لباس تقوا در قامت حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها)
حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) دختر خویلد و همسر پیامبر اسلام بود. او ۲۵ سال با پیامبر زندگی کرد و در سال دهم بعثت یعنی سه سال قبل از هجرت در روز دهم ماه مبارک رمضان در مکه درگذشت. تا زمانی که ایشان زنده بودند، پیامبر همسری دیگر اختیار نکردند. درگذشت حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) کمی پس از وفات حضرت ابوطالب عموی پیامبر اتفاق افتاد. پس از آن حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) سال دهم بعثت را عامالحزن نامیدند و فرمودند: «این روزها بر این امت دو مصیبت وارد شده که نمیدانم به کدامیک از آن دو بیتابترم.»
دلبری کردن از کسی که خود دل آسمانیان و زمینیان را برده، هنرمندی بسیاری میطلبد و خدیجه (سلام الله علیها) این کار را انجام داد. او به عشق خدا تمام دنیایش را به آخرتش فروخت، تمام جان و وسعش را به میان آورد، به عشق خدا تمام سرزنشها را به جان خرید، پا بر روی نفسانیتش گذاشت و یکی از الگوهای تقوا در صدر اسلام شد.
تبلور تمام کمالات در حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها)
تقوا یعنی حاکمیت خود بر ناخود، یعنی حاکمیت بُعد الهی بر بُعد حیوانی و نفسانی و با تقوا کسی است که در همه حال بعد الهی و انسانی بر سایر ابعاد وجودش حکمرانی کند. گزاف نیست اگر بگوییم که حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) اسطورۀ تقوا بود. کمتر کسی را در تاریخ مانند او سراغ داریم که تمام کمالات دنیایی را یک جا داشته باشد. زیبایی و جمال خدیجه (سلاماللهعلیها) زبانزد بود. در ثروت و مکنت شهره بود. از سیاست، عقل، موقعیت اجتماعی و محبوبیت برخوردار بود، آن هم در دوران عرب جاهلی که زن جایگاهی نداشت. در یکی از کتب تاریخی پیرامون شخصیت ایشان چنین نوشته شده است: «خدیجه (سلاماللهعلیها) در زیبایی ظاهر و باطن، زیباترین زن روزگارش بود و از نظر خرد و اندیشه، خردمندترین و اندیشمندترین آنان. او در پاکروشی و پاکمنشی، دینباوری و خداجویی، وقار و حیا و آزادگی آراستهترینها بود و در ثروت و امکانات، ثروتمندترین آنان به شمار میرفت».[۱] خدیجه (سلاماللهعلیها) بانویی مجلله بود که در روزگار جاهلیت طاهره خوانده میشد؛ زیرا از راه و رسم زنان در زمان جاهلیت پیروی نمیکرد. به راستی که نام خدیجه به معنای «گسسته و بیگانه از زشتیها و ناپسندیها» سزاوار اوست.[۲]
حضرت خدیجه صاحب بهترین انتخابها
حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) زیبا بود اما در عین حال طاهره هم بود. ثروت داشت اما دستگیر مستمندان هم بود. عاقل و عالم به زمان خودش بود. او درایتمندانهترین انتخاب را انجام داد؛ انتخاب آخرت ابدی در برابر دنیای فانی. همانگونه که امام صادق (علیهالسلام) در وصفش میفرماید: «او همان بانوی نوگرا و بزرگی است که سالار بانوان قریش است. وی به خواستگاری زمامداران و امیران روزگار خویش نه گفت، اما به خاطر کمالجویی و آیندهنگریاش همسری پیامبر را انتخاب کرد.» [۳]
او سه انتخاب مهم را از سر گذراند که بر تمام زندگیاش تأثیرگذار بود: برگزیدن شریک زندگی، پذیرش دین و آیین اسلام و هزینه نمودن ثروت هِنگُفت خود در راه خدا. او با این کار تمام رسوم غلط جامعۀ خود را زیر پا گذاشت، آن هم در محیطی که دنبالهروی از آداب و رسوم رایج و غالب نه تنها وظیفه، بلکه ملاک برتری و جواز ادامه حیات بود. [۴]
حضرت خدیجه و سربلندی در هر امتحان
حضرت خدیجه خدیجه (سلاماللهعلیها) در همۀ امتحانات خود سربلند بود. امتحاناتی از جنسهای مختلف، امتحان با اموال دنیا، با گرسنگی و تشنگی، با ترس و با از دست دادن اولاد. او به قدری تقوا داشت که دستآویزی برای شیطان باقی نگذاشته بود. به گواه تاریخ «کارداران او هشتاد هزار شتر از بهر بازرگانی به یمن، مصر و شام و… میبردند و روز به روز مال او افزون میشد و نام او بلند میگشت و بر بام خانۀ او قبهای از حریر سبز با طنابهای ابریشم برافراشته بودند».[۵] چهارصد غلام و کنیز به امور زندگیاش رسیدگی میکردند و خانهاش چنان وسعتی داشت که تمام اهل مکه را در خود جای میداد[۶] و او همه دارایی و ثروت خود را در راه خدا هدیه کرد، به طوریکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: دین اسلام برپا و مقاوم نشد مگر به دو چیز: اموال خدیجه (سلاماللهعلیها) و شمشیر علی(علیهالسلام).[۷]
دشواریهای جسمی و روحی
برای بانویی که در ناز و نعمت آنچنانی به سر میبرده و اطرافش را همواره کنیزان و خدمتکاران پر کرده بودند، قطعاً تحمل شرایط سخت تحریم در شعب ابیطالب دشوار بوده است. جایی که حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) به شدت در معرض گرسنگی و تشنگی قرار گرفت.[۸] اما به عشق خدا و رسول خدا حتی لحظهای دست از مجاهدت و همراهی پیامبر در این شرایط سخت برنداشت.
خدیجه (سلاماللهعلیها) به عنوان ملکالتجار از جایگاه اجتماعی والایی برخوردار بود. نه تنها در بین عشیره و خانوادهاش محبوبیتی عظیم داشت، بلکه در تمام جزیره نیز او را میشناختند. اما بعد از ازدواج با محمّد (صلیاللهعلیهوآله) که مال و ثروتی نداشت، با طعنهها، سرزنشها و بیاعتناییها مواجه شد و پس از اسلام آوردن، با کفاری روبهرو شد که با او و همسرش به دشمنی پرداختند و از هیچگونه آزار و اذیتی در حقشان کوتاهی نکردند.[۹] خدیجه (سلاماللهعلیها) با ایمانی که داشت از امتحان خوف نیز سربلند بیرون آمد.
از دستدادن فرزندان امتحان دیگر برای حضرت خدیجه
روایات بسیاری بیانگر این است که خدیجه (سلاماللهعلیها) در زندگی با پیامبر فرزندان متعددی به دنیا آورد. فرزندانی که جز فاطمه (سلاماللهعلیها) همه را از دست داد،[۱۰] اما ذرهای از ایمان و یقینش به پروردگار کم نشد.
گویا خدا میخواست این بندۀ عزیزش را در بوتۀ هر امتحانی قرار دهد، تا برای همه نمایان شود که خدیجه (سلاماللهعلیها) بیهوده عزیز کردۀ خدا نیست. بیدلیل در زمرۀ سروران زنان عالم قرار ندارد.[۱۱] بیعلت مورد خطاب سلام خدا و جبرئیل نبوده است.[۱۲] تا همگان بدانند که خدیجه (سلاماللهعلیها) صاحب قلب سلیم است.[۱۳] قلبی که غیر خدا را در خود راه نداده، از همۀ تعلقات دنیایی گسسته و تنها رشتۀ پیوند خود را با خدا محکم نگه داشته است. خدا میخواست همگان تفاوت این زن را با سایر زنان رسولش درک کنند، تا او را با دیگران در یک ترازو نسنجند. عشق خدیجه (سلاماللهعلیها) از اساس عشق به خدا بود و عشق به رسولالله برای او در زیر سایۀ خدا معنا میگرفت. او از ابتدا هم محمّد (صلیاللهعلیهوآله) را نه به سبب زیبایی یا هوش بلکه به علت امین بودن و اخلاق زبانزدش انتخاب کرده بود.
با تمام وجود برای خدا
خدیجه (سلاماللهعلیها) شجاع بود، اما شجاعتش را در راه ظلم و فشار بر زیردستان یا سودجویی و منفعتطلبیهای بیرحمانه به کار نمیبرد. او تمام شجاعت خود را به کار گرفت تا آبرویش را در راه خدا خرج کرده و از حق دفاع کند.
خدیجه (سلاماللهعلیها) عاشق بود، اما نه عشقی از سر هوس و حیوانیت، بلکه علاقهاش به پیامبر از جنس معنویت و ملکوت بود.[۱۴] خدیجه (سلاماللهعلیها) بر قلب خود چنان مسلط بود که به هنگام تمایل، به هنگام ترس، به هنگام قدرت و به هنگام غضب جز رضایت خدا را در نظر نداشت. مجاهدی بود که با هوسهای سرکش نفس خویش جنگید.[۱۵] و مبارکهای بود که به خاطر تمام سختیها، از خود گذشتگیها، مجاهدتها و حمایتهایش افتخار این را پیدا کرد تا مادر سلالۀ عترت باشد.
محبوبۀ رسول خدا پاک زیست و پاک از دنیا رفت. در زمان حیات مفتخر به دریافت سلام و درود خداوند شد[۱۶] و در زمان ارتحال مفتخر به دریافت بشارت دخول در بهشت خدا. [۱۷]
رحلت حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) تلنگری از جنس تقوا
هیچ اتفاقی در عالم بیدلیل و بیعلت پیش نمیآید. در گذشت خدیجۀ کبری (سلاماللهعلیها) در ماه رمضان هم، رمزی در دل دارد که یافتن آن کار ماست. این نشانهها و این رمزها را خداوند قرار داده تا ما با کشف و به کارگیری آنها رشد کنیم و به قلۀ تقوا و انسانیت برسیم. بین این رحلت جانگداز که در ماه مبارک رمضان اتفاق افتاد و بریدن از هر چیز غیر از خدا، که وظیفۀ ما در ماه رمضان است، ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد. خداوند با این فراق پیامبر را از تکیه بر هر مهری غیر از مهر خود برید و به ما پیروان او نشان داد که روزهداری و تقوا تنها راه رسیدن به کمال است. کمالی که تو را دلبر معشوق همه چیز تمام میکند. خدا میخواست در این ماه میهمانی به ما نشان دهد که اگر ریشۀ عاشقی کردنهایمان عشق به الله باشد، قدر و قیمت و اندازۀ این عشق تمام طول تاریخ را پر میکند. اگر فقط برای خدا دوست بداریم، دیگر هیچ چیز جز خدا نمیماند و دیگر خداست که دوستمان خواهد داشت. رَضی الله عَنهُم و رَضوا عَنه. [۱۸]
خدا میخواست عاشقی کردن را با مثال به ما نشان دهد. عاشقی کردن برای معشوقی که قدم به قدم تو را برای مهر خودش خالی میکند و میپروراند. پس سلام خدا بر خدیجه (سلاماللهعلیها) که جبرئیل بر او درود فرستاد و سلام خدای بلندمرتبه را به او ابلاغ نمود. سلام خدا بر آیینه تقوا و نمونۀ برای خدا زیستن.
[۱]. ریاحی الشریعه فی احوال النساء الشیعه، ذبیح الله محلاتی، ج ۲، ص ۲۰۴
[۲]. خصائص ام المؤمنین، خدیجه الکبری، حسین تهرانی
[۳]. قرب الاسناد، ابوالعباس عبدالله حمیری قمی، ص ۳۲۵
[۴]. خصائص ام المؤمنین، خدیجه الکبری، حسین تهرانی
[۵]همان .
[۶]. همان
[۷]. شجرۀ طوبی، محمد مهدی حائری مازندرانی، ج ۲، ص ۲۳۳
[۸]. بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، ج ۱۹، ص ۱ و ۲
[۹]. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج ۱۶، ص ۱۱
[۱۰]. تاریخ یعقوبی، احمد بن واضح یعقوبی، ج ۲، ص ۳۲
[۱۱]. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج ۱۶، ص ۷
[۱۲]. صحیح مسلم، مسلم بن حجاج، ج ۴، ص ۱۸۸۷، رقم ۲۴۳۲
[۱۳]. بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، ج ۱۶، ص ۸
[۱۴]. خصائص ام المومنین، خدیجه الکبری، حسین تهرانی
[۱۵]. وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، شیخ حر عاملی، ج ۱۱، ص ۱۲۴
[۱۶]. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج ۳، ص ۱۸۵
[۱۷]. خصائص ام المومنین، خدیجه الکبری، حسین تهرانی