نعمت های مادی و کمالات محدود دنیا از آزمایشات الهی است
خداوند متعال در ادارۀ جهان هستی سنّت های فراوانی دارد که یکی از آن ها، سنّت «ابتلاء» است؛ یعنی خداوند در این دنیا بنا دارد همه را به هر صورت که شده آزمایش و امتحان کند؛ هیچ کس از این امتحان الهی مستثنی نیست. ولی ممکن است امتحان هرکس با دیگری متفاوت باشد؛ درست مثل اینکه همۀ دانش آموزان بالاخره در دوران تحصیل یک روز باید امتحان بدهند و هیچ کس از امتحان دادن استثنا نیست، ولی یکی امروز امتحان دارد، یکی فردا و دیگری هفتۀ بعد؛ گذشته از این، یکی امتحان ریاضی دارد، یکی فیزیک، یکی ادبیات فارسی، یکی جغرافیا و آن دیگری چیزی دیگر.
سیستم دنیا نیز به گونه ای طراحی شده که همواره در حال ارزیابی ماست. این سنجش، گاهی با مشکلات، سختی ها و بیماری ها و گاهی با وفور نعمت های مادی و کمالات دنیایی نظیر پول، زیبایی، قدرت، شهرت و مقام صورت می گیرد؛ مثلاً گاه با دیدن اموال دیگران، زمینۀ حسادت و چشم و هم چشمی در ما ایجاد می شود تا آرامش قلب مان محک بخورد. در نقطۀ مقابل، گاه شخص ثروتمندی با از دست دادن ثروتش، مورد آزمایش قرار می گیرد تا روشن شود که با تغییر شرایط، شادی و آرامش و رفتارش با دیگران چه تغییری می کند!
در این مقاله قصد داریم با یکی از بزرگ ترین امتحانات الهی آشنا شویم. اینکه ما چگونه با نعمت های مادی و کمالات محدود دنیا آزمایش می شویم و چطور باید نتیجه را به نفع خود تمام کنیم، مواردی هستند که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
حقیقت وجودی ما با دنیا و نعمت های مادی آن در تضاد است
از درس های گذشته دانستیم که همۀ ما به واسطۀ داشتن فوق عقل، ذاتاً عاشق بی نهایت ایم و امور گذرا و محدود نمی توانند ما را قانع کنند. ذات بی نهایت طلب ما تحمل عقب ماندن و تحقیر شدن را ندارد و از ضعف، ناتوانی، محدودیت و جواب منفی شنیدن بیزار است و هر کدام از نعمت های مادی و کمالات دنیایی نظیر قدرت، ثروت، حیات، آسایش، علم و زیبایی را در حد بی نهایت و مطلق آن می خواهد؛ یعنی مدام هوس داریم و از نداشتن چیزهای مختلف احساس تنگی، فشار و کوچکی می کنیم.
هیچ کس در این کرۀ خاکی پیدا نمی شود که با فرهنگ محدود دنیا کنار بیاید؛ حتی رئیس جمهور آمریکا، صدام، هیتلر، معاویه و یزید هم به دنبال یک حقیقت مطلق، حیات و لذت بالاتر و رفع محدویت از خود و کسب کمال بی نهایت بوده اند.
بسیاری از جنگ ها، درگیری ها، فشارها و کشتارها ناشی از همین حس بی نهایت طلبی ما در مواجهه با فضا و امکانات محدود دنیا بوده است. تک تک ما انسان ها قبلاً طعم بی نهایت را چشیده و حالا موقتاً در تنگنای این دنیا قرار گرفته ایم و تا زمانی که به وطن و اصل خود برنگردیم، آرام و قرار نخواهیم گرفت؛ زیرا دنیا سرای نقصان و ضعف است و نمی تواند فطرت کمال طلب ما را راضی کند. گذشته از این، دنیا خانۀ تغییر و از دست دادن است؛ هر نعمتی که در دنیا به ما می رسد، همواره اضطرابی با خود به همراه دارد؛ به عنوان مثال اگر همسر خوب داشته باشیم، هر لحظه این نگرانی را داریم که چه زمانی از یکدیگر جدا می شویم. سایر نعمت ها مانند فرزند، سلامتی، خانه، موقعیت شغلی، مقام، جوانی، زیبایی و نشاط نیز همواره در معرض از دست رفتن هستند.
وجود ابدی و بی نهایت طلب ما فقط و فقط با حیات جاودانه و رسیدن به معشوق حقیقی خود یعنی الله که کمال بی نهایت است، آرام می گیرد. چه بسیار افرادی که همۀ نعمت ها و کمالات دنیایی را کسب کرده اند، اما در نهایت به پوچی رسیده و خودکشی می کنند؛ زیرا چیزی که در نهادشان قرار داده شده و باید ارضا شود، از جنس هیچ کدام این ها نیست. گاهی ما نمی دانیم که روح مان به دنبال چیست و اشتباهاً آرامشمان را در کمالات خیالی، جمادی و وهمی، جستجو می کنیم؛ مثلاً فقط به دنبال کسب علم و مدارج بالای تحصیلی می رویم و حس می کنیم که این همان خواستۀ روحی ماست؛ اما به هر مرتبه از مقاطع تحصیلی که می رسیم، اقناعی در خود احساس نمی کنیم. قطعاً تاکنون به این مسئله پی برده اید که دلیل اصلی فشارها و تضادهایی که در مواجهه با کمالات دنیایی بر ما وارد می شود، چیست؟
نعمت های مادی و کمالات محدود دنیا؛ ابزار رشد فوق عقل
گفتیم که دنیا محدود است و نعمت ها و کمالات آن دوام و بقایی ندارد و از این جهت نمی تواند فطرت بی نهایت طلب ما را راضی کند. لذت ها، کمالات و نعمت های مادی دنیا هر قدر زیاد باشد، توأم با آفات، بلیات، ضعف ها، بیماری ها و مشکلاتی است، افزون بر این که قابل محاسبه و پیش بینی دقیق هم نیست که چه وقت این لذت ها خاتمه پیدا می کند، یا اگر بلایی در راه است چه وقت می رسد.
به نظر شما حکمت وجود این تعارضات و فشارها در زندگی ما چیست؟
آیا این فشارها در روند رسیدن ما به هدف خلقت مان فایده ای دارد؟
دنیا شبیه باشگاه ورزشی بزرگی است که تمام نعمت ها یا سختی های آن، حریف های تمرینی ما هستند که از طرف خداوند مربی مقتدر این باشگاه بزرگ، برای تقویت روح و فوق عقل ما ایجاد شده اند؛ درست شبیه سختی های حساب شده ای که ورزشکاران، طبق دستورات و برنامۀ مربی خود متحمل می شوند تا به تدریج از لحاظ جسمی، مهیا شده و به مربی خود شبیه شوند.
تمام اتفاقات دنیا اعم از فقر و ثروت، جهل و دانش و بی اخلاقی ها برای این است که ما در مسیر رشد و تکامل بخش انسانی خود حرکت کنیم. زندگی دنیا با همۀ محدودیت ها، تلخی ها و شیرینی هایش، فقط امتحانی برای تعیین عیار شخصیت ماست. در دنیا هیچ چیز جدی و به معنی آخر کار بودن نیست. جنگ ها، درگیری ها و دعواها، شکست ها و پیروزی ها، ثروت ها و فقرها همه و همه برای این است که ما بتوانیم رشد کنیم و با انتخاب های درست روز به روز به خدا شبیه تر شویم.
دنیا محل امتحان و آزمایش ماست. خداوند آن قدر در موقعیت های مختلف از ما امتحان می گیرد تا اسم بگیریم و شبیه خودش شویم. مسلماً وقتی دنیا را این طور بشناسیم که دائماً در حال تزلزل و تحول و انفجار بوده و دائماً قبض و بسط دارد، دل به آن نمی دهیم. در این صورت فرقی به حال مان نمی کند که از نعمت های مادی یا کمالات جمادی، گیاهی، حیوانی یا عقلی چه میزان کسب کرده باشیم؛ به عبارتی، فقیر باشیم یا ثروت مند، زیبا باشیم یا زشت، متأهل باشیم یا مجرد، بچه دار بشویم یا نشویم، در هر صورت شاد و آرامیم؛ چون می دانیم که زندگی دنیا چند روزی بیشتر نیست و ما به زودی اینجا را ترک کرده و به حیات ابدی و دیدار معشوق حقیقی خود خواهیم رفت. تمام حیثیت های دنیا، در عالم ابدی رنگ می بازد و اینکه در دنیا که بودیم و چه بودیم و چه شأن و مرتبه ای داشتیم، در حیات ابدی ما جایگاه و ارزشی نخواهد داشت.
علاوه بر این، آن چه در دنیا، مصداق عذاب یا سختی یا بلا و مصیبت است، خواه سختی هایی که خودمان مسبب آن باشیم، خواه نظام قضا و قدر آن را به ما تحمیل کرده باشد، جزء ثروت و دارایی های آخرتی ما در قیامت محسوب می شود و هر آن چه را که در دنیا نداشته باشیم، معادل صادقش را در آخرت دریافت خواهیم کرد.
در این مقاله دربارۀ تضادها و تعارضاتی که روح بی نهایت طلب ما در مواجهه با فضا و امکانات محدود دنیا دارد، صحبت کردیم و گفتیم که فشارها و سختی هایی که در مسیر کسب نعمت های مادی و کمالات محدود دنیایی بر ما وارد می شود، خود از بزرگترین ابتلائات و امتحان های خداوند است که سرانجام با وفات ما از این دنیا تمام می شوند؛ بنابراین فقط بایستی در جهت رشد بخش انسانی و رسیدن به هدف خلقت مان از آن ها بهره ببریم. سخت ترین امتحانی که خداوند در زندگی از شما گرفته و یا اکنون در آن قرار دارید چه بوده؟ چگونه با آن روبه رو شده اید؟ برایمان بنویسید.