مدرسه انسان شناسی منتظر

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

صفحه نخست » مصداق بی نهایت کیست؟ آیا پاسخی برای میل بی نهایت طلبی انسان وجود دارد؟

اشتراک گذاری مقاله

مصداق بی نهایت در عالم کیست، ما عاشق چه چیزی هستیم؟

مصداق بی نهایت در عالم کیست، ما عاشق چه چیزی هستیم؟

چند میلیارد لازم داری تا به تمام آرزوهایت برسی؟ احتمالاً با این پرسش لیستی از آرزوها در ذهن شما هم شکل گرفته است، اما آیا سقفی برای این آرزوها وجود دارد، یا درست زمانی­که نقطۀ پایان لیست بلندبالایمان را می‌گذاریم، بلافاصله آرزو و خواستۀ دیگری به ذهنمان می­رسد؟

انگار در این دنیا هیچ نهایتی برای خواسته‌هایمان وجود ندارد، هیچ چیز ما را قانع نمی­کند و هیچ مصداق بی نهایتی برای آرزوهای بی نهایت ما نیست. به همین دلیل است که بی­نهایت­طلب بودن انسان نیازی به اثبات ندارد. کافی است هر­کس نگاهی به خودش و آرزوهایش بکند، تا این گذاره را بپذیرد.

بی‌نهایت‌طلبی درتمام شئون زندگی ما حضور دارد، وارد هر حرفه­ای که می­شویم، می­خواهیم در آن بهترین باشیم. حتی اگر مدال طلای المپیک را کسب ­کنیم، به فکر رکورد در تعداد آن می‌افتیم. خیال ما مدام در حال سیر کردن بین خواسته­هایی است، که نمی­توان پایانی برای آن­ها  تصور کرد. میل بی‌نهایت طلبی ما اگر کنترل نشود و در مسیر رسیدن به مصداقی حقیقی قرار نگیرد، بسیار خطرساز خواهد بود؛ چون همان‌طور که در درس‌های گذشته اثبات کردیم، بی‌نهایت طلبی امری فطری است و ما در این میل نامحدودیم، یعنی میل ما به خواستن بهترین‌ها هرگز متوقف نمی‌شود، در نتیجه اگر این میل در مسیر درست خود قرار نگیرد، یا تمامی عمر ما را در دویدن برای دستیابی به اهداف تازه هدر می‌دهد و یا پس از رسیدن به بهترین‌های عالم ماده سرخورده و افسرده خواهیم شد. پس بزرگ‌ترین سوال زندگی ما این است؛ مصداق بی نهایت در جهان چیست و چگونه می‌توان به آن رسید؟

بی‌نهایت طلبی در مسیری نادرست

ما هیچ کس را صرفاً به خاطر غذا خوردن، ازدواج کردن، یا میل به زیبایی سرزنش نمی­کنیم؛ چون پذیرفته­ایم که این­ها امیال درونی همۀ ما هستند، اما رفتار کسی­که نمی‌تواند دست از غذا خوردن بکشد، پادشاهانی که برای خود حرمسرا ترتیب می‌دادند و یا کسی که مدام زیر تیغ جراحی می­رود تا چهره­اش زیباتر شود، برای ما قابل پذیرش نیست. در واقع این افراد هم در حال پاسخ دادن به میل خود هستند؛ پس چرا ما یک‌جا ارضای امیال را مجاز و طبیعی می‌دانیم اما در حالت دیگر زشت و غیرقابل قبول؟

درست است که همگی این امیال از وجود ما سرچشمه می­گیرند، اما در ­واقع هر­ کدام خاستگاه و منشاء متفاوتی دارند. میل به غذا خوردن یکی از نیازهای بخش مادی وجود ماست و طبیعتاً باید آن را با مادیات پاسخ دهیم. اما اشتباه ما این‌جاست که خاستگاه و منشاء میل بی­نهایت­طلبی­مان را هم ماده دانسته‌ایم و سعی کرده‌ایم این میل را با امکانات مادی پاسخ دهیم؛ درحالی‌که  اصولاً چنین چیزی امکان­پذیر نیست.

زمین با همه گستردگی و فراخی‌اش، با همه تنوع در موجودات و پدیده­هایش، توان پاسخگویی به حس بی­نهایت­طلبی انسان را ندارد. زیرا جهانی که ما می‌بینیم، مادی و محدود است؛ اما حس بی­نهایت­طلبی ما منشایی غیرمادی و نامحدود دارد و هر عقل سلیمی می­پذیرد که محدود نمی­تواند پاسخگوی نامحدود باشد.

اگر ما به دنبال راضی کردن حس بی­نهایت­طلبی­مان در زمین باشیم، فقط خودمان را خسته و فرسوده کرده­ایم و تا زمانی­که این میل ­را از راه و در جایگاه خودش برطرف نکنیم، عطش بیشتر خواستن در وجودمان هرگز فروکش نخواهد کرد.

یک باور نادرست

شاید شما هم با کسانی برخورد کرده باشید، که برای چند نسل در منطقه­ای زندگی کرده­اند و آن‌قدر از اخلاق و رفتار و آداب و رسوم مردم آنجا تأثیر پذیرفته­اند؛ که حتی با لهجۀ مردم محلی آن منطقه صحبت می­کنند؛ اما ویژگی­های ظاهری‌شان فریاد می­زند، که اهل جای دیگری هستند. حکایت ما انسان­ها و زمین هم چنین حکایتی است. نسل در نسل اینجا زندگی کرده­ایم و به شرایط زندگی در زمین خو گرفته­ایم، به قدری زیاد که اصلاً فراموش کرده‌ایم، بومی زمین نیستیم و از یک وجود بی­نهایت منفک شده­ایم، متعلق به جای دیگری هستیم و قرار است در پایان نیز به همان­­­جا برگردیم.

میل ما به بی­نهایت­ میلی غیرمادی است. اما ما به قدری با بدن مادیمان انس گرفته‌ایم، که اساساً خودمان را چیزی به جز ماده تصور نمی‌کنیم و تلاش می‌کنیم که تمام نیازها و امیال‌مان را هم از این راه مادی پاسخ دهیم. در واقع فراموش کرده‌ایم که مصداق بی نهایت را در عالم محدود مادی نمی‌توان پیدا کرد و برای برطرف کردن این میل باید به دنبال یافتن مصداق بی نهایت در عالمی بزرگ‌تر باشیم.

شکوفایی میل به بی­نهایت­

تفاوت کاکتوس در بیابان­های قارۀ آمریکا را با کاکتوس کوچکی پشت پنجره اتاقتان در نظر بگیرید. کاکتوس گیاه بومی امریکاست و در آن منطقه به طور خودرو رشد می­کند و در شرایط آب و هوایی آنجا قدش به چندین برابر قد انسان هم می­رسد. حتی گل­های بسیار زیبایی می­دهد. گیاهی که ما در گلدان­های کوچکمان به عنوان کاکتوس نگه­ می­داریم، بیشتر شبیه به نمونه مینیاتوری این درخت است. شاید اگر هیچ اطلاعی از آن سوی کره زمین نداشتیم، پتانسیل رشد کاکتوس را از چند سانت فراتر نمی­دانستیم، حتی ممکن بود هرگز متوجه نشویم که این گیاه توانایی گل دادن هم دارد.

وقتی چیزی بومی یک منطقه نیست، بسیار راحت قابل تشخیص است. ویژگی­هایی از خود نشان می­دهد که او را از سایر هم­ردیفانش جدا می­کند. ممکن است که از بعضی جهات هرگز نتواند خودش را با محیط جدید هماهنگ کند، یا بعضی از ویژگی­هایش هیچ­وقت به طور کامل بروز پیدا نکنند. ما انسان­ها هم بومی زمین نیستیم و حس بی­نهایت­طلبی‌مان را از زمین نداریم. این میل در فطرت ما وجود داشته و با امکانات زمینی هرگز شکوفا نمی­شود.

اگر از حس بی­نهایت­طلبی­مان آگاه نباشیم، غایتی که برای خود در نظر می­گیریم، همین دنیاست؛ در نتیجه برای ارضا کردن این احساس سعی می­کنیم در هر چیزی بهترین شویم و وقتی به نهایت چیزی که می­خواستیم رسیدیم، به شاخه‌ای دیگر می­رویم. درحالی‌که خاستگاه بی‌نهایت طلبی ما از ابتدا بی­نهایت بوده و مصداق بی نهایت طلبی ما تنها در محیط بی­نهایت پیدا می‌شود. همان­طور که فقط آب قدرت برطرف کردن حس تشنگی ما را دارد، فقط بی­نهایت است که می­تواند میل بی­نهایت­طلبی انسان را آرام نماید.

اثبات شهودی وجود داشتن موجود بی نهایت یا کمال مطلق

گفتیم که میل بی‌نهایت‌طلبی در تمامی انسان‌ها وجود دارد و در درس‌های قبل این مسأله را از نظر عقلی و نظری بررسی کردیم، اما عشق ما به بی‌نهایت امری فطری و ذاتی است، همۀ ما طالب کمال مطلق و مطلق کمال هستیم، امری فطری و ذاتی که بر اساس خصوصیات طلب می‌توان آن را اثبات کرد. همان‌طور که در قوانین طلب آموختیم:

  1. کمال مطلق وجود دارد.
  2. ما با کمال مطلق سنخیت داریم.
  3. ما ظرفیت درک کمال مطلق را داریم.
  4. ما نسبت به کمال مطلق شناخت داریم.
  5. قبلاً با کمال مطلق همزیستی داشته­ایم، که اکنون درکش می کنیم. یعنی مزه مطلق بودن و بی­نهایت بودن را چشیده­ایم.

به همین دلایل است که انسان از محدودیت‌های زندگی در زمین راضی نیست. و همواره خواستار بیشتر و بیشتر و بیشتر از تمامی امکانات است. این یک امر شهودی است و هرکس با کمی تفکر در درون خود به درستی آن پی می‌برد.

عشق به کمال مطلق و بی‌نهایت یک امر علمی و حاصل کسب اطلاعات نیست، بلکه ذاتی و یقینی انسان است. ما عاشق کمال مطلق و مطلق کمالیم و در نتیجه خود نیز بی‌نهایت هستیم، چون تنها بی­نهایت است که ظرفیت بی­نهایت را دارد و محدود هرگز نمی­تواند بی­نهایت را طلب کند.

مصداق بی نهایت در جهان

مصداق بی نهایت حقیقی از لحاظ عقلی تنها یکی است؛ چون اگر بی‌نهایت بیشتر از یکی باشد، محدود است و دیگر بی‌نهایت نخواهد بود؛ این مصداق واحد را «الله» می‌نامیم. بی‌نهایت بودن خدا بالقوه نيست؛ چون بالقوه بودن یک چیز به معنای داشتن توانمندی برای کسب کمالی است که هنوز شکوفا نشده. کمال بالقوه کمالی است که ناقص و محدود است و به سوی رشد در حرکت است؛ در حالی که خدا یا الله چنین نیست. خدا منشاء و مظهر تمامی کمالات است و هر چه در عالم هستی هست از وجود او پیدا شده.(در این باره در کلاس‌های پیشرفته صحبت خواهیم کرد.)

«الله» معشوق حقیقی همۀ ماست، حتی اگر از منظر اعتقادی به او باور نداشته باشیم، در تمامی لحظات زندگی رسیدن به او را طلب می‌کنیم. تمامی تلاش‌ها و حرکت‌های ما نتیجۀ میل ما به دستیابی به بی‌نهایت یا کمال مطلق است. الله مصداق بی نهایتی است که ما عاشق به دست آوردن آنیم. همان حقیقت بی‌نهایتی که وجود دارد، همۀ کمالات را دارد و محدود نیست، فقط یکی است و همۀ موجودات دیگر را به وجود آورده است و چون نفس ما برآمده از همین بی‌نهایت است؛ روحیۀ بی‌نهایت‌طلبی دارد، همیشه به دنبال اصل خویش می‌گردد و تا به او نرسد آرام نمی‌گیرد.

 

H2 شادی و آرامش ابدی

منشاء میل بی­نهایت­طلبی بخش فوق ­عقلانی وجود ماست. بخش­های پایین­تر وجود ما به تبعیت از این بخش میل به بی­نهایت دارند. در واقع حس بی­نهایت­خواهی ما در هر بخش و قوه‌ای جز فوق­عقل چیزی جز دردسر نمی­آفریند. میل بی‌نهایت‌طلبی در بخش‌های دیگر وجود ما مدام ما را از شاخه­ای به شاخۀ دیگر می­کشاند و شادی و آرامش‌مان را سلب می­کند. درست مثل کودکی که مدام بهانه می­­گیرد، اما خودش هم دقیقاً نمی­داند چه می­خواهد.

اگر به بخش فوق عقلمان درست رسیدگی کنیم و حس بی­نهایت­طلبی‌اش را با مصداق بی نهایت­ مطلق راضی کنیم؛ بخش­های پایین­تر وجودمان هم به آرامش می­رسند؛ در نتیجه اگر میل بی­نهایت­طلبی در جای خودش پاسخ داده شود، آرامش به وجود ما باز خواهد گشت.

در این مقاله گفتیم که پایانی برای خواسته­های انسان وجود ندارد. میل بی­نهایت­طلبی ما خاستگاهی غیرمادی دارد؛ در نتیجه امکانات مادی دنیا هرگز نمی­توانند پاسخگوی آن باشند و قرار گرفتن این میل بی‌نهایت در مسیر هریک از خواسته‌ها و امیال مادی فقط، شادی و آرامش را از ما سلب خواهد کرد. دانستیم که شکوفایی میل به بی­نهایت تنها در محیط بی­نهایت امکان پذیر است. و بی­نهایت مطلق تنها پاسخ مناسب برای این میل غیرمادی ماست.

برای رفع هر نیازی که در خود احساس می‌کنیم، پاسخ یا مصداقی در خارج از وجود ما هست که می‌تواند خواستۀ ما را تأمین کند. به عنوان مثال نیاز گرسنگی و تشنگی به وسیلة غذا و آب برطرف می‌شود. مصداق خارجی بی‌نهایت ‌طلبی ما هم کمال و وجود مطلق است که در زبان عربی به آن الله می‌گویند. همة انسان‌ها بدون استثناء عاشق الله هستند. اما این عشق از کجا نشأت گرفته است؟

 

عضو خبرنامه ما باشید

دریافت آخرین مطالب و موضوعات به صورت ایمیل و ارسال در شبکه های اجتماعی