سفرۀ رنگین رمضان
لطف یک ضیافت اول به مصاحبت صاحبخانه است، دوم به سفرهای است که از روی اشتیاق برایت میچیند و پس از آن به مکانیاست که محل دیدار شماست. مهمانی و مهمانداری آنقدر مهم است که وقتی میخواهند از کسی تعریف کنند، میگویند: «فلانی آدم مهماننوازی است، در خانهاش همیشه باز است و سفرهاش پهن!» افراد مهماننواز خُلقهای کریمانه دارند و از اطعام کردن لذت میبرند، آنقدر که اگر سر سفرهشان بنشینی و غذا نخوری ناراحت میشوند. اگر دقت کرده باشید طعم غذایشان هم با همه فرق دارد، جوری زیر دندان آدم مزه میکند که لذتش تا مدتها از ذهن پاک نمیشود.
پس میتوان گفت هر ضیافتی ۴ رکن اساسی دارد:
- صاحبخانه، میهمان، خوراک و محل برگزاری ضیافت.
هر کدام از این ارکان که نباشند، مهمانی از رسمیت میافتد. میهمانی رمضان هم از این قاعده مستثنی نیست، با این تفاوت که در این ضیافت ظرافتهای خاصی در هر ۴ رکن وجود دارد. در این مقاله و چند مقالۀ بعدی قصد داریم به شرح این ظرافتها بپردازیم. از آنجا که این مقالات به هم مرتبطند، توصیه میکنیم آنها را به ترتیب و بهصورت کامل مطالعه کنید.
روی ماه خداوند را ببوس!
بعضی میهمانیها کمی عجیباند طوریکه حضور یافتن در آنها به ارادۀ خود شخص است، اما برگشتن دیگر با خداست! حتماً شما هم تجربۀ چنین ضیافتهایی را داشتهاید. زمانی که پاسی از شب میگذرد، سفره را جمع میکنند، همۀ مهمانها میروند، اما ما همچنان مینشینیم و چشم میدوزیم به صاحبخانه! آنقدر گرم معاشرت و گفتوشنود میشویم که زمان به کلی از دستمان درمیرود. بعداً که خوب فکرش را میکنیم میبینیم، مهمانی بهانه بود، ما از اول هم رفته بودیم گل روی صاحبخانه را ببینیم. شاید هم برعکس! اول دل او برای ما تنگ شده بود که پیشقدم شد و دعوتمان کرد.
میهمانی رمضان هم یکی از همان ضیافتهای عجیبوغریب است. خدا زود به زود دلش برای ما تنگ میشود و دعوتمان میکند. از آن دسته صاحبخانههایی هم هست که فقط به عشق زیارت گل روی خودش باید به دیدارش رفت! انصافاً هم مصاحبت و مجالست با خود خدا از همۀ خوراکها بیشتر میچسبد. اصلاً اگر اُنس و رفاقت درست و حسابی بین ما و خدا اتفاق نیفتد، روزهداری، قرائت قرآن، دعا، جلسات ذکر و … هیچکدام لطفی ندارد.
ما بیشتر ایام سال از یاد خدا غافلیم و به همین خاطر با او احساس غریبگی میکنیم، به حدی برقراری ارتباط با او برایمان سخت است که انگار ما این طرف دیوار نشستهایم و خدا آن طرف دیوار. اما میشود این دیوار را شکست و ماه رمضان بهترین فرصت برای کم کردن این فاصله است. یک آجر تو برمیداری ده آجر خدا! خودش قول داده که اگر بندهام قدمزنان به سوی من بیاید، من دواندوان به سویش میروم.[[۱]] مرحوم میرزا اسماعیل دولابی (رحمهاللهعلیه) در این زمینه راهکار قشنگی ارائه میداد. ایشان میفرمود: «در شبانهروز ۱۰ دقیقه با خداوند خلوت کرده و از خطاهای خود استغفار کن؛ خواهی دید که فضای دلت روشن میشود. اگر این کار را ادامه بدهی، بعد از چند وقت این ده دقیقه کل روزت را خواهد گرفت».
قرآن، غذایی مخصوص انسانهاست
ما همۀ ایام سال سر سفرۀ خدا مینشینیم و مهماناش هستیم، اما ماه رمضان قضیهاش فرق میکند، غذاهایش هم فرق میکند! در این ماه بخش حیوانی وجود ما باید در قرنطینۀ کامل باشد تا «خود حقیقیمان» فرصت غذا خوردن پیدا کند. به قول مولانا:
این دهان بستی دهانی باز شد کو خورندۀ لقمههای راز شد۱
از سفارششدهترین خوراکها در ماه رمضان «تلاوت قرآن» است. قرآن تنها غذایی است که فقط مختص انسان است و حتی به فرشتگان هم تعلق ندارد. اما متأسفانه این ثروت عظیم در میان ما مهجور است. کم پیش میآید که در طول ایام سال قرآن دستمان بگیریم و از آن کمتر اینکه در آن تفکر و تدبر کنیم.
برای کسانی که هیچ انسی با قرآن ندارند اولین مرحله از ایجاد انس، لمس کردن، در آغوش کشیدن، بوئیدن، بوسیدن و نگاه کردن به آیات قرآن است. اصولاً برقراری ارتباط بدنی با هر پدیدهای منجر به ایجاد محبت میشود و قساوت قلب را از بین میبرد.
مرحلۀ دوم از دوستی با قرآن تلاوت آن است. بسیاری از افراد خود را مقیّد میکنند که در ماه رمضان حتماً روزی یک جزء قرآن تلاوت کنند و این بسیار خوب است. گوش سپردن به نغمۀ الهی و موسیقی قرآن اثر خاصی بر قلب ما میگذارد و به هیچ عنوان نباید خود را از آن محروم کنیم، اما نباید در این مرتبه متوقف شویم؛ زیرا تلاوت قرآن بدون توجه و تدبر در معنای آن برکت چندانی ندارد.
مرحلۀ سوم انس با قرآن توجه و تدبر در آیات است. شاه کلیدی که رفاقت بین ما و قرآن را جلو میاندازد، این است که: «موقع تلاوت آیات آنها را با صدای خدا بخوانیم». احساس کنیم که خداوند در همان لحظه به وسیلۀ آن کلمات با ما حرف میزند و تکتک آیات به قلب ما نازل میشود. شاید در ابتدا کمی سخت باشد، اما به وسیلۀ تمرین و تکرار این اتفاق شدنی است و کمک فراوانی به صمیمانه شدن رابطۀ ما و خدا میکند.
عشاقی هم هستند که به عشق فهم بیواسطۀ تک تک کلمات خداوند دنبال یادگیری قواعد صرفونحو عربی میروند؛ زیرا چشیدن طعم قرآن از راه آشنایی با زبان آن با خواندن ترجمۀ فارسی و توضیحات دیگران بسیار متفاوت است. کسانی که بر زبان عربی مسلطند، موقع تلاوت قرآن لذت ویژهای میبرند که بقیه از درک آن محروماند.
خلوتی دو نفره با صاحبخانه
وقتی با کسی سالها دوستی کردهایم زبان مشترکی بینمان جاری میشود که ممکن است دیگران از اصطلاحات و الفاظ آن سردرنیاورند. کلمات و اصطلاحاتی که اشاره به خاطرات مشترک دارد، گفتگوهای زود به زود و خبر داشتن از جزئیات زندگی یکدیگر از نشانههای صمیمیت در دوستی است. اما اگر با کسی تازه آشنا شده باشیم، اغلب اوقات باز کردن سر صحبت سخت میشود و سکوتهای طولانی مدتی بین گفتگوهای کوتاهمان پیش میآید. سکوتی که در آن به موضوع بعدی برای ادامه گفتگو و یافتن حرفی مشترک فکر میکنیم.
اغلب ما با خدا دوستی صمیمانه نداریم. همین هم باعث میشود که نه تنها خلوت با او برایمان شیرین نیست؛ بلکه از تنها شدن با او وحشتزدهایم. اما خدا رفیقتر از آن است که ما را در این سکوت کشدار و آزارنده تنها رها کند. ادعیه و اعمال وارد شده در مفاتیح برای هر روز و شب از ماه رمضان کلیدی است برای قلبهایی که به انس و خلوت با خدا عادت ندارند. در این ادعیه از زبان معصومین و گاه در احادیث قدسی از زبان خود خدا، یاد میگیریم چه بگوییم و چه بخواهیم و چگونه بخواهیم. این احادیث زبان مشترک و حرف مشترکی است، بین بخش انسانی وجود ما و خداوند. کلماتی که رفته رفته وحشت و اضطراب قلب ما از تنهایی با خود و خداوند را از بین میبرند و به انس تبدیل میکنند. تا ما که به همصحبتی با خداوند عادت نداریم، بتوانیم لذت همنشینی صمیمانه با خدا را بچشیم و احساس کنیم.
در این مقاله ضمن معرفی ارکان اصلی ضیافت رمضان به شرح اولین و مهمترین خوراک در این ماه یعنی تلاوت قرآن و همصحبتی با خدا پرداختیم. خوراکهای معنوی ماه رمضان رنگینتر و خوشمزهتر از آن هستند که با یک مقاله بتوان به همۀ آنها پرداخت! از شما دعوت میکنیم برای آشنایی با خوراکهای معنوی دیگر و نیز سایر ارکان میهمانی خدا این مجموعه مقالات را تا انتها دنبال کنید.
در پایان اگر تجربهای در زمینۀ تلاوت قرآن دارید که میتواند برای دیگران هم راهگشا باشد، حتماً در بخش نظرات آن را با ما در میان بگذارید.
[۱] مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۱۷۹