چرا تبدیل علم به معرفت بسیار مهم است؟
در دروس قبل دربارۀ مفهوم علم و معرفت یا دانایی و دارایی و میزان اهمیت هرکدام صحبت کردیم. گفتیم که علم اطلاعات و دانایی ماست؛ اما در معرفت ما به باور، قدرت و دارایی می رسیم . علم یا دانایی مقدمۀ معرفت یا دارایی است و مسیر رسیدن از علم به معرفت را باید با عمل و تمرین مداوم طی کنیم. در این درس به اهمیت و لزوم تبدیل علم به معرفت به طور ویژه تری می پردازیم.
قاعدتاً هدف از آموختن علم و آگاهی، چیزی جز رسیدن به معرفت و توانایی نیست. برای مثال بسیار طبیعی است از کسی که در دورۀ آموزش کامپیوتر شرکت کرده است، توقع داشته باشیم که بعد از اتمام آموزش به کامپیوتر مسلط باشد و بتواند به راحتی با آن کار کند یا از کسی که در کلاس های مکالمۀ زبان انگلیسی شرکت کرده است انتظار داشته باشیم تا بتواند به راحتی به این زبان صحبت کند؛ در واقع همۀ ما انتظار داریم این افراد توانسته باشند علم و اطلاعات دریافتی را در عمل پیاده کنند و با تمرین بر آن مسلط شوند. اگر چیزی غیر از این باشد علمی که آموخته ایم بی ثمر بوده و فایده ای برای ما نداشته است. کسی که چندین کتاب دربارۀ کنترل افکار منفی خوانده، در کلاس های مربوط به این موضوع شرکت کرده و از مشاوران متخصص نیز کمک گرفته، اما هنوز درگیر افکار منفی و آزاردهنده است و قدرتی در کنترل آن ها ندارد، یعنی اطلاعات و علومی که آموخته به معرفت و قدرت تبدیل نشده است و به کار او نمی آید؛ به عبارتی او فقط وقت خود را تلف کرده و مشکلش هنوز به قوت خود باقیست.
متأسفانه چه بسیارند کسانی که به شهوت علمی دچار می شوند و دائماً در حال انباشت اطلاعات در مغز خود هستند؛ بدون اینکه علم خود را در عمل پیاده کنند و به دارایی و قدرت برسند.
مسلماً تبدیل علم به معرفت در زمینۀ علوم انسانی و معنوی بسیار مهم تر و ضروری تر است؛ زیرا اولاً ارتباط مستقیمی با هدف خلقت و سعادت ابدی مان دارد و در وهلۀ بعدی عامل شادی و آرامش ما در همین دنیاست.
تبدیل علم به معرفت لازمۀ سعادت ابدی
همان طور که می دانیم لازمۀ داشتن یک زندگی ابدی سعادتمند، کسب معرفت یا قلب سلیم در دنیاست.[1] به بیان دیگر عدم تبدیل علم به معرفت، عامل گرفتاری و عذاب در زندگی ابدی ماست. در تولد ما از دنیا به آخرت مانند تولدمان از رحم مادر به دنیا، شش نوع تولد وجود دارد. فقط در تولد سالم و سالم قوی، جنین همۀ تجهیزات و اعضاء مورد نیاز خود در دنیا را در رحم مادر تهیه کرده و همراه خود به دنیا آورده است و بدین ترتیب با شرایط زیستی دنیا هماهنگ است. اما در باقی تولدها نوزاد به محض ورودش به دنیا به میزان عدم تطبیقش با آن باید رنج و عذاب درمان و حتی گاهی رنج دائمی را تحمل کند.
برای داشتن تولدی سالم به آخرت نیز ما باید در دنیا همۀ لوازم و تجهیزات مورد نیاز برای زندگی در آخرت را فراهم کنیم و با شرایط زیستی بهشت هماهنگ باشیم. نداشتن تجهیزات و دارایی مساوی با عذاب و جهنم است؛ مانند نوزادی که با خود چشم یا قلب سالم به دنیا نیاورده و دائماً در سختی و عذاب است. البته میزان و مدت عذاب به میزان و نوع عدم هماهنگی ما بستگی دارد و در برخی موارد عذاب و جهنم دائمی خواهد بود. تجهیزات مورد نیاز در آخرت همان معرفت یا دارایی های انسانی و به عبارتی اسماء و صفات الهی هستند که در دنیا کسب کرده ایم. هر میزان اسماء و صفات بیشتری جذب کرده باشیم، دارایی و ثروتمان در آخرت بیشتر خواهد بود. اینجاست که به اهمیت و ضرورت تبدیل علم به معرفت به خوبی پی می بریم. هرقدر هم که ما علم و دانایی داشته باشیم، درصورتی که آن علوم به معرفت و دارایی تبدیل نشوند سودی به حال ما نخواهند داشت. برای نمونه اگر ما اطلاعات زیادی در مورد رحمانیت و مهربانی داشته باشیم، اما در عمل نسبت به مخلوقات عالم مانند همۀ انسان ها، حیوانات، گیاهان یا حتی اشیاء، رحمانیت و مهربانی نداشته باشیم، یعنی علم ما به معرفت تبدیل نشده و اسم رحمان خداوند را دریافت نکرده ایم.
تبدیل علم به معرفت لازمۀ شادی و آرامش دنیا
به طور کلی عمل به دستورات دینی و اخلاقی و کسب اسماء الهی و معرفت سبب می شود تا ما فردی شاد، آرام و مهربان باشیم. هرچه اسماء الهی یا معرفت بیشتری جذب کرده باشیم، این سه شاخصه در ما قوی تر و پایدارتر خواهد بود. به طوری که هیچ عاملی در دنیا نمی تواند شادی و آرامش درونی و محبت ما نسبت به دیگران را تحت تأثیر خود قرار دهد. برای مثال پدری که معرفت کسب کرده باشد، وقتی بسیار خسته از سر کار می آید و همان زمان با گریه و اذیت های فرزند کوچکش مواجه می شود آرامش و صبوری خود را حفظ می کند و با مهربانی با فرزندش روبه رو می شود.
در نمونه ای دیگر هنگامی که فرد به مصیبتی دچار می شود، مثلاً عزیزی را از دست می دهد، دچار جزع و فزع نمی شود و آرامش خود را حفظ می کند. بنابراین تبدیل علم به معرفت موجب می شود تا کمبودها و مشکلات در سایر بخش های وجودی مانند مسائل مالی، بیماری ها، عدم عاطفه یا آزار و اذیت دیگران و سایر مشکلات نتوانند شادی و آرامش را از ما بگیرند. به عبارتی کسب معرفت باعث می شود تا علاوه بر خوشبختی اخروی از زندگی خود در دنیا نیز لذت بیشتری ببریم. هرچه دارایی ما بیشتر باشد قدرت ما در مقابل سختی ها بیشتر خواهد بود. البته همین مسائل، مشکلات و بحران های زندگی و نحوۀ برخورد با آن ها، از عوامل کسب اسم و دارایی هستند؛ برای مثال اگر ما با سختی و مشکلی برخورد نکنیم چگونه می توانیم صبر و بردباری را در عمل پیاده کنیم و اسم صبور خداوند را دریافت کنیم؟ اگر کسی به ما ظلم و بدی نکند یا ما را آزار ندهد، چگونه می توانیم گذشت و غفران را در عمل تمرین کنیم و صاحب اسم غفور شویم؟ در واقع همۀ ارتباط ها، انتخاب ها، افکار و رفتارهای ما در دنیا باید در راستای کسب دارایی و حرکت به سوی ابدیتی زیبا و سعادتمند باشند.
علم بدون معرفت، وبال آخرتی
اگر افزایش علم و اطلاعات به کسب اسم و معرفت منتهی نشود، بیشتر اوقات موجب ایجاد رذائلی مثل عجب و غرور در ما می شوند! یعنی علمی که می توانست زمینۀ سعادت و خوشبختی ابدی ما را فراهم کند، با عمل نکردن به آن، وبال و عامل گرفتاری و عذاب مضاعف ما در آخرت می شود؛ دلیل آن هم عمل نکردن به آموخته های مان است.
البته این نکتۀ مهم را فراموش نکنیم که آموختن علم بسیار ضروری و اولین قدم در مسیر رسیدن به معرفت است و غفلت، سهل انگاری و تنبلی در این زمینه عواقب بسیار بدتری را به دنبال دارد. زیرا در این حالت، حتی قدم اول را هم برای رسیدن به معرفت برنداشته ایم.
در این درس دربارۀ ضرورت تبدیل علم به معرفت صحبت کردیم. گفتیم که تبدیل علم به معرفت علاوه بر اینکه برای رسیدن ما به سعادت ابدی ضروری است، عامل شادی و آرامش درونی ما در دنیا نیز می باشد. به عبارتی طی کردن مسیر کسب معرفت و شباهت به معشوقمان الله، هم دنیا و هم آخرتمان را زیبا می کند.
[1] سورۀ شعرا، آیۀ 89