساز، و درجات مرا در بهشت بلند فرما، و اعمالـم همه را پذیرفته شده، و حسناتم را مضاعف و پاک گشته قرار بده، به تو پناه می‌برم از همۀ فتنه‌ها آنچه از آنها آشکار باشد و آنچه پنهان است، و از رفعت در خوردنی و نوشیدنی، و از شـر آنچه می‌دانم و از شـر آنچه نـمی‌دانم، و به تو پناه می‌برم از اینکه بخرم جهل را با علم، و جفاکاری را با بردباری و ستم را با عدالت و قطع نـمودن دوستی‌ها و خویشی‌ها را با شکیبایی، و هدایت را با گمراهی و کفر را با ایمان، اجابت فرما ای پروردگار جهانیان.

عضو خبرنامه ما باشید

دریافت آخرین مطالب و موضوعات به صورت ایمیل و ارسال در شبکه های اجتماعی