چه ارتباطی بین شناخت خدا و ائمه (علیهم السلام) وجود دارد؟

فهرست مطالب
بررسی وجود ارتباط بین هدف خلقت انسان با شناخت خدا و ائمه (ع)

بررسی ارتباط بین هدف خلقت انسان با شناخت خدا و ائمه (علیهم السلام)

یکی از مواردی که در سیر مباحث انسان شناسی نقش پر رنگی دارد بحث هدف خلقت انسان است. شاید مبالغه نباشد اگر بگوییم تمام مواردی که در انسان شناسی مطرح می شود به نوعی به این هدف مرتبط است! یکی از سؤال هایی که با استفاده از همین موضوع می توانیم به جواب آن برسیم این است که رابطۀ بین شناخت خدا و ائمه (علیهم السلام) چیست؟ در نگاه اول هیچ ردی از موضوع هدف خلقت انسان در این سؤال دیده نمی شود، ولی با تحلیل قدم به قدم کلمه ها متوجه می شویم که اتفاقاً این موارد بسیار به هم مرتبط هستند.

خداوند از آفرینش هر مخلوقی هدفی داشته و والاترین و باارزش ترین هدف را برای خلقت انسان طراحی کرده است. خدا ما را آفرید تا در نهایت شبیه خودش شویم؛ اگر به این هدف نرسیم شبیه جنینی هستیم که یا ناقص متولد شده یا سقط می شود. جنین سالم جنینی است که مقصد و هدف نهایی خود را به خوبی می شناسد و این شناخت او را به سمت ساخت ابزارهای لازم برای رسیدن به هدفش می برد؛ پس شناخت در رسیدن به هدف نقش مهمی دارد.

برای ما انسان ها با توجه به هدف خلقتمان که شبیه شدن به خداوند و رسیدن به مقام انسان کامل است، بحث شناخت خداوند بسیار اهمیت دارد؛ یعنی باید خدا را بشناسیم تا در نهایت بتوانیم شبیه او شویم. نکتۀ مهم این است که اگر بخواهیم خدا را بشناسیم، در گام اول باید حقیقت خود را درک کنیم؛ چنانچه امیرالمؤمنین (علیه السلام) هم می فرمایند: «هرکه نفس خود را بشناسد همانا پروردگار خود را شناخته است.»[1]

در گام بعد ما به الگوهایی با ویژگی هایی خاص نیاز داریم که با راهنمایی آن ها بتوانیم مسیر رسیدن به هدف خلقتمان را با بیشترین سرعت و کمترین خطا پشت سر بگذاریم. یکی از مواردی که هنگام بررسی ویژگی های این الگوها می توانیم به آن پی ببریم نقش اهل بیت (علیهم السلام) در هدف خلقت انسان است. گام اول و دوم در جایی به هم می رسند و آن، نقطۀ کشف ارتباط بین شناخت خدا و ائمه (علیهم السلام) است. در این مقاله به دنبال کشف این ارتباط خواهیم بود.

ارتباط شناخت خدا و هدف خلقت انسان

در ابتدای مقاله گفتیم با انجام بحث های تحلیلی می توان ثابت کرد که ریشه های بحث شناخت خدا و ائمه (علیهم السلام) به هم مرتبط است. برای اثبات این ادعا در قدم اول به روایتی از امام رضا (علیه السلام) اشاره می کنیم که می فرمایند: «آغاز بندگی خدا شناخت اوست.»[2] در درس های گذشته از بندگی خدا به عنوان هدف خلقت انسان یاد کرده و گفته بودیم چگونه عبادت و بندگی خدا می تواند ما را به هدف خلقتمان برساند. برای رسیدن به هر هدفی باید اول خودِ آنها و دلیل طلب کردنشان را به درستی بشناسیم و سپس بهترین الگوها و مسیرها برای رسیدن به آن ها را بشناسیم.

خداوند کمال مطلق است و ما را به گونه ای آفریده که عاشق و خواهان کمال مطلق هستیم؛ اما کمال مطلق بدون جلوه قابل دسترسی نیست و اگر خدا ظهور و نمود بیرونی نداشته باشد ما نمی توانیم با او ارتباط برقرار کنیم. همۀ مخلوقات خداوند جلوه ای از اسماء و صفات کمال مطلق هستند، اما این جلوه گری محدود است؛ اگر خداوند با ظهورات ناقص مثل زیبایی ها و کمالات دنیایی و محدود برای ما جلوه کند، نیازهای دل بی نهایت طلبمان تأمین نمی  شود و چون ظاهراً در بُعد جسمانی به خود الله دسترسی نداریم، دچار سرگردانی می شویم.

برای شناخت کامل خدا باید کامل ترین ظهور و تجلی او را بشناسیم و حکمت خداوند ایجاب می کند که تجلی و الگوی کاملی از کمال مطلق وجود داشته باشد. نکتۀ اساسی این است که ما نباید در شناخت مصداق کمال مطلق اشتباه کنیم. با توجه به اینکه اصلی ترین بخش وجودی ما بخش انسانی است، ما باید مصداق کمال مطلق در این بخش را پیدا کنیم و با الگوگیری از آن به سوی هدف خلقت خود حرکت کنیم.

ارتباط ائمه (علیهم السلام) و هدف خلقت انسان

خداوند تمام عالم را بر اساس قاعده و قانون های ریاضی و مشخصی آفریده است و هر مخلوقی برای رسیدن به اهداف تعیین شدۀ خلقتش باید به این اصول پایبند باشد. مهم ترین اصلی که در عالم خلقت وجود دارد این است که ما انسان ها به مقام خلیفهاللهی برسیم و شبیه خداوند شویم. یکی از شرط های اساسی در تحقق این اصل، شناخت خدا و همچنین داشتن نمونه و الگوی کاملی است که بتواند ما را به قلۀ مدنظر برساند.

برای شناخت خدا لازم است که نفس و حقیقت وجودی خود را بشناسیم و حقیقت و نفس ما چیزی جز نور وجودی پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) نیست؛ چون خداوند از همان ابتدا اهل بیت (علیهم السلام) را به عنوان اولین مخلوقات آفرید[3] و نورشان را در خلقت سایر مخلوقات ظهور داد. از بهترین و بزرگ ترین نعمت های خداوند برای ما انسان این است که اصل و ریشۀ ما را اهل بیت (علیهم السلام) قرار داده است.

خداوند با دمیدن روح الهی و نور اهل بیت (علیهم السلام) در وجودمان، ما را بی نهایت طلب و عاشق خود و اهل بیت (علیهم السلام) کرده و خواست درونی و ذاتی تک تک ما این است که به مقام اهل بیت (علیهم السلام) یعنی مقام خلیفهاللهی برسیم. حالا سؤال این است که چطور می توانیم به این مقام برسیم؟

بهترین راه برای رسیدن به هدف، شناخت هدف است؛ ولی چگونه می توانیم به این شناخت برسیم؟ مطمئن ترین و سریع ترین مسیر برای شناخت هر چیزی آشنایی با کامل ترین نمونه از آن است. در مورد شناخت خداوند هم این قاعده برقرار است.

خداوند موجود بی نهایتی است که به تعداد مخلوقاتش ظهور و جلوه  دارد؛ ولی هر مخلوقی بر اساس میزان سعۀ وجودی خود می تواند جلوه گر اسماء و صفات الهی باشد. اهل بیت (علیهم السلام) عالی ترین نمونه از خداوند هستند و بالاترین رتبه را نسبت به همۀ مخلوقات دارند. هر مخلوق دیگری جز ایشان جلوۀ محدودی از خداوند است و قطعاً ظهور محدود نمی تواند ما را به اله و معشوق نامحدود برساند؛ پس هرکس هستی و کمال مطلق و بی نهایت را می خواهد باید از اهل بیت (علیهم السلام) شروع کند.[4] ما بدون اهل بیت (علیهم السلام) نمی توانیم الله را بشناسیم و به او برسیم.

 اهل بیت (علیهم السلام) تنها ظهور انسانی کمال مطلق و بروز کامل اسماء الهی هستند و شناخت الله بدون شناخت این بزرگواران امکان پذیر نیست؛ چنانچه در زیارت جامعه کبیره هم آمده است: «کسی که خدا را اراده کند، از شما آغاز می کند.»[5]

امام صادق (علیه  السلام) دربارۀ ارتباط شناخت خدا و ائمه (علیهم السلام) می فرمایند: «به وسیلۀ ما خدا شناخته می  شود و به وسیلۀ ما خدا بندگی می شود.»[6] این کلام یعنی همۀ اسماء و صفات الهی در آینۀ وجودی اهل بیت (علیهم السلام) جلوه گر است و این بزرگواران نمونۀ بارز و کامل کمال مطلق هستند. اهل بیت (علیهم السلام) کامل ترین و بهترین نمونه های عملی هستند که با الگوگیری از ایشان می توانیم به هدف خلقت خود برسیم.

آنچه دربارۀ ویژگی های اهل بیت (علیهم السلام) گفتیم بیانگر رمز وجود اهل­بیت (علیهم السلام) در زندگی ما و ارتباط مستقیم ایشان با هدف خلقتمان است. رسیدن به جایگاه و مقام این بزرگواران برای کسب باطن جاودانه و انسانی ضروری است و اگر قصد داریم در سالم ترین و بهترین حالت به هدف خلقت خود برسیم فقط باید از این بزرگواران، که همۀ ویژگی های مقام انسان کامل و خلیفهالله را دارند، پیروی کنیم.

 

در این مقاله به دنبال کشف ارتباط شناخت خدا و ائمه (علیهم السلام) بودیم. برای این کار نقطۀ مشترکی را در نظر گرفته و با کمک آن سعی کردیم به این ارتباط پی ببریم. ابتدا به این مورد اشاره کردیم که هدف خلقت انسان شبیه شدن به خداوند و رسیدن به مقام خلیفه اللهی است. برای تشبه به الله باید او را بشناسیم، ولی شناخت از هر راهی پذیرفته شده نیست.

خداوند به تعداد همۀ مخلوقاتش جلوه و ظهور دارد و ما باید کامل ترین تجلی او را بشناسیم؛ چون جلوه های محدود، شناخت ناقصی از خداوند می دهند و نمی توانند ما را سالم و کامل به هدف خلقت برسانند.

بر اساس آنچه دربارۀ انسان کامل بیان کردیم، اهل بیت (علیهم السلام) کامل ترین مظهر خداوند هستند؛ از سوی دیگر ما از نور اهل بیت (علیهم السلام) خلق شده ایم و هرچه به آن­ بزرگواران انتصاب داده شود در واقع باطن و حقیقت ماست؛ بنابراین امکان رسیدن به مقام این بزرگواران برای ما هم فراهم است.

هدف خلقت انسان نقطۀ مشترکی بود که با استفاده از آن توانستیم ارتباط بین شناخت خدا و ائمه (علیهم السلام) را کشف کنیم. نکتۀ مهمی که نباید فراموش کنیم این است که وجود اهل­بیت (علیهم السلام) بزرگ ترین نعمتی است که خداوند به ما داده است؛ چون ما انسان ها همیشه به وزان افراد بزرگ تر از خود، مانند الگوها، مربیان و امامانمان رشد می کنیم. برقراری ارتباط با این بزرگوارن، مثل رابطۀ استاد و شاگرد کم کم ما را شبیه ایشان می کند و باعث می شود ما هم بتوانیم به بالاترین درجاتی که خود صاحب آن هستند راه پیدا کنیم، خدا را بشناسیم و به هدف خلقتمان برسیم.

[1] مَن عَرَفَ نَفسَه فَقَد عَرَفَ رَبَّه؛ غررالحکم و دررالکلم، ص 588

[2] إِنَّ أَوَّلَ عِبَادَۀ اللَّهِ مَعْرِفَتُه؛ ابن شهبه الحرانی، تحف‌العقول، ص 61                                         

[3] أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِی؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 57، ص ۱۷۰

[4] مَن أَرادَ الله بَدَأ بِکُم؛ زیارت جامعه کبیره

[5] مَنْ اَرادَ اللهَ بَدَأَ بِکُمْ؛ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره

[6] بِنا عُرِفَ الله و بِنا عُبِدَ الله؛ شیخ صدوق، التوحید، ص 152

دیدگاهتان را بنویسید