تعریف بعد گیاهی انسان چیست؟
آنچه در عالم بیرون وجود دارد، در درون ما نیز هست، به عبارت دیگر آدمی نسخۀ فشرده شدۀ جهان است. به همین جهت حکما جهان هستی را عالم کبیر و انسان را عالم صغیر مینامیدند. مطالعۀ ابعاد مختلف وجود انسان، فلسفۀ حیات و نقش آدمی در جهان هستی پرده از رازهای بیشماری در این زمینه برمیدارد. با این وجود هرچه در این مسیر جلوتر میرویم، معماهای تازهتری مطرح میشود، تا جاییکه کسی مانند ابنسینا پس از عمری اندیشهورزی و تعقل به ناتوانی خود در شناخت کامل هستی اعتراف میکند.[1]
وقتی از ابعاد مختلف وجود انسان حرف میزنیم، یعنی ویژگیهایی در وجود ما هست، که از دید پنهان ماندهاند. انسان در نگاه اول موجودی است زنده که حرف میزند، فکر میکند، قدرت اراده و تصمیمگیری دارد و دارای احساسات مختلف است. تعریف بسیاری از انسانها و بسیاری از پژوهشگران از انسان در همین حد است. این تعریف غلط نیست، اما بخش بسیار کوچکی از واقعیت است. در واقع این شناخت مانند شناختی است که آدمهای قصۀ «فیل در تاریکی»[2] از چیستی فیل به دست آورده بودند، شناختی سطحی و کمعمق.
وجود ما انسانها ابعاد گوناگونی دارد. هر فکری به ذهنمان میرسد، هر تصمیمیکه میگیریم، هر هدفی که انتخاب میکنیم و به طور خلاصه هر قسمت از سبک زندگیمان ریشه در یکی از ابعاد وجودمان دارد و اگر این ابعاد را نشناسیم، همۀ عمر گیج و سردرگم دور خودمان میچرخیم.
در مقالۀ قبلی ابعاد مختلف وجود انسان را معرفی کردیم و به شرح بعد جمادی پرداختیم. در نوشتار حاضر «بعد گیاهی»، منشأ آن و آثار ناشی از آن را توضیح میدهیم.
تفاوت موجودات زنده و غیرزنده در چیست؟
در یک تقسیمبندی کلی موجوداتی که در اطراف خود مشاهده میکنیم در دو گروه جای میگیرند:
- موجودات غیرزنده
- موجودات زنده
همۀ این موجودات در برخورداری از بعد جمادی یعنی ویژگیهایی که به جسم مربوط میشود، مشترکاند: همگی وزن دارند، حجم دارند، رنگ و بو دارند، بدنشان از عناصر مختلفی تشکیل شده و… . اما از موجودات زنده یعنی گیاه و حیوان و انسان افعالی سر میزند، که این افعال را در اشیاء مشاهده نمیکنیم. بهطور مثال؛ گیاهان قابلیت رشد و تغذیه دارند، حیوانات علاوه بر این قابلیتها، دارای شهوت و غضب هستند و حرکات ارادی دارند، انسان علاوه بر همۀ اینها دارای تفکر و تعقل است و خوب و بد را از هم تشخیص میدهد؛ پس صدور این افعال نباید به جسم ربطی داشته باشد، زیرا اگر چنین بود جمادات هم باید چنین قابلیتهایی از خود نشان میدادند. این تفاوتها ما را به سمت پیدا کردن مبدأ خاصی سوق میدهد که منشأ این اعمال است. نام این مبدأ خاص «نفس» است.
«نفس» جوهری روحانی و غیرمادی است، که در ذات خود زنده است و وقتی همنشین اجسام میگردد، آنها را نیز مانند خود زنده میکند. مانند آتش که در ذات خود سوزان است و هر جسمی در کنارش قرار بگیرد داغ میشود.[3]
پس تا اینجا نتیجه گرفتیم، که علت برتری موجودات زنده بر موجودات غیرزنده وجود نفس است. اما خود موجودات زنده نیز از نظر کمالات و آثار وجودی در یک سطح نیستند. این تفاوت به چه عاملی برمیگردد؟
تفاوت کمالات در موجودات زنده
همانطور که در مقالۀ کمال چیست؟ توضیح دادیم، اگرچه انسان، حیوان و گیاه هر سه موجود زنده بهحساب میآیند، اما از نظر کمالات و آثار وجودی انسان برتر از حیوان و حیوان نیز برتر از گیاه است. این تفاوت به تفاوت در نفس و قابلیتهای آن برمیگردد.
بر همین اساس سه گونه نفس در عالم طبیعت وجود دارد، که از پایینترین تا عالیترین مرتبه به ترتیب عبارتند از:
- نفس نباتی(گیاهی)
- نفس حیوانی
- نفس انسانی
موجودات بسته به جایگاهی که از نظر کمال دارند، به یکی ازاین دستهها تعلق میگیرند و بسته به همین جایگاه است، که تواناییهای متفاوتی را از خود بروز میدهند. برای مثال گیاهان تنها از نفس گیاهی برخوردارند، اما حیوانات ویژگیهای گیاهان را هم در وجود خود دارند؛ در نتیجه یک حیوان علاوه بر نفس حیوانی از نفس گیاهی نیز برخوردار است.
به همین صورت نفس انسان هم به عنوان کاملترین موجود تمام ویژگیها را در سلسه مراتب کمال در اختیار داشته و با رشد و کسب توانایی به مرور قادر به بروز هریک از آنها خواهد بود.[4] برای مثال نوزادی که تازه متولد شده است، کمالات جمادی را در وجود خود دارد؛ یعنی جسم دارد و از حجم و رنگ و اندازه برخوردار است، به علاوه کمالات گیاهی را از خود نشان میدهد، چون رشد میکند و بزرگ میشود و پس از بروز خشم و درک احساسات گوناگون به مرحلۀ رشد حیوانی میرسد و تنها پس از آن است که میتواند در مسیر رشد انسانی قدم بردارد.
نفس حیوانی و نفس انسانی منشأ بروز کمالات حیوانی و انسانی هستند، که در مقالات بعدی به تفصیل در مورد آنها صحبت میکنیم. آنچه به موضوع این مقاله مربوط میشود، نفس نباتی یا گیاهی، تأثیر آن در شکلگیری بعد گیاهی و تأثیر این بعد بر زندگی هر یک از ما است که در ادامه به آن میپردازیم.
بعد گیاهی و تأثیر آن در کسب شادی و آرامش
نفس نباتی علاوه بر گیاهان در وجود حیوانات و انسانها نیز فعال است و مسئولیت رشد، تغذیه و تولیدمثل را بر عهده دارد. این نفس مبدأ شکلگیری بعدی در وجود افراد است که ما آن را «بعد گیاهی» یا «نباتی» مینامیم. انسان در این بعد از وجود یک گیاه محسوب میشود و کمالات گیاهی را از خود نشان میدهد.
گفتیم که رشد، تغذیه، لطافت، زیبایی، تولیدمثل، فرزندآوری و برخورداری از قدرت بدنی همگی از کمالات گیاهیاند. بنابراین بروز چنین آثاری در انسان او را همسطح گیاهان قرار میدهد. در واقع انسان به جهت داشتن چنین ویژگیهایی یک انسان نیست؛ بلکه یک گیاه است.
وجود هیچکدام از این کمالات نمیتواند دلیل شرافت انسان باشد، حتی اگر کسی این قابلیتها را بیشتر از خود گیاهان نشان دهد، تفاوتی در مرتبۀ انسانی او به وجود نمیآید؛ زیرا استعداد بیشتر در بروز یک ویژگی، آن ویژگی را به مراتب بالاتری وارد نکرده و از حقیقت و مرتبۀ خود خارج نمیکند. مثلاً کسی که ورزشکار است و قدرت بدنی بالایی دارد انسان بهتری نیست، گیاه قویتری است؛ همچنین است داشتن اندام و چهرۀ زیبا، توانایی باروری و همۀ کمالاتی که مربوط به بعد گیاهی میشود.
شرافت آدمی و فضیلت او بر سایر موجودات به هیچکدام از کمالات جمادی، گیاهی و حیوانی مربوط نمیشود و این همان چیزی است که اکثرمان نمیدانیم و به همین دلیل هم در مورد خودمان و بقیۀ آدمها دائماً به اشتباه میافتیم. از نداشتن کمالات غیر انسانی غصه میخوریم و داشتنشان را وسیلهای برای فخرفروشی میدانیم!
ریشۀ تمام افسردگیها، تنشها، اختلافات اجتماعی و خانوادگی، خودکشی، روابط ناسالم، انواع اعتیاد و… به این برمیگردد که ما خود حقیقیمان را نمیشناسیم و نمیدانیم با چه چیزی باید خودمان را آرام کنیم. لذا همۀ عمر با ولع تمام به جستجوی کمالات سطح پایین میپردازیم و وقتی هم به دستشان میآوریم حس کسی را داریم که رودست خورده و همۀ سرمایههایش را در راه هیچ و پوچ از دست داده است.
بعد گیاهی تأثیر بهسزایی بر سبک زندگی افراد دارد. زیرا تمایلات و علاقههایی را در فرد به وجود میآورد، که اگر مدیریت نشوند، بر بعد انسانی سایه میاندازند و شخص را از حالت تعادل خارج میکنند. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه میتوانید به مقالۀ «رابطۀ میان انسان و انواع کمالات» مراجعه کنید.
برتری موجودات جاندار بر بیجان به علت برخورداری از نفس است. بعد گیاهی یا نباتی در انسان، منشأ بروز علاقه به ویژگیهایی مانند تولید مثل، قدرت بدنی، زیبایی و کمالاتی از این قبیل است. انسان به واسطۀ داشتن کمالات گیاهی یک گیاه است و فضیلتی بر گیاهان ندارد. برتری انسان بر گیاهان و سایر موجودات به بعد انسانی او مربوط میشود که آن را خود حقیقی مینامیم.
[1]. تا بدان جا رسید دانش من/ که بدانم همی که نادانم
[2]مثنوی معنوی دفتر سوم، بخش چهل و نه .
[3]. ملا صدراء، مفاتیح الغیب، ترجمۀ محمد خواجوی، ص 853
[4]. شرح جلد هشتم اسفار اربعه، مصباح یزدی، محمد تقی، ج۲، ص۲۱۹-۲۲۱، قم، انتشارات موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی ۱۳۷۷