مدرسه انسان شناسی منتظر

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

صفحه نخست » مروری بر زندگی امام هادی (علیه‌السلام) و اقدامات مهم‌ ایشان در دوران امامت

اشتراک گذاری مقاله

مروری بر زندگی امام هادی علیه السلام از ولادت تا شهادت

خلاصه‌ای از زندگی امام هادی (علیه‌السلام) از ولادت تا شهادت

ابوالحسن علی النقی الهادی (علیه‌السلام) دهمین امام شیعیان در نیمه ذی حجه سال 212 هجری در «صریا» به دنیا آمدند. والدین ایشان حضرت امام جواد (علیه‌السلام) و سمانه مغربیه هستند. از مشهورترین القاب ایشان«نقی» و «هادی» است و ایشان را «ابوالحسن الثالث» نیز می‌نامند. امام هادی (علیه‌السلام) نوۀ امام رضا و پدربزرگ امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) هستند.

دوران زندگی امام هادی (علیه‌السلام) با چندین خلیفه هم‌زمان بوده و بیشتر این دوران را متوکل عباسی[1]در مسند خلافت بوده است. امامت حضرت مانند پدرشان از کودکی آغاز شد. دوران زندگی امام هادی (علیه‌السلام) در اختناق و خفقان حاصل از ترس خلفای عباسی گذشت و سرانجام ایشان پس از سی و چهار سال امامت توسط معتز مسموم شده، به شهادت رسیدند و در خانه خود به خاک سپرده شدند.

در این مقاله به قدر توان دربارۀ شرایط خاص زندگی امام هادی (علیه‌السلام) و اقدامات مهمی که ایشان برای آماده سازی مردم برای زندگی در دوران غیبت انجام دادند، صحبت می‌کنیم.

زندگی امام هادی (علیه‌السلام) در زمان خلفای عباسی

وقتی چیزی را به زور به دست آورده باشی، همیشه نگران از دست دادن آن هستی و همین مسأله در رفتار خلفای عباسی کاملاً مشهود بود. علی‌الخصوص به این دلیل که آنان خود می‌دانستند، کسی جز ائمه وارث حقیقی خلافت نیست. در زمان زندگی امام هادی (علیه‌السلام) در مدینه و سامرا خلفای عباسی بارها منزل ایشان را مورد یورش و تفتیش قرار دادند، اما مأموران حکومت عباسی هرگز شاهدی دال بر تحرکات نظامی در خانه امام پیدا نکردند.

متوکل در آغاز دوران خلافتش امام هادی (علیه‌السلام) را از مدینه به سامرا که مرکز خلافت عباسی بود، منتقل کرد. هدف او تحت نظر گرفتن امام و رفت و آمد شیعیان با آن حضرت بود، تا از قیام احتمالی شیعیان جلوگیری کند. علت نامیدن این دو امام بزرگوار با نام عسکریین هم از اینجا نشأت گرفته است که، خلفای عباسی امام هادی (علیه‌السلام) و بعدها فرزندشان امام عسکری (علیه‌السلام) را در یک پادگان نظامی تحت مراقبت شدید قرار داده بودند.

اختناق و مراقبت به حدی بود که حتی یاران و اصحاب ایشان از دست خلفای عباسی در امان نبودند و بیشتر عمرشان را در حال فرار از شهری به شهر دیگر می‌گذراندند. نمونۀ بارز این آزارها را می‌توان در زندگی حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) مشاهده کرد که به دلیل همین مراقبت‌ها و محدودیت‌ها به دستور امام مدینه را به مقصد شهرری ترک کرده و سال‌های پایانی زندگی‌شان را در ری گذراندند.

چگونگی امامت و راهنمایی مسلمانان در شرایط زندگی امام هادی (علیه‌السلام)

حال این سؤال مطرح می‌شود که در جو پراختناق و محدود حکومت عباسیان امامت امام هادی (علیه‌السلام) چگونه بوده و در وضعیتی که نه تنها یاران و اصحاب نزدیک حضرت، بلکه خود ایشان هم امنیت نداشتند، مقولۀ امامت و رهبری چگونه انجام می‌شده است؟

همان‌طور که گفتیم شرایط زندگی امام هادی (علیه‌السلام) شرایط خاصی بوده است. امام هادی (علیه‌السلام) در حصر شدیدی قرار داشتند و حضوری در بین مردم نداشتند و همین عدم حضور امام در جامعه مشکلات زیادی را ایجاد کرده بود. از جمله این‌که اختلافات عقیدتی زیادی بین مردم ایجاد شده بود. جریان‌های فکری منحرف در بین مردم نفوذ کرده و به وسیلۀ افراط و تفریط مردم را به انحراف کشانده بودند.

گروه غالی یکی از گروه‌هایی بودند که در این زمان رشد کردند، آنها دربارۀ معصومین و بالاخص امیرالمومنین (علیه‌السلام) غلو می‌کردند و ایشان را خدا می‌دانستند. گروه‌های زاهدانه‌ای که معتقد به جدایی سیاست از خلافت و امامت بودند هم در این زمان دوباره سر برآوردند. امام هادی (علیه‌السلام) باید جلوی این انحرافات فکری و گسترش گروه‌های منحرف را می‌گرفتند. علاوه بر این شیعیان زیادی در کشورهای مختلف مثل ایران، عراق، یمن، مصر و … پراکنده بودند، که مدیریت آنها کار بسیار سختی بود. در نتیجۀ تمام آنچه که گفتیم امام باید چاره‌ای برای هدایت مسلمانان پیدا می‌کردند، که حتی با کم‌ترین میزان ارتباط رودررو کار هدایت را انجام دهند.

 سازمان وکالت، جنبۀ سیاسی زندگی امام هادی(علیه‌السلام)

پراکندگی جمعیت شیعیان که در کشورهای مختلف اسکان داشتند و شرایط بحرانی امامان شیعه در زمان عباسیان ائمه را واداشت تا روش جدیدی برای برقراری ارتباط با پیروان خود بنا کنند. سازمان وکالت از چنین نیازی سربرآورد. «سازمان وکالت» از نمایندگان وکارگزارانی تشکیل شده بود، که توسط امام انتخاب می‌شدند. هدف اصلی این سازمان جمع‌آوری خمس، زکات، نذورات و هدایا از مناطق مختلف توسط وکلا و تحویل آن به امام و پاسخگویی امام به سؤالات و مشکلات فقهی و عقیدتی شیعیان بود. قدمت تشکیل این سازمان به زمان امام جواد (علیه‌السلام) می‌رسید و به وسیلۀ امام هادی (علیه‌السلام) به طور جدی به فعالیت خود ادامه داد.

امام هادی (علیه‌السلام) که در سامراء تحت نظر بودند، با کمک سازمان وکالت برنامۀ تعیین کارگزاران را ادامه داده، نمایندگان و وکلائی در شهرهای مختلف منصوب کردند و این گونه سازمان ارتباطی هدایت شده و هماهنگی به وجود آوردند که ارتباط با شیعیان را به صورت نیابتی تأمین می‌کرد. فقدان تماس بین امام و پیروانشان، نقش مذهبی_سیاسی وکلا را افزایش داد، به نحوی که کارگزارانِ امام مسؤولیت بیشتری در گردش امور یافتند. وکلای امام به تدریج تجربیات ارزنده‌ای را در سازماندهی شیعیان در واحدهای جداگانه به دست آوردند.

نگارش زیارت جامعه کبیره و زیارت غدیریه

یکی از کارهای کلیدی و مهم دیگری که امام هادی (علیه‌السلام) انجام دادند انشاء زیارت جامعه کبیره بود. امام هادی (علیه‌السلام) در موقعیتی قرار داشتند، که به دلیل سال‌ها دور بودن ائمه و متخصصان معصوم از جایگاه اصلی خود جامعه در حال فراموش کردن لزوم حضور امام بود؛ بنابراین حضرت تصمیم به انشاء زیارت جامعه کبیره گرفتند و با این کار معارف بی‌نظیری را نسبت به تبیین جایگاه متخصص معصوم برای ما به یادگار گذاشتند. زیارت جامعه کبیره اقیانوس بی‌پایانی است که قرن‌هاست از آن برداشت می‌شود، اما معارف آن به پایان نمی‌رسد. امام در این زیارت معارف انسان شناسی، خدا شناسی و امام شناسی را تشریح کرده‌اند. آن‌قدر این زیارت عظمت دارد که هیچ یک از علما در سند و اعتبار آن تردید نکرده‌اند. جامعه کبیره زیارتی است که از یک طرف ما را با امام آشنا می‌کند و از طرف دیگر ما را با شخص خودمان آشنا می‌کند.

در کنار زیارت جامعۀ کبیره، زیارت غدیریه نیز توسط امام هادی (علیه‌السلام) انشاء شده است. امام این زیارتنامه را در زمان تبعید به سامرا و در وداع با امیرالمومنین ابداع کردند. در این زیارت صد و پنجاه منقبت از امام علی (علیه‌السلام) آورده شده که خود، یک دورۀ کامل علی شناسی و امام شناسی است. در این زیارت به جایگاه امام و به خصوص به بخش غم انگیز و وحشتناک آن یعنی مظلومیت ائمه(علیهم‌السلام) اشاره شده است.

زمینه سازی برای غیبت

آماده‌سازی جامعه برای غیبت از دیگر تصمیمات حساس در زندگی امام هادی (علیه‌السلام) بود. ایشان می‌دانستند که به زودی غیبت آغاز خواهد شد، در نتیجه مردم را برای شرایط غیبت و عدم حضور فیزیکی امام در جامعه آماده کردند. ایشان احادیث غیبت را فراوان نقل می‌کردند و تذکر می‌دادند که چیزی تا شروع غیبت و شروع فتنه‌های آخرالزمان نمانده است.

به علاوه ایشان با کم کردن ارتباط فیزیکی خود با مردم، شیعیان خود را به صورتی عملی برای غیبت تمرین می‌دادند. ایشان با پرورش شاگردانی برجسته و معرفی  کتاب‌های عقیدتی و روایی شیعیان را برای رفع نیازهای خود از همین منابع آماده می‌کردند و برای اینکه مردم برای غیبت آماده شوند آنها را به وکلا و نماینده‌ها ارجاع می‌دادند.

امام هادی (علیه‌السلام) با رشد و گسترش شبکۀ وکالت امری را پایه‌گذاری کردند، که مسلمین با تکیه بر آن در زمان غیبت دین‌شان را حفظ کردند. زندگی امام هادی (علیه‌السلام) صحنۀ تلاش مستمر برای حفظ کردن دین و مسلمانان از فته‌های آخرالزمان و تجهیز کردن شیعیان به مهارت‌هایی بود که در شرایط سخت غیبت بتوانند همبستگی و اتصال خود را با امام غایبشان حفظ کنند. با بررسی عمیق‌تر در شبکۀ وکالتی امام می توان گفت حضرت با فرستادن شاگرادانشان به نقاط مختلف جامعه اسلامی و پاسخگویی به سوالات با واسطۀ این فقها اولین مراجع تقلید را پرورش داده و مردم را با این شکل از دریافت احکام آشنا کردند و امروزه ما در دورانی قرار داریم که محصول زحمات امام هادی و معصومین (علیهم‌السلام) را درو می‌کنیم.

[1] خلافت از 232 تا 247

عضو خبرنامه ما باشید

دریافت آخرین مطالب و موضوعات به صورت ایمیل و ارسال در شبکه های اجتماعی