هر وقت قدم در راهی میگذاریم یا تصمیمی میگیریم، ناخواسته به نتیجۀ این تصمیم یا انتخاب هم فکر میکنیم. ما موجوداتی دارای عقل و شعور هستیم و فکر کردن به نتیجۀ کار برای ما امری کاملاً بدیهیست. اما گاهی به قدری ابعاد موضوع بزرگ است، که فراموش میکنیم، کجا قرار گرفتهایم، به چه سمتی پیش میرویم و نتایج حرکت انسانی ما چه میتواند باشد؟ مثلاً تا به حال به این فکر کردهایم که از مسیر حرکت انسانیمان چه انتظاری داریم؟ حرکتی که در واقع با تولد ما به دنیا شروع شده و قرار است تا آخرت و ابدیت ادامه داشته باشد.
دانستن نتایج حرکت انسانی خیلی وقتها میتواند باعث ایجاد انگیزه در ما شود. مثلاً اگر بدانیم با درست پیمودن مسیرمان از دنیا به آخرت، به جایگاه همراهی و شباهت با راهنمایمان میرسیم، قطعاً با شوق بیشتری این مسیر را طی میکنیم؛ خصوصاً اینکه بدانیم این راهنما خودش متخصص معصومیست که کاملترین مقام انسانی را داراست. در حقیقت ما به نقشۀ راه، راهنما، شناخت مبداء و مقصد و بسترهای حرکت انسانی نیاز داریم، تا در نهایت به نتایج حرکت انسانی دست پیدا کرده و سعادتمان را تضمین کنیم.