فرض کنید ما را در شهری غریب با انبوهی از وظایف و انتظارات رها کردهاند. حتماً احساس سردرگمی و اضطراب میکنیم. میخواهیم هر طور شده اطلاعاتی از محیط و موقعیتمان به دست آوریم؛ نقشه و برنامه حرکت انسانی خود را بدانیم تا هرچه سریعتر خود را از این وضعیت نجات دهیم. وقتی هم که صحبت از انسان میکنیم، منظورمان موجود پیچیدهایست که دقیقاً در چنین شرایطی در محیط ناآشنای دنیا قرار گرفته. مسیری را قبل از ورود به دنیا آغاز کرده و باید آن را تا تولدی سالم به آخرت ادامه دهد.
قطعاً طی کردن چنین مسیری بدون داشتن برنامه حرکت انسانی ممکن نیست، یا حداقل به موفقیت نمیانجامد. برای موفقیت در این مسیر، ما هم باید خودمان را به خوبی بشناسیم و هم از قواعد دنیا و قوانین خلقت آگاه باشیم. در مبحث نمودار خلقت گفتیم که هر آنچه در این مسیر لازم داریم، در منشور خلقت یعنی قرآن برای ما مشخص شده اما وجود این قوانین در قرآن به تنهایی کافی نیست؛ ما برای رسیدن به مقصد یا همان تولد سالم به آخرت، نیاز داریم که نقشه و برنامه حرکت انسانی خود را از قرآن استخراج کنیم؛ یعنی قدم به قدم با دستوراتی که طبق ساختار وجودی ما برای رسیدن به مقصد تنظیم شده، حرکت کنیم.