بررسی منزلت و مقام حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و جایگاه ایشان در نظام هستی

صفحه نخست » بررسی منزلت و مقام حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و جایگاه ایشان در نظام هستی

اشتراک گذاری مقاله

شناخت مقام حضرت زهرا چه اهمیت و ضرورتی دارد؟
فهرست مطالب

اهمیت بررسی مقام حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در شناخت جایگاه ایشان

گفتیم که آگاهی ما از جایگاه والای حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) یا همان مادر آسمانی تمامی انسان‌ها، نقش ویژه‌ای در رشد و راه یافتن‌مان به مقام آن حضرت، داشتن دنیا و آخرت بهتر و ایجاد رابطۀ قلبی با ایشان دارد. حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به عنوان مادر حقیقی انسان‌ها، سخاوتمندانه و با عاطفه‌ای بی‌نهایت بیشتر از عاطفۀ همۀ مادران دنیا فرزندان خود را به مقام خویش دعوت می‌کنند، اما برای رسیدن به مقام ایشان باید ابتدا مقام حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و جایگاه ایشان در مقام خلقت را بشناسیم.

هر انسان با توجه به درجۀ وجودی خود می‌تواند دارای مقام‌های مختلفی در زمینۀ علم، اخلاق، عبودیت، مادیات و سایر موارد باشد. هرچه درجۀ وجودی بالاتر برود، مقام‌ها هم ارزشمندتر و دارای اعتبار بیشتری خواهند شد. با توجه به تقدم وجودی حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) بر کل مخلوقات حتماً مقام‌ حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)  نیز حائز رتبه و اهمیت خاصی هستند، مقام و رتبه‌ای که گوشه‌ای از راز پنهان فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را برای ما آشکار خواهد کرد.

حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) دارای مقام‌های مختلفی هستند، که برای اثبات هرکدام از آن‌ها دلایل عقلی و نقلی فراوانی وجود دارد. هر شخص با توجه به شرایط خود می‌تواند به یکی از این مقام‌ها و ابعاد دقت بیشتری کرده و از آن الگو بگیرد؛ اما فردی که به دنبال رسیدن به مقام انسان کامل است، باید به تمام ابعاد وجودی ایشان توجه ویژه داشته باشد.

یکی از گره‌های ذهنی بسیاری از افراد در زمانی که بحث الگوگیری از حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به میان می‌آید، این است که ما باید از چه چیز ایشان الگو بگیریم؟ آیا پیروی از سبک زندگی ایشان و انجام مواردی مانند آسیاب کردن گندم در منزل و پوشیدن لباس‌هایی از جنس پشم ارزش محسوب می‌شود؟ در آن زمان بسیاری از  افراد به همین ترتیب روزگار می‌گذراندند، به‌علاوه این‌که در زمان کنونی و با توجه به پیشرفت امکانات، انجام چنین اموری به ‌هیچ‌وجه ارزش محسوب نمی‌شود؛ پس چه مواردی در زندگی‌ حضرت زهرا وجود داشته که از ایشان یک الگو ساخته است؟

اهمیت الگوپذیری از ایشان به معنای این نیست که ما هم مانند ایشان امور گفته شده را انجام دهیم یا مثلاً فرزند پیامبر و مادر ائمه شویم؛ چون اصلاً چنین امری ممکن نیست. ما دربارۀ تمام وجوه شخصیت ایشان سخن می‌گوییم تا انس و قرابتی ایجاد شود و به دنبال آن امر الگوگیری از ایشان برایمان آسان شود.

مقام عرشی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌فرمایند: «نور فاطمه پيش از آفرينش زمين و آسمان­ها آفريده شد… گفتند: اى رسول خدا! غذاى وى چه بود؟ فرمود: گفتن«سبحان اللّه و لا اله الاّ اللّه و حمد خدا را گفتن.»[1] به عبارتی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) از بخش انسانی وجود انسان سخن می‌گویند و خوراک‌های انسانی مانند تسبیح، تقدیس، تهلیل و تحمید را مایۀ حیات بخش انسانی و دوام انسانیت معرفی می‌کنند؛ بنابراین کسی که به تغذیۀ این بخش بپردازد، به حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و خانوادۀ آسمانی خود شباهت خواهد داشت و از باطن انسانی‌ برخوردار خواهد بود.

مقام حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بالاتر از مقام فرشتگان است؛ با توجه به این مسئله که نور حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) قبل از خلقت آسمان‌ها و زمین آفریده شده و عالم فرشتگان بعد از این مرحله خلق شده‌ است و مقام عرشی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به اندازه‌ای بلند مرتبه است که ملائکه خدمتگزاران ایشان بودند. دلیل بیان این مطلب این است که بدانیم اگر به خود از منظر خداوند نگاه کنیم، جایگاهمان بالاتر از تمامی فرشتگان و ملائکه است و همچنین این مطلب به ما کمک می‌کند، جایگاه انسانی خود را بشناسیم و بدانیم که چه کارهایی می‌توانیم انجام دهیم و تا کجا امکان پرواز داریم.

وقتی متوجه می‌‌شویم که ملائکه خدمتگزار حقیقت وجود و مادر ما یعنی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بوده‌اند، برایمان روشن می‌شود که چنین امکانی برای ما هم وجود دارد؛ برای مثال وقتی پادشاهی صاحب فرزند می‌شود، خدمتگزاران پادشاه در خدمت فرزند او هم هستند و کودک این خدمت را از طریق ارتباط با پدر خود دریافت می‌کند؛ بنابراین اگر ما با مادر خود حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و اهل‌بیت (علیهم‌السلام)  ارتباطی سالم برقرار کنیم، فرشتگان الهی نیز از کانال وجودی آنان، با ما رابطۀ دوستانه و حسنه برقرار می‌کنند. حضرت فاطمۀ زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌توانند واسطه‌ای برای ارتباط انسان با فرشتگان الهی باشند؛ بنابراین وقتی گفته می‌شود حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) جایگاهی عرشی دارند به این معناست که هر‌کس می‌خواهد به «عرش» برود، می‌تواند به این خواسته از طریق حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) دست پیدا کند.

مقام حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در عرش مقام والایی است، این شخصیت عظیم در زمین قالبی زنانه به خود گرفته و کنار حضرت رسول به ایفای نقش مادرانگی یا ام‌ابیهایی پرداخته‌اند. جایگاه اصلی این شخصیت بزرگ، عرش و مرکز فرمانروایی خداوند است و رضا و خشم ایشان رضا و خشم خداوند را در پی دارد. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در این مورد می‌فرمایند: «اى فاطمه به راستى خداى تبارک و تعالى از خشم تو خشم كند و به خشنوديت خشنود شود.»[2] ما ممکن است تنها از جنبۀ مادر و فرزندی با ایشان ارتباط برقرار ‌کنیم، اما باید بدانیم که حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) خلیفۀ خدا و کامل‌ترین جلوۀ اوست و راز پنهان فاطمه (سلام‌الله‌علیها) که خداوند در صلوات خاصۀ حضرت به آن اشاره می‌کنند همین مقام عرشی ایشان است، مقامی که تنها در اختیار ایشان قرار گرفته و به واسطۀ آن ایشان را واسطۀ فیض خداوند به همۀ عالم کرده است.

مقام حجیت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)

همۀ اهل­‌بیت (علیهم‌السلام) جایگاه عرشی دارند و حجت خداوند بر خلق هستند، اما مقام حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) جایگاه بسیار ویژه‌­ای است و ایشان بر اساس روایات واسطۀ بین خدا و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و به عبارتی «امام الائمه» هستند. حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) کسی هستند که امام حسن عسکری (علیه‌السلام) دربارۀ ایشان می‌فرمایند: «ما (ائمه) حجت خدا بر مردم و مادرمان فاطمه حجت خدا بر ماست[3]

توجه به مفهوم حجت بودن بسیار ضروری است، حجت خدا بر مردم کسی است که در بالاترین مرتبۀ انسانیت قرار داشته و تجلی کامل تمام صفات خدا بر زمین است. همۀ ما انسان‌هایی هستیم که با ظرفیت فوق‌ عقلانی و الهی به دنیا آمده و اقتضای بخش فوق ‌عقلانی و هدف خلقت‌مان این است که خلیفه، مظهر و شبیه خدا بشویم و به مقام محمود و انسانیت برسیم، ما برای رسیدن به این مقام باید از ظهور این مقام در زمین که حجت خدا یا راهنما است، کمک بگیریم تا به هدف خلقت خود برسیم و این حجت برای ما ائمه (علیهم‌السلام) هستند.

این‌که حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) حجت خدا بر ائمه (علیهم‌السلام) هستند، که جلوه‌ای دیگر از راز پنهان فاطمه (سلام‌الله‌علیها) است، یعنی این بزرگوارن نیز در اجرای وظایف و دستوراتی که خدا به ایشان داده‌‌ است و در نقش امامت خود الگو، مظهر و نماینده‌ای دارند که برای آنان تدبیر می‌کند و این حجت برای ائمه شخص حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) است؛ از‌این‌رو امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) می‌فرمایند:« دختر رسول خدا برای من سرمشقی نیکو است.[4]» این کلام یعنی حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) در امامت و مدیریتی که امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) هنگام ظهور و بعد از آن خواهند داشت، الگو و خط‌دهندۀ ایشان هستند.

یکی از مواردی که همۀ ما دربارۀ حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) شنیده‌ایم، داستان اعتراض‌های ایشان در ماجراهای بعد از رحلت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) است. برخی افراد گمان می‌کنند این اعتراض‌ها نسبت به غصب جایگاه خلافت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بود؛ اما مطالعۀ دقیق سخنان و رفتارهای ایشان در آن بازۀ زمانی نشان می‌دهد، که نگرانی اصلی حضرت نه تنها این مورد، بلکه بسیار فراتر از آن بوده است. ایشان نگران حاکمیتی بودند که قرار بود بر فرهنگ جامعه مسلط شود و اگر چنین می‌شد، تمام آن چه حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) در طی بیست و سه سال بنا نهاده بودند، ویران می‌شد. حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌دانستند اگر متخصص معصوم بر جامعه حاکم نباشد، ارتباط مردم با آسمان و غیب قطع می‌شود و روزگار آنان به سیاهی دوران جاهلیت بازمی‌گردد.

وجود مقدس حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) همان روح خداوند است که مؤید، همراه و هدایت ‌‌کنندۀ همۀ انبیا و ائمه (علیهم‌السلام)  بوده است و همچنان نیز در حال تدبیر و ادارۀ امور می‌باشد. تک‌تک کار‌های حضرت ظهور الهی دارد و برای ما حجت و راهنما است. در عملکرد ایشان هیچ رفتار، سخن، گریه و سکوت اضافه‌ای وجود ندارد و ما باید در لحظه به لحظۀ زندگی ایشان دقت کنیم، تا دریابیم آن روح حاکم بر عالم که دریافت ­کننده و اجراکنندۀ تدبیر خداوند حتی نسبت به معصومین (علیهم‌السلام) است، چه رفتارهایی داشته‌­اند.

هر زمان پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم)،حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) یا ائمه (علیهم‌السلام)  گریه می­‌کردند، مقصودشان این بود که قاعده‌ای را بیان کنند یا سخن، درس و پیامی را به پیروان خود برسانند و گریۀ ایشان عملکردی مانند عملکرد ادعیه داشت. حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) به شدت گریه می‌کردند و در گریۀ ایشان سخنان بسیاری وجود داشت. امام صادق (علیه‌السلام) در روایتی می‌فرمایند که فاطمه (سلام‌الله‌علیها) براى رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) گريست تا اهل مدينه در آزار افتادند و عرض كردند ما را از گریۀ خود آزار دادى. آن حضرت روزها از شهر به سوی گورستان شهيدان بيرون می‌رفت و تا می‌خواست، می‌گريست و سپس بر‌مى‌گشت[5].

حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) باید گریه می‌کردند تا پیام ایشان در تاریخ بماند؛ در نتیجه نباید جریان گریۀ حضرت را در حد یک ماجرای تاریخی و کم‌ اهمیت تنزل داد. بسیاری از افراد که شناختی از مقام معصومین (علیهم‌السلام) ندارند، نوع نگاهشان به گریه‌های حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) سطحی است و علت آن را دلتنگی از وفات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) و فراق ایشان تلقی می‌کنند؛ البته طبیعی است که هر دختری با وجود انس و عاطفه به پدر هنگام مرگ و فراق او گریه ‌کند، اما گریۀ بسیار زیاد حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به هیچ عنوان گریۀ برخاسته از بخش طبیعی نبود؛ بلکه گریۀ بخش انسانی بود. از طرفی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) با وجود این‌که به مصیبت ناگوار رحلت و فراق پدر مبتلا شدند، اما پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) در کمال محبوبیت و احترام از دنیا رفتند و ایشان با مصائب و صحنه‌های بسیار مصیبت‌بار، عاطفی و رقت‌انگیزی که حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) با آن‌ها مواجه شدند، از جمله مشاهدۀ فرق شکافته‌ و حال ناگوار امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و مصیبت جانسوز شهادت و فراق برادرها و دیگر عزیزان خود روبه‌رو نشدند، یا مانند دختران امام حسین (علیه‌السلام) با سر بریده و بدن تکه‌تکۀ پدر، برادران و نزدیکان خود مواجه نشدند، اما با‌این‌وجود حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در مقام تدبیری و عرشی خود که به خاطر انسانیت بر روی زمین تنزل کرده بود، در زمان رحلت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) گریه‌ای بسیار تلخ و جانسوز داشتند و شاید تلخ‌ترین گریه‌ها نیز همین گریه باشد.

به همین دلیل پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) هنگام گریستن حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌فرمودند: «قسم به آن‌که مرا به نبوت برانگیخت، اشک تو عرش الهی و فرشتگان آن را به گریه انداخت و آسمان‌ها و زمین‌ها و آنچه که درون آن‌ها است را به ماتم نشاند.»[6] با توجه به این سخن گریۀ حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) لرزش، ریزش و تأثری است که به سبب آن عرش، یعنی مقرّ فرماندهی و جایگاه مدیریتی ماسوی‌الله می‌لرزد؛ چون وفات متخصص معصوم که می­تواند انسان را به مقام خلیفه اللهی برساند، اتفاقی است که تدبیر و ادارۀ امور عالم را به‌‌هم می‌ریزد.

مقام محدَّثه بودن حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)

یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) محدَّثه بودن ایشان است. برخی افراد به اشتباه گمان می‌کنند، چون ایشان برای دیگران احادیث را بیان می‌کردند، به این صفت ملقّب گشته‌اند، در‌صورتی‌که محدَّثه بودن به معنای هم‌سخنی با ملائکه است.

امام علی (علیه‌السلام) در توصیف این مقام حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌فرمایند: فاطمه محدَّثه بود و نبی نبود.[7] معنای حدیث این است که فرشتگان الهی به‌ طور‌ دائم با حضرت صدیقه (سلام‌الله‌علیها) سخن می‌گفتند؛ در‌حالی‌که ایشان نبی نبودند و مأموریت پیامبری نداشتند و این مسئله از مقام و ارزش حضرت چیزی کم نمی‌کند؛ همان‌گونه که در قرآن نیز از حضرت لقمان به عنوان نبی یاد نشده ‌است، ولی در ضمن ایشان چیزی از مقام پیامبران کم ندارد.

امام صادق (علیه‌السلام) نیز دربارۀ مقام هم‌سخنی ملائکه با حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌فرمایند: «هنگامى که خداى تعالى پیامبرش را قبض روح فرمود، از شدت غم‌هایی که بر قلب زهرا (سلام‌الله‌علیها) در مصیبت پدرش وارد شد، جز خدا کسى آگاه نبود. به این دلیل حق‌تعالى فرشته‌‏اى را مونس زهرا (سلام‌الله‌علیها) قرار داد تا تسلى‌بخش غم‌هاى او و هم‏‌صحبت او در تنهایی باشد.[8]»

نتیجه بررسی مقام حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در زندگی امروزه ما

مطالعۀ مقام حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و سیرۀ ایشان علاوه بر این‌که ما را با جایگاه حقیقی خود آشنا می‌کند، باعث می‌شود وظایف خود را در طی کردن مسیری که برای رسیدن به این جایگاه پیش رو داریم، بشناسیم. همراهی و ورود به بهشت با اهل‌بیت، پیامبران، شهدا، صدیقین و صالحین امری اعتباری نیست؛ بلکه رخدادی حقیقی و دارای قاعدۀ مشخصی است؛ برای مثال پادشاهی را در نظر بگیرید که برای یک سفر تفریحی عده‌ای از درباریان را برای همراهی انتخاب می‌کند، یکی از درباریان که انتخاب نشده، با اصرار همراهی با پادشاه را از او درخواست می­کند و شاه با پذیرش این درخواست او را به آرزویش می‌­رساند. برخی افراد تصور می‌کنند که همراهی با اهل‌­بیت (علیهم‌السلام) هم به همین صورت است، در‌حالی‌که این همراهی جز با شباهت، سنخیت و نزدیکی در وجود ما با وجود این بزرگواران ممکن نخواهد بود.

امام حسن عسکری (علیه‌السلام) روایت کرده‌اند که روزی بانویی خدمت حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) رسید و از دغدغۀ همسرش گفت که می‌خواست بداند شیعه هست یا نه. بانوی دو عالم در پاسخ به سؤال او به قاعدۀ مهمی اشاره کردند. ایشان فرمودند؛ اگر به آنچه ما تو را امر کرده‌ایم، عمل می‌کنی و از آن‌چه نهی کرده‌ایم، دوری می‌کنی، پس شیعۀ ما هستی، در غیر این صورت خیر.[9] واژۀ شیعه به معنای پیرو و همراه است و همراهی با حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و پیروی از ایشان در همۀ مسائل زندگی شباهت و سنخیت بین ما و ایشان ایجاد ‌می­‌کند. پاسخ حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) انسان را از توهم، غفلت، مستی و خیال‌های خام بیرون می‌آورد؛ این سخن مانند آینه‌ای است که می‌توانیم خود را درون آن تنظیم ‌کنیم.

سریع‌ترین راه برای رسیدن به سنخیت با حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) حضور در دغدغه‌های حاکمیتی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)  و رها کردن دغدغه‌های جمادی، گیاهی و حیوانی روی زمین است؛ چون اولاً مقام حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) عرش الهی، مرکز فرمانروایی، حاکمیت و تدبیر امور عالم است و از طرفی خداوند در قرآن کریم ما را به سرعت و سبقت دعوت کرده ‌است. برای رسیدن به سرعت و سبقت دغدغه‌ها، غصه‌ها، آرمان‌ها و آرزوهای ما باید به این بزرگواران شبیه شود، اگر دغدغه‌های ما با دغدغه‌های امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) و حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) در مقام تدبیر عالم یکی شود، می‌توانیم ره صد ساله را در یک شب طی کنیم؛ مانند سربازی که به اتاق نقشه و جنگ راه می‌یابد و در جمع فرماندهان برای یک عملیات نظامی در سطح جهانی برنامه‌ریزی می‌کند.

ما برای رسیدن به این هدف باید آرزوهای خود را به درستی مدیریت کنیم و دغدغه‌های فوق عقلانی و انسانی را جایگزین دغدغه­‌های جمادی، گیاهی، حیوانی و علمی نماییم. اولین ظهور هم‌غصه شدن با حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) غصه نخوردن برای دنیا است و کسی که وارد این عرصه می‌شود، نه تنها با مشکلات زندگی خود باری بر دوش خانوادۀ آسمانی خویش نمی‌گذارد، بلکه حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) اطمینان می‌یابند که این فرزند بخشی از حوائج، بارها و مشکلات را نیز از میان برمی‌دارد. فردی با دغدغه­های متعالی دیگر با رفتار اطرافیان اعم از همسر، پدر، مادر، فرزند، همسایگان، خانوادۀ همسر یا اقوام به‌هم نمی‌ریزد.

قرار گرفتن در زمرۀ اعوان و انصار امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) و حضور در خیمۀ ایشان با وجود صدها خیمه که در دنیا وجود دارد، امری ساده‌ و مربوط به دورۀ پس از ظهور نیست؛ چون امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) و حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) مدت زیادی است که ندای «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی» سر داده‌اند؛ بنابراین ما باید در همین لحظه تصمیم بگیریم و وارد خیمۀ امام خود شویم و هم‌­اکنون جزو اعوان و انصار ایشان باشیم.

غصه‌ها و دغدغه­‌های ما در طول شبانه‌روز قیمت و جایگاه ما را نشان می‌دهد؛ به‌طوری‌که با ارزیابی آن‌ها می‌­توانیم در‌یابیم که در جبهۀ امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) هستیم یا در جبهۀ دشمنان ایشان قرار داریم و اگر در جبهۀ امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) قرار داریم در داخل چادریم یا در اطراف آن حضور داریم. به‌طور‌کلی میزان رشد ما به شباهت نوع غصه‌های ما با غصه‌های خانوادۀ آسمانی‌مان بستگی دارد و در هیچ کلاس سیر و سلوکی و در محضر هیچ بزرگی حتی معصومین (علیهم‌السلام) سخنی بالاتر از این گفته نمی‌شود.

اثر نزدیک شدن به حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) و انس با ایشان فقط غلیان احساسات نیست، اگر ما به معنای واقعی می‌خواهیم به ایشان نزدیک شویم، باید با عقیده، سیره و نقش‌هایی که ایشان ایفا کرده‌اند، نزدیک و هم‌سو باشیم. در این مقاله به بررسی این نقش‌ها پرداختیم و گفتیم که همۀ این مقام‌ها برای رسیدن به بزرگترین هدف خلقت برنامه‌ریزی شده‌اند. هدفی که راز وجود حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) را در خود پنهان کرده و همان رساندن انسان به جایگاه و مقام اصلی خویش است و جز با حضور متخصص معصوم در رأس امور جامعه اتفاق نخواهد افتاد.

[1] «خُلِقَ نُورُ  فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ قَبْلَ أَنْ تُخْلَقَ اَلْأَرْضُ وَ اَلسَّمَاءُ… قَالُوا يَا  نَبِيَّ اَللَّهِ فَمَا كَانَ طَعَامُهَا قَالَ اَلتَّسْبِيحُ وَ اَلتَّهْلِيلُ وَ اَلتَّحْمِيدُ»(ابن بابویه، محمد بن علی، معانی الاخبار، ترجمۀ عبدالعلی محمدی شاهرودی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۷، ج ۲، ص ۴۱۸)

[2] يَا فَاطِمَةُ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيَغْضَبُ لِغَضَبِكِ وَ يَرْضَى لِرِضَاكِ. ابن بابویه، محمد بن علی، أمالی شیخ صدوق، ترجمه محمد باقر کمره‌ای، تهران، کتابچی، ۱۳۷۶ ش، ص ۳۸۳

[3] بحرانی، عبدالله، عوالم العلوم و المعارف و الاحوال من الایات و الاخبار و الاقوال، مستدرک محمد باقر موحدی ابطحی، قم، موسسه الامام المهدی، عطر عترت، ۱۴۲۹ ق، ج ۱۱، ص ۱۰۳۰

[4] طوسی، محمد بن حسن، الغيبه، ج ۱، ص ۲۸6

[5] ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، محقق علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ ش، ج ۱، ص ۲۷۳

[6] مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، گردآورنده علی اکبر غفاری، هدایت الله مسترحمی و دیگران، بیروت_لبنان، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۶۸ ش، ج ۲۲، ص ۴۹۰

[7] مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، ج ۱، ص ۳۲۹

[8] مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 22، ص 545

[9] إِنْ كُنْتَ تَعْمَلُ بِمَا أَمَرْنَاكَ وَ تَنْتَهِي عَمَّا زَجَرْنَاكَ عَنْهُ فَأَنْتَ مِنْ شِيعَتِنَا وَ إِلاَّ فَلاَ. حسن بن علی، التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري، محقق محمد باقر ابطحی اصفهانی، قم، مدرسة الإمام المهدی، ۱۴۰۹ ق، ص 308

عضو خبرنامه ما باشید

دریافت آخرین مطالب و موضوعات به صورت ایمیل و ارسال در شبکه های اجتماعی