نقش شیطان در زندگی ما چیست، شیطان چگونه حریفی است؟

فهرست مطالب
نقش شیطان در زندگی ما چیست؟ شیطان چگونه حریفی است؟

نقش شیطان در زندگی چگونه به رشد ما کمک می‌کند؟

یک زندگی آرام و بی دغدغه آرزوی بسیاری از ماست، اما آیا تا به حال چنین چیزی را تصور کرده اید؟ زندگی ای که تمام روزهای آن بی هیچ مسأله و مشکلی می آید و می گذرد، اگر کمی بیشتر به این خیال ادامه بدهیم چند واژه رفته رفته در ذهنمان پررنگ تر می شوند؛ سکون و ملال! بله اتفاقات و حوادث زندگی ملال و سکون را از بین برده و منجر به رشد ما می شوند. برای پذیرش این نکته کافی است، تصور کنید که اگر مجبور به پذیرفتن رنج و سختی آموختن حروف الفبا در مدرسه نبودیم، چه زمانی و چگونه باسواد می شدیم؟

هر چه عزم ما برای آموختن و رشد بیشتر باشد، لزوم تحمل رنج و سختی آن را راحت تر تحمل می کنیم. سطح بالایی از این موقعیت را هم می توان در رفتار افرادی دید که آرزوی رسیدن به درجات بالای ورزش قهرمانی را در سر می پرورانند. لزوم تحمل سختی ها برای این افراد چنان درونی شده که پیش از مسابقۀ اصلی بارها با حریفان مختلف مسابقه می دهند، تا نقاط ضعف خود را شناسایی کرده و آمادگی بدنی لازم را به دست بیاورند.

نقش یک حریف مناسب در رشد و پیشرفت قابل کتمان نیست و هرچه عزم ما برای رشد، پیشرفت و دروی از سکون بیشتر باشد؛ این مسأله را راحت تر درک خواهیم کرد. همۀ ما نیازمند حریفی هستیم که باعث شناسایی نقاط ضعف ما شده و نقاط قوت ما را تقویت کند.

نقش شیطان در زندگی ما دقیقاً چنین نقشی است. با این تفاوت که مبارزه با شیطان انتخابی نیست و در مسیر رسیدن به هدف خلقتمان، قطعاً با او روبه رو می شویم؛ البته درگیر شدن با یک حریف واقعی به نام شیطان که کینۀ دیرینه ای نسبت به ما دارد، قطعاً نیاز به آگاهی، تمرین و هوشیاری دارد، اما دستاورد پیروزی در چنین مبارزه ای هم به اندازۀ سختی هایش بزرگ است. به شرطی که ما مهارت ها و توانایی های مان را نسبت به حمله های شیطان افزایش داده و از نقش شیطان در زندگی خود باخبر شویم.

 

باشگاه بدون حریف

فرض کنید که مدتی است عضو یک باشگاه هنرهای رزمی شده­ و مشغول فراگیری فنون و روش­ های مبارزه هستید. حتماً بعد از مدتی انتظار دارید که وارد میدان مبارزات شده و مربی  به مرور بر تعداد و مهارت حریف­ های ما بیافزاید، تا پس از آن راهی به میدان مسابقات رسمی پیدا کنیم. حالا اگر مربی به شما اجازۀ حضور در مسابقات و مبارزات مقدماتی را نداده و از شما بخواهد که فقط به صورت انفرادی تمرین کنید، چه احساسی خواهید داشت؟

اگر خودمان احساس کنید، که توان شرکت در مسابقات را دارید اما، مربی امکان حضور شما را فراهم نکند یا به طور کلی مسابقه را برای رشد شما الزامی نداند، چه واکنشی نشان می دهید؟ احتمالاً باشگاه و مربی­تان را عوض می کنید و به جایی می­روید که امکان رشد در رشتۀ ورزشی شما به راحتی فراهم باشد؛ چون به درستی معتقدید که یکی از وظایف مربی، فراهم کردن امکان رشد برای شاگردان است. رشد در مبارزه اتفاق می­افتد و بدون محک خوردن در مبارزه، رشد ما خیالی خواهد بود.

حالا مربی­ای را تصور کنید که به شاگردانش اجازۀ تمرین نمی­دهد، چون می­ترسد که آن ها آسیب ببینند. و یا شاگردی را تصور کنید که پس از اولین ضرب­دیدگی تمرین را رها می­کند. هر دوی این رفتارها در ورزش حرفه­ای جایی ندارند و غیرطبیعی به نظر می­آیند. حالت همۀ ما در زندگی واقعی بی­شباهت به ورزشکاران نیست. ما همه در باشگاه زندگی برای رسیدن به کمالات انسانی و شباهت به انسان کامل تلاش می­کنیم. مربی ما در این مسیر خداوند است، که برای مان میدان مسابقه ای به وسعت دنیا ترتیب داده، با این حساب به نقش شیطان در زندگی خود بیشتر پی برده و متوجه می شویم که علی رغم تمام سختی ها، هدف خدا از قرار دادن موجودی با ماهیت شیطان در مسیر ما چیزی به جز رشدمان نیست.

شیطان چگونه حریفی است؟

در این میدان بزرگ مسابقه ما یک حریف همیشه آماده داریم، که پیوسته از هر وسیله­ و فرصتی برای پیروزی بر ما استفاده می­ کند، اما در عوض خداوند هم ما را از حضور او آگاه کرده و تمام ویژگی­ هایش را در موقعیت های مختلف برایمان شرح داده است. قاعدتاً دانستن این که حریفی در کمین ماست، از غافل گیر شدن  ما جلوگیری می کند. علاوه بر این، آگاهی از تمام ابعاد و ساختارهای وجود حریفمان از زبان سازندۀ او درصد پیروزی ما را بالا می برد. این حریف شیطان است.

مربی و رب ما یا همان الله بر روی این نکته تأکید فراوانی کرده که شیطان یک حریف فرضی یا اعتباری نیست، بلکه دشمنی آشکار است که شخصیتی حقیقی و خارجی دارد. درست است که ما با چشم سر نمی توانیم شیطان را ببینیم، اما حمله های او به قدری واضح و آشکارند که کاملاً قابل تشخیصند.

خدا ویژگی­ حمله های شیطان و نقش شیطان در زندگی ما را به طور کامل برای مان توضیح داده است، مثلاً می دانیم که مهم­ ترین ویژگی حمله های شیطان این است که تنها بر روی صراط مستقیم اتفاق می افتد. مبارزه با شیطان در غیر صراط مستقیم معنایی ندارد. همان طور که حریف کشتی گیر تنها روی تشک انتظار ما را می کشد و یا ورزشکاران روی مردم کوچه و خیابان که ­اطلاعی از مبارزه ندارند، به عنوان حریف تمرینی حساب نمی­ کنند. شیطان هم فقط با کسانی که قصد حرکت در مسیر صراط مستقیم را دارند، گلاویز می شود. هرچه ما در این مسیر بیشتر پیش برویم، حمله های او هم بیشتر شده و سعی می ­کند به هر شکلی ما را از مسیر مستقیم مان منحرف کند.

نقش شیطان در زندگی ما بدیهی بوده و حملات شیطان به طور اختصاصی برای هریک از ما طراحی می شود. مثلاً حملۀ کسی  که به  دنبال معشوق های جمادی یا حیوانی است با حملۀ کسی  که به دنبال کمالات عقلی  است تفاوت دارد. شیطان مهندسی وجود ما را کاملاً بررسی کرده و برای یکی از درِ نداشته ها وارد می شود و برای دیگری از درِ داشته ها؛ پس برای ایمن بودن از حملات او این  که معشوق های خود را چگونه مهندسی کرده و به هر یک چقدر بها می دهیم، مهم است.

نقش و تأثیر حملات شیطان

همان طور که گفتیم حملات شیطان بسته به ساختار و نوع شخصیت هریک از ما متفاوت است. در حقیقت شیطان برای فریب ما به امکانات خود و دستگیره هایی که در وجود خود برای او قرار داده ایم، نگاه می کند. او خود ویژگی حمله­ هایش را در قرآن این­ طور ذکر می­ کند که از جلو و عقب و چپ و راست در صراط مستقیم به انسان حمله خواهم کرد.[1] اما هرکدام از این جهت ها چه معنایی دارند؟

در توضیحی کوتاه و مختصر می­ توانیم بگوییم، که حملۀ از سمت جلوی شیطان در رابطه با افکار و نگرانی های مربوط به آیندۀ ماست؛ مثلاً ما به محض اینکه می­ خواهیم بخششی انجام داده و صفت کریم را در خود ایجاد کنیم، شیطان با ایجاد ترس از آینده و دلهرۀ دچار شدن به فقر، سعی بر منصرف کردنمان می­ کند.

حملۀ از عقب ضربه هایی ست که شیطان به وسیلۀ گناهان و کدورت هایی که در گذشته داشته ایم، یا شکست هایی که باعث سرخوردگی ما شده اند، به ما وارد می کند و با ناامید کردن ما از بخشش خدا ما را از نعمت وجود او محروم می سازد. بسیاری از مردم هستند، که با همین حملۀ شیطان از برگشتن به آغوش خدا و توبه ناامید شده و در این مبارزه زمین می­ خورند.

حمله از راست با دستاویز قرار دادن کمالات و توانای­ی های ما اتفاق می افتد؛ وقتی که شیطان موفق می­شود به وسیلۀ کمالی مثل زیبایی، ثروت یا علم ما را از مسیر مستقیم منحرف کرده یا با ایجاد حس تکبر در ما بین ما و خدا فاصله ایجاد کند.

در حملۀ از چپ هم ضعف­ های ما یا بهتر است بگوییم اولویت بندی نادرست معشوق های مان دستگیره ای برای ورود شیطان به روح ما می ­شوند و شیطان توسط آن ها ما را برای انجام گناه وسوسه می­ کند؛ مثلاً اگر زودرنج باشیم، شیطان هر رفتاری از دیگران را با این دستگیره به یک کدورت و ناراحتی تبدیل می ­کند.

آگاه بودن از ویژگی­ های حملات شیطان باعث می­ شود که به محض رو به­ رو شدن با چنین احساساتی حریف و میدان مسابقه را تشخیص داده و او را زمین بزنیم. از ویژگی ­های بارز حمله های شیطانی داشتن حس غم، ناامیدی، افسردگی، ترس و اضطراب است؛ پس هر وقت دچار چنین احساساتی شدیم، باید سرچشمه را جایی بیرون از وجود خود و در میدان مبارزه با شیطان جستجو کنیم.

تأثیر شیطان بر رشد ما

همان­ طور که گفتیم حضور شیطان نیاز فطری ما برای رشد است و در صورتی که این مبارزات نباشد، رشدی هم اتفاق نیفتاده و ما اسیر کمالات خیالی خود باقی می­ مانیم؛ اگر ما شیطان را به عنوان یک حریف پذیرفته و باور داشته باشیم، زندگیمان سرشار از هیجان و تکاپوست. چون با در نظر گرفتن نقش شیطان در زندگی، می­ دانیم که حتی در عالم خواب هم از حضور و حملات او در امان نیستیم، پس حتی هنگام خواب هم خود را به ابزاری برای مبارزه با او مسلح خواهیم کرد. متأسفانه اکثر ما از این مبارزه غافلیم. درست مانند کسی که با دوبنده ای در وسط تشک کشتی ایستاده اما دست­ هایش را در پشتش حلقه کرده و نمی خواهد در مسابقه شرکت کند. غافل از اینکه ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، مسابقه در جریان است.

در میدان دنیا تماشاچی وجود ندارد و همه در حال مسابقه دادن هستند. شیطان حتی در برابر کوچک­ ترین کار و عمل مثبت ما واکنش نشان داده و به ما حمله می­ کند و خیلی از افراد را در این مبارزه طوری زمین می­ زند که عملاً به عبد او تبدیل می­ شوند؛ یعنی با وجود اینکه به درست نبودن مسیر زندگی و افکار، رفتار و انتخاب هایشان آگاهند، اما به  قدری در مسیر اشتباه  پافشاری می کنند، که به دستگیرۀ شیطان در مبارزه با دیگران تبدیل می­ شوند.

همان­طور که گفتیم، مهم­ ترین ویژگی حمله های شیطان آشکار بودن آن هاست. اگر ما خود را به درستی بشناسیم، از تمامی این حملات به عنوان فرصتی برای رشد، تبدیل شدن و شباهت به معشوق حقیقی وجودمان استفاده خواهیم کرد، اما اگر خود را به درستی نشناخته و با ویژگی­ های ذاتی مان آشنا نباشیم، تمام این مبارزه را نوعی تهدید به حساب آورده و در کسب امتیاز و رشد در مسیر خود شکست می­ خوریم و با تمام شدن فرصت زندگی ناباوارنه می بینیم، که دست­ های شیطان است که به نشانۀ پیروزی بالا رفته اند.

ما در این مقاله به بررسی نقش شیطان در زندگی پرداختیم. فهمیدیم که شیطان دشمن آشکار ما بوده، اما حضورش باعث رشد ماست. ما برای پیشرفت در هر زمینه ای نیاز به میدانی برای مبارزه و حریفی برای تمرین داریم. شیطان در زندگی ما در نقش همان حریف تمرینی است، اما از آن جا که حریفی فرضی یا اعتباری نبوده و دشمنی او واقعی  است، غفلت از حملات او ممکن است، ما را برای همیشه از صراط مستقیم منحرف کند.

شما هم به این اعتقاد دارید، که دانستن نقش شیطان در زندگی برای ما مفید است؟ چگونه خود را برای مبارزه با حملات این حریف واقعی آماده کرده اید؟

[1] سورۀ اعراف، آیات 16 و17

دیدگاهتان را بنویسید