علت افتادن ما در دام عبادت کورکورانه چیست و راه رهایی کدام است؟

فهرست مطالب
عبادت کورکورانه صورت مقدسی است که به دارایی و معرفت منتهی نمی شود

آیا عبادت کورکورانه، ما را به هدف خلقت مان می رساند؟

هیچ وقت به این فکر کرده ایم که چرا کارهای خوب انجام می دهیم، یا عبادت می کنیم؟

 آیا خداوند به کارهای خوب یا عبادت هایی مثل نماز و روزۀ ما نیاز دارد؟

مسلماً هدف از عبادت، یک عبادت  کورکورانه، مانند نمازی که صرفاً خم و راست شدن و تکرار یک سری جملات و عبارات عربی باشد، نیست. علاوه بر این، بدون شک خداوند از عبادت ما بی نیاز است و اگر تمام عالم کافر شوند، ذره ای از قدر و منزلت او کاسته نمی شود؛ پس هدف از عبادت و انجام کارهای خیر چیست؟

برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید مروری بر بحث خودشناسی و هدف از خلقت انسان داشته باشیم. همان طور که در درس های قبل خواندیم بُعد انسانی یا خود حقیقی و جاودانۀ ما، همان روح دمیده شده از سوی خداوند در وجود ماست و عشق ما به کمال مطلق یا همان الله هم نتیجۀ برخوردار بودن از بخش انسانی است.  

بنابراین ما فقط زمانی به شادی، آرامش و سعادت دنیوی و اخروی می رسیم که به وصال معشوق رسیده باشیم. وصال معشوق یعنی یکی شدن با او، به طوری که هیچ فاصله ای بین ما و او نباشد. خداوند موجودی بی نهایت است و در مکان خاصی حاضر نیست؛ بنابراین وقتی صحبت از وصال او می شود، منظور وصال فیزیکی نیست، بلکه منظور شباهت یافتن به او و یکی شدن با اسماء و صفات اوست.

شباهت یافتن به خدا، عالی ترین هدف خلقت انسان است و ما برای همین آفریده شده ایم. تک تک عبادت ها و اعمال خیر ما نیز باید در راستای رسیدن به این هدف باشد. ما قرار است از رهگذر انجام عبادت و امور خیر به رحمانیت، رحیمیت، سخاوتمندی، بخشش، کرامت، گذشت، پرده پوشی، احسان، نیکی و سایر کمالات الهی برسیم؛ در نتیجه اگر عبادت چنین بهره ای برای ما نداشته باشد و این دارایی ها را در وجود ما نهادینه نکند، یک عبادت بی ثمر و کورکورانه است که تنها جسم مان را خسته می کند. همۀ اعمال ما از جمله عبادات و کارهای خیر باید در راستای شباهت به الله و کسب دارایی و قدرت باشد. مانند کسی که در باشگاه رزمی ثبت نام می کند و تمام فکر و ذکرش در باشگاه، رسیدن به مهارت و شباهت به مربی است و همۀ حرکات و تمرین های او در باشگاه برای رسیدن به این هدف است.

حال این سؤال پیش می آید که آیا  هر کار خیر یا عبادتی ما را به دارایی می رساند؟

عبادت کورکورانه و هدررفته

همۀ ما از کسانی که ظاهری مثبت دارند و اهل عبادت هستند، انتظار خلق وخوی خوب و رفتارهای پسندیده داریم؛ اما با کمال تعجب همیشه این گونه نیست. علت این است که این افراد عبادت را از روی معرفت و با هدف نزدیکی به خدا انجام نمی دهند؛ درواقع اینگونه افراد بیشتر مشغول ظاهر عبادت و سرگرم شدن به صورت های مقدس مذهبی هستند؛ در نتیجه عبادات هایشان عبادت هایی کورکورانه و هدررفته است، که خیلی از اوقات نتیجۀ معکوس می دهد؛ مثلاً کسی که اهل نماز است و در عین حال خلق های بدی مانند زودرنجی، پرخاشگری، عصبانیت، حسادت یا تکبر دارد، نشان می دهد که نماز او هیچ دارایی و توانایی در او ایجاد نکرده است. اساساً هدف از عبادت، کسب معرفت و دارایی و رسیدن به عبودیت است. کیفیت تولد ما به آخرت نیز به میزان دارایی و صفات الهی که در دنیا و از طریق اعمال مان کسب کرده ایم، بستگی دارد.

همان طور که اگر جنین اعضاء و جوارح لازم برای زندگی در دنیا و تولد سالم را کسب نکرده باشد، تمام فعالیت هایش در رحم مادر بیهوده بوده، اگر ما هم در دنیا دارایی های مورد نیاز برای زندگی در آخرت را کسب نکنیم، همۀ کارها و عبادات مان بی فایده بوده است. در حقیقت همۀ اعمال  ما در دنیا، اعم از نماز، روزه، ذکر، قرآن، حج، عزاداری، همسرداری یا فرزندداری، باید واسطۀ کسب دارایی و معرفت باشند و اسماء الهی مثل رحمان، غفور، عفو، حلیم، صبور، شکور، رئوف، جواد و کریم را در ما به فعلیت برسانند؛ درحالی که در برخی از ما، کار خیر و عبادت کورکورانه موجب افزایش غفلت مان می شوند و به همین دلیل به جای رشد حقیقی، دچار رشدهای توهمی می شویم؛ مانند کسی که به واسطۀ انجام کارهای خیر خود را برتر از دیگران می داند.

اما چرا برخی از ما دچار عبادت کورکورانه و اعمال بیهوده می شویم؟ عامل اصلی و مهم این مسئله عدم خودشناسی، عدم اولویت بندی معشوق ها و حملۀ راست شیطان است که به طور خلاصه به آن ها می پردازیم.

عدم خودشناسی عامل عبادت کورکورانه

بدون شک تا وقتی که ما خودمان را به معنای حقیقی نشناسیم، نمی توانیم به سمت هدف خلقت مان حرکت کنیم. کسی که خود حقیقی اش را نمی شناسد و  نمی داند از کجا آمده  است و به کجا می رود، چگونه می تواند به سمت کسب معرفت و شباهت به الله حرکت کند؟ چنین کسی به جای بخش انسانی با بخش حیوانی اش با خداوند روبه رو می شود و به همین دلیل شعار «لااله الا الله» برایش بی مفهوم است؛ زیرا این شعار برای بعد انسانی طراحی شده، نه برای بعد حیوانی. بعد حیوانی ما هیچ درکی از این شعار ندارد و اله ها و معشوق های متناسب با خودش را می طلبد.

عدم اولویت بندی معشوق ها

عدم اولویت بندی معشوق ها از عواملی است که موجب می شود تا عبادات ما به دارایی منتهی نشود. اگر ما نظام محبتی مان را تنظیم نکرده باشیم و بُعد انسانی مان بر سایر ابعاد وجودی مان حاکمیت نداشته باشد، هرقدر هم اهل کارهای خیر، اعمال صالح و عبادت باشیم، عباداتمان به دارایی و معرفت منجر نمی شود. زیرا برای ما معشوق های جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی محبوب تر از معشوق های انسانی، یعنی خداوند، اهل بیت (علیهم السلام) و جهاد در راه خداست و به همین دلیل تمایل و دغدغۀ ما کسب دارایی در بخش انسانی نیست. برای مثال وقتی یک حافظ قرآن، بدبین، بخیل و افسرده است، علامت این است که او با بعد انسانی اش سر سفرۀ قرآن ننشسته؛ در نتیجه بهره ای هم از قرائت این کتاب نورانی و شادی آفرین نصیبش نشده است.

فریب خوردن از شیطان

همان طور که می دانیم شیطان، دشمن قسم خوردۀ[1] ماست و با حملات چهارگانۀ [2] خود درصدد فریب دادن و گمراهی ماست. او با یکی از حملات خود ما را به عبادت کورکورانه دچار می کند. شاید باورش سخت باشد اما شیطان در این حمله با پیشنهادهای مثبت و صور مقدس برای  ما جهنم می سازد! او با سرگرم کردن ما به امور خیر، هیئت ها، قرآن، ذکر یا هر  عبادت مستحبی و افراط در آن  ها موجب غفلت  ما از هدف اصلی، یعنی کسب دارایی و جذب صفات الهی می  شود. همچنین کارهای خیر، عبادت ها و کمالات مان را به قدری بزرگ جلوه می دهد تا دچار عجب و غرور  شویم. در این حالت اعمال مان نه تنها ما را به خدا نمی رسانند، بلکه باعث دوری ما از او می شوند! در واقع در این حالت، عبادات و امور مقدس ما تحت حاکمیت شیطان قرار می گیرند؛ مانند رئیس مرکز خیریه یا مسئول هیئتی که روز به روز متکبرتر و بداخلاق تر می شود؛ درحالی که    قاعدتاً باید روزبه روز  به دارایی های انسانی اش اضافه شده و تواضع و خوش اخلاقی اش بیشتر شود.

 

در این درس دربارۀ عبادت کورکورانه و اعمالی صحبت کردیم که ما را به معرفت و دارایی نمی رسانند. گفتیم هر عملی که صورت مقدس دارد، لزوماً مفید و سازنده نیست و ممکن است فسادآور نیز باشد. یعنی به جای اینکه ما را به دارایی های انسانی و شباهت به الله برساند، ما را از خداوند دورتر هم می کند. مثل برخی از ما که با وجود یک عمر عبادت، انجام کارهای خیر و خدمت به دیگران، هنوز دچار زودرنجی، عصبانیت، کینه و حسادت هستیم. عدم خودشناسی، عدم اولویت بندی معشوق ها و حملۀ راست شیطان از عواملی هستند که باعث دچار شدن ما به عبادت کورکورانه و اعمال بیهوده می شوند.

به نظر شما چه عوامل دیگری موجب می شوند ما عبادت کورکورانه و اعمال خیر بیهوده انجام دهیم؟

 

[1] سورۀ زخرف، آیۀ 62

[2] سورۀ اعراف، آیۀ 17

دیدگاهتان را بنویسید