تفاوت انسان شناسی اسلامی با سایر روش‌های انسان شناسی

صفحه نخست » تفاوت انسان شناسی اسلامی با سایر روش‌های انسان شناسی

اشتراک گذاری مقاله

در انسان شناسی اسلامی، مهم رسیدن انسان به مقصود است.
فهرست مطالب

بررسی مفهوم انسان شناسی در فلسفۀ اسلامی

انسان شناسی اسلامی، خودشناسی اسلامی یا به بیانی شیواتر فلسفۀ اسلامی، کشف پایه‌های تفکری است که اسلام ارائه می‌کند. توحید حقیقت دین اسلام است و طبق نظر متفکران اسلامی تقلید در توحید جایز نیست.[1] در مکتب اسلام رسیدن به حقیقت توحید وظیفۀ همۀ مردم است و کشف حقیقت توحید تنها با اندیشیدن در چرایی آن و در درون خودمان ممکن می‌شود. در این مقاله می‌خواهیم به ریشه‌های این گونه از اندیشیدن و چگونگی پاسخ‌ها در این مکتب فکری سری بزنیم و با بررسی دقیق آن سازوکار این نحلۀ فکری را کشف و مطالعه کنیم.

ویژگی‌های فلسفۀ اسلامی

فلسفۀ اسلامی برای شناخت ابعاد، ویژگی‌ها و ماهیت انسان از وجود انسان کمک می‌گیرد. کشف، بررسی و فهم قوانین حاکم بر خلقت با استفاده از فطرت انسانی از ویژگی‌های این فلسفه است. در این روش اندیشیدن حقایق مطرح شده در منابعی مانند قرآن و سیرۀ معصومین با حقایق وجودی انسان سنجیده می‌شوند. تطبیق یا عدم تطبیق این حقایق با ویژگی‌های درونی و ذاتی انسان مورد مطالعه قرار گرفته و با توجه به امیال فطری انسان بررسی می‌شوند. شناختی که در این روش به دست می‌آید، بر پایۀ حقایق تجربی یا ذهنی نیست؛ بلکه از ذات انسانی ما سرچشمه گرفته و با ترازوی عقل و فطرت قابل اندازه‌گیری است.

فلسفۀ اسلامی فلسفه‌ای است که برای تمامی دغدغه‌های فکری انسان پاسخی قابل قبول و منطقی ارائه می‌کند. مسائلی مانند مرگ، عدم، طلب و … . تعاریفی که از درون انسان سرچشمه گرفته‌اند، عقل و قلب سالم بر حقانیت آنها گواهی می‌دهد و کشف آنها بسیاری از گره‌های فکری انسان را می‌گشاید.

معرفی اجمالی مکاتب فلسفی اسلام

از قرن دوم هجری که مسلمانان ترجمۀ آثار فلسفی یونان، خصوصاً تألیفات ارسطو، جالینوس و برخی مکالمات افلاطون را به زبان عربی ترجمه کردند، جنبشی علمی در زمینۀ فلسفه در جهان اسلام شکل گرفت.[2] شخصیت­‌هایی چون کندی و فارابی که می‌توان آنها را از پایه‌گذاران اصول و مبانی فلسفۀ اسلامی دانست، کوشیدند فلسفه‌ای نو و هماهنگ با معارف اسلامی ارائه دهند. فلسفه‌ای که ابن سینا با نظریه‌پردازی در موضوعات گوناگون و طرح اصول و فروعات جدید، اقدام به گسترش و تکمیل آن نمود.[3]

فلسفۀ مشاء روشی کاملاً استدلالی دارد و به عنوان اولین مکتب فلسفۀ اسلامی به شمار می‌رود.[4] پایه‌های این مکتب تحت تأثیر نظریات ارسطو بنا شده است. فلسفۀ مشاء ادراک عقلی را از سایر روش‌های شناخت بالاتر می‌داند. تفکر مشائی در ایران، با ظهور ابن سینا به اوج خود رسید.[5]

فلسفۀ اشراق که مؤسس آن سهروردی است، علاوه بر روش عقلی، بر سیر و سلوک‌ و شهود درونی نیز تأکید می‌کند[6] و بر خلاف فلسفۀ مشاء، اشراق و نورانیت قلبی را برتر می‌شناسد.[7]

ملاصدرا تلاش کرد تا با ترکیب سه روش عقلی، نقلی و شهودی، مکتبی را ارائه دهد که ضعف‌های مکاتب فلسفی پیشین را نداشته باشد. مکتب پایه‌گذاری شده توسط او به نام حکمت متعالیه شناخته می‌شود. در حکمت متعالیه، سه منبع معرفت یعنی وحی، عقل و شهود معنوی به هم پیوند خورده‌اند،[8] تا هر کدام مانند مکمل و معیاری برای دیگری عمل کنند. در واقع می‌توان گفت که هنر ملاصدرا در این بود که توانست توصیفات عرفانی را به زبان فلسفه و عقل بیان کند.[9] فلسفۀ ملاصدرا فلسفه‌ای‌ عقلی‌، ذوقی‌ و شرعی‌ است‌ و در حقیقت‌ ملاصدرا فلسفۀ‌ عقلی‌ و ذوقی‌ را بر مبنای‌ شرع‌ مقدس‌ پی‌ریزی‌ کرده‌ است‌.[10]

ابن‌سینا، سهروردی و ملاصدرا که مهم‌ترین چهره‌ها در این مکاتب هستند، هر یک به گونه‌ای سعی در گنجاندن و تطبیق اصول اسلامی در شاکلۀ فلسفۀ یونانی داشته‌اند و تلاش‌های آنان در واقع ارائۀ فرم و طبقه‌بندی جدیدی از اصول اسلامی است. اما اصل اندیشه‌های اسلام همان مفاهیم استخراج شده از سیرۀ معصومین (علیهم‌السلام) و بیان شده در قرآن است.

آنچه که ما در این سلسه مقالات به عنوان فلسفۀ اسلامی و انسان شناسی اسلامی عنوان می‌کنیم، همان مفاهیم اصیل موجود در این دو منبع معتبر است. منابعی که هم از لحاظ اعتبار و هم از لحاظ قدمت و هم از لحاظ سندیّت معتبرترین منابع برای استخراج اندیشۀ اسلامی محسوب می‌شوند. می‌توان گفت که مسائل مطرح شده در اندیشۀ اسلامی پله پله مخاطب خود را رشد می‌دهد، تا جایی که به درکی کامل و تمام از جهان‌بینی مورد نظر اسلام مجهز شود.

فرق عمدۀ تفکر اسلامی با سایر تفکرها

تعارضی که غالباً در سایر مکاتب فکری بین دین و فلسفه به چشم می‌خورد، در تفکر اسلامی وجود ندارد. تفکر اسلامی عقل و وحی را در تضاد و تقابل با یکدیگر نمی‌داند، بلکه آنها را همسو و در جهت تکمیل یکدیگر می‌داند. به علاوه اسلام تنها دینی است که نه تنها تفکر را بر پیروان خود حرام نکرده، بلکه همواره به اندیشیدن پیرامون تمام زوایای عالم و چرایی و چگونگی قوانین آن توصیه کرده است؛ زیرا اصول اسلام برپایۀ ریاضیات و قوانین جهان بنا شده و با آنچه عقل به آن می‌رسد در تضاد نیست.

تنها آفتی که فلسفۀ اسلامی با آن روبه‌رو بوده، این است که در سد‌ه‌های اخیر با دور شدن از اصل اسلام، گرفتار بحث‌های نقلی و شهودی شده و متفکران آن از پرداختن به سؤالات و دغدغه‌های ذهنی و واقعی مردم دور مانده‌اند. در نتیجه شناخت و درک درستی از این مکتب فکری در میان عامۀ مردم و حتی اندیشمندان سایر مکاتب وجود ندارد و امروزه بسیاری از اندیشمندان دین اسلام را هم به چوب مسیحیت از ورطۀ عقل جدا و منفک می‌دانند.

قرآن به عنوان کتاب آسمانی دین اسلام، ارزش والایی برای عقل قائل است و در موارد متعدد انسان‌ها را دعوت به تفکر و تعقل می‌کند. در حقیقت مسئلۀ عقلانیت در اسلام به قدری اهمیت دارد که اسلام از پیروان خود درخواست می‌کند تا برای اثبات حقانیتش تقلید را کنار گذاشته و از شیوۀ عقلی استفاده کند.[11]

فلسفۀ اسلامی جلوه‌ای عقلانی از دین، جهان هستی، مرگ، انسان و مسائل مرتبط با او را با بیانی مستدل ارائه می‌دهد و از آنجا که خود را محدود به الفاظ و قالب‌های از پیش تعیین‌شده نمی‌بیند، از کمک سایر حیطه‌ها نیز بهره می‌گیرد. در فلسفۀ اسلامی مهم رسیدن انسان به سرمنزل مقصود است و تفکر اسلامی از اینکه در این راه علاوه بر عقل، از وحی و قلب نیز مدد بگیرد، ابایی ندارد.

ما در این مقاله به بررسی دیدگاه‌ها، ویژگی­‌ها و سیر حرکت تفکر اسلامی پرداختیم. گفتیم که فلسفۀ اسلامی برای شناخت ابعاد، ویژگی‌ها و ماهیت انسان از وجود خود او کمک گرفته و حقایق فطری انسانی را با منابع دینی و آموزه‌های معصومین مطابقت می‌دهد. این شیوۀ اندیشه در گرو کسب اطلاعات درست است. و در نتیجه سعی دارد از ابتدا راه‌های کسب اطلاعات و شیوۀ تحلیل آنها را تصحیح کند تا در نهایت به حل مسائل پیش روی انسان و رساندن بشر به غایت نهایی خویش منتهی شود.

در پایان اگر مایلید که شاهد مقایسه‌ای اجمالی بین روش‌های مختلف انسان شناسی باشید، مطالعۀ مقالۀ بررسی و مقایسۀ انواع روش‌های انسان شناسی را به شما توصیه می‌کنیم.

[1]. دیدگاه شهید بهشتی درباره محدودۀ پیروی از مراجع تقلید

[2]. مطهری، مجموعۀ آثار، ۱۳۸۹ش، ج۱۴، ص۴۵۸.

[3]. کرد فیروزجایی، حکمت مشاء، ۱۳۹۳ش، ص ۲۸-۲۶.

[4]. مطهری، مجموعۀ آثار، ۱۳۷۶ش، ج۵، ص۱۴۸.

[5]. عرفان و معنویت اسلامی و عرفان انحرافی، محمد اسماعیل زاده

[6]. مطهری، مجموعۀ آثار، ۱۳۷۶ش، ج۵، ص۱۴۸و ۱۴۹.

[7]. عرفان و معنویت اسلامی و عرفان انحرافی، محمد اسماعیل زاده

[8]. نصر، ملاصدرا؛ تعالیم، ۱۳۷۶ش، ص۱۹۳–۲۱۰.

[9]. عرفان و معنویت اسلامی و عرفان انحرافی، محمد اسماعیل زاده

[10] سخنرانی مقام معظم رهبری در سالروز بزرگداشت ملاصدرا

[11]. دائرة المعارف طهور، برگرفته از مقالۀ مفهوم، ماهیت و خاستگاه‌­های فلسفی در اسلام

عضو خبرنامه ما باشید

دریافت آخرین مطالب و موضوعات به صورت ایمیل و ارسال در شبکه های اجتماعی