مدرسه انسان شناسی منتظر

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

صفحه نخست » وفاداری و تعهد چیست و این ویژگی چه نقشی در قیام آخرالزمان دارد؟

اشتراک گذاری مقاله

وفاداری و تعهد یعنی چه و چگونه می توان آن را تشخیص داد؟

بروز مفهوم وفاداری و تعهد در رابطه ما و امام معصوم چگونه است و نقش آن در قیام آخرالزمان چیست؟

تشخیص بسیاری از خصوصیات اخلاقی مثبت و منفی در شرایط عادی کار دشواری است. به‌طور مثال، اکثر افراد معمولاً آرام و خوش‌رفتارند و تا زمانی‌که موقعیتی تنش‌زا پیش نیاید، بداخلاقی و تندخویی ‌آن‌ها معلوم نمی‌شود؛ بعضی‌ها قابل‌اعتماد و رازدار به‌نظر می‌آیند، اما گذشت زمان ثابت می‌کند، که نمی‌توان به ‌آن‌ها اعتماد کرد. این موضوع در مورد صفات خوب هم صادق است؛ مثلاً بعضی‌ها گمان می‌کنند که به اندازۀ کافی صبور نیستند، اما در موقعیت‌های دشوار که نیاز به صبر و استقامت فراوان دارد، در مقایسه با دیگران بسیار موفق‌تر عمل می‌کنند. وفاداری و تعهد هم از جمله خصلت‌هایی است که معمولاً در میدان عمل بروز می‌کند.

  • وفاداری و تعهد به چه معناست؟ وقتی می‌گوییم فلانی همسر وفادار، دوست وفادار یا شیعۀ وفاداری است، دقیقاً منظورمان چیست؟
  • وفای به عهد در رابطۀ بین ما و معصومین (علیهم‌السلام) چه اهمیتی دارد و چگونه می‌تواند ما را به بالاترین مراتب انسانی برساند؟

در ادامۀ مجموعه مقالات پیام‌های اخلاقی عاشورا در این مقاله به اهمیت وفاداری و تعهد در روابط انسانی به‌ویژه در رابطۀ بین خود و اهل بیت (علیهم‌السلام) می‌پردازیم و سپس نقش این خصوصیت مهم را در شکل‌گیری قیام آخرالزمان و ظهور حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) بررسی می‌کنیم؛ اما پیش از آن ابتدا باید ببینیم وفاداری و تعهد به طور کلی به چه معناست و افراد باوفا چه ویژگی‌هایی دارند؟

 

 مفهوم وفاداری چیست و چه‌طور می‌توان آن را تشخیص داد؟

ساده‌ترین مصداق وفاداری و تعهد پایبندی به قول‌های کوچکی است که به دیگران می‌دهیم؛ مثلاً به فرزندمان قول می‌دهیم که برایش بستنی بخریم یا او را به گردش ببریم. جلوه‌های عمیق‌تر وفاداری معمولاً در سختی‌ها و گرفتاری‌ها تجلی پیدا می‌کند. به‌عنوان مثال، کسی که با وجود ناباروری همسرش هم‌چنان در کنار او می‌ماند، همسری وفادار است؛ یا کسی که رفیق خود را در اوقات نیاز، بیماری یا ورشکستگی تنها نمی‌گذارد، رفیقی وفادار است و…

بنابراین اگر بخواهیم تعریف ساده‌ای از وفاداری ارائه دهیم، می‌توانیم بگوییم: «وفاداری الزامی اخلاقی است که طرفین را در یک رابطه کنار هم نگه می‌دارد و پایداری و دوام آن رابطه را تضمین می‌کند. در هر رابطه‌ای که پای عهدی در میان باشد، هر جا که کسی حقی بر گردن دیگری داشته باشد، یا قولی به دیگری داده باشد، وفاداری و تعهد الزام پیدا می‌کند.» این ویژگی در حیوانات هم وجود دارد.

حال ببینیم خصوصیات افراد وفادار چیست و آیا ما هم در ردیف افراد وفادار و متعهد قرار داریم، یا خیر؟

خیلی از ما خودمان را نسبت به وطن، همسر، دوست، والدین و… وفادار و متعهد می‌دانیم، اما به‌محضی‌ که منافع‌مان به‌خطر بیفتد یا آسایش‌مان به هم بریزد، به‌راحتی رابطه را قطع می‌کنیم و حاضر نیستیم هیچ هزینه‌ای برای حفظ آن را بپردازیم. در عوض بعضی‌هامان در بحرانی‌ترین شرایط نیز به عهدمان پایبندیم، حقی که دیگران بر گردن‌مان دارند را فراموش نمی‌کنیم، جا نمی‌زنیم، خیانت نمی‌کنیم و وظایف‌مان را دقیق و درست انجام می‌دهیم.

با ذکر این مقدمه یک سؤال مهم پیش می‌آید:

  • آیا همۀ روابط ما از اهمیت یکسانی برخوردارند؟ اگر این‌گونه نیست وفاداری و تعهد به کدام رابطه باید در اولویت باشد؟

 

وفاداری به چه کسانی باید در اولویت زندگی ما باشد و چرا؟

در بین تمام روابطی که ما با جهان هستی برقرار می‌کنیم مهم‌ترین رابطه، رابطۀ ما با خداوند و اهل بیت (علیهم‌السلام) است. این رابطه حتی از رابطۀ ما با پدر و مادرمان که یک رابطۀ خونی و ژنتیکی به‌حساب می‌آید مهم‌تر است، اما چرا؟

رابطۀ ما با خدا و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) رابطه‌ای وجودی و حقیقی است و به ابتدای خلقت برمی‌گردد. والدین ما واسطۀ به دنیا آمدن جسم ما بوده‌اند؛ اما نفس ما که حقیقت جاودانۀ وجود ما را تشکیل می‌دهد از جنس خدا و مظاهر کامل خدا_اهل‌بیت(علیهم‌السلام)_است.[1] علاوه بر این ما با معصومین رابطه‌ای حقوقی هم داریم که به امام و رهبر بودن آن‌ها مربوط می‌شود. معصومین حجت خدا بر روی زمین و تنها راهنمایان ما به سمت هدف خلقت و سعادت ابدی هستند. خداوند ایشان را چراغ راه ما قرار داده تا در تاریکی‌های دنیا گم نشویم و در پرتو وجودشان راه نجات را پیدا کنیم. پس اهل بیت (علیهم‌السلام) از دو جهت بر ما حق دارند؛ اول این‌که اصل ریشه و خانوادۀ آسمانی ما هستند و دوم این‌که واسطۀ رسیدن فیض الهی به ما هستند و همۀ الطاف خداوند از مجرای وجود ایشان به ما می‌رسد. وجود ما مثل چشمه‌ای است که سرچشمۀ آن خداوند و اهل بیت (علیهم‌السلام) اند؛ تمام پاکیزگی و طراوت این چشمه در گرو اتصال به سرچشمه است و اگر به هر دلیل این اتصال قطع شود، وجود ما از درون می‌گندد.

با توجه به این نکات بالاترین مصداق وفاداری، وفاداری و تعهد نسبت به خدا و معصومین (علیهم‌السلام) است؛ ما زمانی متعادل و طبیعی هستیم که رابطه با خدا و اهل بیت در اولویت ارتباطات ما و عشق به آن‌ها در رأس تمام معشوق‌هایمان باشد. اگر این اولویت‌بندی در وجود کسی جابه‌جا شود و معشوق‌های مادی و زمینی جای عشق به خدا و اهل بیت را در قلب او بگیرد، فاسق و غیرمتعادل است و از حیات انسانی خارج شده است.

 

 وفاداری و تعهد آزمونی تکراری در تاریخ

یکی از مهم‌ترین آزمون‌ها برای تشخیص طلای اصل از بدل سوزاندن آن با آتش است. طلای اصل در برابر حرارت اصالت خود را حفظ می‌کند و تغییر رنگ نمی‌دهد، اما طلای تقلبی تیره و سیاه می‌شود. گاهی خداوند هم از چنین آزمون‌هایی برای سنجیدن ادعاهای ما و میزان صدق‌ و راستگویی‌مان استفاده می‌کند؛ ما را در امتحانات سنگین و موقعیت‌های دشوار قرار می‌دهد تا درصد خلوص و عیار صداقت‌مان معلوم شود. یکی از این آزمون‌ها آزمون وفاداری نسبت به امام معصوم است؛ همان آزمونی که برای کوفیان بارها و بارها تکرار شد و هر بار سرشکسته و شرمسار از آن بیرون آمدند.

مردم کوفه و به‌خصوص خواص آن‌ها در زمان امیرالمؤمنین (علیه‎السلام) ایشان را همراهی و حمایت نکردند. امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) به‌دلیل خیانت همین مردم مجبور به کناره‌گیری از خلافت و پذیرش صلح با معاویه شدند. در زمان امام حسین (علیه‌السلام) نیز با وجودی‌که حدود هجده هزار نفر از کوفیان با نمایندۀ امام، مسلم‌بن‌عقیل (علیه‌السلام)، بیعت کرده بودند، به دلایل مختلفی از جمله ترس از تهدید‌های ابن‌زیاد و طمع به وعده‌های مادی او، دست از یاری امام کشیدند و ایشان را تنها گذاشتند. مجموعۀ این عوامل و چندین ماجرای تاریخی دیگر کوفه و کوفیان را به نمادی از بی‌وفایی، سست‌عنصری و عهدشکنی در تاریخ اسلام تبدیل کرده است.

 

 وفاداری چه نقشی در ظهور و قیام آخرالزمان دارد؟

اغلب ما داستان عهدشکنی و بی‌وفایی کوفیان را بارها شنیده‌ایم و هر بار بیشتر از قبل برای غربت و تنهایی اهل بیت (علیهم‌السلام) اشک ریخته‌ایم؛ محرم هر سال لباس سیاه بر تن کرده‌ایم و از همۀ منتظرانی که امام خود را به کوفه دعوت کردند و سر بزنگاه دست از یاری ایشان کشیدند، اعلام برائت کرده‌ایم؛ در شب عاشورا خود را در خیمۀ امام تصور کرده و در کنار حبیب و بُریر و زهیر به امام قول داده‌ایم، که به هیچ قیمتی ایشان را تنها نمی‌گذاریم؛ با همۀ این‌ها امام زمان خودمان صدها سال است که دور از ما و در غربت و تنهایی به‌سر می‌برند. کجای کار ما می‌لنگد، که ظهور هنوز محقق نشده است؟

«اگر شیعیان ما، که خداوند به آن‌ها توفیق طاعت و بندگی خویش را بدهد، در راه وفای به عهدی که بر دوش دارند همدل می‌شدند، هرگز برکت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمی‌افتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می‌گشت»[2] این جملات قسمتی از نامه‌ای است که بیش از یک‌صد سال پیش از سوی امام زمان (علیه‌السلام) برای شیخ مفید (رحمةالله‌علیه) فرستاده شده است. ایشان در این نامه بعد از سفارش‌های لازم به شیخ مفید و دستورهایی به شیعیان نبود وفاداری و همدلی در بین شیعیان را سبب غیبت خود شمرده‌اند؛ این موضوع نشان می‌دهد که ما و نسل‌های پیش از ما با وجود صدها سال عزاداری و بر سر و سینه زدن برای واقعۀ عاشورا هنوز از آن واقعه درس نگرفته‌ایم و گرفتار همان بی‌وفایی هستیم که کوفیان را به آن بلای عظیم دچار کرد. هنوز هم عشق به کمالات جمادی و گیاهی و حیوانی در وجود ما پررنگ‌تر و غلیظ‌تر از محبت به امام معصوم است؛ اگر این‌گونه نبود، تابه‌حال ظهور اتفاق افتاده بود. هنوز هم بسیاری از ما به مقام صدق نرسیده‌ایم و گرفتار ادعاهایمان هستیم.

همدلی بین شیعیان و وفاداری و تعهد نسبت به امام زمان (علیه‌السلام) مهم‌ترین آزمون دوران غیبت و اصلی‌ترین شرط ظهور است و تا این دو عامل تحقق پیدا نکند، اگر نگوئیم سایر تلاش‌های ما برای برطرف کردن موانع ظهور بی‌فایده بوده، لااقل کم‌فایده است.

حالا با توجه به تعاریفی که از مفهوم وفاداری و تعهد ارائه کردیم، هر کدام از ما باید موقعیت خود را در این آزمون بزرگ بسنجیم و در خلوت خود به این سؤالات کلیدی پاسخ دهیم:

  • امام زمان (علیه‌السلام) چه جایگاهی در زندگی من دارند؟
  • چقدر از وقت، دارایی، توان جسمی ‌و روحی من در طول روز برای برطرف کردن موانع ظهور صرف می‌شود؟
  • آیا در زندگی من دل‌بستگی خاصی وجود دارد که بین من و امام (علیه‌السلام) فاصله انداخته باشد؟ آیا حاضرم برای پیوستن به ایشان این دل‌بستگی‌ها را سر ببرم و قربانی کنم؟

پاسخ شما به این سؤالات چیست؟ اگر دوست داشتید آن‌ها را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

 

 

 

 

[1]  «نَحْنُ‏ صَنَائِعُ‏ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا؛ ما ساخته شدگان خدا هستيم و خلق، ساخته شدۀ ما هستند»؛ بحارالانوار، ج 53، ص 178.

[2] نامه ولی عصر (عجل‌الله‌فرجه‌الشریف) به شیخ مفید(رحمةالله‌علیه)

عضو خبرنامه ما باشید

دریافت آخرین مطالب و موضوعات به صورت ایمیل و ارسال در شبکه های اجتماعی