[ai_playlist id=”4041″]
ورود «من حیوانی» ممنوع!
«مدعوین گرامی؛ این ضیافت تنها برای من انسانی شما تدارک دیده شده، بنابراین از به همراه آوردن من حیوانی خود اکیداً خودداری کنید»
این جمله چکیده و عصارۀ همۀ احکامی است که برای ورود به ضیافت رمضان وضع شدهاند. گویی صاحبخانه آن را به خط درشت بر روی همۀ دعوتنامهها حک کرده، تا مهمانان بدانند که موقع ورود باید حیوانیتشان را پشت در بگذارند و فقط خودشان داخل شوند. با این وجود اما، بازهم عدهای این پیام را نادیده میگیرند؛ در نتیجه علیرغم میل میزبان و فقط به دلیل کوتاهی خودشان عملاً دمِ دَرِ این ضیافت متوقف میشوند و به درون راه پیدا نمیکنند!
«مهمان» یکی از ارکان اصلی ضیافت است که اگر نباشد مهمانی معنا ندارد. اما همۀ مهمانها برای صاحبخانه در یک سطح نیستند، همیشه بعضیها ویژهترند! مهمانان ویژه چه تفاوتی با سایرین دارند؟ من انسانی چیست؟ چرا بعضیها به ضیافت رمضان راه پیدا نمیکنند؟
اینها سؤالاتی است که قصد داریم در ادامه به پاسخ آنها بپردازیم.
ضیافتی برای «خود» شما!
ما انسانها ابعاد وجودی مختلفی داریم وجود ما شامل؛ ابعاد جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و انسانی است. اما بُعد اصلی وجود ما بُعد «انسانی» وجود ماست. ما به واسطۀ برخورداری از این بُعد، انسانیم و به واسطۀ انسان بودنمان، عاشق کمال مطلق و مطلق کمال یعنی خداوند هستیم. شاید بپرسید پس چرا خودمان چنین عشقی را احساس نمیکنیم؟ زیرا این عشق عشقی محسوس نیست، عشقی است که بدانیم یا نه در تمام رفتار ما جریان دارد و میل ما به بینهایت و نامحدود بودن از همین عشق سرچشمه میگیرد. اما ما آن را به درستی نمیشناسیم، چون من حیوانی ما بر انسانیتمان غلبه پیدا کرده است. کسی که نتواند ابعاد حیوانی وجودش را مهار کند، در واقع هنوز انسان نشده است. ماه رمضان هم میآید تا به ما کمک کند با بستن پوزۀ حیوانیت، هرچند برای مدتی کوتاه، خودمان را پیدا کنیم. همۀ خوراکهای این ضیافت نیز تنها برای رسیدن به این هدف مهندسی شدهاند. بدیهی است که صرف گرسنگی و تشنگی ما را به این هدف بزرگ نمیرساند. کسی که به این هدف نرسد، عملاً به میهمانی وارد نشده است، حتی اگر تمام سی روز را روزه گرفته باشد. بر همین اساس افراد نسبت به ضیافت رمضان سه حالت دارند:
- کسانی که به ضیافت راه پیدا میکنند.
- کسانی که به علت مشغلۀ فراوان توفیق حضور در میهمانی خداوند را از دست میدهند.
- کسانی که از خود شایستگی لازم را نشان نمیدهند.
مهمانان ویژه و مهمانان معمولی
اگر در ضیافتهای بسیار بزرگ شرکت کرده باشید، احتمالاً دیدهاید که بعضی از مهمانان نسبت به سایرین بیشتر مورد توجه میزباناند و رابطۀ صمیمیتر و خودمانیتری با او دارند. اینها مهمانان ویژه یا به قول معروف نورچشمیهای میزباناند! به جز اینها بقیه تقریباً در یک سطحاند و به یک اندازه از توجه و الطاف میزبان بهره میبرند. چنین حالتی در مورد ضیافت رمضان هم صادق است. همۀ کسانی که توفیق حضور در این ضیافت را پیدا میکنند، افرادی هستند که معنای ضیافت الهی را میدانند، شأن و مقام صاحبخانه را میشناسند و آداب حضور در این مجلس را در حد توان رعایت میکنند، اما بعضیها نسبت به بقیه بیشتر مورد عنایت خداوند قرار میگیرند. البته این به معنای فرق گذاشتن خدا نیست، تفاوت در میزان شایستگی افراد است. اینها کسانی هستند که کنترل بیشتری روی نفس خود دارند، با آمادگی قبلی و طهارت کامل قلب وارد محفل شدهاند و خیلیهایشان از مدتها قبل با صاحب محفل مصاحبت و همنشینی داشتهاند. سایر مهمانها هم به تناسب شایستگیشان مورد توجه و عنایت خداوند قرار میگیرند؛ بعضیها کمتر و بعضی بیشتر. مثلاً یک عده دیر میجنبند و غذای معنوی کمتری به آنها میرسد. بعضیها فقط به تهماندۀ غذا میرسند و عدهای هم فقط بوی غذا را استشمام میکنند. در کل همۀ افرادی که موفق به حضور در ضیافت رمضان میشوند مهمان خدا هستند، اما این کجا که بغلدست خدا بنشینی و از دست خودش لقمه بگیری و آن کجا که فقط بوی غذا را استشمام کنی!
جاماندگان از ضیافت
تا به حال برایتان پیش آمده که به دلیل مشغلۀ بیش از حد از یک ضیافت مهم جا بمانید؟ بعضی از آدمها اینگونهاند. درست زمانی که باید خودشان را به یک جلسۀ مهم برسانند، چشم باز میکنند و میبینند هزار و یک کار بر زمین مانده دارند که به دلیل کوتاهی کردن روی هم تلمبار شده و باید اول آنها را انجام بدهند. در نهایت هم زمانی کارشان تمام میشود که دیگر کار از کار گذشته و مجلس به پایان رسیده است.
خیلی از ما با ضیافت رمضان اینگونه برخورد میکنیم، در نتیجه با اینکه لیاقت حضور در این مجلس را داریم اما به دلیل مشغول شدن به تکلفات بیجا و نداشتن برنامهریزی درست از شرکت در آن جا میمانیم و حتی یک لقمه از خوراکهای آن نصیبمان نمیشود. برای کسانی که ارزش مهمانی خدا را میفهمند، این خسارت بسیار بزرگی است که حسرتهای عمیقی به دنبال دارد. بنابراین کسی که میخواهد از ضیافت رمضان بهره ببرد باید از مدتها قبل برنامۀ زندگیاش را مطابق با ساعت ورود به این ضیافت تنظیم کند.
کسانی که جا میمانند
بعضی افراد در میهمانی خدا هستند، اما درک استفاده درست از آن را ندارند. مثل کسانی که در یک جشن بزرگ مدام با تلفن همراهشان مشغولند، یا به جای نشستن سر سفرۀ صاحبخانه و استفاده از آنچه برایشان فراهم شده، خود را با تماشا و جستجو در کنج و کنار باغ و خانه مشغول میکنند. اینگونه افراد دو گروهند:
- گروه اول کسانی هستند که روزه میگیرند اما نه از روی میل و رغبت بلکه از ترس آتش جهنم! از اول تا آخر ماه رمضان هم مدام غُر میزنند که این چه قانونی است خدا قرار داده، گرسنگی و تشنگی ما به چه دردش میخورد؟! اینگونه افراد عمری بردۀ حیوانیت خود بوده و مدام به دیو نفس خدماترسانی میکنند! بنابراین طبیعی است که بستن پوزۀ حیوانیت حتی برای مدتی کوتاه برای آنها سخت و طاقتفرسا باشد. به همین دلیل هم در بازۀ زمانی افطار تا سحر همۀ محدودیتهای طول روز را تلافی میکنند تا خدای نکرده به این حیوان گردنکلفتی که بار آوردهاند، فشار نیاید!
- گروه دوم هم کسانی هستند که نه تنها روزه نمیگیرند بلکه از شنیدن اسم ماه رمضان، دعا، مسجد، قرآن و… هم مشمئز میشوند. اینگونه آدمها کلاً از حالت تعادل خارج شده و انسانیت وجودشان زیر سُم این حیوان قویجثه لگدمال شده و از بین رفته است.
این یک تقسیمبندی کلی از کسانی بود که دعوتنامه رمضان را دریافت میکنند. اما همانطور که دیدید خیلیها علیرغم دعوت خداوند موفق به حضور در مجلس نمیشوند و این فرصت طلایی را از دست میدهند.
شما خود را بیشتر به کدام کدام گروه از این افراد، نزدیک میبینید؟!